![قیمت جدید محصولات مدیران خودرو اعلام شد+لیست کامل](/files/fa/news/1403/5/2/385750_830.jpg)
حسین مرعشی:
اصولگرایان یکی یکی نیروهای خود را کنار میگذارند
سیدحسین مرعشی عضو ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران ضمن انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت در بخش یارانه میگوید: من به بسیاری از وزرای دولت روحانی گفتم که شما افراد محافظهکاری هستید و به همین علت نمیتوانید کشور را به یک جهش اقتصادی برسانید.
روزنو :
سیدحسین مرعشی عضو ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران ضمن انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت در بخش یارانه میگوید: من به بسیاری از وزرای دولت روحانی گفتم که شما افراد محافظهکاری هستید و به همین علت نمیتوانید کشور را به یک جهش اقتصادی برسانید.
به گزارش روز نو؛ سخنگوی حزب کارگزاران در مدح شخصیت هاشمیرفسنحانی نیز میگوید: او "مرد زمان بود" و مانند او تکرار نخواهد شد.
شخصیتهایی مثل سیدحسن، روحانی و ناطقنوری انسانهای قابل احترامی هستند، اما نمیتوانند مانند هاشمی باشند. در ادامه بخشهایی از این مصاحبه را میخوانید:
= آقای هاشمی در اواخر عمرشان سفری به کرمان داشتند؛ در آن سفر، نمایندگان و مقامات که حدوداً 20 نفری میشدند دور ایشان نشسته بودند، ایشان خاطرات روزهای پایان جنگ را تعریف کردند که من خودم تا آن روز نشنیده بودم، آقای هاشمی گفتند وقتی رفتیم حلبچه! آن قدر صحنههای تکاندهنده در آنجا دیدم که همانجا تصمیم گرفتم و حتی آن را به آقای روحانی گفتم که میروم امام را قانع میکنم که جنگ را باید تمام کنیم. وقتی صراحتاً با امام صحبت میکند، امام میگوید جواب مردم را چه بدهیم؟ که آقای هاشمی گفته من به عنوان جانشین شما در جنگ، پایان جنگ و قطعنامه را میپذیرم، نامه مینویسم، تعهد ایجاد میکنم؛ شما من را به دادگاه بدهید. یک نفر محاکمه و اعدام میشود، اما یک کشور نجات پیدا میکند. وقتی امام دید که آقای هاشمی تا این حد آمادگی دارد که مسئولیت جنگ را بپذیرد، میفرماید من خودم مسئولیت را میپذیرم؛ اگر شما این کار را کنید، اختلاف پیش میآید و کشور نباید دچار
اختلاف شود.
= آقای هاشمی هیچ وقت جمهوری اسلامی را نشکست. خودش بارها شکست، شکست و شکستِ خود را تحمل کرد، اما کلمهای و قدمی برای تضعیف نظام بر نداشت. اینکه آقای هاشمی را ردصلاحیت کردند ولو به عنوان کهولت سن، یک شکست برای آقای هاشمی بود، آقای هاشمی شکستن را پذیرفت، اما سیاست را رها نکرد، قهر نکرد، یک روز هم از انقلاب و نظام قهر نکرد و شکست خودش را پذیرفت، اما شکستن نظام را نپذیرفت و پای نظام ایستاد. این هنر آقای هاشمی بود و این را باید یاد بگیریم که هر وقت اختلافی با هم داشتیم کل را فدا نکنیم.
= در یارانهها دولت ضعیف عمل کرد و من معتقدم کاری که دولت قبل برای یارانهها کرد، کار سیاسی بود نه کار اقتصادی و هیچ نقطه مثبتی برای اقتصاد ایران نداشته است. از همان اول معلوم بود که یارانهها فقط برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی باید باشد، تمام. دولت باید قاطعانه میایستاد، هر کسی هم ضعیف بود، باید اثبات کند که بنیه مالیاش ضعیف است و دلیل ندارد که بگوییم مردم داوطلبانه انصراف بدهند و پول نگیرند. به نظر من پرداخت یارانهها سیاست اشتباه دولت بود و دولت از اول باید قاطع برخورد و یارانهها را حذف میکرد و این انتقاد را به دولت دارم.
= بعد از آقای هاشمی که روابط ویژهای با حضرت آیتالله خامنهای داشتند، آقای روحانی تنها کسی بود که وقت ثابت با رهبری در طول 16سال دبیری شورای عالی امنیت ملی داشته و تمام مصوبات را به پیش حضرت آقا میبرده، بحثها را هماهنگ کرده و از تمام سلیقهها و زوایای نظری و فکری و سیاسی مقام معظم رهبری آگاه بوده است.
= آقای رئیسجمهور وقتی اراده کرد که مسئله هستهای را حل کند، آن را حل کرد، پای کار ایستاد، مگر ما اطلاع نداریم آقای روحانی در برخی مقاطع وقتی به بنبست میرسید، اوقات تلخی هم کرده است. گله هم کرده است. مجلس را هم به کار گرفته! قوه قضائیه را همراه خود کرده، بنابراین در بقیه مسائل هم همین کار را انجام دهند، پس چرا به هم میپرند؟ در کشور این همه بیکار وجود دارد، پیمانکارانش طلبکارند، کشوری که چکهای مردم برگشت میخورد و کسب و کار خوب انجام نمیشود، اینگونه مسائل را باید کنار گذاشت.
= یک روز به چند تن از وزرای آقای روحانی گفتم شما وزارتتان نتیجه محافظهکاریتان است. شما نان محافظهکاریتان را میخورید، معلوم است که وقتی نان محافظهکاریتان را میخورید، برای جهش در اقتصاد ایران تصمیم نمیگیرید. من انتقاد نمیکنم، نمیگویم خوب کار نمیکنند، نه! زحمت میکشند و اقتصاد را هم خوب اداره کردند، ولی این نحوه اداره با واقعیتها و نیازهای جامعه و انتظارات جامعه هماهنگ نیست و برای عمل به انتظارات جامعه شجاعتی مثل پایان جنگ میخواهد.
= در همه جناحها ممکن است آدمهای فاسدی وجود داشته باشند، هیچ جناح و نهادی از فساد منزه نیست. باید از سیاسی کردن آن جلوگیری کنیم و بخواهیم که با قاطعیت به آن برسیم.
= الان یکی از نگرانیهای ما این است که آقای دکتر روحانی رقیبی ندارد. اگر آقای روحانی در نظرسنجیها بالا نباشد، ولی فاصلهاش با بقیه خیلی زیاد است. الان در عرصه سیاسی ایران کسی را نداریم که از آقای روحانی موقعیت بهتری داشته باشد. معتقدیم رقیب نداشتن خوب نیست. اگر آقای روحانی رقیب نداشته باشد، ممکن است مراقبتهای کافی را نکند. از اطرافیانش مراقبتهای کافی نکند. بالاخره رئیسجمهوری که بداند رقیب ندارد ممکن است خیلی هم خدمت نکند. من چون جمهوری اسلامی را بیش از هر کسی دوست میدارم و کشور ایران را هم همینطور، لذا تعصبی ندارم که حتما آقای روحانی موقعیت خوبی دارد یا نه. بالاخره هر کسی کاری کرده، باید جواب دهد و مردم در این زمینه قضاوت خواهند کرد.
= در جناح رقیب روحانی که اصولگراها هستند، انسجام کافی وجود ندارد. این یک ضعف است. اصلاحطلبان علیرغم اینکه ممکن است انتقادهایی را نسبت به آقای روحانی داشته باشند، اما متحد ایشان هستند و همه گروههای سیاسی تقریبا این را پذیرفتند که از آقای روحانی حمایت کنند، ولی ما به عنوان کارگزاران همانطور که گفتم سه شرط برای حمایت تعیین کردیم. ما از آقای روحانی حمایت میکنیم که بهترینهای کشور را هم به کار بگیرد. من امیدوارم که آقای دکتر روحانی بتواند با رقبایش عادلانه و صحیح در منظر افکارعمومی حرف بزند و با وجود رقابت، انتخابات پرشوری را داشته باشیم.
= ما حتما از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی رو دست نخواهیم خورد. ما برنامههایی داریم و اینکه چه میکنیم را نمیگوییم. ما دِینی نسبت به انقلاب اسلامی، نظام و کشور داریم که آن دِین حکم میکند که «تکبرگ» بازی نکنیم.
= برداشت من این نیست که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی همه اصولگرایان را دربرمیگیرد. در جبهه اصولگرایانی که قرار باشد علی لاریجانی و ناطقنوری نباشد، روحانیت مبارز با تمام ظرفیتهایش نباشد و یا حتی خود آقای روحانی که از ظرفیتهای مهم اصولگرایی است، نباشد و اینها کنار گذاشته شوند، چطور میشود؟ ما در جبهه خودمان یک نفر را هم کنار نمیگذاریم، اما اصولگرایان همه را یکی یکی کنار میگذارند و بعد یک عده را جمع میکنند که نمیشود.
= الان هم اصولگرایان جبهه نیرومندی هستند، ولی واقعا از نظر من به عنوان کارشناس مسائل سیاسی ایران میگویم بدون داشتن کل اصولگرایان نمیتوان کار را پیش برد. آقای روحانی برای شما بود و شما او را رها میکنید و ما میرویم در خدمتش قرار میگیریم.
= عارف و پزشکیان با حضور آقای روحانی در انتخابات کاندیدا نمیشوند.
= اصلاحطلبان در سالهای اخیر از ظرفیتهای آقای هاشمی بیشتر استفاده کردند، برخلاف اصولگرایان که حاضر به این کار نبودند و اگر آنها میخواستند آقای هاشمی مشکلی نداشت.
= آقای هاشمی شخصیت استثنایی و یک موقعیت استثنایی در انقلاب و نظام و ارتباط با رهبری داشتند و هیچ کسی جای خالی آقای هاشمی را عجالتاً در عرصه داخلی سیاسی نمیتواند پر کند.
= الان یک کار جمعی بین آقای روحانی، حسنآقا (سیدحسن خمینی)، رئیس دولت اصلاحات میتواند خلاء آقای هاشمی در جبهه ما را پر کند. در اصولگرایی من واقعا عرض میکنم آدم جامعتر و عاقلتر از آقای ناطق سراغ ندارم، حالا اینکه آقای ناطق را کنار میگذارند و بعد از او علی لاریجانی را هم کنار گذاشتند و بعد از آن هم احتمالا ممکن است آقای باهنر را هم کنار بگذارند و بعد بروند سراغ آقای ابوترابی و خانم دستجردی یا آقای تقوی همکفری کنند که این اشکال است و ضعف. من توصیهام این است که بزرگان اصولگرا با هم متحد و دور هم جمع شوند و واقعا عدم اتحادشان حیف است.
*افتاب يزد
سیدحسین مرعشی عضو ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران ضمن انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت در بخش یارانه میگوید: من به بسیاری از وزرای دولت روحانی گفتم که شما افراد محافظهکاری هستید و به همین علت نمیتوانید کشور را به یک جهش اقتصادی برسانید.
به گزارش روز نو؛ سخنگوی حزب کارگزاران در مدح شخصیت هاشمیرفسنحانی نیز میگوید: او "مرد زمان بود" و مانند او تکرار نخواهد شد.
شخصیتهایی مثل سیدحسن، روحانی و ناطقنوری انسانهای قابل احترامی هستند، اما نمیتوانند مانند هاشمی باشند. در ادامه بخشهایی از این مصاحبه را میخوانید:
= آقای هاشمی در اواخر عمرشان سفری به کرمان داشتند؛ در آن سفر، نمایندگان و مقامات که حدوداً 20 نفری میشدند دور ایشان نشسته بودند، ایشان خاطرات روزهای پایان جنگ را تعریف کردند که من خودم تا آن روز نشنیده بودم، آقای هاشمی گفتند وقتی رفتیم حلبچه! آن قدر صحنههای تکاندهنده در آنجا دیدم که همانجا تصمیم گرفتم و حتی آن را به آقای روحانی گفتم که میروم امام را قانع میکنم که جنگ را باید تمام کنیم. وقتی صراحتاً با امام صحبت میکند، امام میگوید جواب مردم را چه بدهیم؟ که آقای هاشمی گفته من به عنوان جانشین شما در جنگ، پایان جنگ و قطعنامه را میپذیرم، نامه مینویسم، تعهد ایجاد میکنم؛ شما من را به دادگاه بدهید. یک نفر محاکمه و اعدام میشود، اما یک کشور نجات پیدا میکند. وقتی امام دید که آقای هاشمی تا این حد آمادگی دارد که مسئولیت جنگ را بپذیرد، میفرماید من خودم مسئولیت را میپذیرم؛ اگر شما این کار را کنید، اختلاف پیش میآید و کشور نباید دچار
اختلاف شود.
= آقای هاشمی هیچ وقت جمهوری اسلامی را نشکست. خودش بارها شکست، شکست و شکستِ خود را تحمل کرد، اما کلمهای و قدمی برای تضعیف نظام بر نداشت. اینکه آقای هاشمی را ردصلاحیت کردند ولو به عنوان کهولت سن، یک شکست برای آقای هاشمی بود، آقای هاشمی شکستن را پذیرفت، اما سیاست را رها نکرد، قهر نکرد، یک روز هم از انقلاب و نظام قهر نکرد و شکست خودش را پذیرفت، اما شکستن نظام را نپذیرفت و پای نظام ایستاد. این هنر آقای هاشمی بود و این را باید یاد بگیریم که هر وقت اختلافی با هم داشتیم کل را فدا نکنیم.
= در یارانهها دولت ضعیف عمل کرد و من معتقدم کاری که دولت قبل برای یارانهها کرد، کار سیاسی بود نه کار اقتصادی و هیچ نقطه مثبتی برای اقتصاد ایران نداشته است. از همان اول معلوم بود که یارانهها فقط برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی باید باشد، تمام. دولت باید قاطعانه میایستاد، هر کسی هم ضعیف بود، باید اثبات کند که بنیه مالیاش ضعیف است و دلیل ندارد که بگوییم مردم داوطلبانه انصراف بدهند و پول نگیرند. به نظر من پرداخت یارانهها سیاست اشتباه دولت بود و دولت از اول باید قاطع برخورد و یارانهها را حذف میکرد و این انتقاد را به دولت دارم.
= بعد از آقای هاشمی که روابط ویژهای با حضرت آیتالله خامنهای داشتند، آقای روحانی تنها کسی بود که وقت ثابت با رهبری در طول 16سال دبیری شورای عالی امنیت ملی داشته و تمام مصوبات را به پیش حضرت آقا میبرده، بحثها را هماهنگ کرده و از تمام سلیقهها و زوایای نظری و فکری و سیاسی مقام معظم رهبری آگاه بوده است.
= آقای رئیسجمهور وقتی اراده کرد که مسئله هستهای را حل کند، آن را حل کرد، پای کار ایستاد، مگر ما اطلاع نداریم آقای روحانی در برخی مقاطع وقتی به بنبست میرسید، اوقات تلخی هم کرده است. گله هم کرده است. مجلس را هم به کار گرفته! قوه قضائیه را همراه خود کرده، بنابراین در بقیه مسائل هم همین کار را انجام دهند، پس چرا به هم میپرند؟ در کشور این همه بیکار وجود دارد، پیمانکارانش طلبکارند، کشوری که چکهای مردم برگشت میخورد و کسب و کار خوب انجام نمیشود، اینگونه مسائل را باید کنار گذاشت.
= یک روز به چند تن از وزرای آقای روحانی گفتم شما وزارتتان نتیجه محافظهکاریتان است. شما نان محافظهکاریتان را میخورید، معلوم است که وقتی نان محافظهکاریتان را میخورید، برای جهش در اقتصاد ایران تصمیم نمیگیرید. من انتقاد نمیکنم، نمیگویم خوب کار نمیکنند، نه! زحمت میکشند و اقتصاد را هم خوب اداره کردند، ولی این نحوه اداره با واقعیتها و نیازهای جامعه و انتظارات جامعه هماهنگ نیست و برای عمل به انتظارات جامعه شجاعتی مثل پایان جنگ میخواهد.
= در همه جناحها ممکن است آدمهای فاسدی وجود داشته باشند، هیچ جناح و نهادی از فساد منزه نیست. باید از سیاسی کردن آن جلوگیری کنیم و بخواهیم که با قاطعیت به آن برسیم.
= الان یکی از نگرانیهای ما این است که آقای دکتر روحانی رقیبی ندارد. اگر آقای روحانی در نظرسنجیها بالا نباشد، ولی فاصلهاش با بقیه خیلی زیاد است. الان در عرصه سیاسی ایران کسی را نداریم که از آقای روحانی موقعیت بهتری داشته باشد. معتقدیم رقیب نداشتن خوب نیست. اگر آقای روحانی رقیب نداشته باشد، ممکن است مراقبتهای کافی را نکند. از اطرافیانش مراقبتهای کافی نکند. بالاخره رئیسجمهوری که بداند رقیب ندارد ممکن است خیلی هم خدمت نکند. من چون جمهوری اسلامی را بیش از هر کسی دوست میدارم و کشور ایران را هم همینطور، لذا تعصبی ندارم که حتما آقای روحانی موقعیت خوبی دارد یا نه. بالاخره هر کسی کاری کرده، باید جواب دهد و مردم در این زمینه قضاوت خواهند کرد.
= در جناح رقیب روحانی که اصولگراها هستند، انسجام کافی وجود ندارد. این یک ضعف است. اصلاحطلبان علیرغم اینکه ممکن است انتقادهایی را نسبت به آقای روحانی داشته باشند، اما متحد ایشان هستند و همه گروههای سیاسی تقریبا این را پذیرفتند که از آقای روحانی حمایت کنند، ولی ما به عنوان کارگزاران همانطور که گفتم سه شرط برای حمایت تعیین کردیم. ما از آقای روحانی حمایت میکنیم که بهترینهای کشور را هم به کار بگیرد. من امیدوارم که آقای دکتر روحانی بتواند با رقبایش عادلانه و صحیح در منظر افکارعمومی حرف بزند و با وجود رقابت، انتخابات پرشوری را داشته باشیم.
= ما حتما از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی رو دست نخواهیم خورد. ما برنامههایی داریم و اینکه چه میکنیم را نمیگوییم. ما دِینی نسبت به انقلاب اسلامی، نظام و کشور داریم که آن دِین حکم میکند که «تکبرگ» بازی نکنیم.
= برداشت من این نیست که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی همه اصولگرایان را دربرمیگیرد. در جبهه اصولگرایانی که قرار باشد علی لاریجانی و ناطقنوری نباشد، روحانیت مبارز با تمام ظرفیتهایش نباشد و یا حتی خود آقای روحانی که از ظرفیتهای مهم اصولگرایی است، نباشد و اینها کنار گذاشته شوند، چطور میشود؟ ما در جبهه خودمان یک نفر را هم کنار نمیگذاریم، اما اصولگرایان همه را یکی یکی کنار میگذارند و بعد یک عده را جمع میکنند که نمیشود.
= الان هم اصولگرایان جبهه نیرومندی هستند، ولی واقعا از نظر من به عنوان کارشناس مسائل سیاسی ایران میگویم بدون داشتن کل اصولگرایان نمیتوان کار را پیش برد. آقای روحانی برای شما بود و شما او را رها میکنید و ما میرویم در خدمتش قرار میگیریم.
= عارف و پزشکیان با حضور آقای روحانی در انتخابات کاندیدا نمیشوند.
= اصلاحطلبان در سالهای اخیر از ظرفیتهای آقای هاشمی بیشتر استفاده کردند، برخلاف اصولگرایان که حاضر به این کار نبودند و اگر آنها میخواستند آقای هاشمی مشکلی نداشت.
= آقای هاشمی شخصیت استثنایی و یک موقعیت استثنایی در انقلاب و نظام و ارتباط با رهبری داشتند و هیچ کسی جای خالی آقای هاشمی را عجالتاً در عرصه داخلی سیاسی نمیتواند پر کند.
= الان یک کار جمعی بین آقای روحانی، حسنآقا (سیدحسن خمینی)، رئیس دولت اصلاحات میتواند خلاء آقای هاشمی در جبهه ما را پر کند. در اصولگرایی من واقعا عرض میکنم آدم جامعتر و عاقلتر از آقای ناطق سراغ ندارم، حالا اینکه آقای ناطق را کنار میگذارند و بعد از او علی لاریجانی را هم کنار گذاشتند و بعد از آن هم احتمالا ممکن است آقای باهنر را هم کنار بگذارند و بعد بروند سراغ آقای ابوترابی و خانم دستجردی یا آقای تقوی همکفری کنند که این اشکال است و ضعف. من توصیهام این است که بزرگان اصولگرا با هم متحد و دور هم جمع شوند و واقعا عدم اتحادشان حیف است.
*افتاب يزد
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید