ظهور کاندیدای در سایه احمدینژاد
این روزها همیشه در کنار خود مینشاندش، دست در دست او میگذارد و به نشانه اخوتی دیرین " بقایی بقایی " از دهانش نمیافتد. حتی حاضرشد به خاطر او زیر بیانیه ای که قبلا درباره عدم حمایت از کسی در کاندیداتوری صادرکرده بود بزند.
روزنو :
این روزها همیشه در کنار خود مینشاندش، دست در دست او میگذارد و به نشانه اخوتی دیرین " بقایی بقایی " از دهانش نمیافتد. حتی حاضرشد به خاطر او زیر بیانیه ای که قبلا درباره عدم حمایت از کسی در کاندیداتوری صادرکرده بود بزند.
در نشست خبری اخیر خود هم که آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت که از بقایی همه جوره حمایت میکنم.
حمیدرضا بقایی را همچون کودکی حرف گوش کن همه جا همراه با خود میبرد تا ثابت کند که بقایی تنها کاندیدای احمدینژادیها برای سال ۹۶ است. این حرف را نه تنها رئیس دولت سابق بلکه سایر همراهان او از مشایی گرفته تا جوانفکر و داوری و شریف زاده نیز مرتب میگویند که "گزینه فقط و فقط بقایی است و به غیر از او به کسی فکر هم نمیکنند و بنابراین همه احتمالات مطرح شده از حدسیات غیرمستند است که چه بسا برای تضعیف بقایی اشاعه میشود."
اما هم آنهایی که چنین سخنی را میگویند و هم شخص احمدینژاد نیک میدانند که فیلتر شورای نگهبانی هم وجوددارد.
هر چه قدر هم که بگویند؛ بقایی بیگناه است! اما دلیلی بر آن نخواهد بود که وی بتواند به آسانی از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. هر چه باشد خون او که از خون اسفندیار رحیم مشایی رنگینتر نیست؛ رحیم مشایی در سال ۹۲ از فیلتر شورای نگهبان نتوانست عبور کند!
یکی از محورهای سوالات خبرنگاران در نشست به اصطلاح خبری محمود احمدینژاد نیز دقیقا همین موضوع بود؛ اینکه " اگر بقایی ردصلاحیت شود چه خواهید کرد" و احمدینژاد بدون اشاره صریح به راهحلها، تنها به این جمله بسنده کرد: " راهحلهای مختلفی را در نظر گرفتیم! " اما این راه حلها کدامند؟
**اهداف معرفی بقایی
خیلیها میگویند در معرفی حمید بقایی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری چند هدف دنبال میشود؛ نخست اینکه احمدینژاد تنها با مانور نمایشی حضور او به عنوان کاندیدا، به بقیه نشان دهد که گفتمان احمدینژاد همچنان زنده است. به عبارتی این جریان تنها با معرفی بقایی و "شو آف" در رسانهها به جریان طرد شده خود روحیه میدهد!
عدهای اما معتقدند که بقایی تنها یک پیشمقدمه است؛ پیش مقدمهای که اگرچه ردصلاحیت خواهد شد اما زمینهسازی ورود احمدینژاد در سال ۱۴۰۰ را فراهم خواهد آورد، بقایی و ردصلاحیت او از احمدینژاد چهارسال بعد یک منجی خواهد ساخت(!) که دوباره با اقبال مردم روبهرو شود.
گروهی دیگر نیز وجود بقایی را یک اهرم فشار تلقی میکنند و معتقدند حمیدرضا بقایی برای آن - به ظاهر - پای در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری گذاشته تا با ردصلاحیت شدنش (به عنوان یک قربانی سیاسی!) نمایی از مظلومیت جریان احمدینژاد باشد، نمادی که میخواست همچنان در دنیای سیاست جولان بدهد اما این جریان مظلومانه سرکوب میشود! مطمئنا حضور بقایی و ردصلاحیت او میتواند برگ برنده احمدینژادیهایی باشد که خودشان چندین سال به فشار بر مخالف شهرت داشتهاند ولی با این حربه، اکنون میتوانند بگویند نه تنها فشاری وارد نکردهاند بلکه خود قربانی هستند!
در این میان عدهای هم معتقدند که بخصوص بعد از نامه مشایی به اصلاح طلبان، اساسا بقایی به نفع آنان و به زیان اصولگرایان بازی را تغییر میدهد. میگویند هدف اصلی احمدی نژاد از حضور در انتخابات برهم زدن نظم اصولگرایان است؛ البته اگر بتوان نظمیدر ساختار اصولگرایان متصور بود!!
**گزینه اصلی جانشین بقایی کیست ؟
اما در کنار همه این احتمالات، داستان دیگری نیز در میان است!
برخی میگویند اتفاقی که در مثلث بقایی، مشایی، احمدینژاد در حال بروز است، یک جریان ایذایی است. به این معنا که چهره اصلی احمدینژادیها، بقایی نیست. بلکه باید منتظر یک چهره جدید باشیم. بقایی وظیفه دارد تا تنور انتخابات را گرم کند، احمدینژادیها را مطرح و بین جریان اصولگرا شکاف ایجاد کرده و اتحاد و انسجام آنها را به هم بریزد. او جریان و شخص احمدینژاد را به عنوان فرشته نجات در بالا قرار میدهد و مابقی چهرهها در اثر جریان ایذایی ایجاد شده، قدرت تصمیمگیری نخواهند داشت و سازمان تشکیلاتیشان شکل نخواهد گرفت.
اما پس از چنین جو ایذایی، افکار عمومیاز طرف بقایی به سمت شخص دیگری از احمدینژادیها منتقل میشوند و قرار است در آینده همه با روی کار آمدن آن گزینه جدید شگفت زده شوند و بقایی همان قربانیای است که خودش نیز در کلیپهای منتشره از خود بارها بدان اشاره کرده است. او زمینه را برای کاندیدای اصلی فراهم میکند. اما در میان همه این گزینهها؛ آن شگفتی سازی که به جای بقایی روی کار خواهد آمد کیست؟
**چراغ خاموشهای احمدینژادی
بسیاری میگویند کاندیدای نهایی احمدینژادیها که به طور چراغ خاموش در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند تا پس از ردصلاحیت بقایی حمایت احمدینژاد را در خود داشته باشد هم یکی از نزدیکان باقیمانده! احمدینژاد است که نه پر ونده مشکوکی دارد و نه با وصل کردن وی به جریاناتی چون جریان انحرافی میتوان او را ردصلاحیت کرد!!
از همین روست که نامهایی چون غلامحسین الهام معاون و سخنگوی سابق احمدینژاد که همواره سنگ او را به سینه میزند، مجتبی ثمرههاشمیمشاور عالی وی (احمدینژاد) که بسیاری میگفتند اوست که راه و چاه بسیاری موارد را به احمدینژاد میآموزد و در برههای نیز زندگی خود را وقف تبلیغات رئیس دولت سابق کرده بود و یا علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی احمدینژاد که یادآور مسکن مهر است و ارادت خاص احمدینژاد باعث شده بود تا وی را علاوه بر این سمت، سرپرست وزارتخانههای بدون وزیر چون وزارت فناوری ارتباطات و فناوری اطلاعات بکند و البته در زمان ثبت نام مشایی در سال ۹۲ برای ریاست جمهوری، همراه خود بیاورد، به میان میآید.
اما در میان همه این اسامی، یک نام به صورتی جدیتر از سایر نامها به عنوان گزینه جانشین حمید بقایی پس از ردصلاحیت او مطرح میشود. شنیدههای ما حاکی از آن است که نام این گزینه کسی جز شمس الدین حسینی نیست! همان وزیر اقتصادی که وقت یارانهها و البته افزایش دلار به بالای ۳۵۰۰ تومان، حسابی رسانهای شده بود!
البته وزیر اقتصاد احمدینژاد تا قبل از این موارد نیز رسانهایترین وزرای احمدینژاد بود.
**شمس الدین حسینی کیست؟
حسینی قبل از آنکه وزیر نام بگیرد، مدیر کل حوزه ریاست و امور بینالملل سازمان برنامه و بودجه کشور بود. بعدها به سمت مدیر کلی دفتر مطالعات اقتصادی وزارت بازرگانی منصوب شد و کمیکه گذشت نایب رئیس کمیته برنامهریزی توسعه صادرات شد و بعد هم در مجلس برای وزارت رای آورد. البته ناگفته نماند که جناب وزیر سابق، بهدنبال افشای پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در آستانه استیضاح هم قرار گرفت که مجلس آن زمان با او مدارا کرد!
حسینی اما یکی از چهرههای ثابت تلویزیونی در چهار ساله دوم احمدینژاد بود. بسیاری میگویند در مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ و نمایش آن نمودارهای اقتصادی به کمک احمدینژاد آمده بود و با توجیحات مختلف در باره تفاوت نمودارهایی که کاندیداها در مناظرات نشان میدادند از رئیسش دفاع میکرد! از نرخ تورم گرفته تا ضریب جینی تا تعریف اشتغال بین مردم و....
**چرا شمس الدین حسینی فرق دارد؟
بزرگترین ویژگی شمس الدین حسینی این است که مانند سایر وزرای احمدینژاد، بیوفا نیست! او تا به امروز هیچ گاه مثل وزرایی چون میرکاظمی، رستم قاسمی، مرضیه وحید دستجردی، سیدمحمد حسینی و یا یاران خاصی چون مهرداد بذرپاش، محمد علی رامین و ... علیه احمدینژاد سخن نگفته و همیشه سعی کرده تا در صحبتهایش اگر به تعریف و تمجید از احمدینژاد هم نپردازد، لااقل از سیاستهای آن دوران، دفاع تمام قد کند. او کماکان در تیم احمدینژاد قرار دارد .
ویژگی دیگر حسینی آن است که هرگز به عنوان یکی از گزینههای " جمنا "برای ریاست جمهوری و یا یکی از افراد مورد نظر اصولگرایان مطرح نبوده است! و همین جدایی از جمنا و اصولگرایان خود دلیل دیگری است برای آنکه نزدیکی بین او با احمدینژاد را حفظ کند **
حسینی از سویی دیگر به نظر میرسد مانند بقایی مشکل فیلتر و شورای نگهبان را برای تایید صلاحیت آنچنان ندارد و البته از ویژگیهای فردی خوبی نیز به نسبت بقایی برخوردار است، بیتردید قدرت بیان حسینی از بقایی بهتر است و البته از قد و قامتش نیز پرواضح است که دستی بر ورزش دارد.
اما از قرار معلوم؛ شمسالدین حسینی فعلا در آب نمک احمدینژادیها خوابانده شده! تا سر بزنگاه پرده برداری شود .
**وزیر یارانهها
پرونده و مسائل بقایی از یک سو ، حمایت مشایی از او از سوی دیگر و نوع دفاعیات احمدینژاد از حمید رضا بقایی در نشست خبری به مانند پازلهایی در کنار هم قرار گرفتهاند، پازلهایی که نشان میدهد هر سه نفر (بقایی، مشایی و احمدینژاد) در آرزوی ردصلاحیت بقایی هستند تا بعد از گرم شدن تنور انتخابات و نمایش مظلومیتشان؛ از شمسالدین حسینی تایید صلاحیت شده !!-بعد از نظر شورای نگهبان- حمایت همه جانبه کنند!
مطمئنا احمدینژاد هم که بعد از بیانیه خود پیرامون عدم حمایت از کاندیداتوری شخصی خاص، از بقایی حمایت کرد، ابایی از این موضوع نخواهد داشت که پس از اطمینان از تایید صلاحیت حسینی ، حمایتش از بقایی را به سمت شمس الدین حسینی جهت دهد .
شنیدههای خبرنگار آفتاب یزد میگوید که سورپرایز احمدینژادیها برای معرفی کاندیدای اصلی و عبور کرده از فیلتر شورای نگهبان کسی جز وزیر یارانههایش نیست!
بخصوص که احمدینژاد میداند پاشنه آشیل دولت فعلی، اقتصاد اوست و بهترین حالت آن است که یک اقتصاددان را برای مناظرههای انتخاباتی به میدان بکشد.
شمس الدین حسینی برای احمدینژاد همان اقتصاددانی است که در دقیقه ۹۰ میتواند رو شود تا خود را به جای بقایی در مقابل روحانی قرار دهد.
از سویی دیگر احمدینژاد میداند که همچنان در بخشهای حاشیهای کشور هواداران زیادی دارد، هوادارانی که او هرگز نمیخواهد به سمت اصولگرایان بروند. او باید قاعده بازی جریان اصولگرا را بر هم بریزد. احمدینژاد بعد از ردصلاحیت بقایی، با وجود شمس الدین حسینی حتما موفق به انجام چنین کاری خواهد شد.