نقش انتخابات رياست جمهوري در گسست ميان نسلي جامعه ايراني | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۳
کد خبر: ۲۶۴۵۳۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۵ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶
در مطالعات جامعه شناختی زمانی که جامعه را مورد بررسی قرار می دهند این یک داوری رایج است که 3 رای برای وضعیت یک جامعه صادر می کنند. 1-توافق نسلی 2-گسست میان نسلی 3-تغییر نسلی

متین مهدیان:در مطالعات جامعه شناختی زمانی که جامعه را مورد بررسی قرار می دهند این یک داوری رایج است که 3 رای برای وضعیت یک جامعه صادر می کنند. 1-توافق نسلی 2-گسست میان نسلی 3-تغییر نسلی

نقش انتخابات رياست جمهوري در گسست ميان نسلي جامعه ايراني

به گزارش روزنو، توافق نسلی زمانی به وجود می آید که نسل ها بر اساس بستر واحد فرهنگی و هویتی، صورت های عملی یکسانی داشته باشند و توافق اجتماعی و فرهنگی برای همه آحاد جامعه شکل گرفته باشد. به زبان ساده نتیجه این بشود که پسران مانند پدرانشان عمل کنند و دختران شبیه مادرانشان فکر کنند. مدافعان این رویکرد معتقدند که اصولا شکافی میان نسل ها وجود ندارد و آن تفاوت های ناچیز میان نسل ها نباید پر اهمیت انگاشته شوند.

گسست نسل ها مقدمه ای بر انقطاع نسل ها است که فرض اصلی آن بی نیازی نسل ها به یکدیگر و استقلال معرفتی و فرهنگی آنان است. خانواده و محل کار که مسئولیت تولید و بازتولید هر روزه ی هویت انسان را داشت، امروزه دارای رقبای قدرتمندی به نام رسانه و زندگی روزمره در فراید جهانی شدن است که این رقبا اجازه بازتولید هویت نسل های گذشته در نسل جدید را نمی دهند. یعنی دیگر پدران نمی توانند پسرانی با شباهت زیاد به خود را تربیت کنند، زیرا قدرت نفوذ خانواده کم شده و مولفه های تاثیر گذار بیشتری هویت یک شخص را تولید می کند. زمانی که گسست نسلی رخ می دهد هیچ برداشت مشترکی در هیچ زمینه ای بین دو نسل یک جامعه احساس نمی شود.

به زعم بنده 2 عامل در ایجاد گسست نسلی عمده است. 1- تمامیت خواهی فرهنگی نسل پدر ( یعنی نسل قدیم میخواهد نسل جدید دقیقا مانند خودشان شود که این امر عامل تحریک کننده مهمی برای این گسست است)

2- شرایط و موقعیت های جدید از جمله انقلاب ها، جنبش ها، انقلاب های ارتباطی و ... .

اگر به سراغ جامعه ایران برویم مشاهده می کنیم که با شکل گیری تحولات اجتماعی و سیاسی در دهه 70 که به روی کار آمدن دولت موسوم به اصلاحات انجامید، اهمیت نسل جدید و جوان جدی تر شد. 

به عبارت دیگر انتخاب سید محمد خاتمی خود معلول همین گسست میان نسلی بود. نسلی که به تازگی در عرصه اجتماعی متولد شده و در حال یافتن هویت برای خود بود، توانست سنتی ها و گفتمان رایج در سپهر سیاسی کشور را کنار زده و بینش جدید خود که مبتنی بر توان و نیاز درون نسلی خود بود را غالب کند.

 به طور خاص عبارت گسست نسل ها برای اولین بار در سیاست از زبان سید محمد خاتمی در سال 1378 خارج شد و او بیش از هرکسی واقف بود که پیروزی خود را مرهون پدیده گسست میان نسلی در ایران است. 

به زعم نگارنده اگر انتخابات دوم خرداد 76 در کار نبود و دولت اصلاحات و گفتمان مربوط به آن شکل نمی گرفت جامعه ایران در ورطه سقوط به درون یک دره بود که پیامد آن انقطاع کامل میان نسل ها بود. رای 20 میلیونی به خاتمی نشان از عرض اندام یک نسل جدید با گفتمانی متفاوت از گذشتگان داشت.

 اتفاقا همین گفتمان اصلاح طلبی نه تنها دو نسل از هم مفترق شده را در مقابل هم قرار نداد، بلکه باعث پیوند بیشتر و جدی این نسل با حاکمیت شد. وقتی جوانان احساس کردند کسانی مانند آن ها فکر می کنند و در حاکمیت سخن آن ها را می زنند باعث هم افزایی میان نسلی در جامعه شد.

 اما در مقابل سال 84 همین نسل جدید که گفتمان متفاوتی از هیئت سیاسی حاکم داشت از گردونه سیاست و جامعه و تصمیم گیری کنار گذاشته شد. چنان انکار شدند که انگار اصلا گروهی وجود ندارند که ارزش ها و خواسته های متفاوتی از جناح حاکم در جامعه دارند. اما علی رغم این کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست و تصمیم گیری نه تنها از تعدادشان کم نشد و به حاشیه نرفتند، بلکه به لطف رسانه ها و فرآیند جهانی سازی فربه تر شدند.

در انتها به عنوان نتیحه گیری باید توجه داشت که این نسل جدید که دارای گفتمانی نوین و ارزش ها و عملکردهایی متفاوت است، از بین نخواهد رفت، بلکه روز به روز فربه تر خواهد شد و اگر به خواسته های آنان توجه نشود و با توجه با ساز و کاری مناسب در تصمیم گیری های همه جانبه کشور سهیم نشوند بدون شک با بروز توان طبقاتی خود این بار تصمیم ساز می شوند. این نسل جدید امروزه به مراتب از جایگاه و توان بالاتری از سال 76 برخوردار است که همین امر تداوم دولت روحانی را برای پیوند مجدد این نسل با نسل گذشته ضروروی تر می کند. دولتی که رابطه گفتمانی بهتری از دیگران با این نسل جدید برقرار می کند.


عکس روز
خبر های روز