باز هم تورج و استقلال! / حق وردی قانون جدید داوری را نوشت
عبدالصمد ابراهیمی پس از دیدار روز گذشته نفت تهران و استقلال در کانال تلگرامی خود به داور این مسابقه تاخت و اشتباهات او را باعث شکست شاگردان علی دایی دانست.
وی ابتدا نوشت:
«قانون جدید داوری
زمین بازی عضوی از اعضای تیم میزبان است. چنانچه زمین باعث شود بازیکنی لیز خورده و بر زمین بیافتد خطا به سود تیم میهمان گرفته می شود.
تورج حق وردی ملقب به کولینا.»
ابراهیمی سپس متنی را با عنوان "باز هم تو تورج؟!" منتشر کرد و در نوشت:
«تورج حق وردی و استقلال. این دو نام به هم گره خورده اند و اشتباهات تاثیرگذار این داور در بازی های استقلال به شکل عجیبی تکرار می شوند.
دو سال قبل او در اهواز دو گل به آبی ها هدیه داد. در بازی با ذوب آهن یک پنالتی به سود استقلال سوت زد که داد همه را درآورد. در بازی با پیکان روی گل استقلال، خطای مهاجم آبی ها را ندید و روی گل لحظات پایانی پیکانی ها در حالی خطای مهاجم خودروسازان روی طالب لو را گرفت که این دو از هم فاصله داشتند.
دیروز هم خطای خرزو خان روی کاوه رضایی را در بهترین نقطه ممکن به اشتباه سوت زد تا گل استقلال بروید.
تورج و استقلال، این قصه سر دراز دارد!»
وکیل علی دایی در متن دیگری که با عنوان " شاهنامه را خراب کردی کاوه!" منتشر کرد، نوشت:
«١- تورج حق وردی. چه نام با مسمایی. "حق". کدام حق؟ او در عجیب ترین تصمیم ممکن، لیز خوردن مهاجم آبی ها را خطا دید. چه خطای دید پر دردسری. خرزو خان احتمالا لباس نفت را بر تن داشت. خطای او را فقط داور دید.
٢- داور اشتباه کرد. داور اشتباه دید. داور اشتباه سوت زد. کاش در پی این اشتباهات فاحش، پاک کن در دست شماره ٩ استقلال بود. از جایش بلند می شد، توپ را به داور می داد و می گفت روی من خطا نشد. کاوه اما کاوه شاهنامه نبود. او سرمست از سوت اشتباه داور منتخب کمیته "فریدون"، خودش هم پشت توپ ایستاد تا اسلحه ای که باروت ناحقی آن را مسلح کرده بود را شلیک کند. ضحاک خیالش راحت باشد. با مارهای سر دوشش زندگی را ادامه دهد. کاوه ما کاوه آهنگر نیست.
٣- زنده یاد همایون بهزادی می گفت در یک بازی، توپی به من رسید. جوان بودم. محکم شوت زدم. گوشه تور پشت دیرک پاره بود و توپ از همان جا وارد دروازه شد. داور نفهمید و اعلام گل کرد. خواستم بدوم و خوشحالی کنم. پرویز دهداری که کاپیتان ما بود دستم را گرفت و پرسید توپ گل شد؟ آرام گفتم نه. از پشت دیرک وارد دروازه شد. پرویزخان رفت توپ را از داور گرفت، گوشه شش قدم کاشت و گفت ببخشید بازیکن ما جوانی کرد. توپ گل نشده بود. ضربه دروازه را بزنید.
٤- روحت شاد دهداری. روحت شاد عدالت. روحت شاد "کاوه" آهنگر حق جوی حق طلب. روح مصدق هم شاد. دیروز تورج حق وردی باز هم "نفت" را ملی کرد. نان نفت سر سفره استقلال آمد. با یک سوت. با یک تبر. با یک ساطور.»