
عیارسنجی وعدههای انتخاباتی در کف خیابان
/سوپرمارکت، تاکسی، بانک، خانه و... همه جا حرف از انتخابات است. گویا همه حرفها به انتخابات ریاست جمهوری گره خورده است. راننده تاکسی موقع شنیدن صدای یکی از کاندیداها آن را قطع میکند و دنبال فرکانس دیگری میگردد. سرنشینان با تعجب نگاهش میکنند و خودش بیآنکه مورد سؤال قرار گرفته باشد میگوید طی این مدت برای ما تاکسی داران چه کاری انجام داده است، حالا که میخواهد به سمت ریاست جمهوری برسد در مورد همه اقشار جامعه صحبت میکند. ما چندین بار به خیابان بهشت رفتیم اما هیچ کس پاسخگو نبود. داشت درددل راننده باز میشد که یکی از مسافران وارد بحث شد و بیمقدمه گفت: این چند روز آنقدر وعده شنیدیم که دیگر نمیدانیم چه کسی حرف درست میزند و چه کسی اشتباه. اما در این 4 سال حداقل بخشی از گفتهها محقق شد. یکی دیگر هم از فهرست کاندیداها صحبت به میان آورد و با تعجب پرسید ما برخی از نامزدها را نمیشناسیم و معلوم نیست چه گذشتهای دارند و آیا برای کاندیدا شدن صلاحیت دارند. یکی دیگر از مسافران هم کاری به هیچکدام این حرفها نداشت و با تأیید همه میگفت باید بعد از شنیدن صحبت کاندیداها انتخاب کرد. 5 دقیقهای نگذشته بود که وارد یک درمانگاه شدم. اول تصور کردم مناظره انتخاباتی است اما مردم بودند که کنار هم جمعی را تشکیل داده بودند و از انتخابات حرف میزدند؛ شاید مهمترین نکتهای که من را به سمتشان کشاند حرف از وعدههای اقتصادی انتخابات بود.
«شغل»، کلمهای بود که بارها شنیدم. این کلمه اکنون یکی از دغدغههای خانوادههای ایرانی است.سال گذشته دولت روحانی 700 هزار شغل ایجاد کرد که در جایگاه خود رکورد خوبی است. درست است که تعداد زیادی از جوانان ما بیکار هستند اما بخشی از این رشد بیکاری را باید در دولت گذشته دید. سالهایی که نرخ اشتغال به صفر رسید و دولتها کاری انجام ندادند و تنها پول نفت بود که وارد کشور میشد. اخیراً یکی از کاندیداها از ایجاد 5 میلیون شغل در مدت 4 سال صحبت کرده است. وی حتی در انتقاد به اینکه با هیچ نظریه کارشناسی نمیتوان چنین رقم اشتغالی ایجاد کرد گفت: «کسانی که به این تعهد من خرده گرفتند تحقق 5 میلیون شغل را با توان و برنامه و تفکر قدیمی و 500 سال پیش خودشان سنجیدند که من به آنها حق میدهم که با همین شیوه فعلی مدیریت چنین هدفی در دوره چهارساله در دسترس نیست. تیمهای کارشناسی متعددی در این زمینه کار کردند و نهایتاً در جلسات جمعبندی با توجه به تجربه مدیریتی چند دهه طرحهای مختلفی برای رفع بیکاری آماده شده است.» کدام تیم کارشناسی رقم 5 میلیون شغل را میتواند تأیید کند وقتی کشورهای اروپایی هم نتوانستند به آن برسند. به نظر میرسد اگر مقداری کار اجرایی توسط برخی از کاندیداها صورت گرفته بود شاید اکنون اعداد و ارقام وعده داده شده منطقیتر بود؛ حتی عنوان شد افراد بالای 18 سال و یک جویای کار تا زمانی که صاحب شغل شود دولت او میتواند ماهانه 250 هزار تومان پرداخت کند، اما اعلام نشد این پول دقیقاً از چه محلی میخواهد تأمین شود؟
طبق گزارشهای رسمی کشور در سال 84 تعداد کل شاغلان کشور 20 میلیون و 618 هزار نفر بود که در سال 91 این تعداد به 20 میلیون و 628 هزار نفر رسیده بود. هماکنون تعداد شاغلان کل کشور 22 میلیون و 588 هزار نفر است که در برخی از فصلها بیش از 700 هزار شغل در سال ایجاد شده است.با این تفاسیر وعده ایجاد رقمی بالاتر از سالانه 955 هزار فرصت شغلی قابل تأمل و تعمق است.
مردم نیز در گپ و گفتهای خود متوجه شدند خیلی از این صحبتها جنبه تبلیغاتی دارد و هیچ زمان قابلیت عملیاتی شدن ندارد. یکی از کسانی که بخش اعظم صحبت نامزدهای ریاست جمهوری را دنبال میکند گفت: برخی از نامزدها تصور میکنند مردم از اقتصاد هیچ چیز نمیدانند لذا هر صحبتی را میکنند که رأی به دست آورند.اما ما تجربه سالهای سختی را داشتیم و دیدیم با مدیریتهای اشتباه چه بلایی سر کشور آمده است. سالهای گذشته به سمت شعارها رفتیم و بجز یک اقتصاد بیمار برای ما چیزی نماند، سالهایی که برای پیدا کردن یک قوطی شیر خشک باید به تمام داروخانهها سر میزدیم یا خیلی از کالاها را گرانتر از هفته قبلش میخریدیم. اما طی این 4 سال در خیلی از بخشها شاهد ثبات و آرامش بودیم.
سبقت برخی از کاندیداها در پرداخت یارانه هم موضوع دیگری بود که مردم نمیتوانستند راحت از آن بگذرند. برخی اینگونه فکر میکردند که یارانه بیشتر زندگی راحت تر، اما از هشت نفری که دورهم بودند شش نفر با این نظریه مخالف بودند و میگفتند وقتی این پول میتوانست در ایجاد اشتغال، توسعه اقتصادی و درمان قرار گیرد چرا باید به صورت خرد بین خانوارها تقسیم شود و برخیها به آن چنان وابسته شوند که اگر خبر قطع شدن آن را بشنوند گویا خیانتی بزرگ به آنها شده است.هر دولتی وظیفه دارد به افراد محروم و آسیب پذیر کمک کند اما پرداختهای اینچنینی جز آنکه کشوری را به سمت تنبلی هدایت کند منفعت دیگری ندارد.یک حساب سرانگشتی هم نشان میدهد که پرداخت یارانههایی که برخی وعده آن را میدهند میتواند چه عواقبی برای کشور داشته باشد، یعنی کشور هرچه از درآمد نفتی دارد باید بهعنوان یارانه پرداخت کند.
در حال حاضراز طرف شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی 36 هزار و 400 میلیارد تومان منابع در اختیار سازمان هدفمندی برای پرداخت یارانه 45 هزار تومانی قرار میگیرد که اگر قرار باشد یارانه 250 هزار تومانی شود این رقم (36 هزار و 400 میلیارد تومان) باید حدوداً 6 برابر شود. رقم 36 هزار و 400 میلیارد تومان در حال حاضر پاسخ یارانه موجود را نمیدهد و بقیه آن از خزانه تأمین میشود.
غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز چندی پیش در مورد پرداخت یارانه گفته بود: در حال حاضر برای پرداخت یارانه 45 هزارو 500 تومانی مشکل داریم، زیرا به 42 هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز داریم و دولت از طریق اصلاح قیمت حاملهای انرژی چنین درآمدی را ندارد و فقط 33 هزار میلیارد تومان درآمد دارد و مابه التفاوت آن 9 هزار میلیارد تومان است که کسری دولت برای پرداخت یارانه فعلی است. لذا چطور برخیها وعده افزایش یارانه میدهند؟
یکی دیگر از شهروندان هم که در حال گفتوگو با سوپرمارکت محله بود حرفهای جالبی زد. وی میگفت: از اینکه برخی از کاندیداها به تخریب دولت میپردازند و میخواهند از این طریق نگاه مردم را به سمت خود هدایت کنند کار درستی نیست. آنها وعدههایی میدهند که خودشان هم میدانند در صورت رئیس جمهوری شدن قابل اجرا نیست اما همین امر سطح توقع برخیها را به صورت غیرواقع بینانه بالا میبرد. در حقیقت برخیها تصور میکنند که چنین شعارهایی عملیاتی است ولی به طور قطع اگر دولتی بخواهد با این وعدهها جلو برود با رکود و بیکاری بیشتری روبهرو خواهد شد. وی اظهارمیداشت: ما گرم و سرد روزگار را چشیدهایم و طی 8 سال دولت گذشته متوجه شدیم تصمیمهای اشتباه یک رئیس جمهوری چطور میتواند بر زندگی ایرانیان اثر بگذارد.
نتیجه گیری: اکثر مردم میگفتند به جای آنکه نامزدهای انتخابات وعدههای پوشالی دهند بهتر است واقع بین باشند و به طور واقعی برنامههای خود را بگویند. برای گرفتن یک رأی بیشتر نباید صحبتهایی کرد که مردم از صحبت برخی از کاندیداها تعجب کنند.