در اواسط دي‌ماه خبري منتشر شد مبني بر اينكه ٩ زن و دختر به وسيله يك راننده مورد تعرض قرار گرفته‌اند و برخي از آنان آزار و اذيت نيز شده‌اند. شايد شنيدن چنين خبري ساده باشد ولي بدون ترديد هر ٩ زن (اگر فقط ٩نفر باشند، چون برخي از زنان اصولا اين اتفاقات را به مرحله شكايت نمي‌رسانند) دچار بحران‌هاي بزرگ روحي- رواني مي‌شوند. اين بحران‌ها را خواه‌ناخواه به خانواده خود نیز منتقل مي‌كنند. 

پرسشي كه دراين ميان قابل طرح است، علت وقوع چنين رخدادهاي تأثیرآوري است. دراين يادداشت به طرح چند علت مهم اشاره مي‌شود، ولي پيش از آن بايد متذكر شد كه هر ٩ جنايت دريك فاصله ٤٠روزه (از ابتداي بهار‌ سال‌جاري) درمنطقه به نسبت محدود، حد فاصل قزوين تا كرج و به‌طور مشخص در اطراف نظرآباد اتفاق افتاده و مهم‌تر اينكه همه آنها با يك وسيله نقليه و ازسوي يك راننده و درموقعيت مسافركشي رخ داده است. 

١- نخستين علتي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، حمل‌ونقل غيررسمي است. وسيله نقليه شخصي وقتي به‌عنوان يك وسيله حمل‌ونقل عمومي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، تبعات بسيار مهمي خواهد داشت، به‌ويژه هنگامي كه درخارج از شهر استفاده شود، بنابراين بايد چاره‌اي جدي براي اين مسأله انديشيد. ريشه اصلي اين بحران نيز دربحث اشتغال و بيكاري است و ساده‌ترين راه براي كسب درآمد، خريد يك خودروي شخصي و مسافركشي با آن است. با وجود غيرقانوني‌بودن اين مسأله به دليل آنكه اين كار محل درآمد صدها‌ هزارنفر است، مقامات دولتي آن را نادیده می‌گیرند و از كنار آن مي‌گذرند و مردم هم با آن کنار آمده‌اند. 

٢- ضعف آموزشي زنان نيز به نوبه خود در وقوع اين رخدادها موثر است. تاكنون ده‌ها بلكه صدها مورد از اين نوع جنايت كه به دليل سوارشدن درخودروهاي شخصي رخ داده، در رسانه‌ها منتشر شده است، ولي به نظر مي‌رسد كه برخي از خانم‌ها همچنان دچار اين اشتباه مي‌شوند كه در خودروهاي شخصي مسافرکش آن هم درخارج از شهر یا اطراف آن استفاده کنند. آموزش اين مسأله اهميت زيادي دارد، چه از طريق رسانه عمومي يا ساير رسانه‌ها بايد خانم‌ها را از انجام رفتارهايي كه ممكن است با خطر همراه باشد، پرهيز داد. 

٣- بخش دردناك ماجرا اقدام براي دستگيري متجاوز است. هرچند وي پس ازحدود ٤٠روز دستگير مي‌شود كه بر اثر دريافت يك گزارش جديد از آزار و اذيت و تعقيب خودروي مجرم رخ مي‌دهد، ولي اينكه چرا طي اين مدت فرد جنايتكار دستگير نشده، قابل قبول نيست. اين مجرم نشان داده كه فرد هوشمندي نبوده است، زيرا هيچ فرد عاقلي دريك منطقه جغرافيايي محدود و با يك وسيله نقليه به نسبت شناخته‌شده، هر ٤روز يك جرم به نسبت مشابهي را انجام نمي‌دهد، چون احتمال گيرافتادن خود را افزايش مي‌دهد. با وجود اين معلوم نيست چرا انجام اقدامات احتياطي و مناسب براي دستگيري و بازداشت چنين مجرمي تا نهمين قرباني طول کشیده یا غیرموثر بوده است، حتي ممكن است تعداد قربانيان بيش از اين تعداد باشد، زیرا برخی از قربانيان به دلايل گوناگون از شكايت صرف‌نظر مي‌كنند، به همين دليل نيز دادگاه دستور انتشار تصوير متهم را داده است تا اگر افراد ديگري نيز درمعرض تجاوز و تعدي او قرار گرفته‌اند، براي شكايت اقدام كنند. 

مجموعه عواملي كه مي‌توانست سرنخ مناسبي براي بازداشت سريع متهم باشد، عبارتند از؛ چهره‌نگاري، مشخصات خودرو، محدوده رفت‌وآمد، تلفن‌هاي همراهي كه ازقربانيان به سرقت رفته است، همچنين اثرات گوناگون مثل دي.ان.اي از مجرم و... 

متأسفانه اين مسائل درسطح رسانه‌ها و افكار عمومي به بحث و گفت‌وگو گذاشته نمي‌شود، هر سه مشكلي كه دراين گزارش مورد توجه قرار گرفت، با بحث عمومي درباره اين نوع جنايت تا حدودي قابل حل است، حتي علت سوم نيز ازاين طريق بهتر حل مي‌شود. مردم بايد بدانند كه مشكلات پليس در پیگیری مجرم و پيشگيري از جنايات بعدي چه بوده است؟