
در آستانه چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی بررسی شد
میراث «آیتالله»
روزنو :محسن هاشمی، فرزند ارشد در میان پسران آیتالله هاشمی رفسنجانی روز گذشته در گفتوگویی با ایسنا خبر از احتمال وجود وصیتنامه دیگری متعلق به آیتالله داد؛ وصیتنامهای سیاسی که وی در واپسین روزهای عمر خود به نگارش آن مشغول بود و حتما حاکی از دلمشغولی و نگرانیهایی اوست برای نظامی که از ابتدای ظهور و در کوران حوادثش حضور داشت.
محسن هاشمی، فرزند ارشد در میان پسران آیتالله هاشمی رفسنجانی روز گذشته در گفتوگویی با ایسنا خبر از احتمال وجود وصیتنامه دیگری متعلق به آیتالله داد؛ وصیتنامهای سیاسی که وی در واپسین روزهای عمر خود به نگارش آن مشغول بود و حتما حاکی از دلمشغولی و نگرانیهایی اوست برای نظامی که از ابتدای ظهور و در کوران حوادثش حضور داشت.
به گزارش روز نو؛ از همان نخستین دقایقی که خبر فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر شد، سیاسیون و مردم تنها به یک چیز فکر میکردند؛ آینده نظام و ملت در نبود شخصی که عمده زندگی خود را در راه حفظ این دو مقوله گذاشت؛ در این راه ناملایمتها دید و زخم زبانها شنید. برخی هاشمی رفسنجانی را سردار سازندگی مینامند و برخی دیگر امیرکبیر زمان میخوانند؛ گاهی وی را مرکز ثقل میان جناحهای سیاسی میدانند و گاه حامی اصلی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران؛ تمامی این صفات اشاره دارند بر همان ویژگی اساسی آیتالله؛ سکانداری نظام در کنار رهبر معظم انقلاب و در برهههایی که شاید همگان دیگر باور کرده بودند که نظام در حال انحراف از مسیر خود است. یکپارچگی قوای سه گانه و مردم حول محور رهبری همان رویایی بود که آیتالله همواره دنبال کرد و تا آخر عمر نیز بدان توصیه داشت.
حالا اما نزدیک به چهل روز از درگذشت او میگذرد و دغدغه جانشینی او در میان گروههای مختلف سیاسی کماکان پابرجاست؛ دغدغه سرکار آمدن فردی که قادر به حفظ میراث آیتالله باشد و کشتی نظام را آنگونه که او آرزو داشت، به سرانجام مقصود رساند. چهل روز از نبود شخصی میگذرد که شانهاش تکیهگاه دولتمردان در تمامی ادوار بود و دلش با مردم. اکنون تا حدودی تکلیف مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد اسلامی مشخص شده اما هنوز نمیدانیم وحدت و آشتی ملی، تعامل گروههای سیاسی با یکدیگر و پاسداری از انقلاب بناست چگونه راهی را طی کند؟ شاید وصیتنامه دوم آیتالله پاسخی برای این سوال داشته باشد و نقشه راهی باشد برای مسئولین تا اندکی صبوری بیاموزند از او که به گفته فرزندانش مظهر صبوری و صداقت با مردمش بود.
عمق باور به جمهوریت و ملت
علی تاجرنیا، عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی از چهل روز فقدان آیتالله هاشمی رفسنجانی میگوید؛ دغدغهاش چه بود و میراثش کدام است: هاشمی رفسنجانی، وفادارترین نیروی سیاسی به شعار اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. اگرچه هیچ فردی خالی از اشکال نیست اما آیتالله در مقاطع مختلف نشان دادند که کمترین اشتباهات را دارند و همواره خود را در معرض رای و خواست مردم گذاشتند.
به باور این فعال سیاسی، هاشمی رفسنجانی، عمق باور به جمهوریت و مردم بود و با توجه به برداشت و تشخیص خود، به اینکه در برهههای مختلف زمانی چه مسئلهای به صلاح مردم است، اهمیت ویژه میدادند.
تاجرنیا ضمن یادآوری دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی خاطرنشان کرد: در دولت سازندگی با وجود تمامی انتقادات و اعتراضات، برای ساخت جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ هشت ساله و پس از ارتحال امام(ره) بهترین استراتژی یعنی توسعه کشور را دنبال کرد. او در ادامه گفت: ایشان در یک دهه آخر عمر، خطرناکترین آسیب را میدانستند و آن به خطرافتادن جمهوریت نظام و نادیده گرفتن مردم بود؛ که در تئوریهای برخی از تئوریسینهای تند اصولگرا و در عملکرد نهادهایی همچون شورای نگهبان که به دنبال محدود کردن اختیارات مردم بودند، مشاهده میشد.
به گفته تاجرنیا، نکته مورد توجه آیتالله در اواخر عمر، نیازهای امروز جامعه بود که اگر بدان توجهی نشود، جمهوری اسلامی را از محتوای خود یعنی خواست مردم تهی خواهد کرد. وی تا آنجا دغدغه مردم را داشت که به ردصلاحیتهای منتخبین ملت و بیمهریها واکنش نشان داده و به درد دل مردم درخصوص انتقاد به نهادهای مختلف گوش میسپرد. میراث آیتالله هاشمی رفسنجانی، توجه به خواست مردم و جمهوریت نظام بود.
اصالت ملت
«مردم»، کلیدواژهای است که علی صوفی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و فعال سیاسی دغدغه اصلی هاشمی رفسنجانی میداند؛ جلب رضایت و مشارکت مردم در نظام که انقلاب را پابرجا نگاه میدارد.
به گفته این فعال سیاسی، تمام دغدغه آیتالله این بودکه مطالبات مردم و حقوق مردم محترم شمرده شده و سعی شود که اصالت را به ملت دهند و این همان پیامی است که برای حاکمیت داشت. مسئولین باید در خدمت مردم باشند.
صوفی میگوید که وی به شدت بر تهدیدات انقلاب حساس بود؛ چه تهدیدات داخلی و آنجا که مربوط میشد به اشتباهات و بی توجهی به حقوق مردم همانند آزادی یا امور اقتصادی و معیشتی توسط حاکمیت و چه تهدیدات خارجی. علی صوفی معتقد است که اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی چیزی را درمیان مسئولین به وصیت بگذارد همین دغدغه مردم است.
درسهایی که باید از آیتالله آموخت
حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران سازندگی و از یاران آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از گذشت چهل روز از درگذشت وی، مسائلی را عنوان میکند که نه تنها میراث آیتالله هستند، بلکه باید از آنها درس آموخت. او معتقد است که اولین درس زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله سیاست ورزی است؛ هیچگاه از سیاست کناره گیری نکرد و از نوجوانی تا پایان عمر همواره در صحنه سیاسی حاضر بود و به سیاستورزی اعتقاد راسخ داشت که البته این گرایش کاملا عقلانی است. مرعشی ادامه داد: سیاست بر ما احاطه دارد و زندگی فردی و جمعی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر قرار باشد زندگی و سرنوشت از سیاست تاثیر گیرد، چطور میتوانیم مداخله نداشته باشیم.
عاقلانه این است که در امری این چنینی سعی کنیم دخالت ورزیده و فضا را براساس مصلحت خود تحت تاثیر قرار دهیم و این درس بزرگی است که از هاشمی رفسنجانی آموختیم. در وهله دوم، آیتالله هاشمی هیچگاه دست از تلاش و اقدام برای تحقق آرمانهایش دست برنداشت؛ خستگی ناپذیری او باعث شد تا همواره شرایط را به نفع افکار و آرمان خود تغییر دهد. مرعشی براین باور است که گذشت از خود برای اجتماع، مردم و دین از ویژگیهای منحصر بفرد وی بود و آیتالله همواره برای ایران و ایرانی مبارزه کرد. صبر ومتانت در شرایط سخت دوران شکنجه، دوران استقلال و در ناملایمات سیاسی سالهای اخیر هم درسی بود که باید از او آموخت و آموخت. حسین مرعشی میراث آیتالله را امیدواری میداند؛ همیشه با نشاط و امید زندگی کرد و نیمه پر لیوان را میدید. هاشمی رفسنجانی به نشدن فکر نمیکرد بلکه شدن و موفقیت در امور را در نظر داشته و تبلیغ میکرد.
*ابتكار
به گزارش روز نو؛ از همان نخستین دقایقی که خبر فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر شد، سیاسیون و مردم تنها به یک چیز فکر میکردند؛ آینده نظام و ملت در نبود شخصی که عمده زندگی خود را در راه حفظ این دو مقوله گذاشت؛ در این راه ناملایمتها دید و زخم زبانها شنید. برخی هاشمی رفسنجانی را سردار سازندگی مینامند و برخی دیگر امیرکبیر زمان میخوانند؛ گاهی وی را مرکز ثقل میان جناحهای سیاسی میدانند و گاه حامی اصلی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران؛ تمامی این صفات اشاره دارند بر همان ویژگی اساسی آیتالله؛ سکانداری نظام در کنار رهبر معظم انقلاب و در برهههایی که شاید همگان دیگر باور کرده بودند که نظام در حال انحراف از مسیر خود است. یکپارچگی قوای سه گانه و مردم حول محور رهبری همان رویایی بود که آیتالله همواره دنبال کرد و تا آخر عمر نیز بدان توصیه داشت.
حالا اما نزدیک به چهل روز از درگذشت او میگذرد و دغدغه جانشینی او در میان گروههای مختلف سیاسی کماکان پابرجاست؛ دغدغه سرکار آمدن فردی که قادر به حفظ میراث آیتالله باشد و کشتی نظام را آنگونه که او آرزو داشت، به سرانجام مقصود رساند. چهل روز از نبود شخصی میگذرد که شانهاش تکیهگاه دولتمردان در تمامی ادوار بود و دلش با مردم. اکنون تا حدودی تکلیف مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد اسلامی مشخص شده اما هنوز نمیدانیم وحدت و آشتی ملی، تعامل گروههای سیاسی با یکدیگر و پاسداری از انقلاب بناست چگونه راهی را طی کند؟ شاید وصیتنامه دوم آیتالله پاسخی برای این سوال داشته باشد و نقشه راهی باشد برای مسئولین تا اندکی صبوری بیاموزند از او که به گفته فرزندانش مظهر صبوری و صداقت با مردمش بود.
عمق باور به جمهوریت و ملت
علی تاجرنیا، عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی از چهل روز فقدان آیتالله هاشمی رفسنجانی میگوید؛ دغدغهاش چه بود و میراثش کدام است: هاشمی رفسنجانی، وفادارترین نیروی سیاسی به شعار اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. اگرچه هیچ فردی خالی از اشکال نیست اما آیتالله در مقاطع مختلف نشان دادند که کمترین اشتباهات را دارند و همواره خود را در معرض رای و خواست مردم گذاشتند.
به باور این فعال سیاسی، هاشمی رفسنجانی، عمق باور به جمهوریت و مردم بود و با توجه به برداشت و تشخیص خود، به اینکه در برهههای مختلف زمانی چه مسئلهای به صلاح مردم است، اهمیت ویژه میدادند.
تاجرنیا ضمن یادآوری دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی خاطرنشان کرد: در دولت سازندگی با وجود تمامی انتقادات و اعتراضات، برای ساخت جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ هشت ساله و پس از ارتحال امام(ره) بهترین استراتژی یعنی توسعه کشور را دنبال کرد. او در ادامه گفت: ایشان در یک دهه آخر عمر، خطرناکترین آسیب را میدانستند و آن به خطرافتادن جمهوریت نظام و نادیده گرفتن مردم بود؛ که در تئوریهای برخی از تئوریسینهای تند اصولگرا و در عملکرد نهادهایی همچون شورای نگهبان که به دنبال محدود کردن اختیارات مردم بودند، مشاهده میشد.
به گفته تاجرنیا، نکته مورد توجه آیتالله در اواخر عمر، نیازهای امروز جامعه بود که اگر بدان توجهی نشود، جمهوری اسلامی را از محتوای خود یعنی خواست مردم تهی خواهد کرد. وی تا آنجا دغدغه مردم را داشت که به ردصلاحیتهای منتخبین ملت و بیمهریها واکنش نشان داده و به درد دل مردم درخصوص انتقاد به نهادهای مختلف گوش میسپرد. میراث آیتالله هاشمی رفسنجانی، توجه به خواست مردم و جمهوریت نظام بود.
اصالت ملت
«مردم»، کلیدواژهای است که علی صوفی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و فعال سیاسی دغدغه اصلی هاشمی رفسنجانی میداند؛ جلب رضایت و مشارکت مردم در نظام که انقلاب را پابرجا نگاه میدارد.
به گفته این فعال سیاسی، تمام دغدغه آیتالله این بودکه مطالبات مردم و حقوق مردم محترم شمرده شده و سعی شود که اصالت را به ملت دهند و این همان پیامی است که برای حاکمیت داشت. مسئولین باید در خدمت مردم باشند.
صوفی میگوید که وی به شدت بر تهدیدات انقلاب حساس بود؛ چه تهدیدات داخلی و آنجا که مربوط میشد به اشتباهات و بی توجهی به حقوق مردم همانند آزادی یا امور اقتصادی و معیشتی توسط حاکمیت و چه تهدیدات خارجی. علی صوفی معتقد است که اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی چیزی را درمیان مسئولین به وصیت بگذارد همین دغدغه مردم است.
درسهایی که باید از آیتالله آموخت
حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران سازندگی و از یاران آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از گذشت چهل روز از درگذشت وی، مسائلی را عنوان میکند که نه تنها میراث آیتالله هستند، بلکه باید از آنها درس آموخت. او معتقد است که اولین درس زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله سیاست ورزی است؛ هیچگاه از سیاست کناره گیری نکرد و از نوجوانی تا پایان عمر همواره در صحنه سیاسی حاضر بود و به سیاستورزی اعتقاد راسخ داشت که البته این گرایش کاملا عقلانی است. مرعشی ادامه داد: سیاست بر ما احاطه دارد و زندگی فردی و جمعی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر قرار باشد زندگی و سرنوشت از سیاست تاثیر گیرد، چطور میتوانیم مداخله نداشته باشیم.
عاقلانه این است که در امری این چنینی سعی کنیم دخالت ورزیده و فضا را براساس مصلحت خود تحت تاثیر قرار دهیم و این درس بزرگی است که از هاشمی رفسنجانی آموختیم. در وهله دوم، آیتالله هاشمی هیچگاه دست از تلاش و اقدام برای تحقق آرمانهایش دست برنداشت؛ خستگی ناپذیری او باعث شد تا همواره شرایط را به نفع افکار و آرمان خود تغییر دهد. مرعشی براین باور است که گذشت از خود برای اجتماع، مردم و دین از ویژگیهای منحصر بفرد وی بود و آیتالله همواره برای ایران و ایرانی مبارزه کرد. صبر ومتانت در شرایط سخت دوران شکنجه، دوران استقلال و در ناملایمات سیاسی سالهای اخیر هم درسی بود که باید از او آموخت و آموخت. حسین مرعشی میراث آیتالله را امیدواری میداند؛ همیشه با نشاط و امید زندگی کرد و نیمه پر لیوان را میدید. هاشمی رفسنجانی به نشدن فکر نمیکرد بلکه شدن و موفقیت در امور را در نظر داشته و تبلیغ میکرد.
*ابتكار