حرف های تند و زننده مسعود شجاعی که در گفتگو با یک خبرنگار ایرانی پناهنده در اروپا، علیه کشورش حرف های نسنجیده ای زده است، بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت و یک عده شجاعی را بابت این شجاعت ستودند و عده ای هم این کار او را حماقت دانستند که کشور خود را به بیگانگان فروخته است و می گوید ایران کشور مناسبی برای بانوان نیست و در آن با کودکان و مهاجران برخورد خوبی نمی شود.

اگر چه یک خبرگزاری دولتی تلاش کرد حرف های شجاعی را با اضافه کردن این جمله که مصاحبه من سیاسی نیست و اجتماعی است ماست مالی کند اما از راهروهای فدراسیون فوتبال خبر می رسد شجاعی بابت این مصاحبه تند و بیان حرف هایی که در حیطه وظایف یک ورزشکار ملی نیست به کمیته اخلاق احضار می شود.

شجاعی علاوه بر حرف های هنجارشکنانه در این مصاحبه گاف های بدی هم داده است. مثلا گفته وحید هاشمیان چون باج نمی دهد مورد حمایت رسانه ها قرار نمی گیرد و این در حالی است که هاشمیان یک مقطه با حمایت های رسانه های ورزشی به تیم ملی برگشت و یکی از بازیکنانی است که همیشه به دلیل اخلاق خوب و پرهیز از حواشی مورد حمایت رسانه ها قرار دارد.

***

در بخش دیگری از این مصاحبه شجاعی که همین چند هفته پیش وقتی به دلیل از دست دادن یکی از بستگان خود عزادار بود، با همدردی ورزشی نویسان مواجه شد، حالا در کمال بی معرفتی رسانه های ورزشی را فاسد و فاقد صلاحیت می نامد.

شجاعی که در روزهای ابتدایی چهره شدنش در فوتبال با حمایت رسانه های ورزشی به تیم ملی راه یافت حالا که خرش از پل گذشته، به رسانه های ورزشی حمله می کند. او که اگر معرفت داشت همدردی اخیر رسانه ها را با فحش جبران نمی کرد (چندی پیش یکی از بستگان شجاعی فوت کرد و تمامی روزنامه های ورزشی با او همدردی کردند و تصاویر شادی گل منحصر به فردش را به بهترین شکل ممکن پوشش دادند) در حالی روزنامه های ورزشی را فاسد و فاقد صلاحیت می نامد که خودش مدیون این رسانه هاست.

البته دلیل دلخوری او از رسانه ها مشخص است. مسعود مدتی است افت کرده و از این ناراحت است که چرا رسانه ها از او که از نظر بسیاری از کارشناسان یار اضافی تیم ملی است، انتقاد می کنند.

شجاعی که پیرامون دعوتش به تیم ملی سوالات فراوانی وجود دارد، به جای برطرف کردن نقاط ضعف خود به رسانه های ورزشی حمله می کند. اگر انجمن ورزشی نویسان ایران به وظایف خود واقف بود و قربانی امیال شخصی برخی افراد نمی شد الان باید با یک موضع درست مقابل این بازیکن هتاک می ایستاد تا دیگر کسی به خودش جرات ندهد به رسانه های ورزشی حمله کند.

شجاعی همان بازیکنی است که زمان سرمربیگری علی دایی در تیم ملی، در اردوی امارات شبانه اردوی تیم ملی را ترک کرد و حاشیه ساز شد. او که به همین دلیل دیگر صلاحیت دعوت به تیم ملی را نداشت، حالا به حدی بی پروا شده که رسانه های ورزشی را فاقد صلاحیت می داند. او می گوید تمام سیستم فوتبال ایران فاسد است و نمی گوید او که در همین سیتم فاسد سال ها در تیم ملی دوام آورده چطور ادعای سلامت دارد؟ اگر سیستم فاسد باشد، یک آدم سالم نمی تواند بیش از 10 سال در تیم ملی دوام بیاورد و با وجود ارائه بازی های ضعیف، نمونه اش بازی پر اشتباه مقابل تیم ملی کره جنوبی در تهران که با اعتراض 100 هزار تماشاگر همراه بود و مردم حاضر در ورزشگاه یک صدا او را هو کردند، همچنان ملی پوش باشد، مگر آن که خودش را به کانون قدرت وصل کند!

فدراسیون فوتبال ایران اگر واقعا آلوده به فساد نیست باید مقابل این بازیکن بایستد، اگر هم تا خرخره آلوده به فساد است، چاره ای جز سکوت ندارد و در این صورت ما هم حق را به شجاعی می دهیم.

***

شجاعی سال ها خواب بود و شاید هم زرق و برق زندگی بالای شهری چشم او را بسته بود. او حالا چشم باز کرده و تصور می کند فقط خودش است که دغدغه سالم سازی فوتبال را دارد.

وقتی شجاعی پول روی پول می گذاشت، این روزنامه نگاران ورزشی متعهد بودند که با وجود تهدید دانه درشت های فاسد فوتبال، از جنایاتی چون تجاوز به بچه های مردم در مدارس فوتبال، فساد اخلاقی در آکادمی ها و اخاذی از پدران نونهالان فوتبالیست و طمع جنسی به مادران جوان کودکان فوتبالیست می نوشتند و از تخلفات برخی مربیان و مدیران فوتبال که دلال پیشه شده بودند، خبر می دادند. شجاعی پول روی پول می گذاشت و ورزشی نویسان متعهد اجاره نشینی را تجربه می کردند و حاضر نمی شدند شرافت قلم خود را بفروشند. شجاعی در خانه شاهانه ای که با پول فوتبال خرید، زندگی شاهانه می کرد و ورزشی نویسان متعهد سه شیفت کار می کردند و می نوشتند تا خرج زندگی شان را دربیاورند اما حالا مسعود شجاعی از خواب بیدار شده و تصور می کند پرچمدار مبارزه با فساد در فوتبال شده است.

سال هاست جنوب شهر تهران کیلومترها دورتر از قصر مسعود شجاعی در زعفرانیه، کودکان مستعد پابرهنه دنبال توپ می دوند و مسعود که تازه از قصر خود بیرون زده و این بچه ها را می بیند، مدعی است همه فاسد هستند غیر از خودش که پول فوتبال فاسد را خورده و برده و قصر ساخته است!

دیر بیدار شدی مسعود جان! شما خواب بودی و ورزشی نویس متعهدی که شما حالا ادعا می کنی فاسد است بارها در مورد ریشه دواندن فساد در فوتبال قلم زد. شما خواب بودی و رسانه های ورزشی که شما مدعی هستی صلاحیت ندارند تیتر می زدند تجاوز به کودک در آکادمی باشگاه پرطرفدار... همان باشگاهی که شما برایش بازی می کردی و چون جادوگر داشت اسم مادر شما را می پرسید تا برای خوب بازی کردنت آقای جادوگر حروف ابجد بنویسد و سحر و جادو کند، وقتی شما خواب بودی بارها از سوی همین ورزشی نویسان مورد پرسش قرار گرفت که چرا خرافه پرستی را در فوتبال رواج می دهد. همین ورزشی نویسانی که بارها نوشتند سروپای فوتبال را فساد گرفته و بازکن تمام شده ای تنها به این دلیل که با کاپیتان تیم ملی رفیق است، به تیم ملی دعوت می شود و بد بازی می کند و تعویض هم نمی شود و مردم را حرص می دهد. حالا تو شده ای غم خوار مردم؟ تو اگر غمخوار مردم بودی فردای آن عصری که 100 هزار نفر در آزادی به خاطر بازی پر اشتباه تو را هو کردند، از تیم ملی کنار می کشیدی تا جا برای جوان ترها باز شود.

احتمالا خبر نداری همان شبی که دو ملی پوش اردوی تیم ملی را در امارات ترک کردند و صبح مست برگشتند، ورزشی نویس متعهد اجاره نشین برای جور کردن خرج تحصیل فرزند خود تا صبح می نوشت تا حق التحریر اندکی بگیرد و فردایش تو و امثال تو را با نوشته هایش باد کند.

دیر بیدار شدی مسعود جان و از سور بالا و جشن پایین ها حرف می زنی. انگار مسیر زعفرانیه تا کوچهپس کوچه های پایین شهر را یاد گرفته ای. باز هم این مسیر را طی کن اما فحش نده لطفا! لا به لای غصه خوردن برای کودکان مهاجر، به این هم فکر کن که خودت برای کودکان این کشور چه کرده ای؟