
مناسب ترین روش برای تولید بنزین در ایران
حسين ميرافضلي نوشت:از برنامههاي اصلي وزارت نفت افزايش توليد بنزين و خودكفايي كامل در توليد و صادرات اين محصول است؛ موضوعي كه موجب شد در سالهاي گذشته پالايشگاههاي بزرگي همچون خليجفارس در دستور كار اجرا قرار گيردو در اين راستا نيز در سالهاي گذشته اقدامات قابل توجهي انجام شد و حتي اخبار ارسالي از سوي وزارت نفت هم خبر از صادرات بنزين ايران ميداد. با اين حال ايران هنوز نتوانسته است با وجود منابع عظيم نفت و گاز، توان فني و مهندسي اما هنوز هم نواقصي وجود دارد. به نظر ميرسد با توجه به تجربه قابل توجه جهاني در كشوري چون ايران كه منابع عظيم گاز در اختيار دارد احداث واحد های GTL ضروري است چراكه اين واحدها به دليل حاشيه سود بالا، اشتغالزايي مناسب و اطمينان از تامين خوراك از مزيتهاي ويژه و متعددي برخوردار است و تاخير در اجراي آنها در تضاد با منافع ملي است. در حال حاضر سه روش مهم براي توليد بنزين و گازوييل وجود دارد كه عبارتند از پالايشگاههاي نفت، پالايشگاههاي با خوراك گاز مايع و روش GTL كه تبديل گاز طبيعي به بنزين و گازوييل يورو ۵ است. در پالايشگاههاي نفت ابتدا نفت خام وارد پالايشگاه ميشود و خروجي پالايشگاههاي نفت ايران بين ۵۰ تا ۷۰ درصد محصول بنزين و گازوييل است. بيش از ۳۰ درصد محصولات كمارزش توليد ميشود به همين سبب اكثر پالايشگاههاي نفت ايران از حاشيه سود اندكي برخوردار هستند در حالي كه هزينه احداث پالايشگاهها بسيار كلان و هر يك چندين ميليارد دلار بوده است. روش دوم توليد بنزين و گازوييل با استفاده از خوراك گاز مايع است از جمله پالايشگاه بندرعباس و ستاره خليج فارس كه در اين تكنولوژي بين ۷۰ تا ۸۰ درصد گاز مايع به بنزين و گازوييل و مابقي به LPG و ساير تركيبات كمارزشتر تبديل ميشوند. اين گونه پالايشگاهها از حاشيه سود چندان مناسبي برخوردار نيستند چراكه خوراك مايع تني ۳۰۰ دلاري را دريافت و محصول تني ۵۰۰ دلاري تحويل ميدهند؛ بخشي از محصول نيز از قيمت خوراك ارزانتر است البته زماني كه قيمت بنزين و گازوييل افزايش مييابد اين واحدها از حاشيه سود مناسبتري برخوردار خواهند شد. روش سوم تكنولوژي GTL است؛ در اين تكنولوژي گاز طبيعي به بنزين و گازوييل يورو ۵ تبديل ميشود. براي توليد ميزان مشخص محصول مثلا ۱۰ ميليون تن بنزين و گازوييل حجم سرمايهگذاري GTL كلانتر از پالايشگاه است اما حاشيه سود آنها بسيار مناسبتر از پالايشگاه است. به عنوان مثال پالايشگاه ستاره خليج فارس با ظرفيت توليد حدود ۱۶ ميليون تن بنزبن با سرمايهگذاري بيش از ۴ ميليارد دلار راهاندازي شد اما يك واحد GTLبا ظرفيت يكسوم ستاره خليج فارس همين ميزان سرمايهگذاري نياز دارد. اما تفاوت اصلي و اساسي اينجاست كه در تكنولوژي GTL ما گاز طبيعي را به محصولات ارزشمند بنزين و گازوييل تبديل ميكنيم. در اين تكنولوژي ما ٢/١ ميليارد دلار گاز طبيعي را به ۵ تا ۶ ميليارد دلار محصولات ارزشمند تبديل ميكنيم لذا نسبت قيمت ماده اوليه به محصول حدود ۵ برابر است؛ ميزان گاز مصرفي يك واحد ۴ ميليون تني GTL كمتر از ۵۰۰ ميليون دلار در سال است اما بيش از ۲ ميليارد دلار محصول ارزشمند بنزين و گازوييل يورو ۵ از آن به دست ميآوريم لذا كل سرمايهگذاري انجام شده ظرف مدت ۵ تا ۶ سال از محل سود بازگشت ميشود و تا ۵۰ سال اين واحد سود ده در خدمت توسعه اشتغال و افزايش درآمد و ثروت ملي است.