محرمانههای دلواپسان در شرق تهران
بیتردید اصولگرایان در 4 انتخابات گذشته شکست خوردهاند. کارنامه این جریان در انتخاباتهای ریاستجمهوری 92 و 96، مجلس شورای اسلامی 94 و شورای شهر تهران 96، نشان از بحران درونی آنها دارد و آنطور که از اظهارات و رفتارهایشان مشخص است، عزمی برای ریشهیابی مشکلات ندارند، بلکه سعی میکنند با هجمه به طیف پیروز تسکین موقتی برای خود پیدا کنند. هجمه به رقیب تا جایی پیش رفت که حتی یکی از چهرههای بلندپایه اصولگرایان، آرای کاندیدای اصولگرا را حلال اعلام کرد و موجب اعتراض گسترده، نهتنها در میان حامیان کاندیدای پیروز، بلکه در فضای سیاسی کشور شد. جالب آنجاست که آنها برای تخریب و برهمزدن آرامش سیاسی کشور برنامهریزی دارند و شبها در ساختمانی در شرق تهران دور هم جمع میشوند، اما از فرصت گردهم جمع شدن برای بررسی علل شکستهای متوالی خود بهره نمیبرند.
چه افرادی دعوت میشوند؟
شنیده شده برخی اصولگرایان جلساتی را در شرق تهران برگزار میکنند که البته قرار است محرمانه بماند! افراد مدعو به این جلسات از طیف پایداری و حامیان سعید جلیلی و حتی برخی افراد منسوب به طیف قالیباف هستند که تصور داشتند با پیروزی قالیباف در انتخابات 96 قرار است دارای جایگاه بالایی شوند. اصولگرایان میانهرو و حامیان لاریجانی و حتی باهنر به این جلسات دعوت نمیشوند و ظاهرا در این جلسات به رفتار طیفهای میانهرو اصولگرایان انتقاداتی تند صورت میگیرد.
موضوع بحث جلسات چیست؟
شکست انتخاباتی اصولگرایان ارتباط مستقیمی با عدم برنامهریزی و سازماندهی تشکیلاتی آنها دارد. اصولگرایان استراتژی مشخصی دارند که از آن با عنوان «عملکرد هیاتی» یاد میشود و همین امر منجر به انشقاق و در نهایت شکست آنها شده است؛ یعنی مشخص نیست که میخواهند چه انجام دهند تا بتوانند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند. برای مثال، در انتخابات اخیر ریاستجمهوری آقایان رئیسی، قالیباف و میرسلیم از اردوگاه اصولگرایی اعلام کاندیداتوری کردند و بارها اعلام شد که این 3 شخصیت قصدی برای کنارهگیری ندارند. نکته قابل تامل آنجا بود که حتی برای اصرار بر حضور تا زمان برگزاری انتخابات، طعنههای علنی به کاندیدای همطیف خود میزدند. در نهایت قالیباف با توجه به آرای پایینی که داشت، مجبور شد عنوان کاندیدای پوششی را بپذیرد و کنار رود. اما در اردوگاه اصلاحطلبی شرایط 3 کاندیدا متفاوت بود، بهنحوی که جهانگیری از همان ابتدا اعلام کرد که برای رساندن صدای طیف اصلاحطلب و همراهی با روحانی آمده است و در زمان مقرر کنار خواهد رفت. هاشمیطبا هم اعلام کرد که رأی او به روحانی است و خواست تا دیگران هم به روحانی رأی دهند که این هماهنگی سبب اعتماد بیشتر مردم به این جریان و رأی به آنها شد. بنابراین علت شکست اصولگرایان تنها در لایههای پنهان این جریان نهفته است. اما آنچه آنها در این جلسات دنبال میکنند، سازماندهی برای هجمه به جریان پیروز و زیر سوال بردن انتخابات است. البته اتاق فکر اصولگرایان برای هجمه به دولت یازدهم پیش از شکست انتخاباتیشان فعال بود که ابهامآفرینی در سند 2030 از جمله آنهاست. اتاق فکر شرق تهران چند روزی تلاش کرد که صحت انتخابات ریاستجمهوری را زیر سوال ببرد، اما شکایتهای سیدابراهیم رئیسی و ادعاهای او درباره تخلفات انتخاباتی آنقدر زیاد شد که دیگر کمتر توجهی را جلب میکرد، ضمن آنکه آيت ا... جنتی دبیر شورای نگهبان، بهصورت تلویحی انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری را تایید کرده است و نظر شورای نگهبان هم امروز اعلام میشود. گام بعدی جلسات شرق تهران در بیانیه جبهه پایداری که روز یکشنبه منتشر شد، هویدا بود. در بخشی از این بیانیه با اشاره به آرای رئیسی آمده است: «رأی 16میلیونی که بر اساس وجود مبانی عموما مشترک بین رأیدهندگان شکل گرفت، قدرت بسیار خوبی برای نظام در جلوگیری از اعوجاجات احتمالی دولت دوازدهم ایجاد خواهد کرد.» نکته مهم این است که از این عبارات میتوان کارشکنی در مسیر دولت را استنباط کرد و تاسفبارتر آنجاست که این جریان برای نیل به هدف خود از طرح هر عنوانی که در چالشهای سیاسی جایگاهی ندارد، بهره میبرد.
پیشنهادی که رأی نیاورد
یکی از پیشنهادات مطرحشده در این جلسات این بود که با ادعای تقلب در انتخابات و جوسازی علیه روحانی، رئیسجمهور را وادار به اختصاص دو سهیمه در کابینه برای جریان مخالف خود کند، اما این پیشنهاد با رأی منفی مواجه شد، چرا که مخالفان اذعان داشتند این طرح در دولت اول روحانی هم مطرح بود، اما او هجمهها و فشارها را نپذیرفت و نیروی فرمایشی در کابینه خود قرار نداد.
تفرقه میان مجلس و دولت
موضوع دیگری که در ساختمان شرق تهران از سوی مخالفان دولت روحانی مطرح شد، ایجاد تفرقه میان دولت و مجلس بود. بیتردید همسویی دولت دوازدهم و مجلس دهم دستاوردهای خوبی برای کشور خواهد داشت و میتواند وعدههای دادهشده به جامعه را محقق کند. بنابراین طبیعی است که مخالفان تندرو و دلواپس در اندیشه برهمزدن این همسویی باشند و اگر بتوانند، با انتشار شایعات بین این دو نهاد اختلافافکنی میکنند. دراین راستا تلاشهایی شد؛ از جمله عنوان کردند دولت در انتخابات هیاترئیسه مجلس دخالت میکند، یا لاریجانی را متهم به همسویی با دولت و عدم رعایت اعتدال کردند. بهارستانیهایی که به چنین ایدهای نزدیک بودند، نتوانستند ماموریت خود را بهخوبی اجرا کنند و پروژه نفوذ در هیاترئیسه با کاندیدا کردن یک دلواپس شکست خورد. در جلسه اخیر شرق تهران البته این پرونده بسته شد و تصمیم گرفتند که بهنوعی دیگر به شکاف میان دولت و مجلس دامن بزنند.
برنامهریزی برای مجلس یازدهم
در یکی از جلسات شرق تهران موضوعی از سوی یکی از حاضران که خود را تئوریسین میداند، مطرح شد. او عنوان کرد که باید پرونده انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم را بست و در اندیشه پیروزی در مجلس یازدهم بود. روش پیشنهادی او تلاش برای بیاعتماد کردن جامعه به اصلاحطلبان مجلس بود؛ یعنی عنوان کرد که باید اخباری درباره عملکرد اصلاحطلبان مجلس منتشر و اینگونه القا کرد که آنها در مسیر خواست ملت گام برنمیدارند. پس از آن افراد مورد نظر جریان اصولگرایی که قابلیت کاندیداتوری در انتخابات بعدی مجلس را دارند، باید در نقش ناجی ملت به اظهارنظر بپردازند تا با این زمینهسازی بتوانند مجلس یازدهم را از آن خود کنند.
در نهایت...
در نهایت اصولگرایان مشغول هستند، اما نه در مسیر رسیدن به روزهای خوب و موفق از طریق راهکارهای اخلاقمدارانه، بلکه سناریونویسانی هستند که تنها رسیدن به قدرت برای آنها اهمیت دارد. در همین راستا رأی مردم برای آنها زمانی ارزشمند میشود که به نفع آنها باشد؛ در غیر این صورت چراغهای ساختمان شرق تهران نورانیتر از همیشه، 24ساعته روشن خواهد ماند.