مولوی عبدالحمید: دولت یازدهم مشارکت بیشتر اهل سنت را امکانپذیر کرد
روزنو :
خوش پوش و خوشرو در تهران میزبان ما شد. تعدادی از همراهانش با لباسهای محلی یکدست سفید و آراسته دورمان حلقه زدند و شاهد گفتوگوی ما با مولوی عبدالحمید شدند. از دغدغههایش برای اهل تسنن گفت و البته تأکید کرد که این تنها ملاک او و همکیشانش برای انتخاب رئیس جمهوری آینده نیست. به اعتقاد او آنچه اولویت دارد توانایی رئیس جمهوری برای تأمین منافع ملی کشور است.
انکار نمیکند که اهل سنت همواره از طرفداران گفتمان اصلاحطلبی و اعتدال بودهاند. از انتخاب نامزد اعتدالی در سال 92 پشیمان نیست وعملکرد دولت یازدهم در مواجهه با اقلیتها وقومیتها را نیز قابل دفاع میداند. حرمت نهادن دولت به مردم مؤلفه مهمی برای اوست که میگوید همین نگاه باعث شده امروز در سیستان و بلوچستان بجز موارد اندکی در سر مرزها امنیت مستقر باشد. امام جمعه اهل سنت زاهدان از همه مردم خواست در انتخابات پیشرو شرکت کنند. گفتوگوی روزنامه ایران با وی را در ادامه میخوانید.
در آستانه دو انتخابات مهم کشورمان قرار داریم. به باور شما چرا شرکت مردم در انتخابات و افزایش مشارکت سیاسی آنها اهمیت دارد؟
به باور من انتخابات آزمون بیداری ملت ایران است و الحمدلله ملت ایران هم در 38 سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد ثابت کرده است که برای انتخابات اهمیت قائل است. نزد ملت ایران انتخابات فرصت تعیین سرنوشت و آینده این مملکت یک امر حیاتی است. این اهمیت بویژه با توجه به مشکلات و چالشهایی که در سالهای اخیر پیش روی جهان اسلام قرار گرفته دو چندان و مهم است که ملت ایران اعم از شیعه و سنی، مسلمان و غیر مسلمان در این انتخابات شرکت کنند و از میان نامزدهای ریاست جمهوری کسی را برگزینند که میتواند مملکت را بهتر اداره کند و امنیت کشور را بهتر و بیشترحفظ کند.
بنابر این به باور شما افزایش مشارکت سیاسی با افزایش وحدت و انسجام ملی رابطه مستقیم دارد. توضیح میفرمایید که مؤلفههای وحدت ملی را چه میدانید و اعتقاد دارید برای دستیابی به این مؤلفهها چه اقداماتی باید در دستورکار قرار گیرد؟
ایران سرزمینی است که از تنوع قومی و مذهبی برخوردار است و بنابر این وحدت ملی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن اقوام و مذاهب مختلف و استفاده از تواناییهای آنها بهترین مسیر برای تضمین امنیت ملی است. مراعات شایسته سالاری و بهکار گرفتن شایستگان هر قوم در مدیریت هم میتواند به رضایت اقوام منتهی شود و هم آنها را با انسجام بیشتری در کنار یکدیگر نگاه دارد. همچنین ضروری است که آزادیهای مصرح در قانون برای همه اقوام و مذاهبی که در ایران هستند تأمین شود. دولت آینده در این زمینه نباید زیر بار فشارها و اعمال سلیقهها برود، چون شاهد بودهایم که در ایران گاه با اعمال سلیقه، قانون پشت سر انداخته میشود. این اعمال سلیقهها از هر طرف و هرجا که باشد دولت نباید تحت تأثیر قرار گیرد. بلکه باید قانون را اجرا کند و از اختیارات قانونی که ملت به دولت میدهند جهت تحقق خواستههای مردم و مطالبات آنها به نحو صحیح استفاده کند.
از مطالبات اقوام و مذاهب در ایران سخن گفتید. فکر میکنید در طول دولتهای مختلفی که در ایران سرکار آمدهاند تحقق این مطالبات چه سیری را طی کرده است؟ آیا روند برآورده شدن این خواستها روند رو به رشدی داشته است؟
اگر مجموع دولتهایی را که از اول انقلاب تاکنون بر سرکار آمدهاند بررسی کنیم، باید بگوییم که در مجموع این مطالبات در حد بسیار اندکی برآورده شده است. بویژه اهل سنت در کشور دغدغههای زیادی دارند. با اینکه ایرانی هستند و یکی از جوامع اصلی ایران را تشکیل میدهند با این حال تاکنون چنان که باید در مدیریتهای کلان و میانی کشور سهمی نداشتهاند. حتی حضور آنها در مدیریتهای منطقهای و استانی نیز بسیار ناچیز بوده است و این مطالبهای است که وجود دارد. اگر چه برخی دولتها در پاسخ دادن به آن توفیقات بیشتری داشتند و بعضی کمتر. بعد از 38 سال که از انقلاب میگذرد حتی یک وزیر اهل سنت در دولتها استفاده نشده است. در دولت یازدهم البته یک معاون وزیر و یک سفیر اهل سنت بهکار گرفته شدند، ولی هنوز انتظارات ما برآورده نشده است.
شاید به نظر برسد با توجه به این کاستیها خواهران و برادران اهل سنت تمایل کمتری به مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات داشته باشند. اما بر خلاف این تصور صحبتهای شما نشان میدهد که به ادامه این راه و پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی امیدوار هستید. آیا تحریم انتخابات که از سوی برخی گروههای ناراضی مطرح میشود میتواند راهکار مناسبی برای پیگیری مطالبات باشد؟
اهمیت حضور در انتخابات برای ما در حدی بود که حدود 80 نماینده از تمام مناطق و استانهای سنی نشین در تهران گردهم آمدیم تا با یکدیگر در این باره رایزنی کنیم. البته این نظری هم که میفرمایید بعضی میگفتند در انتخابات شرکت نکنیم که البته ما در آنجا جواب دادیم و چنین نظراتی را رد کردیم. ما در انتخابات شرکت میکنیم و دست دشمنان بهانه نمیدهیم زیرا به دنبال عزت ایرانیم. از میان نامزدهای حاضر در انتخابات ریاست جمهوری هم الان در را بر هیچ کسی نمیبندیم، بلکه با همه آنها به گفتوگو مینشینیم تا ببینیم چه کسانی میتوانند این مشکلات را حل کنند. اهل سنت از نظر آزادیهای مذهبی و حتی برگزاری نماز جماعت در کلانشهرها با چالشهایی روبهرو هستند و همچنین با برخی مشکلات دیگر مواجهند که من اینجا صلاح نمیدانم توضیح بدهم. همچنین ما دغدغههایی درباره مشارکت اهل سنت در مدیریتهای کلان کشور و هیأت دولت داریم. پس از بحث و تبادل نظر یک شورای راهبردی با حضور 12 نماینده از اهل سنت مناطق مختلف تشکیل شد. این شورای راهبردی در حال رایزنی با نامزدهای ریاست جمهوری است. مشکلات را با آنها مطرح میکنند. برخی مشکلات اهل سنت مشترکاند و برخی مشکلات مخصوص مناطقاند. قرار ما این است که درباره آن مشکلات مشترک گفتوگو کنیم و سپس بر اساس نظرات نامزدها نتیجهگیری کنیم. پس از آن حتماً این شورای راهبردی طی بیانیهای اعلام میکند که به کدام سمت تمایل دارد و طبیعتاً به هر سمتی که گرایش پیدا کنند در حدود 70 درصد اهل سنت همراهی خواهند کرد. البته که آنها در انتخاب و رأی خود آزادند و هر کس حق دارد به کسی که میخواهد رأی بدهد و مشکلی نیست.
ملاکهایی که شما و هموطنان اهل سنت برای انتخاب نامزد نهاییتان دارید صرفاً مبتنی بر مسائل مبتلا به اهل سنت است یا به تواناییهای آن نامزد برای مدیریت مسائل کشور هم نظر دارید؟
نخستین ملاک برای ما این است که کسی را به ریاست جمهوری برگزینیم که انتخاباش به نفع همه ملت ایران باشد، زیرا ما هم عضوی از پیکر این ملت هستیم و سربلندی و عزت ایران را میخواهیم. بنابر این تواناییهای نامزد مورد نظر برای مدیریت کشور اولویت اول را دارد. در درجه دوم او باید فردی عادل باشد و متقابلاً او هم اهل سنت را جزو پیکره ملت ایران ببیند و به این عضو و به خواستههایشان توجه داشته باشد.
معتقدیم حل مشکلات اهل سنت و دستیابی آنها به حقوقشان نیز مایه عزت ایران، نظام جمهوری اسلامی و برادران شیعه در سطح دنیا خواهد بود. چون این موضوع در تمام کشورهای دنیا انعکاس پیدا میکند. توجه به اهل سنت و مسائلشان و رضایت آنها تأثیر بسیار بزرگی در جهان دارد. حتی این مسأله در نقش ما در مسائل عراق و سوریه نیز تأثیر میگذارد. ما معتقدیم حضور اهل سنت در مدیریتهای ارشد کشور، سبب میشود از مشکلات پیش روی ما در این کشورها کم شود. الان بسیاری خیال میکنند که با نقش پررنگ جمهوری اسلامی در عراق یا سوریه ممکن است اهل سنت به حاشیه بروند.
تغییر این نگاه میتواند به تقویت جبهه مقاومت منجر شود. بنابراین توجه به آزادیهای مذهبی و نقش اهل سنت در مدیریت کشور تغییری در شرایط کنونی جهان خواهد داد و استراتژی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه تقویت میکند.ما معتقدیم که این تغییرات بیش از آنکه به نفع اهل سنت باشد، به نفع نظام ما است.
سوابق و مواضع گذشته نامزدها و عملکرد آنها در مسئولیتهای گذشتهشان هم مد نظر شما هست؟
صددرصد این سوابق در نظرمان هست. اما معتقدیم که به هر حال انسانها تغییر میکنند. اینکه در قرآن بحث توبه آمده به معنای آن است که انسان برگشتپذیر است. اگر احساس کنیم که کسی از گذشتهاش برگشته و تغییر پیدا کرده و برای آینده برنامه و ساز و کار خوبی دارد، میتوانیم به او اعتماد کنیم.
در انتخاباتی که پیش رو داریم اگر چه چند نامزد حضور دارند اما عمدتاً دو گفتمان و دو جریان با هم رقابت میکنند. حالا یک طرف گفتمان اصولگرایی است و طرف دیگر گفتمان اعتدالی و اصلاحطلبی. اهل سنت در انتخاباتهای گذشته نشان دادهاند که همراهی و نزدیکی بیشتری با گفتمان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی دارند، دلیل این نزدیکی چه بوده است؟
بله دلیل اینکه در گذشته با اصلاحطلبان و اعتدالیها همراهی کردهایم این بوده است که فکر آنها را بازتر و دیدشان را وسیعتر دیدیم و برداشتمان این بوده است که آنها بهتر میتوانند به مشکلات اهل سنت رسیدگی و خواستهای قانونی آنها را فراهم کنند. الان هم ما از اصولگرایان پیامی دریافت کردیم که شما اصلاحطلبان را تجربه کردید یکبار هم اصولگرایان را تجربه کنید. ما گفتیم که مشکلی نیست ما میتوانیم تجربه کنیم، گرچه به هر حال چرخش مقداری سخت هست، اما حاضریم این چرخش را انجام دهیم به شرط اینکه اصولگرایان بتوانند مشکلات ما را جدیتر حل کنند و نگرانیها و دغدغهها را برطرف کنند. در مسائل سیاسی چرخش اشکال ندارد و ما هم واهمهای نداریم از اینکه تا ابد با اصلاحطلبان نباشیم. اما باید ببینیم حضور چه کسی به نفع ایران و به نفع جامعه است.
فرمودید که اصولگراها گفتهاند که یکبار هم به سمت ما بیایید. خب در دوره هشت ساله دولتهای نهم و دهم شما نوع مدیریت مجموعه اصولگرایان را در کل کشور و نیز در استان سیستان و بلوچستان دیدید. آیا آن سابقه از نظر رفع محرومیتها و تبعیضها و نیز انتخاب افراد بومی برای مسئولیتها برای مردم استان رضایتبخش بود؟
یک نکته را یادآوری کنم، اینکه من گفتم ما با اصلاحطلبان بودیم منظورم اکثریت اهل سنت بود و نه صددرصد آنها. دولت یازدهم به هر حال با شعار حمایت از اقوام و مذاهب روی کار آمد و بیانیه جناب آقای روحانی در ابتدا درباره اقوام و مذاهب بود. حقیقتاً ما هم هیچ مذاکراهای با جناب آقای روحانی و دیگر نامزدهای آن دوره نداشتیم. اما همان بیانیه آقای روحانی سبب شد احساس کنیم که ایشان به مشکلاتی که وجود دارد توجه داشتهاند. خوشبختانه دولت یازدهم هم در ادامه آن بیانیه به اقوام و مذاهب توجه داشت و رسیدگیهای بهتری انجام شد. هم به اهل سنت حرمت گذاشتند وهم امکان مشارکت بیشتری برای اهل سنت فراهم کردند، البته هنوز در برخی مناطق هیچ فضای مشارکتی فراهم نشده است و همچنین با وجود آنکه یک معاون وزیر از میان اهل سنت انتخاب شد اما انتظارات ما برآورده نشده است. با این حال انصاف این است که بگوییم در این دولت توجه بیشتر بوده است. حالا ما نمیدانیم که موانع و مشکلات دولت برای تحقق اهدافاش در این حوزه چه بوده است. اما معتقدیم هر دولتی که انتخاب میشود باید از صددرصد اختیارات خود به نفع ملت و وحدت ملی استفاده کند و هیچ کس نتواند با اعمال فشار جلوی اختیارات قانونی دولت را از او بگیرد. بنابر این دولت نباید در راستای اجرای قانون عذر و بهانه بیاورد، زیرا قدرت را ملت به او داده است و او باید قدرتاش را اعمال کند و نگوید که از فلان جا فشار آوردند. اگر نه لایههای فشار در ایران خیلی زیادند، اما این تلفنها و زنگها نباید یک رئیس جمهوری یا یک وزیر یا یک مدیر دولت را وقتی که مصلحت نظام در میان است، از مسیرش خارج کند.
روحانی گفته است که ما ملت صد در صدی هستیم آیا شما تفسیری یا تعبیری درباره این جمله دارید؟
واقعیت این است که نامزدها سخنانشان را در جواب یکدیگر بیان میکنند. بفرمایید شأن نزول این سخن چه بوده است تا من تفسیرم را بگویم.
یکی از رقبا در تقسیم بندیشان جامعه را به 96 درصد فقیر و 4 درصد که همه امکانات را در اختیار گرفتهاند تقسیم کردهاست.
نامزدی که این را مطرح کرده حرفش اشتباه و غلط است و آن تعبیر آقای روحانی درست است که ما ملت صد درصدی هستیم. ما تقسیم درصدها نداریم و باید همه ملت یکسان مورد توجه قرار گیرد.
نوع مدیریت دولتها را در انسجام ملی تا چه حد مؤثر میدانید؟ شیوه مدیریت دولتها تا چه حد میتواند سبب انشقاق طبقات مختلف یا بالعکس افزایش وحدت ملی شود؟
نگاه دولت به مسائل قومی و مذهبی تأثیر بسزایی در وحدت و انسجام ملی دارد. اینکه یک دولت به آحاد جامعه نگاهی یکسان و واحد داشته باشد مهم است. در حالی که متفاوت دیدن و تبعیض قائل شدن علاوه بر ایجاد خلأ در وحدت ملی، امنیت را هم دچار مشکل میکند.
استان سیستان و بلوچستان از لحاظ شاخصهای توسعه و معیارهای آموزشی و رفاهی از جمله استانهای محروم کشور است. طبیعتاً این محرومیت ذاتی نیست. عملکرد دولت یازدهم در محرومیت زدایی و بهکارگیری ظرفیتها از این استان را چگونه ارزیابی میکند؟
استان سیستان و بلوچستان بر خلاف تصور عموم از ظرفیتهای بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. مهمترین ظرفیت استان برای توسعه مردم سختکوش این استان هستند که از اقوام و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر جمع شدهاند. اما این ظرفیت اگر بین مردم اختلاف باشد و آنها با تبعیض مواجه باشند هرگز به توسعه منجر نمیشود.
بنابر این نگاه یکسان به اقوام و مذاهب و بهکارگیری شایستگان آنها یک ضرورت توسعهای است. دومین ظرفیت استان مرزهای خاکی و آبی گسترده آن است. ما با چند کشور ازجمله افغانستان، پاکستان، امارات و عمان مرزهای مشترک داریم. در سطح کشور هیچ استانی از موقعیت دریایی سیستان و بلوچستان برخوردار نیست، چون ما به اقیانوس متصل هستیم. اگر از ظرفیت بندر چابهار چنان که باید استفاده شود این خود میتواند نقش بسزایی در محرومیتزدایی از استان داشته باشد. الان راهآهن و جاده دو بانده که به سمت افغانستان و پاکستان میرود و راهآهنی که سیستان و بلوچستان را به خراسان و سرخس و از آنجا به کشورهای همسایه شمالی میرود، ما را به دنیا وصل میکنند.
یکی از راههای توسعه استان همین موقعیت جغرافیاییاش است.سیستان و بلوچستان همچنین از معادن غنی برخوردار است که اگر بهصورت صحیح مورد بهرهبرداری قرار گیرند، نه تنها به کاهش بیکاری و افزایش درآمد مردم استان منجر میشوند که حتی در کل کشور مؤثرند. ظرفیت دیگر کشاورزی و دامداری و آماده بودن زمینههای استان برای پرورش دامهایی مانند، شتر، گاو و گوسفند است. اما با این همه ظرفیت مسأله این است که ما در مدیریت کشور یوسفی داشته باشیم که بتواند با برنامهریزی هفت سال قحطی را از سر بگذراند و این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان اقتصاد مقاومتی نام میبرند.
واقعیت آن است که مدیران ما در تلاش و دوندگی ضعف ندارند. اما این برنامهریزی صحیح است که میتواندصنعت و کشاورزی را متحول کند و کشور را به سمت رشد و توسعه سوق دهد؛ استان ما را هم.
یکی از نیازهای استان سیستان و بلوچستان افزایش سرمایهگذاری است که یکی از پیش نیازهایش امنیت است. وضعیت امنیت را در استان چگونه میبینید؟ آیا شرایط برای سرمایه گذاری و حضور سرمایه داران فراهم است؟
امنیت استان سیستان و بلوچستان در دو سه سال اخیر و در دولت یازدهم بهترین صورت را داشته است، زیرا نه تنها نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی برای ایجاد امنیت تلاش کردند، سیاستگذاریهای دولت نیز در راستای افزایش امنیت استان انجام گرفت. تأثیر سیاست در امنیت حتی مهمتر از حضور نیروهای فیزیکی و عملیاتی است.
سیاست دولت روحانی برای ایجاد امنیت، سیاست احترام گذاشتن به مردم بود. یک روزی آقای احمدینژاد تشریف آوردند به استان ما و گفتند هر کس اینجا ناامنی درست کند ما مثل صاعقه بر سر او فرود میآییم. اما آقای روحانی که آمدند گفتند امنیت مردم به دست خودشان است و امنیت را ما از شما مردم میخواهیم. این حرف خیلی در مردم تأثیر گذاشت، زیرا توکل و اعتماد اول باید به خدا باشد و بعد به مردم. در حال حاضر داخل استان خیلی امن است. البته در مرزها هنوز مشکلاتی هست همچنان که در حمله اخیر اشرار به مرزبانان کشورمان در مرز پاکستان شاهد بودیم ولی در داخل استان هیچ مشکلی نیست. مهمترین مسألهای که به امنیت کمک میکند سیاست صحیح است.
اگر به مردم و خواستههایشان اهمیت داده شود و حرف مردم شنیده شود، حتی اگر امریکا، اسرائیل و دولتهای منطقه و گروههای تندرو بخواهند که ایران ناامن شود، هیچ ناامنی ایجاد نمیشود. ناامنی در دنیا یک معلول است که اگر علتهای آن نباشد نخواهد بود.
همه پدیدهها باید آسیب شناسی شود و اگر با علت درست برخورد شود معلول برطرف خواهد شد. همان طور که الان در بهداشت جهانی به جای برخورد با بیماری مالاریا با پشه مالاریا که ناقل آن است مقابله میشود و از آن روز که با علت مقابله شد آمار این بیماری پایین آمد. الان هم گروههای تکفیری و تندروها مالاریاهای دنیا هستند. آنها علت نیستند معلول اند. علت تحقیر و توهین، نارسایی و تحریک دشمن است. تحریک هم وقتی میتواند مؤثر باشد که علتی باشد. ما منکر آن نیستیم که این گروههای تروریستی را امریکاییها به وجود آورند. اما علتی وجود داشته که امریکاییها از آن استفاده کردند. پس اگر به این علتها توجه شود و فکر را وسیعتر کنیم و ملتها را کنار یکدیگر قرار بدهیم، ادیان و مذاهب را کنار یکدیگر قرار بدهیم دنیا امن و سالم میشود. ما میگوییم مملکت ما در امنیت رشد میکند. باب گفت وگوباید باز باشد. حرف مردم را بشنویم. تنوعهای موجود را ظرفیت بدانیم.
و در آخر پیام انتخاباتی شما به مردم؟
من از مردم عزیز ایران از هر قومیت و مذهبی که هستند میخواهم که حتماً در انتخابات شرکت کنند و به هر نامزدی که فکر میکنند اصلح است و انتخابش به نفع ایران خواهد بود رأی بدهند.
انکار نمیکند که اهل سنت همواره از طرفداران گفتمان اصلاحطلبی و اعتدال بودهاند. از انتخاب نامزد اعتدالی در سال 92 پشیمان نیست وعملکرد دولت یازدهم در مواجهه با اقلیتها وقومیتها را نیز قابل دفاع میداند. حرمت نهادن دولت به مردم مؤلفه مهمی برای اوست که میگوید همین نگاه باعث شده امروز در سیستان و بلوچستان بجز موارد اندکی در سر مرزها امنیت مستقر باشد. امام جمعه اهل سنت زاهدان از همه مردم خواست در انتخابات پیشرو شرکت کنند. گفتوگوی روزنامه ایران با وی را در ادامه میخوانید.
در آستانه دو انتخابات مهم کشورمان قرار داریم. به باور شما چرا شرکت مردم در انتخابات و افزایش مشارکت سیاسی آنها اهمیت دارد؟
به باور من انتخابات آزمون بیداری ملت ایران است و الحمدلله ملت ایران هم در 38 سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد ثابت کرده است که برای انتخابات اهمیت قائل است. نزد ملت ایران انتخابات فرصت تعیین سرنوشت و آینده این مملکت یک امر حیاتی است. این اهمیت بویژه با توجه به مشکلات و چالشهایی که در سالهای اخیر پیش روی جهان اسلام قرار گرفته دو چندان و مهم است که ملت ایران اعم از شیعه و سنی، مسلمان و غیر مسلمان در این انتخابات شرکت کنند و از میان نامزدهای ریاست جمهوری کسی را برگزینند که میتواند مملکت را بهتر اداره کند و امنیت کشور را بهتر و بیشترحفظ کند.
بنابر این به باور شما افزایش مشارکت سیاسی با افزایش وحدت و انسجام ملی رابطه مستقیم دارد. توضیح میفرمایید که مؤلفههای وحدت ملی را چه میدانید و اعتقاد دارید برای دستیابی به این مؤلفهها چه اقداماتی باید در دستورکار قرار گیرد؟
ایران سرزمینی است که از تنوع قومی و مذهبی برخوردار است و بنابر این وحدت ملی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن اقوام و مذاهب مختلف و استفاده از تواناییهای آنها بهترین مسیر برای تضمین امنیت ملی است. مراعات شایسته سالاری و بهکار گرفتن شایستگان هر قوم در مدیریت هم میتواند به رضایت اقوام منتهی شود و هم آنها را با انسجام بیشتری در کنار یکدیگر نگاه دارد. همچنین ضروری است که آزادیهای مصرح در قانون برای همه اقوام و مذاهبی که در ایران هستند تأمین شود. دولت آینده در این زمینه نباید زیر بار فشارها و اعمال سلیقهها برود، چون شاهد بودهایم که در ایران گاه با اعمال سلیقه، قانون پشت سر انداخته میشود. این اعمال سلیقهها از هر طرف و هرجا که باشد دولت نباید تحت تأثیر قرار گیرد. بلکه باید قانون را اجرا کند و از اختیارات قانونی که ملت به دولت میدهند جهت تحقق خواستههای مردم و مطالبات آنها به نحو صحیح استفاده کند.
از مطالبات اقوام و مذاهب در ایران سخن گفتید. فکر میکنید در طول دولتهای مختلفی که در ایران سرکار آمدهاند تحقق این مطالبات چه سیری را طی کرده است؟ آیا روند برآورده شدن این خواستها روند رو به رشدی داشته است؟
اگر مجموع دولتهایی را که از اول انقلاب تاکنون بر سرکار آمدهاند بررسی کنیم، باید بگوییم که در مجموع این مطالبات در حد بسیار اندکی برآورده شده است. بویژه اهل سنت در کشور دغدغههای زیادی دارند. با اینکه ایرانی هستند و یکی از جوامع اصلی ایران را تشکیل میدهند با این حال تاکنون چنان که باید در مدیریتهای کلان و میانی کشور سهمی نداشتهاند. حتی حضور آنها در مدیریتهای منطقهای و استانی نیز بسیار ناچیز بوده است و این مطالبهای است که وجود دارد. اگر چه برخی دولتها در پاسخ دادن به آن توفیقات بیشتری داشتند و بعضی کمتر. بعد از 38 سال که از انقلاب میگذرد حتی یک وزیر اهل سنت در دولتها استفاده نشده است. در دولت یازدهم البته یک معاون وزیر و یک سفیر اهل سنت بهکار گرفته شدند، ولی هنوز انتظارات ما برآورده نشده است.
شاید به نظر برسد با توجه به این کاستیها خواهران و برادران اهل سنت تمایل کمتری به مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات داشته باشند. اما بر خلاف این تصور صحبتهای شما نشان میدهد که به ادامه این راه و پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی امیدوار هستید. آیا تحریم انتخابات که از سوی برخی گروههای ناراضی مطرح میشود میتواند راهکار مناسبی برای پیگیری مطالبات باشد؟
اهمیت حضور در انتخابات برای ما در حدی بود که حدود 80 نماینده از تمام مناطق و استانهای سنی نشین در تهران گردهم آمدیم تا با یکدیگر در این باره رایزنی کنیم. البته این نظری هم که میفرمایید بعضی میگفتند در انتخابات شرکت نکنیم که البته ما در آنجا جواب دادیم و چنین نظراتی را رد کردیم. ما در انتخابات شرکت میکنیم و دست دشمنان بهانه نمیدهیم زیرا به دنبال عزت ایرانیم. از میان نامزدهای حاضر در انتخابات ریاست جمهوری هم الان در را بر هیچ کسی نمیبندیم، بلکه با همه آنها به گفتوگو مینشینیم تا ببینیم چه کسانی میتوانند این مشکلات را حل کنند. اهل سنت از نظر آزادیهای مذهبی و حتی برگزاری نماز جماعت در کلانشهرها با چالشهایی روبهرو هستند و همچنین با برخی مشکلات دیگر مواجهند که من اینجا صلاح نمیدانم توضیح بدهم. همچنین ما دغدغههایی درباره مشارکت اهل سنت در مدیریتهای کلان کشور و هیأت دولت داریم. پس از بحث و تبادل نظر یک شورای راهبردی با حضور 12 نماینده از اهل سنت مناطق مختلف تشکیل شد. این شورای راهبردی در حال رایزنی با نامزدهای ریاست جمهوری است. مشکلات را با آنها مطرح میکنند. برخی مشکلات اهل سنت مشترکاند و برخی مشکلات مخصوص مناطقاند. قرار ما این است که درباره آن مشکلات مشترک گفتوگو کنیم و سپس بر اساس نظرات نامزدها نتیجهگیری کنیم. پس از آن حتماً این شورای راهبردی طی بیانیهای اعلام میکند که به کدام سمت تمایل دارد و طبیعتاً به هر سمتی که گرایش پیدا کنند در حدود 70 درصد اهل سنت همراهی خواهند کرد. البته که آنها در انتخاب و رأی خود آزادند و هر کس حق دارد به کسی که میخواهد رأی بدهد و مشکلی نیست.
ملاکهایی که شما و هموطنان اهل سنت برای انتخاب نامزد نهاییتان دارید صرفاً مبتنی بر مسائل مبتلا به اهل سنت است یا به تواناییهای آن نامزد برای مدیریت مسائل کشور هم نظر دارید؟
نخستین ملاک برای ما این است که کسی را به ریاست جمهوری برگزینیم که انتخاباش به نفع همه ملت ایران باشد، زیرا ما هم عضوی از پیکر این ملت هستیم و سربلندی و عزت ایران را میخواهیم. بنابر این تواناییهای نامزد مورد نظر برای مدیریت کشور اولویت اول را دارد. در درجه دوم او باید فردی عادل باشد و متقابلاً او هم اهل سنت را جزو پیکره ملت ایران ببیند و به این عضو و به خواستههایشان توجه داشته باشد.
معتقدیم حل مشکلات اهل سنت و دستیابی آنها به حقوقشان نیز مایه عزت ایران، نظام جمهوری اسلامی و برادران شیعه در سطح دنیا خواهد بود. چون این موضوع در تمام کشورهای دنیا انعکاس پیدا میکند. توجه به اهل سنت و مسائلشان و رضایت آنها تأثیر بسیار بزرگی در جهان دارد. حتی این مسأله در نقش ما در مسائل عراق و سوریه نیز تأثیر میگذارد. ما معتقدیم حضور اهل سنت در مدیریتهای ارشد کشور، سبب میشود از مشکلات پیش روی ما در این کشورها کم شود. الان بسیاری خیال میکنند که با نقش پررنگ جمهوری اسلامی در عراق یا سوریه ممکن است اهل سنت به حاشیه بروند.
تغییر این نگاه میتواند به تقویت جبهه مقاومت منجر شود. بنابراین توجه به آزادیهای مذهبی و نقش اهل سنت در مدیریت کشور تغییری در شرایط کنونی جهان خواهد داد و استراتژی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه تقویت میکند.ما معتقدیم که این تغییرات بیش از آنکه به نفع اهل سنت باشد، به نفع نظام ما است.
سوابق و مواضع گذشته نامزدها و عملکرد آنها در مسئولیتهای گذشتهشان هم مد نظر شما هست؟
صددرصد این سوابق در نظرمان هست. اما معتقدیم که به هر حال انسانها تغییر میکنند. اینکه در قرآن بحث توبه آمده به معنای آن است که انسان برگشتپذیر است. اگر احساس کنیم که کسی از گذشتهاش برگشته و تغییر پیدا کرده و برای آینده برنامه و ساز و کار خوبی دارد، میتوانیم به او اعتماد کنیم.
در انتخاباتی که پیش رو داریم اگر چه چند نامزد حضور دارند اما عمدتاً دو گفتمان و دو جریان با هم رقابت میکنند. حالا یک طرف گفتمان اصولگرایی است و طرف دیگر گفتمان اعتدالی و اصلاحطلبی. اهل سنت در انتخاباتهای گذشته نشان دادهاند که همراهی و نزدیکی بیشتری با گفتمان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی دارند، دلیل این نزدیکی چه بوده است؟
بله دلیل اینکه در گذشته با اصلاحطلبان و اعتدالیها همراهی کردهایم این بوده است که فکر آنها را بازتر و دیدشان را وسیعتر دیدیم و برداشتمان این بوده است که آنها بهتر میتوانند به مشکلات اهل سنت رسیدگی و خواستهای قانونی آنها را فراهم کنند. الان هم ما از اصولگرایان پیامی دریافت کردیم که شما اصلاحطلبان را تجربه کردید یکبار هم اصولگرایان را تجربه کنید. ما گفتیم که مشکلی نیست ما میتوانیم تجربه کنیم، گرچه به هر حال چرخش مقداری سخت هست، اما حاضریم این چرخش را انجام دهیم به شرط اینکه اصولگرایان بتوانند مشکلات ما را جدیتر حل کنند و نگرانیها و دغدغهها را برطرف کنند. در مسائل سیاسی چرخش اشکال ندارد و ما هم واهمهای نداریم از اینکه تا ابد با اصلاحطلبان نباشیم. اما باید ببینیم حضور چه کسی به نفع ایران و به نفع جامعه است.
فرمودید که اصولگراها گفتهاند که یکبار هم به سمت ما بیایید. خب در دوره هشت ساله دولتهای نهم و دهم شما نوع مدیریت مجموعه اصولگرایان را در کل کشور و نیز در استان سیستان و بلوچستان دیدید. آیا آن سابقه از نظر رفع محرومیتها و تبعیضها و نیز انتخاب افراد بومی برای مسئولیتها برای مردم استان رضایتبخش بود؟
یک نکته را یادآوری کنم، اینکه من گفتم ما با اصلاحطلبان بودیم منظورم اکثریت اهل سنت بود و نه صددرصد آنها. دولت یازدهم به هر حال با شعار حمایت از اقوام و مذاهب روی کار آمد و بیانیه جناب آقای روحانی در ابتدا درباره اقوام و مذاهب بود. حقیقتاً ما هم هیچ مذاکراهای با جناب آقای روحانی و دیگر نامزدهای آن دوره نداشتیم. اما همان بیانیه آقای روحانی سبب شد احساس کنیم که ایشان به مشکلاتی که وجود دارد توجه داشتهاند. خوشبختانه دولت یازدهم هم در ادامه آن بیانیه به اقوام و مذاهب توجه داشت و رسیدگیهای بهتری انجام شد. هم به اهل سنت حرمت گذاشتند وهم امکان مشارکت بیشتری برای اهل سنت فراهم کردند، البته هنوز در برخی مناطق هیچ فضای مشارکتی فراهم نشده است و همچنین با وجود آنکه یک معاون وزیر از میان اهل سنت انتخاب شد اما انتظارات ما برآورده نشده است. با این حال انصاف این است که بگوییم در این دولت توجه بیشتر بوده است. حالا ما نمیدانیم که موانع و مشکلات دولت برای تحقق اهدافاش در این حوزه چه بوده است. اما معتقدیم هر دولتی که انتخاب میشود باید از صددرصد اختیارات خود به نفع ملت و وحدت ملی استفاده کند و هیچ کس نتواند با اعمال فشار جلوی اختیارات قانونی دولت را از او بگیرد. بنابر این دولت نباید در راستای اجرای قانون عذر و بهانه بیاورد، زیرا قدرت را ملت به او داده است و او باید قدرتاش را اعمال کند و نگوید که از فلان جا فشار آوردند. اگر نه لایههای فشار در ایران خیلی زیادند، اما این تلفنها و زنگها نباید یک رئیس جمهوری یا یک وزیر یا یک مدیر دولت را وقتی که مصلحت نظام در میان است، از مسیرش خارج کند.
روحانی گفته است که ما ملت صد در صدی هستیم آیا شما تفسیری یا تعبیری درباره این جمله دارید؟
واقعیت این است که نامزدها سخنانشان را در جواب یکدیگر بیان میکنند. بفرمایید شأن نزول این سخن چه بوده است تا من تفسیرم را بگویم.
یکی از رقبا در تقسیم بندیشان جامعه را به 96 درصد فقیر و 4 درصد که همه امکانات را در اختیار گرفتهاند تقسیم کردهاست.
نامزدی که این را مطرح کرده حرفش اشتباه و غلط است و آن تعبیر آقای روحانی درست است که ما ملت صد درصدی هستیم. ما تقسیم درصدها نداریم و باید همه ملت یکسان مورد توجه قرار گیرد.
نوع مدیریت دولتها را در انسجام ملی تا چه حد مؤثر میدانید؟ شیوه مدیریت دولتها تا چه حد میتواند سبب انشقاق طبقات مختلف یا بالعکس افزایش وحدت ملی شود؟
نگاه دولت به مسائل قومی و مذهبی تأثیر بسزایی در وحدت و انسجام ملی دارد. اینکه یک دولت به آحاد جامعه نگاهی یکسان و واحد داشته باشد مهم است. در حالی که متفاوت دیدن و تبعیض قائل شدن علاوه بر ایجاد خلأ در وحدت ملی، امنیت را هم دچار مشکل میکند.
استان سیستان و بلوچستان از لحاظ شاخصهای توسعه و معیارهای آموزشی و رفاهی از جمله استانهای محروم کشور است. طبیعتاً این محرومیت ذاتی نیست. عملکرد دولت یازدهم در محرومیت زدایی و بهکارگیری ظرفیتها از این استان را چگونه ارزیابی میکند؟
استان سیستان و بلوچستان بر خلاف تصور عموم از ظرفیتهای بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. مهمترین ظرفیت استان برای توسعه مردم سختکوش این استان هستند که از اقوام و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر جمع شدهاند. اما این ظرفیت اگر بین مردم اختلاف باشد و آنها با تبعیض مواجه باشند هرگز به توسعه منجر نمیشود.
بنابر این نگاه یکسان به اقوام و مذاهب و بهکارگیری شایستگان آنها یک ضرورت توسعهای است. دومین ظرفیت استان مرزهای خاکی و آبی گسترده آن است. ما با چند کشور ازجمله افغانستان، پاکستان، امارات و عمان مرزهای مشترک داریم. در سطح کشور هیچ استانی از موقعیت دریایی سیستان و بلوچستان برخوردار نیست، چون ما به اقیانوس متصل هستیم. اگر از ظرفیت بندر چابهار چنان که باید استفاده شود این خود میتواند نقش بسزایی در محرومیتزدایی از استان داشته باشد. الان راهآهن و جاده دو بانده که به سمت افغانستان و پاکستان میرود و راهآهنی که سیستان و بلوچستان را به خراسان و سرخس و از آنجا به کشورهای همسایه شمالی میرود، ما را به دنیا وصل میکنند.
یکی از راههای توسعه استان همین موقعیت جغرافیاییاش است.سیستان و بلوچستان همچنین از معادن غنی برخوردار است که اگر بهصورت صحیح مورد بهرهبرداری قرار گیرند، نه تنها به کاهش بیکاری و افزایش درآمد مردم استان منجر میشوند که حتی در کل کشور مؤثرند. ظرفیت دیگر کشاورزی و دامداری و آماده بودن زمینههای استان برای پرورش دامهایی مانند، شتر، گاو و گوسفند است. اما با این همه ظرفیت مسأله این است که ما در مدیریت کشور یوسفی داشته باشیم که بتواند با برنامهریزی هفت سال قحطی را از سر بگذراند و این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان اقتصاد مقاومتی نام میبرند.
واقعیت آن است که مدیران ما در تلاش و دوندگی ضعف ندارند. اما این برنامهریزی صحیح است که میتواندصنعت و کشاورزی را متحول کند و کشور را به سمت رشد و توسعه سوق دهد؛ استان ما را هم.
یکی از نیازهای استان سیستان و بلوچستان افزایش سرمایهگذاری است که یکی از پیش نیازهایش امنیت است. وضعیت امنیت را در استان چگونه میبینید؟ آیا شرایط برای سرمایه گذاری و حضور سرمایه داران فراهم است؟
امنیت استان سیستان و بلوچستان در دو سه سال اخیر و در دولت یازدهم بهترین صورت را داشته است، زیرا نه تنها نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی برای ایجاد امنیت تلاش کردند، سیاستگذاریهای دولت نیز در راستای افزایش امنیت استان انجام گرفت. تأثیر سیاست در امنیت حتی مهمتر از حضور نیروهای فیزیکی و عملیاتی است.
سیاست دولت روحانی برای ایجاد امنیت، سیاست احترام گذاشتن به مردم بود. یک روزی آقای احمدینژاد تشریف آوردند به استان ما و گفتند هر کس اینجا ناامنی درست کند ما مثل صاعقه بر سر او فرود میآییم. اما آقای روحانی که آمدند گفتند امنیت مردم به دست خودشان است و امنیت را ما از شما مردم میخواهیم. این حرف خیلی در مردم تأثیر گذاشت، زیرا توکل و اعتماد اول باید به خدا باشد و بعد به مردم. در حال حاضر داخل استان خیلی امن است. البته در مرزها هنوز مشکلاتی هست همچنان که در حمله اخیر اشرار به مرزبانان کشورمان در مرز پاکستان شاهد بودیم ولی در داخل استان هیچ مشکلی نیست. مهمترین مسألهای که به امنیت کمک میکند سیاست صحیح است.
اگر به مردم و خواستههایشان اهمیت داده شود و حرف مردم شنیده شود، حتی اگر امریکا، اسرائیل و دولتهای منطقه و گروههای تندرو بخواهند که ایران ناامن شود، هیچ ناامنی ایجاد نمیشود. ناامنی در دنیا یک معلول است که اگر علتهای آن نباشد نخواهد بود.
همه پدیدهها باید آسیب شناسی شود و اگر با علت درست برخورد شود معلول برطرف خواهد شد. همان طور که الان در بهداشت جهانی به جای برخورد با بیماری مالاریا با پشه مالاریا که ناقل آن است مقابله میشود و از آن روز که با علت مقابله شد آمار این بیماری پایین آمد. الان هم گروههای تکفیری و تندروها مالاریاهای دنیا هستند. آنها علت نیستند معلول اند. علت تحقیر و توهین، نارسایی و تحریک دشمن است. تحریک هم وقتی میتواند مؤثر باشد که علتی باشد. ما منکر آن نیستیم که این گروههای تروریستی را امریکاییها به وجود آورند. اما علتی وجود داشته که امریکاییها از آن استفاده کردند. پس اگر به این علتها توجه شود و فکر را وسیعتر کنیم و ملتها را کنار یکدیگر قرار بدهیم، ادیان و مذاهب را کنار یکدیگر قرار بدهیم دنیا امن و سالم میشود. ما میگوییم مملکت ما در امنیت رشد میکند. باب گفت وگوباید باز باشد. حرف مردم را بشنویم. تنوعهای موجود را ظرفیت بدانیم.
و در آخر پیام انتخاباتی شما به مردم؟
من از مردم عزیز ایران از هر قومیت و مذهبی که هستند میخواهم که حتماً در انتخابات شرکت کنند و به هر نامزدی که فکر میکنند اصلح است و انتخابش به نفع ایران خواهد بود رأی بدهند.