روزنو : گویی منتظر این پرسش ما بود:«حسن روحانی در انتخابات سال 96 پیروز می شود؟» تا با لبخندی ملیح و قاطعانه پاسخ دهد: «انشاءالله انشاءالله».
به گزارش روز نو؛ دکتر حسینعلی امیری مثل بسیاری از تحلیلگران بر این باور است که حسن روحانی برای پیروزی مجدد در انتخابات چندان کار دشواری ندارد. نهی احمدی نژاد از یکسو و قحط الرجالی اصولگرایان از سوی دیگر چنین تحلیل و پیش بینی ای را قابل باور می کند. برهمین اساس امیری تاکید دارد که وزرای جدید بایستی برای 4 سال آینده برنامه ریزی کنند نه فقط چند ماه آتی.
معاون پارلمانی رئیس جمهور در بخش دیگری از گفتگوی خود به ماجرای عدم معرفی دکتر نجفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش می پردازد و هر گونه فشاری را رد می کند و تاکید دارد که روحانی تسلیم هیچ گونه فشاری نیست. او عملکرد تیم اقتصادی دولت را قابل دفاع می داند و شرایط ایران را با کشورهای نفتی مثل عربستان و عراق مقایسه کرده که چگونه آنان در قبال کساد شدن بازار نفت ورشکسته شدند، اما کشور ما نه تنها
به بن بست نخورد بلکه رشد اقتصادی هم داشت.
معاون رئیس جمهور تغییر در تیم اقتصادی دولت در چنین شرایطی را مانند بیرون کشیدن یک سرباز موفق جنگی از میدان نبرد می داند .
امیری همچنین به موضوع جا به جایی خود با مجید انصاری
می پردازد و علیرغم برخی انتقادها عنوان میکند که معاون سابق پارلمانی دولت به خواست خود به معاونت حقوقی رفته و نسبت به این جا به جایی گلایه ای نبوده است.
حسینعلی امیری پیش از اینکه جایگزین مجید انصاری در معاونت
پارلمانی رئیس جمهور شود قائم مقام و سخنگوی وزارت کشور بود.وی دارای دکترای تخصصی حقوق عمومی و نیز تحصیلات حوزوی، عضو سابق حقوقدان شورای نگهبان در دوره پنجم و سه سال اول دوره ششم (تا تیرماه ۱۳۹۲) بوده است. از جمله سوابق وی؛ معاون قوه قضائیه و رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک ایران، رئیس کل دادگستری استانهای خوزستان، کردستان و فارس و مدرس دانشگاه است.او خود را دارای گرایش خاص سیاسی نمی داند
و می گوید که با هر دو جناح کار کرده است.امیری اعلام
می کند که در این راستا زمانی که در شورای نگهبان بوده برای تایید صلاحیت بسیاری از اصلاح طلبان لابی کرده است هرچند که وی اسمی از این اصلاح طلبان نمی برد.گفتگوی آفتاب یزد با دکترامیری، معاون پارلمانی رئیس جمهور که در دفتر وی در میدان بهارستان انجام شد، در پیشگاه شماست.
آقای دکتر! جابهجایی شما با آقای مجید انصاری در معاونت امور مجلس تا مدتها نقل محافل رسانهای شده بود. هر یک از دولتمردان از نگاه خودشان این جابهجایی را تحلیل میکردند. تفسیر شخصی شما از این موضوع چیست؟ بسیاری بر این باورند به دلیل آنکه خاستگاه شما به جناح راست بازمیگردد، آقای روحانی با این جابهجایی درصدد بوده تا تعاملاتش را با اصولگرایان مجلس افزایش دهد.
این موضوع که آقای رئیس جمهور با انتصاب من بنا داشت تا تعاملات خود را با اصولگرایان مجلس افزایش دهد ، تحلیلی بود که فقط از سوی رسانه شما مطرح شد. در ضمن من خاستگاه جناحی و حزبی به آن معنایی که فرمودید ندارم. دلیلش هم آن است که تا قبل از اینکه به دولت بیایم کارم قضاوت و داوری بوده و در قوه قضائیه و هم در شورای نگهبان همیشه معتقد بوده ام که داور باید بی طرف باشد و نباید وابستگی یا پیوستگی حزبی و جناحی داشته باشد. همیشه تلاش کرده ام فارغ از
بحث های حزبی و جناحی حق را ببینم.
جابه جایی من و جناب آقای انصاری تصمیم خود رئیسجمهور بود و علت دقیق این جابه جایی را باید از خود آقای دکتر روحانی بپرسید. چون ایشان چند ویژگی دارد که به عقیده من این ویژگیهایش برای یک حاکم بسیار مثبت است. یکی از خصوصیتهای او این است که به سخنان افراد کاملا گوش میسپارد یعنی تا به حال دیده نشده است که وقتی کسی با رئیسجمهور صحبت میکند، دکتر روحانی سخنان آن شخص را قطع کند. ویژگی بعدی ایشان این است که نمیتوان با سخنان
به اصطلاح «زیرگوشی» تصمیماتش را تغییر داد. خصوصیت سوم دکتر روحانی این است که خودش اقدام به بررسی امور در عین توجه به نظرات کارشناسی می کند. ویژگی چهارم دکتر روحانی این است که انسان کتومی است و نمیتوان ذهنش را خواند، بنابراین آنچه اکنون میخواهم در این باره عرض کنم برداشت خودم است. چون در این خصوص نه صحبتی با رئیسجمهور داشتم و نه ایشان مطلبی به من درباره اینکه تصمیم به انجام این جابهجایی دارند، گفته بودند.
ببینید من قبل از اینکه به معاونت امور مجلس بیایم در اوایل دولت یازدهم با دستور خود آقای دکتر روحانی به وزارت کشور رفتم. سه سال در وزارت کشور خدمت کردم، هم قائم مقام وزیر بودم و هم بخش پارلمانی این وزارتخانه را اداره میکردم. من دیدگاه سیاسی و جناحی ندارم. روابطم با افراد و اشخاص را هم براساس مناسبات اسلامی و انسانی تنظیم میکنم.
همواره پاشنه آشیل تمامی دولتها وزارت کشور بوده است و بیشترین سوال و تذکر و بحثهای نظارتی مجلس معطوف به وزارت کشور بوده است، اما در دورهای که بنده در وزارت کشور مشغول به کار بودم، با وجود اینکه ترکیب و آرایش مجلس قبلی با مجلس فعلی بسیار متفاوت بود، ما توانستیم 31 استاندار را در اوایل کار کابینه تقریبا بدون تنش به دولت پیشنهاد بدهیم که دولت هم آن ها را منصوب کرد. 430 فرماندار نیز که تعداد قابل توجهی از آنها نیروهای جدید بودند و عمدتاً با سیاستهای دولت همراهی میکردند را هم منصوب کردیم. کار را پیش بردیم تا رسیدیم به دوران انتخابات. یک رکن این انتخابات شورای نگهبان بود. با شورای نگهبان نیز تعامل مثبتی داشتیم، هم در بررسی صلاحیتها و هم در بررسی صحت انتخابات در حوزههای انتخابیه و هم در کلیه فرآیندها و مسیر انتخابات.
وقتی که بنا شد من به معاونت پارلمانی بیایم یکی از نزدیکان آقای دکتر روحانی، از اعضای دفتر او، گفت که آقای روحانی با این تغییر میخواهد این پیام را برساند که کسی که به این معاونت میآید منش و روشش، منش و روش اعتدالگرایی بوده است.
این روحیه چه زمانی که عضو شورای نگهبان بودم و چه زمانی که معاون قوه قضائیه همواره با من بوده است. من همیشه با همه طیفهای سیاسی داخل نظام تعامل داشته ام، هیچگاه فکر نمیکردم و نمیکنم که یک فرد در چه تبار سیاسی تعریف میشود. من برای اصالت افراد ارزش قائل هستم، بنابراین با تعداد زیادی از بزرگان اصلاح طلب رفاقت داشتهام و به من لطف بسیار دارند و با تعدادی از اصولگرایان هم تعامل دارم و به بنده لطف دارند. این موضوع از دیرباز وجود داشته است. من در دورهای هم که در شورای نگهبان حضور داشتم از حقوق دوستانی که اصلاح طلب بودند، دفاع میکردم. نگاهم، نگاه جناحی و خطی نبوده است این یک مطلب. معمولا آقای دکتر روحانی مشی اعتدال را میپسندد. گفتمان اصلی آقای دکتر روحانی، گفتمان اعتدالگرایی بوده است به اضافه اینکه رئیس جمهوری در تغییر مجلس و روی کار آمدن مجلس جدید و مجلس دهم حس میکرد که یک فرد جدیدی اگر بیاید و با مجلس جدید کار کند، مناسبتر است. شاید این تحلیل را داشته که چه بهتر کسی که در وزارت کشور بوده و از آنجا این نمایندگان را میشناخته و برای پیگیری کارهای این نمایندگان به شورای نگهبان رفته و بحثهای مرتبط با صلاحیت این نمایندگان و بحثهای انتخاباتی آنها را پیگیری کرده ، برای معاونت پارلمانی مناسب است، اگر چنین فردی باشد میتواند باعث افزایش تعامل دولت و مجلس شود، دلیل بعد هم میتواند این باشد که درست است این معاونت، معاونت امور مجلس رئیسجمهور است، اما دامنه آن تنها منحصر به کار با مجلس نمیشود. شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در
این حوزه تعریف میشود و کلیه امور نظام
قانون گذاری کشور در حوزه معاونت امور مجلس قرار میگیرد. علت بعدی هم آن بود که بنده سالها
عضو شورای نگهبان بودم و تحصیلکرده رشته حقوق هستم. دکترای تخصصی حقوق عمومی دارم. کسی که تخصص خود را در حوزه حقوق عمومی گرفته باشد، جای مانور این تخصص در مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. علاوه بر این من سالها در دستگاه قضایی قاضی و معاون رئیس قوه قضائیه بودهام و تجربه حضور در سه قوه را داشتهام، شاید دلیل انتخاب من، آن بوده است که آقای دکتر روحانی به این موضوع فکر کرده که حالا بهتر است یک حقوقدان حقوق عمومی که هم از مبانی نظری و هم تجربه کاری حوزه قانونگذاری را می شناسد در این جایگاه قرار بگیرد، چون پایه اصلی کار مجلس، پایه حقوقی است. طرحها و لوایح همگی در حوزه حقوق نهایی میشوند از این جهت من فکر میکنم آقای دکتر روحانی تمامی این موارد را در نظر گرفته و از همین روی، تصمیم به این جابهجایی گرفته است. البته شناخت آقای دکتر روحانی از بنده به سالهای دور بازمیگردد. زمانی که من رئیس دادگستری استان فارس بودم، پروندهای مربوط به حوزه امنیت ملی در اختیار من بود و چند نفر در مظان اتهام جاسوسی قرار گرفته بودند و پرونده تبدیل شده بود به یک پرونده ملی و بینالمللی.
در آن زمان آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و چون پرونده مذکور مربوط به مسائل امنیتی می شد، من باید با شورای عالی امنیت ملی هم تعامل میکردم. از آن زمان دکتر روحانی من را میشناسد و بنده هم به ایشان ارادت دارم. بعد هم که به تهران آمدم و زمانی که معاون رئیس قوه قضائیه بودم باز هم با ایشان در ارتباط بودم و در دوره ای که عضو
شورای نگهبان بودم ارتباطات ادامه پیدا کرد. البته حاج آقا انصاری هم پیشنهاد
جایگزینی شان بنده بودم.
خود آقای رئیسجمهور هم زمانی که با من صحبت میکرد این را فرمود که مشی ای که من از شما سراغ دارم، مشی مبتنی بر اعتدال است، بنابراین این اعتماد ایشان باعث شد تا من در سمت معاونت پارلمانی مشغول شوم، اما اگر بخواهید دقیق بدانید که به چه دلیلی این جابهجایی را داشته باید از خود رئیسجمهور سوال کنید.
آقای دکتر! یکی از انتقاداتی که به آقای مجید انصاری میشد عدم تعامل کافی و وافی ایشان با نمایندگان مجلس بود. نظر جنابعالی در این باره چیست ، آیا از جانب نمایندگان در این باره مطلبی مطرح شده است؟
ببینید این برداشت شما یا منتقدان است، من خودم حاج آقای انصاری را شخصیتی بسیار بزرگ، فرهیخته، فاضل و بسیار شریف، متدین و مسئولیت پذیر میدانم. تجربهای که ایشان در حوزه پارلمان داشته بسیار طولانی است. من نمیدانم منظور آنهایی که میگویند تعامل برقرار نشده است، چه نوع تعامل و به چه شکلی بوده است. اما آقای انصاری به نظر من از جمله شخصیتهایی است که باید او را ارج بنهیم، در هر حوزهای که بخواهند خدمت کنند. سالهایی هم که در مجلس در همین دولت فعلی ایشان معاون پارلمانی رئیسجمهوری بود، من در وزارت کشور بودم و همیشه حضور پرتلاشش را در مجلس میدیدم. مبنای این صحبت شما مبنی بر عدم تعامل کافی و وافی ایشان با نمایندگان را نمیدانم، چیست.
آقای دکتر! احساس میشود معاونت پارلمانی از معاونت حقوقی مهمتر است. چنین مسئلهای وجود دارد؟
من چنین عقیدهای ندارم که معاونت پارلمانی مهمتر از معاونت حقوقی باشد. معاونت حقوقی هم بسیار مهم است.
این پرسش به این دلیل مطرح میشود که این شائبه در زمان جابهجایی تان ایجاد شد که آقای انصاری به حاشیه بروند و شما در متن قرار بگیرید.
نه، اصلا چنین چیزی نیست. خود حاج آقای انصاری به من گفت که هم در دولت اصلاحات معاون پارلمانی بود و هم در دولت دکتر روحانی. از همین روی ایشان علاقهمند بود در جای جدیدی خدمت کند و تجربه جدیدی داشته باشد. من فکر میکنم برای آقای انصاری معاونت پارلمانی مقداری یکنواخت شده بود، لذا تقاضای جابهجایی از جانب خود آقای انصاری هم صورت گرفته بود. خود ایشان علاقهمند بود در جای دیگری به فعالیت و خدمت بپردازد و خود ایشان چند نفر را برای معاونت پارلمانی پیشنهاد کرده بودند که یکی از آنها بنده بودم.
درآن مقطعی که این جابهجایی صورت گرفت. بسیاری بر این باور بودند که با توجه به اینکه خاستگاه شما به جریان اصولگرایی بازمیگردد چرا در مجلس تمام اصولگرای نهم، تصمیمی برای به کارگیری شما در سمت معاونت پارلمانی رئیسجمهوری گرفته نشد؟
عرض کردم که به جهت اینکه کارم داوری و قضاوت بوده خاستگاه حزبی و جناحی نداشته ام، لکن این را باید از خود آقای رئیس جمهور بپرسید، اما خود آقای انصاری دوست داشت در یک جای جدیدی مشغول باشد تا عملکردش برای دولت مثمرثمرتر باشد. کما اینکه اکنون هم در حوزه معاونت حقوقی بسیار خوب و باانگیزه و پرتلاش خدمت میکند.
آقای دکتر! یک منبع آگاه نزدیک به شما گفته است که روز شنبه دوم آبان تنها چند دقیقه مانده به معرفی آقای نجفی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش هنگامی که شما در هواپیما بودید و قصد عزیمت به اراک را داشتید، تلفن همراه شما زنگ میخورد، شما از هواپیما پیاده شده و به مجلس برای معرفی آقای دانش آشتیانی میروید. آقای دکتر! چه کسی ساعت هفت و 30 دقیقه صبح دوم آبان زنگ زد؟
شما که کاملا در جریان هستید. (باخنده)
به هر حال نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که در جامعه مطرح شده بود که قطعا دکتر نجفی به عنوان وزیر معرفی خواهند شد. آن جابهجایی دقیقه 90 حداقل در جامعه فرهنگیان نوعی سرخوردگی ایجاد کرد که خوب نبود.
من اکنون کل ماجرا را برایتان شرح میدهم.
زمانی که بنا شد این ترمیم در کابینه صورت بگیرد افراد زیادی مطرح بودند که گاهی از ناحیه خود اعضای دولت و گاهی از جانب کنشگران سیاسی و حتی از سوی خود آقای دکتر روحانی گزینههای متعددی مطرح می شدند.
گزینه اول که همه روی آن اتفاق نظر داشتند برای وزارت آموزش و پرورش، آقای دکتر نجفی بود و این موضوع رسانهای هم شد. خود ما هم فکر میکردیم آقای دکتر نجفی گزینه نهایی است که به مجلس معرفی خواهد شد.
به نحوی که همان طور که خودتان هم اشاره کردید صبح روزی که به استان مرکزی سفر میکردیم، با آقای دکتر نوبخت هر دو به فراکسیون امید رفتیم تا پیرامون ترمیم کابینه با نمایندگان مردم سخن بگوییم. برخی دوستان از فراکسیونهای مختلف میگفتند که درباره این ترمیم با ما مشورت نشده است. جوابی که ما برای این دوستان داشتیم این بود که اگر ما بخواهیم روی مصادیق با نمایندگان مشورت کنیم میبایست با کل 290 نفر نماینده مشورت کنیم چون در این صورت هر کدام یک نفر را معرفی می کنند. اما آنچه حائز اهمیت است آن است که معیار باید مراعات شود که در معرفی وزرای پیشنهادی حتما معیارهای مدنظر لحاظ می شود.
آقای دکتر روحانی در معرفی سه وزیر پیشنهادی نه مصداقی بلکه به صورت معیاری نظر و ذائقه و فضای مجلس را در نظر گرفته بود. براساس معیارهایی که اکثریت مجلس به دنبال آن بودند سه وزیر پیشنهادی را معرفی کرد. دلیل این عرض بنده، این است که هر سه وزیری که در مجلس نهم نتوانستند
رای اعتماد بگیرند در این مجلس رای اعتماد گرفتند. پس این بدان معناست که معیار مورد نظر مجلس از ناحیه رئیسجمهور مراعات شده بود. در جلسه صبح یکشنبه دوم آبانماه یکی از اعضای فراکسیون امید پرسید که برای آموزش و پرورش گزینه قطعی کیست؟ آقای دکتر نوبخت فرمودند آقای نجفی! من سکوت کردم. دلیل سکوتم هم این بود که از شب قبل شنیده بودم که آقای دکتر نجفی ممکن است قبول نکند چون خود من در حاشیه جلسه هیئت دولت در همان زمان که موضوع ترمیم کابینه مطرح بود با ایشان صحبت کردم. ایشان به من گفتند«من نه! گزینه دیگری به جای من معرفی شود». بنابراین چون من تردید داشتم که در نهایت دکتر نجفی این موضوع را بپذیرد یا نه، در جلسهای که با فراکسیون امید داشتیم، بعد از اینکه آقای دکتر نوبخت به نمایندگان گفت گزینه نهایی دکتر نجفی است من سکوت کردم. چون فکر کردم شاید آقای نجفی در نهایت پذیرفته است و من اطلاع ندارم.
پس از آنکه از مجلس خارج شدیم برای عزیمت به استان مرکزی به فرودگاه رفتیم. در فرودگاه آقای دکتر نهاوندیان به من گفتند که آقای صفاییفر که معاون تقنینی بنده است طی مصاحبهای شب گذشته گفته که دولت آقای نجفی را پیشنهاد کرده است درحالی که چنین
نیست. من هم با تعجب گفتم آقای
صفایی فر چنین سخنی را عنوان کرده است؟ دکتر نهاوندیان گفتند بله، گفتم پس آقای دکتر جمعبندی نهایی چه شد؟ دکتر نهاوندیان به من گفتند که جمعبندی نهایی به این صورت شد که دکتر صالحی امیری، دکتر سلطانیفر و دکتر دانش آشتیانی معرفی خواهند شد. گفتم پس آقای دکتر نجفی نهایتا نپذیرفتند؟ گفتند نه! نامهاش آماده است در دفتر رئیسجمهور و امروز باید نامه را به دفتر رئیس مجلس بدهیم. بنا بود من به این سفر بروم و تا پای هواپیما هم با دکتر نهاوندیان رفتم. نه اینکه در هواپیما بودم و تلفنی به من شد که من را از سفر منصرف کرد.
قرار بود به آشتیان بروم. وقتی دیدم نهایتا آقای دکتر نجفی نپذیرفته است با حاج آقای انصاری مشورت کردم که برای من در آشتیان برنامه گذاشتهاند و امروز هم باید نامه معرفی آقای دانش آشتیانی را هم به مجلس ببرم و صبح آن روز هم آقای دکتر نوبخت به فراکسیون امید گفته بود که آقای نجفی گزینه وزارت آموزش و پرورش است حالا دکتر نجفی نپذیرفته است. به نظر شما باید چه تصمیمی را اتخاذ کنم؟ آقای انصاری گفت که تقدیم یک نامه کار چندان سختی نیست، اما چون در آشتیان برای سخنرانیات برنامهریزی شده است، عدم حضورت به مصلحت نیست. من این جمعبندی را به سرعت انجام دادم که چون صبح گفتیم دکتر نجفی و حالا تغییر صورت گرفته است ، از همین روی ذهن نمایندگان باید روشن شود و در ثانی نامهای هم که نوشته شده باید تقدیم هیئت رئیسه گردد، بنابراین تصمیم گرفتم برای توجیه نمایندگان و ارائه نامه به آقای دکتر لاریجانی در آن لحظه به سفر نروم، اما خودم را تا برنامه بعد از ظهر به آشتیان برسانم که چنین هم شد و با ماشین تا بعدازظهر به آشتیان رفتم و به برنامه های در نظر گرفته شده هم رسیدم. بنابراین اینگونه نبود که تلفنی به بنده زده شود و آن تلفن در دقیقه 90 تصمیم رئیسجمهور را تغییر دهد. در نامهای که نوشته شده بود از همان اول آقای دانش آشتیانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی شده بود و در نامهای هم که به هیئت رئیسه تقدیم کردیم نام دکتر دانش آشتیانی درج شده بود.
چرا دکتر نجفی از پذیرش پست وزارت امتناع کرد؟
نمیدانم. دکتر نجفی از همان اول که به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش مطرح شده بود، به خود من گفت من نه، کس دیگری.
ارتباطی با ریاست ستاد انتخاباتی دکتر روحانی ندارد؟
خیر. من فکر نمیکنم.
ما با یکی از نزدیکان دکتر نجفی که صحبت میکردیم از میل و رغبت ایشان برای وزارت خبر میدادند.
خب نزدیکان رغبت دارند تا روسایشان ارتقا یابند (باخنده) که البته این هم طبیعی است.
پس فشار سیاسی بر دکتر روحانی برای تغییر آقای نجفی وجود نداشته است؟
ببینید آقای دکتر روحانی دارای شخصیتی است که به هیچ عنوان تسلیم فشارهای سیاسی نمیشود. با روحیهای که من از دکتر روحانی سراغ دارم فکر نمیکنم به خاطر فشارهای سیاسی تسلیم شده باشد و آقای دانش آشتیانی را جایگزین آقای نجفی کرده باشد. از چند روز قبل من فهمیدم که آقای نجفی نمیخواهد قبول کند.
چه اتفاقی افتاد که هر سه وزیری که نتوانسته بودند از مجلس نهم رای اعتماد بگیرند امروز بر مسند وزارت نشستهاند؟
اولا مجلس پس از انتخابات سال 1394 تغییر ماهیت یافته است و نگاههای اکثریت این مجلس با نگاه حاکم بر مجلس گذشته کاملا متفاوت است. ما در طول ادوار بعد از انقلاب هیچ دورهای نداشتهایم که مجلسی تا این حد تغییر ماهیت پیدا کند. معمولا تغییرات از یک مجلسی به مجلس بعد خیلی کمتر بوده است. این یک مطلب.
مطلب دوم این است که برنامهریزیهایی که در معاونت امور مجلس ریاست جمهوری انجام شد و رایزنیهایی که با نمایندگان محترم و کمیسیونها و فراکسیونهای مختلف صورت گرفت، موثر بود و در نهایت توضیحات و پاسخگویی هر سه وزیر پیشنهادی در فراکسیونها و کمیسیونهای مختلف و هیئترئیسه مجلس بسیار مهم بود.
آقای رئیسجمهور، معیار و ذائقه این مجلس را در نظر گرفته بود و هر سه وزیر متناسب با ذائقه سیاسی بهارستانیها بودند. این موضوع هم موثر بود. به اضافه اینکه مجلس قاعدتا باید پیام تغییر در اسفند 94 را پاسخ میداد و رای به این سه وزیر پیشنهادی پاسخ به پیام تغییری بود که مردم در انتخابات 94 مطالبه کردند. همه اینها در قالب دو پکیج در راستای یکدیگر قابل تحلیل هستند.
آقای دکتر! یکی از انتقاداتی که در مورد ترمیم کابینه مطرح شد، این بود که گفته میشد این جابهجاییها سیاسی است و اهداف انتخاباتی دارد. استدلالشان هم این بود که اگر بنابر ترمیم کابینه بود باید در تیم اقتصادی دولت این مهم صورت میگرفت، نه اینکه وزرایی جابهجا شوند که در انتخابات 96 بیشتر به کار دولت بیایند. نظرتان درباره این استدلال چیست؟
واقعا این طور نیست. این یک عملیات روانی است که مخالفان دولت علیه دولت مطرح میکنند شما مطمئن باشید، اگر دولت میآمد و در ترمیم کابینه به تیم اقتصادی توجه میکرد در همان زمان همین منتقدان میگفتند که دولت نسبت به فرهنگ بیتفاوت است.
بنابراین چنین چیزی نیست. اعتقاد من این است اینکه میگویند دولت به اقتصاد توجه نکرده است، انجام یک عملیات روانی از جانب مخالفان دولت است. به اضافه اینکه تیم اقتصادی دولت همچون رزمندهای در نبرد در حال عمل کردن است چون واقعا فعالیت در عرصه اقتصادی کشور مثل حضور در میدان رزم است. تیم اقتصادی دولت برای کاهش تورم بالای 40 درصد تلاش کردند و رشد اقتصادی را بالا بردند با وجود اینکه سقوط قیمت نفت حتی در کشورهایی مثل عربستان مشکل جدی ایجاد کرده است و اکنون عربستان در حال استفاده کردن از ذخایر خود است و ونزوئلا دچار بحران و عراق متوسل به استقراض بینالمللی شده است، درحالی که این کشورها نه سایه تحریم بر سرشان بوده است و نه با قطعنامههای ظالمانه دست و پنجه نرم میکردند.
آنها دچار مشکل شدند. اینکه ما با این تیم اقتصادی دولت نه تنها مشکلی نداشتیم که تورم را هم مهار کردیم و به اقتصاد ثبات دادیم، رشد اقتصادی داشتیم و به صندوق ذخیره ارزی کمک کردیم، نشانه توفیق تیم اقتصادی است. اعضای تیم اقتصادی در هر دولتی مثل قطعات پازلی هستند که یکدیگر را تکمیل میکنند، در چنین شرایطی اگر هر یک از آنها حضور نداشته باشند آن پازل ناقص میشود. درست مثل این است که رزمندهای درحال نبرد است، اما به ناگاه رزمنده درحال نبرد را از میدان جنگ خارج کنیم. در چنین شرایطی حتما با مشکل مواجه میشوند.
وقتی تیم اقتصادی دولت بنابر ارزیابیهایی که در حال صورت گرفتن است، موفق عمل کرده چه ضرورتی دارد که در آن، رئیسجمهور تغییر ایجاد کند. رئیس جمهور مرتب اوضاع و احوال اقتصادی کشور و عملکرد تیم اقتصادی دولت را با معیارهای علمیو کمیقابل اندازهگیری، ارزیابی میکند. وقتی که مجموع ارزیابیها نشاندهنده توفیق تیم اقتصادی دولت است طبیعتا ایشان نیازی به ترمیم در تیم اقتصادی دولت نمیبیند به اضافه اینکه این ترمیمیکه در سه وزارتخانه صورت گرفت برای تقویت دولت بود. دلیل آن هم این بود که جوانان، فرهنگیان، ورزشکاران و هنرمندان که جمعیت هدف این سه وزارتخانه هستند، تقویت وزارتخانهها و متولیان مربوطه برایشان تبدیل به یک مطالبه عمومیشده بود، لذا این ترمیمیکه آقای رئیسجمهور انجام داد، در واقع پاسخ به خواسته جمعیتهای هدف این سه وزارتخانه بود.
چرا ترمیم کابینه زودتر انجام نشد. چرا این ترمیم زمانی انجام شد که فقط 7 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری مانده بود؟
دولت دارای اولویتهای زیاد است و اداره کشور واقعا کار سخت و مشکلی است. به هر حال رئیس جمهور هم به شدت تابع بررسیهای دقیق کارشناسی است و مطابق بررسیهایش در این مقطع زمانی به نتیجه رسید که اقدام به ترمیم کابینه کند.
** به نظر شما این 7 ماه زمان کافی برای این سه وزیر است تا بتوانند اقدام مثمرثمر و قابل توجهی در حوزه وزارتشان انجام دهند؟
این افراد باید برای 4 سال و 7 ماه آینده برنامهریزی کنند. (باخنده)
انتخاب آقای روحانی قطعی است؟
انشاءالله. انشاءالله
مقام معظم رهبری روزی از امیرکبیر مثالی زدند و فرمودند، امیرکبیر که این همه در تاریخ ایران آوازه پیدا کرده است، کل دوره مسئولیتش 3سال بوده است. فقط در سه سال این مقدار کار برای کشور انجام داده است. حالا به نظر شما 4سال و 7 ماه زمان کمیاست؟ زمان زیادی برای خدمت به مردم است.
آقای دکتر! موضوعی که جناح مخالف دولت روی آن مانور میدهد این است که مردم دستاوردهای اقتصادی دولت را در زندگی خود مشاهده نمیکنند. آیا این موضوع را میپذیرید؟ با توجه به اینکه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم این اتفاق برای دکتر روحانی نمیتواند خطرناک باشد؟
ما باید اواخر سال 91 و اوایل سال 92 را از جهت اقتصادی با شرایط فعلی مقایسه کنیم و ببینیم اواخر سال 91 و اوایل سال 92 چه وضعیتی به لحاظ اقتصادی داشتیم و الان در چه وضعیتی به سر میبریم. ما نباید از خاطر ببریم که اواخر سال 91 در همین بازار تهران و اصفهان شاهد اعتصاب بودیم. در همین صرافیهای خیابان فردوسی شاهد حضور پلیس و تجمعاتی بودیم که به نوسانات قیمت ارز معترض بودند.
اقتصاد ایران در اواخر سال 91 و اوایل سال 92 نه تنها به سال و ماه، که به روز و هفته هم قابل پیشبینی نبود. یک دفعه قیمت طلا و سکه و ارز چند برابر شد. خاطرتان هست حتما که نوسان قیمتها آن چنان بالا بود که بسیاری از همین کسبه تهران جنس نمیفروختند. چون میگفتند اگر من این جنس را بفروشم فردا نمیدانم همین جنس را به چه قیمتی باید خریداری کنم. من خودم شخصا مراجعه کرده ام خیلی از همین کسبه تهرانی اواخر سال 91 به ریال معاملهای را انجام نمیدادند و میگفتند ما به ارز اجناسمان را میفروشیم. خب شما در نظر بگیرید وقتی قیمت سکه به ناگاه چندبرابر میشود، آیا این افزایش قیمت بر اجناس دیگر تاثیر نمیگذارد؟ تورم حدود 45درصد فوقالعاده شکننده است و قدرت خرید مردم را پایین نمیآورد؟
در این دولت اما تورم مهار شد و ثبات به اقتصاد بازگشت و رشد اقتصادی آغاز شد. حل این مسائل منجر به افزایش قدرت خرید مردم شده و ارزش دارایی و پول ملی مردم پایین نیامده است، اما بله آن قدر مشکلات و عمق نابسامانیهای اقتصاد ایران در اواخر سال 91 و اوایل سال 92 بالا بود که دولت با همه تلاشهایی که کرده آن رفاه کافی که مدنظر رئیسجمهور برای مردم است، ایجاد نشده است. به نظر کارشناسان با وجود این سقوط قیمت نفت و تحریمها و مشکلات ناشی از سایر مسائل حقوقی و قطعنامههای ظالمانه، کارهای قابل توجهی انجام گرفته است. البته ما در هفته دولت که شرایطی پیش آمد و برنامههای انجام شده دولت در رسانهها مطرح شد، کارهای صورت گرفته را به سمع و نظر افکار عمومیرساندیم.
نحوه تعامل دولت با فراکسیون امید چگونه است؟نمایندگان این فراکسیون بر این باورند که معاونان پارلمانی وزرا درصدد جلب آرای مخالفان دولت هستند و به این خاطر که خیالشان از فراکسیون امید راحت است تعاملی با نمایندگان این فراکسیون برقرار نمیکنند.
ما نمایندگان حامیدولت در مجلس را سرمایه بزرگی برای دولت میدانیم. فراکسیون امید، فراکسیون اعتدال و مستقلین سرمایهها و پشتوانههای دولت هستند در مجلس و ما آنها را قدر میدانیم و ارج مینهیم. ما همواره به معاونان پارلمانی همه دستگاهها و وزارتخانهها گفتهایم که به دغدغههای نمایندگان توجه کنند و پیگیری امور نمایندگان را به صورت مستمر انجام دهند.
هم هیئت رئیسه فراکسیون امید و هم هیئت رئیسه فراکسیون مستقلین با آقای رئیس جمهور ملاقات کردهاند و دغدغههایشان را بازگو نموده اند. بحثها و تبادل نظرهای مهمیکه لازم بود صورت گیرد، انجام شده است. الحمدالله ما هیچگونه مشکلی با فراکسیونهای مجلس نداریم. حتی آنهایی هم که مخالف دولت هستند. به هر حال آنها هم نمایندگان مردم هستند و حقوقی دارند، ما نسبت به حقوق آنها هم بیتوجه نیستیم و دغدغههای آنها را هم میشنویم و مسائل شان را پیگیری میکنیم.
یعنی تصمیم ندارید توجهتان را نسبت به فراکسیون امید افزایش دهید؟
تاکید ما الان این است که معاونان پارلمانی وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی حداکثر تعامل را با نمایندگان مجلس از جمله اعضای فراکسیون امید داشته باشند.
نقش دکتر عارف در جلسه رای اعتماد سه وزیر پیشنهادی را چگونه دیدید؟ بسیاری بر ایشان انتقاد وارد میکنند که حضور فعالی در بهارستان ندارد.
آقای دکتر عارف شخصیت فرهیخته، متدین و بزرگواری است و یکی از شخصیتهای مبرز نظام است و فرصتی برای نظام محسوب میشود. نقش آقای دکتر عارف در رای اعتماد نمایندگان عضو فراکسیون امید به سه وزیر پیشنهادی نقش فوقالعادهای بود. آقای دکتر عارف هم شخصیت حقیقی بسیار مورد احترامیدارد و هم شخصیت حقوقیاش برای ما قابل تقدیر و قابل احترام است. ارادت بنده به ایشان نیز به سالها قبل بر میگردد.
بسیاری بر این باورند که لابیهای ایشان باعث رایآوری سه وزیر پیشنهادی شد.
بله. ایشان شخصیتی بسیار متین و موجهی دارند و یک انسان اخلاقمدار هستند. این شخصیت متین و موجه دکتر عارف موجب شده است تا حتی کسانی که از جهت تبار سیاسی با دکتر عارف متفاوت هستند به او احترام بگذارند. آقای دکتر عارف شخصیت بسیار قابل احترامیبرای تمام نمایندگان مجلس دارند. عرض کردم نقش ایشان ویژه بود.
در ابتدای بحث فرمودید در زمانی که در شورای نگهبان حضور داشتید به خاطر تایید صلاحیت اصلاحطلبان لابیهای بسیاری انجام داده اید، این اصلاحطلبان چه کسانی بودند؟
عرض کردم برایم حق مهم است، فردی که حقی دارد مهم نیست از چه تبار سیاسی باشد بلکه بر اساس آموزههای دینی باید از حق دفاع کرد. بله من از حقوقشان دفاع میکردم. از خودشان بپرسید خیلی بهتر است. در همین حد بگویم که تعدادشان بسیار زیاد بود.
** از فرصتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید متشکرم. من هم از زحمات شما سپاسگزارم.
-------------------------------------
من در دورهای هم که در شورای نگهبان حضور داشتم از حقوق دوستانی که اصلاح طلب بودند، دفاع میکردم. نگاهم، نگاه جناحی و خطی نبوده است این یک مطلب. معمولا آقای دکتر روحانی مشی اعتدال را میپسندد. گفتمان اصلی آقای دکتر روحانی، گفتمان اعتدالگرایی بوده است به اضافه اینکه رئیس جمهوری در تغییر مجلس و روی کار آمدن مجلس جدید و مجلس دهم حس میکرد که یک فرد جدیدی اگر بیاید و با مجلس جدید کار کند، مناسبتر است
------------------------------
خود حاج آقای انصاری به من گفت که هم در دولت اصلاحات معاون پارلمانی بود و هم در دولت دکتر روحانی. از همین روی ایشان علاقهمند بود در جای جدیدی خدمت کند و تجربه جدیدی داشته باشد. من فکر میکنم برای آقای انصاری معاونت پارلمانی مقداری یکنواخت شده بود، لذا تقاضای جابهجایی از جانب خود آقای انصاری هم صورت گرفته بود
-----------------------------------
مقام معظم رهبری روزی از امیرکبیر مثالی زدند و فرمودند امیرکبیر که این همه در تاریخ ایران آوازه پیدا کرده است، کل دوره مسئولیتش 3 سال بوده است. فقط در سه سال این مقدار کار برای کشور انجام داده است
حالا به نظر شما 4 سال و 7 ماه زمان کمی است؟ زمان زیادی برای خدمت به مردم است
--------------------------------
من همیشه با همه طیفهای سیاسی داخل نظام تعامل داشته ام هیچگاه فکر نمیکردم و نمیکنم که یک فرد در چه تبار سیاسی تعریف میشود. من برای اصالت افراد ارزش قائل هستم، بنابراین با تعداد زیادی از بزرگان اصلاح طلب رفاقت داشتهام و با تعدادی از اصولگرایان هم تعامل دارم
-----------------------------------
جابه جایی من و آقای انصاری تصمیم خود رئیسجمهور بود
ذهن روحانی را نمیتوان خواند
دیدگاه سیاسی و جناحی ندارم
در اوایل کـار کـابینه تـوانستـیم
31 استاندار و 430 فرماندار را بدون تنش تغییر دهیم
زمانی که در شورای نگهبان بودم
از حقوق دوستان اصلاح طلب دفاع کردم
آقای انصاری شخصیتی فرهیخته و بسیار شریف هستند
معاونت پارلمانی مهمتر از معاونت حقوقی نیست
آقای انصاری نسبت به رفتن از معاونت پارلمانی ابراز علاقه نشان داده بود
من هم فکر میکردم نجفی گزینه وزارت آموزش و پرورش باشد
پشت پرده معرفی دانش آشتیانی
اگر دولت در تیم اقتصادی کابینه جابهجایی انجام میداد باز هم عدهای میگفتند دولت نسبت به فرهنگ بیتفاوت است
ادعای عدم توجه دولت به مسائل اقتصادی جنگ روانی مخالفان است
وقـتی تیم اقتصادی دولت مثبت عمل کرده است چه لزومی دارد که آن را تغییر دهیم
وزرای جدید برای 4 سال و 7 ماه برنامهریزی کنند نه 7 ماه!
فراموش نکنیم اواخر سال 91 در بازارهای مختلف کشور شاهد اعتصاب و حضور نیروهای پلیس بودیم
نابسامانیها آن قدر زیاد بوده است که آن رفــاه مـدنظر رئیسجـمهور محقق نشده است
نمایندگان حامی دولت در مجلس سرمایه بزرگی هستند
نقش عارف در جلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی فوقالعاده بود.
*آفتاب يزد