سناریو پست رئالیستهای آمریکایی برای ایران؛
خواب پست نومحافظهکاران برای ایران/ آمریکا در پی تهییج ایران است
نتانیاهو راهی لندن شد. وی پیش از سفر گفته بود که از بریتانیا خواهد خواست که جبههای بر ضد ایران تشکیل دهند. با نگاهی به سفر ترزا می به واشنگتن طی چند روز گذشته و نیز عزم ترامپ برای رفتن به لندن، میتوان وقوع یک همگرایی را بر علیه منافع ملی ایران پیشبینی کرد. هرچند تراز می دیروز به نتانیاهو گفته است که از برجام حمایت میکند.
روزنو : نتانیاهو راهی لندن شد. وی پیش از سفر گفته بود که از بریتانیا خواهد خواست که جبههای بر ضد ایران تشکیل دهند. با نگاهی به سفر ترزا می به واشنگتن طی چند روز گذشته و نیز عزم ترامپ برای رفتن به لندن، میتوان وقوع یک همگرایی را بر علیه منافع ملی ایران پیشبینی کرد. هرچند تراز می دیروز به نتانیاهو گفته است که از برجام حمایت میکند.
به گزارش روز نو، آزمایش اخیر موشکهای دفاعی جمهوری اسلامی، تحریمهای آمریکایی جدیدی را در پی داشت. روسیه و چین در پیامهایی جداگانه این مسئله را نقد کردهاند. هر چند اروپا روی خوشی تاکنون به اقدامات جنجالی ترامپ نکرده است، معلوم نیست در آینده چه مسیری را در پیش بگیرد.
برخی از کارشناسان معتقدند چین، روسیه و حتی اروپا ممکن است در ارکستر ضد ایرانی و جنگطلبانه ترامپ شرکت نکنند. اما مطهرنیا معتقد است که آمریکا در پی تهییج ایران است تا بتواند تحریمهای فلجکننده را تا مرز رویارویی مستقیم پیش ببرد. از نظر وی حمایت چین و روسیه تنها برای کسب امتیاز بیشتر است. وی بر آن است که اکنون مراحل آخر بازیی است که نوپستمحافظهکاران آمریکایی طراحی کردهاند.
خواب پست نومحافظهکاران برای ایران
مطهرنیا در گفتگو با فرارو و در پاسخ به این پرسش که تحرکات اخیر نتانیاهو را چگونه ارزیابی میکنید، ادامه این روند آیا منجر به اتحادی بین انگلستان، آمریکا و رژیم اشغالگر خواهد رسید؟ گفت: آنچه که هم اکنون در بافت منطقهای و بافتار نظام بین المللی دیده میشود، سیگنالهای متفاوتی را مخابره میکند. در وهله نخست ترامپ به ریاست جمهوری رسیده است، او یک اکتوریست یا بازیگر است و به هیچ وجه رهبر یک حرکت نیست.
وی افزود: ترامپ به ظاهر سناریوی خود را به خوبی بازی میکند. نویسنده سناریوهای کنونی در ارتباط با ایران و نظام بینالملل اندیشکدههای پست نومحافظهکار آمریکایی هستند که نمایندگان اصیل تراستهای سیاسی میباشند. این اندیشکدهها نگران قدرت گرفتن تراستهای نفتی در سال 2020 با توجه به عملکرد اوباما بودند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: ترامپ بازیگری بود که انتخاب شد تا ریاست جمهوری را از دموکراتها با وجود پیشبینیهای بسیار مثبت به نفع هیلاری کلینتون به دست بیاورد و او در این انتخابات پیروز شد. اکنون آنها در فکر ایجاد یک فضای معنادار در جهت تسلط کامل بر خاورمیانه هستند. آنها در پی عبور از بحرانهای موجود در هارتلند نو یا خاورمیانه عربی به سمت مهار چین در آسیای شرقی یا چیزی که من پیشتر هارتلند اولیا نامیدهام یعنی تپت میباشند.
مطهرنیا با بیان اینکه در این بین، میان هارتلند نو و هارتلند اولیا که یکی در غرب یعنی خاورمینه عربی و دیگری در شرق یا تپت است، نوهارتلند قرار گرفته است، گفت: نوهارتلند اساسا جایی است که فلات ایران و خلیج فارس و خلیج عدن را در بر می گیرد. در واقع هدف ترامپ گذار از خاورمیانه عربی و ورود به نوهارتلند جهت گذار منطق ژنوم استراتژیک به هارتلند اولیا یا مهار چین در قرن بیست و یکم میلادی است. از این روست که ما شاهد برنامهریزی در اتاقهای فکر و بازیگری توسط ترامپ در این زمینه هستیم.
وی ادامه داد: ترامپ در سناریوی نوشته شده رهبری عملیات را به عهده گرفته است. ترامپ از یک سو در حال هماهنگی با ترزا می است دیدار با او و دعوتش به کاخ سفید و از طرفی دیگر دیدارهای محرمانه و روزانه تیم ترامپ و اسرائیلیها و از طرف دیگر هماهنگی ترامپ با پوتین در این راستاست.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی تصریح کرد: ما اکنون شاهد برخورد رئالیسم روسی و هماهنگی آن با پسا نورئالیسم آمریکایی هستیم که توسط ترامپ بازی میشود و توسط اندیشکدهها و اتاقهای فکر جریان پسانومحافظهکار آمریکایی شکل و محتوا میگیرد. در این جا ما دو لایه هماهنگی و همراهی را در واشنگتن مسکو، لندن و پاریس میبینیم.
وی با بیان اینکه ما در منطقه شاهد ایجاد یک فضای معنادار میان ریاض، آنکارا قطر در کشورهای عربی با فرماندهی نتانیاهو هستیم که در حال همگرایی برای محاصره منطقهای تهران است، گفت: فشارهایی که با گزارههایی چون پاره کردن برجام یا عدم صدور ویزا برای ایرانیان به همراه شش کشور در واقع عوامل تهییج کردن تهران برای رو در رویی مستقیم با واشنگتن در وضعیت کنونی و بازگشت به اجماع بینالمللی بر علیه ایران و بازگشت به دوران پیشابرجام طراحی شده است تا آمریکایی ها بتوانند با نوعی جهت گیری تند از سوی تهران، اجماع بینالمللی بر علیه ایران ایجاد کرده و با شدت بیشتری از تحریمهای فلج کننده را تا مرزهای عینی رو در رویی نظامی اعمال کنند.
چین و روسیه دنبال امتیاز بیشترند
مطهرنیا در پاسخ به این پرسش که آیا ما شاهد مقاومت کشورهایی مانند چین و روسیه در مقابل اقدامات ضد ایرانی آمریکا خواهیم بود؟ گفت: در دوازده ساله گذشته شاهد چنین بیانیههایی از سوی چین، روسیه و گروه نم بودهایم. حافظه تاریخی ما ضعیف است.
وی افزود: مقاومتهای حقوقی بر اساس بیانیههای مطرح شده بیشتر به خاطر گرفتن امتیاز بیشتر در مبارزه نهایی با آمریکا و متحدین آن درباره نظم آتی جهانی است. بر این نکته پای میفشارم که از جهتی درست به نظر میرسد که مقاومتی از سوی روسیه و چین در مقابل آمریکا را شاهد هستیم و در حوزه آشکارِ سیاستِ هم پکن و هم مسکو از گزارهای بیشتری به نفع ایران استفاده خواهند کرد، زیرا که بازی به مراحل نهایی خود نزدیک میشود و هر چه به ایستگاههای پایانی برسیم، مقاومت بیشتری برای امتیاز لازم خواهد بود.
مطهرنیا تصریح کرد: از این رو پکن و مسکو در این زمینه بسیار دنیا دیده و مجرب هستند اما نه تنها در 12 ساله اخیر بلکه در حافظه بلند مدت، کشورهای محل منازعه مانند ایران دستمایهای برای اخذ قدرتهای جهانی میشوند.
سیاست سلام و سکوت در پیش بگیریم
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به این پرسش که ایران باید چه کاری را باید پیش بگیرد؟ گفت: ایران باید واقعیتها را بپذیرد. ما در درون ایران باید سیاست یا گفتمان سلام را پیش را بگیریم. این سیاست بدان معناست که باید اختلافات را کنار بگذاریم، به هم درود بفرستیم و همه جناحهای درون نظام، خارج از آنچه که وجود داشته و فارغ از اصطکاکات، وحدتی درونی را بر اساس گفتمان سلام حاصل کنیم و با تکیه بر این گفتمان، بدون فراموش کردن اصول و ارزشهای انقلابی، پایداری و مقاومت خود را به نمایش بگذاریم.
وی افزود: ما نباید اصول خود را در چارچوب امنیتی و نظامی معناپذیر کنیم، بلکه باید به گفتمان صلح در منطقه و نظام بینالملل روی بیاوریم. ایران باید گفتمان صلاح و صلح را پیش بگیرد و در عین حال که اقتدار خود را در جهت دفاع از اصول و ارزشهای خود نشان میدهد، سیاست کلان خود را بر اساس این دکترین، بر صبر و تدبیر پایهریزی کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که به طور مشخص ما در فضای بینالملل چه سیاستی را باید پیش بگیریم؟ گفت: به طور مشخص ما در نظام بینالملل باید هر چه سریعتر، مسائل خود را به خصوص با کشورهای اروپایی حل کنیم و زمینه ایجاد همگرایی بیشتر با این کشورها را نه به عنوان یک استراتژی بلکه به عنوان یک محیط میانی برای حرکت جهت حل وفصل مسائل خود با نظام بینالمللی فراهم کنیم.
وی افزود: از سوی دیگر باید سعی کنیم در برابر تحریکات آمریکا و شخص ترامپ و دولت حاکم از خود صبوری و تحمل بیشتری نشان داده و زمینههای تحریکپذیری داخلی را کاهش بدهیم. چرا که در این سوی قضایا عدهای با توجه به نزدیک شدن انتخابات میخواهند از این فضا بهرهگیری کنند تا به منافع حزبی و جناحی بیشتری برسند و تحت عنوان دلواپسان، انقلابیون جدیدی که خواهان تغییر و تحولات بسیار شگرف در داخل کشور هستند، میخواهند عمل کنند.
مطهرنیا در پایان گفت: از این رو ما باید در این زمینه در درون کشور یک وضعیت منطقی و باثبات ایجاد کرده و با کشورهای حلقه میانی یعنی اروپا، روسیه و چین، وارد مذاکرات جدی پیرامون حل مسائل فیمابین شویم.
به گزارش روز نو، آزمایش اخیر موشکهای دفاعی جمهوری اسلامی، تحریمهای آمریکایی جدیدی را در پی داشت. روسیه و چین در پیامهایی جداگانه این مسئله را نقد کردهاند. هر چند اروپا روی خوشی تاکنون به اقدامات جنجالی ترامپ نکرده است، معلوم نیست در آینده چه مسیری را در پیش بگیرد.
برخی از کارشناسان معتقدند چین، روسیه و حتی اروپا ممکن است در ارکستر ضد ایرانی و جنگطلبانه ترامپ شرکت نکنند. اما مطهرنیا معتقد است که آمریکا در پی تهییج ایران است تا بتواند تحریمهای فلجکننده را تا مرز رویارویی مستقیم پیش ببرد. از نظر وی حمایت چین و روسیه تنها برای کسب امتیاز بیشتر است. وی بر آن است که اکنون مراحل آخر بازیی است که نوپستمحافظهکاران آمریکایی طراحی کردهاند.
خواب پست نومحافظهکاران برای ایران
مطهرنیا در گفتگو با فرارو و در پاسخ به این پرسش که تحرکات اخیر نتانیاهو را چگونه ارزیابی میکنید، ادامه این روند آیا منجر به اتحادی بین انگلستان، آمریکا و رژیم اشغالگر خواهد رسید؟ گفت: آنچه که هم اکنون در بافت منطقهای و بافتار نظام بین المللی دیده میشود، سیگنالهای متفاوتی را مخابره میکند. در وهله نخست ترامپ به ریاست جمهوری رسیده است، او یک اکتوریست یا بازیگر است و به هیچ وجه رهبر یک حرکت نیست.
وی افزود: ترامپ به ظاهر سناریوی خود را به خوبی بازی میکند. نویسنده سناریوهای کنونی در ارتباط با ایران و نظام بینالملل اندیشکدههای پست نومحافظهکار آمریکایی هستند که نمایندگان اصیل تراستهای سیاسی میباشند. این اندیشکدهها نگران قدرت گرفتن تراستهای نفتی در سال 2020 با توجه به عملکرد اوباما بودند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: ترامپ بازیگری بود که انتخاب شد تا ریاست جمهوری را از دموکراتها با وجود پیشبینیهای بسیار مثبت به نفع هیلاری کلینتون به دست بیاورد و او در این انتخابات پیروز شد. اکنون آنها در فکر ایجاد یک فضای معنادار در جهت تسلط کامل بر خاورمیانه هستند. آنها در پی عبور از بحرانهای موجود در هارتلند نو یا خاورمیانه عربی به سمت مهار چین در آسیای شرقی یا چیزی که من پیشتر هارتلند اولیا نامیدهام یعنی تپت میباشند.
مطهرنیا با بیان اینکه در این بین، میان هارتلند نو و هارتلند اولیا که یکی در غرب یعنی خاورمینه عربی و دیگری در شرق یا تپت است، نوهارتلند قرار گرفته است، گفت: نوهارتلند اساسا جایی است که فلات ایران و خلیج فارس و خلیج عدن را در بر می گیرد. در واقع هدف ترامپ گذار از خاورمیانه عربی و ورود به نوهارتلند جهت گذار منطق ژنوم استراتژیک به هارتلند اولیا یا مهار چین در قرن بیست و یکم میلادی است. از این روست که ما شاهد برنامهریزی در اتاقهای فکر و بازیگری توسط ترامپ در این زمینه هستیم.
وی ادامه داد: ترامپ در سناریوی نوشته شده رهبری عملیات را به عهده گرفته است. ترامپ از یک سو در حال هماهنگی با ترزا می است دیدار با او و دعوتش به کاخ سفید و از طرفی دیگر دیدارهای محرمانه و روزانه تیم ترامپ و اسرائیلیها و از طرف دیگر هماهنگی ترامپ با پوتین در این راستاست.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی تصریح کرد: ما اکنون شاهد برخورد رئالیسم روسی و هماهنگی آن با پسا نورئالیسم آمریکایی هستیم که توسط ترامپ بازی میشود و توسط اندیشکدهها و اتاقهای فکر جریان پسانومحافظهکار آمریکایی شکل و محتوا میگیرد. در این جا ما دو لایه هماهنگی و همراهی را در واشنگتن مسکو، لندن و پاریس میبینیم.
وی با بیان اینکه ما در منطقه شاهد ایجاد یک فضای معنادار میان ریاض، آنکارا قطر در کشورهای عربی با فرماندهی نتانیاهو هستیم که در حال همگرایی برای محاصره منطقهای تهران است، گفت: فشارهایی که با گزارههایی چون پاره کردن برجام یا عدم صدور ویزا برای ایرانیان به همراه شش کشور در واقع عوامل تهییج کردن تهران برای رو در رویی مستقیم با واشنگتن در وضعیت کنونی و بازگشت به اجماع بینالمللی بر علیه ایران و بازگشت به دوران پیشابرجام طراحی شده است تا آمریکایی ها بتوانند با نوعی جهت گیری تند از سوی تهران، اجماع بینالمللی بر علیه ایران ایجاد کرده و با شدت بیشتری از تحریمهای فلج کننده را تا مرزهای عینی رو در رویی نظامی اعمال کنند.
چین و روسیه دنبال امتیاز بیشترند
مطهرنیا در پاسخ به این پرسش که آیا ما شاهد مقاومت کشورهایی مانند چین و روسیه در مقابل اقدامات ضد ایرانی آمریکا خواهیم بود؟ گفت: در دوازده ساله گذشته شاهد چنین بیانیههایی از سوی چین، روسیه و گروه نم بودهایم. حافظه تاریخی ما ضعیف است.
وی افزود: مقاومتهای حقوقی بر اساس بیانیههای مطرح شده بیشتر به خاطر گرفتن امتیاز بیشتر در مبارزه نهایی با آمریکا و متحدین آن درباره نظم آتی جهانی است. بر این نکته پای میفشارم که از جهتی درست به نظر میرسد که مقاومتی از سوی روسیه و چین در مقابل آمریکا را شاهد هستیم و در حوزه آشکارِ سیاستِ هم پکن و هم مسکو از گزارهای بیشتری به نفع ایران استفاده خواهند کرد، زیرا که بازی به مراحل نهایی خود نزدیک میشود و هر چه به ایستگاههای پایانی برسیم، مقاومت بیشتری برای امتیاز لازم خواهد بود.
مطهرنیا تصریح کرد: از این رو پکن و مسکو در این زمینه بسیار دنیا دیده و مجرب هستند اما نه تنها در 12 ساله اخیر بلکه در حافظه بلند مدت، کشورهای محل منازعه مانند ایران دستمایهای برای اخذ قدرتهای جهانی میشوند.
سیاست سلام و سکوت در پیش بگیریم
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به این پرسش که ایران باید چه کاری را باید پیش بگیرد؟ گفت: ایران باید واقعیتها را بپذیرد. ما در درون ایران باید سیاست یا گفتمان سلام را پیش را بگیریم. این سیاست بدان معناست که باید اختلافات را کنار بگذاریم، به هم درود بفرستیم و همه جناحهای درون نظام، خارج از آنچه که وجود داشته و فارغ از اصطکاکات، وحدتی درونی را بر اساس گفتمان سلام حاصل کنیم و با تکیه بر این گفتمان، بدون فراموش کردن اصول و ارزشهای انقلابی، پایداری و مقاومت خود را به نمایش بگذاریم.
وی افزود: ما نباید اصول خود را در چارچوب امنیتی و نظامی معناپذیر کنیم، بلکه باید به گفتمان صلح در منطقه و نظام بینالملل روی بیاوریم. ایران باید گفتمان صلاح و صلح را پیش بگیرد و در عین حال که اقتدار خود را در جهت دفاع از اصول و ارزشهای خود نشان میدهد، سیاست کلان خود را بر اساس این دکترین، بر صبر و تدبیر پایهریزی کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که به طور مشخص ما در فضای بینالملل چه سیاستی را باید پیش بگیریم؟ گفت: به طور مشخص ما در نظام بینالملل باید هر چه سریعتر، مسائل خود را به خصوص با کشورهای اروپایی حل کنیم و زمینه ایجاد همگرایی بیشتر با این کشورها را نه به عنوان یک استراتژی بلکه به عنوان یک محیط میانی برای حرکت جهت حل وفصل مسائل خود با نظام بینالمللی فراهم کنیم.
وی افزود: از سوی دیگر باید سعی کنیم در برابر تحریکات آمریکا و شخص ترامپ و دولت حاکم از خود صبوری و تحمل بیشتری نشان داده و زمینههای تحریکپذیری داخلی را کاهش بدهیم. چرا که در این سوی قضایا عدهای با توجه به نزدیک شدن انتخابات میخواهند از این فضا بهرهگیری کنند تا به منافع حزبی و جناحی بیشتری برسند و تحت عنوان دلواپسان، انقلابیون جدیدی که خواهان تغییر و تحولات بسیار شگرف در داخل کشور هستند، میخواهند عمل کنند.
مطهرنیا در پایان گفت: از این رو ما باید در این زمینه در درون کشور یک وضعیت منطقی و باثبات ایجاد کرده و با کشورهای حلقه میانی یعنی اروپا، روسیه و چین، وارد مذاکرات جدی پیرامون حل مسائل فیمابین شویم.