استعفای دبير كل «اعتماد ملي» پذیرفته نشد
روزنو :
اعضای شورای مرکزی حزب «اعتماد ملی» در جلسه روز جمعه با درخواست استعفای دبیر کل خود مخالفت کردند؛ تصمیمی که البته پیشبینی ميشد و اغلب اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگوهای خود اعلام کرده بودند با این استعفا مخالفت خواهند کرد. بااینحال همانطور که از قبل اعلام شده بود، اعضای شورای مرکزی حزب برای بررسی درخواست استعفای «مهدی کروبی» از دبیر کلی اعتماد ملی، روز گذشته دور هم جمع شدند و قاطبه اعضای آن با این درخواست مخالفت کردند.موضوع اختلافهاي داخلی در حزب اعتماد ملی تا جایی پیش رفت که مهدی کروبی نامه داد که میخواهد استعفا دهد؛ اما پیشتر موضوع استعفای قائممقام حزب یعنی «رسول منتجبنیا» مطرح شده بود. بااینحال منتجبنیا در گفتوگویی که با «شرق» داشت، توضیح داد در نامهای به مهدی کروبی مواردی را مطرح کرده بود که در صورت اصلاح آن موارد همچنان به عنوان قائممقام اعتماد ملی در حزب به فعالیت خود ادامه خواهد داد و در غیر این صورت پیشنهاد انصراف خود از این سمت را مطرح میکند. مهدی کروبی در پاسخ به آن نامه، ضمن مخالفت با این درخواست اعلام کرده بود به دلیل آنکه در حصر نمیتواند پیگیر جزئیات فعالیتهای حزب باشد، از سمت خود استعفا داده و از اعضای شورای مرکزی خواست در سایه قائممقامی منتجبنیا این درخواست را بررسی کنند.پیش از آنکه جلسه يادشده برگزار شود، منتجبنیا به «شرق» اعلام کرده بود: «البته با توجه به درخواست قاطبه اعضای حزب و پیامهای دبیر کل محترم، بنده تصمیم گرفتم با جدیت به کار خود ادامه دهم و نامه خود و کلا پیشنهاد انصراف را کأن لم یکن تلقی کنم».بعد از کأن لم یکن شدن موضوع استعفای منتجبنیا، حالا اعضای حزب هم با استعفای دبیر کل مخالفت کردند تا اعتماد ملی همچنان در سایه شیخ باقی بماند. آنها خود هم معتقد هستند اعتبار حزب به اعتبار شیخ گره خورده است و چنین خروجیاي از جلسه روز گذشته طبیعی بود.
موضوع اختلافهاي داخلی حزب چه بود؟ یعنی چه مواردی باعث شده بود منتجبنیا دستبهقلم شود و به مهدی کروبی نامه بنویسد.
ريشه اختلاف
آنچه بهعنوان اختلاف در اعتماد ملی مطرح شد، در واقع اختلاف نظر بر سر نحوه حضور احزاب و تشکلهای اصلاحطلب در انتخابات است. این اختلاف از زمان تشکیل شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مجلس دهم خود را نشان داد؛ اما تأکید بر وحدت مانع از بروز جدی آن شد. برخی اعضای اعتماد ملی از جمله رسول منتجبنیا در همسویی با برخی اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، معتقد هستند نقش احزاب در انتخابات مجلس دهم کمرنگ شده است. گویا همین موضوع سبب شد در «اعتماد ملی» دودستگی رخ دهد؛ گروهی موافق ادامه فعالیتهای حزب در قالب ترکیب شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به ریاست عارف بهعنوان تشکیلاتی هستند که ترکیب آن را عمدتا اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل میدهند. دسته دوم هم که در رأس آن منتجبنیا قرار داشت، معتقدند احزاب و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نادیده گرفته شدهاند. آنچه منتجبنیا به آن انتقاد کرده بود، بهطور تلویحی در نامه استعفای مهدی کروبی به آن اشاره شده بود. کروبی در آن نامه نوشته بود: «توصیه میکنم گروهها و شخصیتهای اصلاحطلب از خودمحوری و برتریجویی نسبت به دیگران پرهیز و اجتناب کنند که بعدها مجبور به ذلت و زبونی نشوند و مجبور نباشند خلاف عقیدهشان سخنانی بگویند و مواضعی بگیرند که مورد بیاعتنایی قرار گیرد».
به سوي حل مشكل
منتجبنیا در همان گفتوگو با «شرق» اعلام کرده بود ظاهرا برخی از انتقادهايي که اعضا به شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان داشتند، حل شده است. او گفته بود: «از ابتدای تشکیل شورایعالی سیاستگذاری، اختلاف نظرهایی میان اصلاحطلبان درباره نحوه تعامل احزاب با این شورا و جایگاه احزاب در آن بود و آقای کروبی و بنده هم نظراتی درباره نحوه همکاری و تعامل احزاب از جمله حزب اعتماد ملی با شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان داشتیم؛ این اختلاف نظرها باعث شد برخی از احزاب اصلاحطلب برای خودشان کمیته انتخاباتی تشکیل دهند و بهجای دست روی دست گذاشتن و انفعال و ازکارانداختن احزاب، شروع به فعالیت کنند. البته این اقدامات بحق موجب شد کسانی که در رأس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هستند، متوجه اشکالات شورا بشوند و تا حدی در رفتار خود تجدید نظر و اندکی جایگاه احزاب را رعایت کنند و نگاه جدیتری به تحزب داشته باشند».
کروبی پس از ناكامي در انتخابات ریاستجمهوری ٨٤ بهطور همزمان از عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجمع روحانيون مبارز استعفا داد و حزب «اعتماد ملی» را راهاندازی کرد.
حزبی که هم ارگان مطبوعاتی داشت و هم کروبی ميكوشيد براي آن تلویزیونی راهاندازی کند که در این فقره ناکام ماند. این حزب در کنار دیگر اصلاحطلبان در انتخابات شوراهای شهر سوم و مجلس هشتم حضور داشت و به نتایج مشترکی رسید. در انتخابات ٨٨ بار دیگر کروبی عزم خود را بر نامزدی جزم کرد و باز هم از عرصه کناره نگرفت. تا اینکه با مشخصشدن نتایج انتخابات، او هم در کنار دیگر نامزد اصلی این انتخابات به عنوان یکی از چهرههای اصلی و معترض انتخابات ٨٨ شناخته شد. حزب اعتماد ملی هم با اینکه از زمان حصر دبیرکل منعی برای فعالیت نداشت، اما فتیله فعالیتهای خود را پایین کشیده بود تا اینکه از سال ٩٣ به طور جدی و مجددا به عرصه فعاليت بازگشت.