هواداران يكي از علما تصاوير ريز و درشت در كربلا نصب كردند
ديدگاههايي متفاوت از عمو دارد، اما گويي صراحت و شجاعت در خانواده علم الهدي امري مرسوم است، چنانكه حجتالاسلام صادق علم الهدي برادرزاده امام جمعه مشهد چنان درباره موضوعات روز سخن ميگويد كه شباهت زيادي با مواضع آيتا... علم الهدي ندارد.
به گزارش روز نو؛ چندي پيش درباره ممنوعيت كنسرت مطلبي نگاشت كه هم راستا با ديدگاه امام جمعه مشهد نبود و روز جمعه هم نوشتاري از او منتشر شد كه ديدگاه جديدي بود. او كه كانديداي مجلس خبرگان هم بوده، بيش از هميشه در تقبيح و رد افراط و تفريط مواضع خود را منتشر ميكند و به نوعي سعي دارد با رفتاري كه نشاني از تعصب و مخالفت با عملكرد سياسيون دو جناح ندارد بر ميانه روي براي نيل به وحدت تاكيد كند.
انتقاد از پرترههاي مراجع ديني در جادهها
حجتالاسلام صادق علم الهدي نوشته است:«در سالهاي گذشته كه توفيق سفر به كشور عراق و زيارت عتبات عاليه نصيب اين حقير ميشد، صحنهاي كه همواره من را به عنوان يك طلبه آزار ميداد، تابلوها و بنرهاي تبليغاتي پياپي و پرهزينه تصاوير و پرترههاي قد و نيمقد بزرگان و مراجع ديني در جادهها و مسيرهاي اصلي و فرعي كشوري بود كه از حيث تمام شاخصهاي رفاهي و حياتي جوامع بشري در مرز فلاكت است. در بعضي اوقات و خصوصا در ايام اربعين، آن چنان در اين مورد افراط ميشد كه معابر و ميادين عمومي، صحنه مسابقه و رقابت تبليغاتي بيوت و حاميان علما و مراجع و مدعيان را به ذهن تداعي ميكرد و حس بدي را در مخاطبان بر ميانگيخت.» او در ادامه اين انتقادات تصريح كرده است:«اما خوشبختانه امسال و اكنون كه به اين سفر معنوي توفيق مجدد يافتهام، كمتر شاهد اين آفت مذهبي هستم؛ به جز درباره هواداران يكي از علما كه از ديرباز، يد طولايي در تبليغ تصويري مرجع تقليد خود داشتهاند و امسال هم در طول مسير نجف به كربلا و نيز در خود شهر كربلا، تصاوير ريز و درشت فراواني را نصب كردهاند، درباره ديگران، گويي توافقي هوشمند و همگاني شكل گرفته است كه در معابر عمومي، كمتر بنرها و پلاكاردهاي حاوي صور علما نصب شود و در عوض، بيشتر بر پيامهاي درسآموز و وحدتآفرين حسيني تاكيد شود و البته شنيدم كه رهبر معظم انقلاب نيز درباره تصاوير خود سفارش نيك و بجايي داشتهاند. بايد دانست كه افراط در هر چيزي، عكس آن را نتيجه خواهد داد. بايد مسائل را عميقتر ديد و احساسي و سطحي عمل نكرد. اگر به خود مشغول شويم، وحدت جهان اسلام كه بماند، توحيد كلمه جوامع شيعي نيز، در آتش فردمحوريها و خود برتربينيهاي افراطي اين جماعت و آن جماعت، به خاكستر تفرقه بدل خواهد شد.»
فعاليت چند گرايش تضمين بقای نظام سياسي است
البته اين نوشتار تنها مطلبي نبود كه علم الهدي نوشت، بلكه اخيرا به بهانه انتخابات آمريكا هم گريزي به وضعيت سياسي كشور زده و بر لزوم فعاليت دو جناح سياسي در كشور تاكيد كرده است. او نوشته است:«گويا نفس تنوع براي مردم جذاب و حياتي است، لازم است گاهي اين حزب حاكم باشد و گاهي آن حزب؛ گاهي دمكرات، گاهي جمهوریخواه! بسيار سادهانگارانه است كه صلاح دين و دولت را در تك صدايي و تك حزبي بپنداريم. فضا و فرهنگ معاصر جوامع انساني، به وضوح گوياي آن است كه دوران تكحزبي براي هميشه سپري شده است. منكر آفات و خطرات حزبسالاريهاي متعصبانه و دوقطبيسازيهاي كاذب نيستيم، اما چارهاي نيست كه بپذيريم تضمين بقای نظام سياسي كشور و حفظ بالندگي و تندرستي و پشتوانه مردمي آن، در گرو وجود دو يا چند گرايش سياسي فعال در صحنه سياست و اجتماع است، زيرا از يك سو، تمام سليقهها، جايي براي خود در درون نظام مييابند و از سوي ديگر، گروهها و گرايشهاي سياسي رقيب، با نقد پياپي يكديگر، خواسته يا ناخواسته، طرز فكر و عمكرد همديگر را تصحيح ميكنند و ارتقا ميبخشند و در نهايت، مانع از نهادينه شدن ركود و فساد در بدنه حاكميت ميگردند. بنابراين، تو اگر سخت طرفدار جناح خاصي هستي، بايد در كنارش به همين سختي خواهان رقيب قدرتمندي باشي تا آن را جسورانه به نقد كشد و به رقابت اندازد، و الا مطمئن باش، جناحي كه امروز بدان دلبستهاي، به همين زوديها به گنداب متعفني تبديل خواهد شد كه ديگر تو خود نيز تحملش را نداري!»
به گزارش روز نو؛ چندي پيش درباره ممنوعيت كنسرت مطلبي نگاشت كه هم راستا با ديدگاه امام جمعه مشهد نبود و روز جمعه هم نوشتاري از او منتشر شد كه ديدگاه جديدي بود. او كه كانديداي مجلس خبرگان هم بوده، بيش از هميشه در تقبيح و رد افراط و تفريط مواضع خود را منتشر ميكند و به نوعي سعي دارد با رفتاري كه نشاني از تعصب و مخالفت با عملكرد سياسيون دو جناح ندارد بر ميانه روي براي نيل به وحدت تاكيد كند.
انتقاد از پرترههاي مراجع ديني در جادهها
حجتالاسلام صادق علم الهدي نوشته است:«در سالهاي گذشته كه توفيق سفر به كشور عراق و زيارت عتبات عاليه نصيب اين حقير ميشد، صحنهاي كه همواره من را به عنوان يك طلبه آزار ميداد، تابلوها و بنرهاي تبليغاتي پياپي و پرهزينه تصاوير و پرترههاي قد و نيمقد بزرگان و مراجع ديني در جادهها و مسيرهاي اصلي و فرعي كشوري بود كه از حيث تمام شاخصهاي رفاهي و حياتي جوامع بشري در مرز فلاكت است. در بعضي اوقات و خصوصا در ايام اربعين، آن چنان در اين مورد افراط ميشد كه معابر و ميادين عمومي، صحنه مسابقه و رقابت تبليغاتي بيوت و حاميان علما و مراجع و مدعيان را به ذهن تداعي ميكرد و حس بدي را در مخاطبان بر ميانگيخت.» او در ادامه اين انتقادات تصريح كرده است:«اما خوشبختانه امسال و اكنون كه به اين سفر معنوي توفيق مجدد يافتهام، كمتر شاهد اين آفت مذهبي هستم؛ به جز درباره هواداران يكي از علما كه از ديرباز، يد طولايي در تبليغ تصويري مرجع تقليد خود داشتهاند و امسال هم در طول مسير نجف به كربلا و نيز در خود شهر كربلا، تصاوير ريز و درشت فراواني را نصب كردهاند، درباره ديگران، گويي توافقي هوشمند و همگاني شكل گرفته است كه در معابر عمومي، كمتر بنرها و پلاكاردهاي حاوي صور علما نصب شود و در عوض، بيشتر بر پيامهاي درسآموز و وحدتآفرين حسيني تاكيد شود و البته شنيدم كه رهبر معظم انقلاب نيز درباره تصاوير خود سفارش نيك و بجايي داشتهاند. بايد دانست كه افراط در هر چيزي، عكس آن را نتيجه خواهد داد. بايد مسائل را عميقتر ديد و احساسي و سطحي عمل نكرد. اگر به خود مشغول شويم، وحدت جهان اسلام كه بماند، توحيد كلمه جوامع شيعي نيز، در آتش فردمحوريها و خود برتربينيهاي افراطي اين جماعت و آن جماعت، به خاكستر تفرقه بدل خواهد شد.»
فعاليت چند گرايش تضمين بقای نظام سياسي است
البته اين نوشتار تنها مطلبي نبود كه علم الهدي نوشت، بلكه اخيرا به بهانه انتخابات آمريكا هم گريزي به وضعيت سياسي كشور زده و بر لزوم فعاليت دو جناح سياسي در كشور تاكيد كرده است. او نوشته است:«گويا نفس تنوع براي مردم جذاب و حياتي است، لازم است گاهي اين حزب حاكم باشد و گاهي آن حزب؛ گاهي دمكرات، گاهي جمهوریخواه! بسيار سادهانگارانه است كه صلاح دين و دولت را در تك صدايي و تك حزبي بپنداريم. فضا و فرهنگ معاصر جوامع انساني، به وضوح گوياي آن است كه دوران تكحزبي براي هميشه سپري شده است. منكر آفات و خطرات حزبسالاريهاي متعصبانه و دوقطبيسازيهاي كاذب نيستيم، اما چارهاي نيست كه بپذيريم تضمين بقای نظام سياسي كشور و حفظ بالندگي و تندرستي و پشتوانه مردمي آن، در گرو وجود دو يا چند گرايش سياسي فعال در صحنه سياست و اجتماع است، زيرا از يك سو، تمام سليقهها، جايي براي خود در درون نظام مييابند و از سوي ديگر، گروهها و گرايشهاي سياسي رقيب، با نقد پياپي يكديگر، خواسته يا ناخواسته، طرز فكر و عمكرد همديگر را تصحيح ميكنند و ارتقا ميبخشند و در نهايت، مانع از نهادينه شدن ركود و فساد در بدنه حاكميت ميگردند. بنابراين، تو اگر سخت طرفدار جناح خاصي هستي، بايد در كنارش به همين سختي خواهان رقيب قدرتمندي باشي تا آن را جسورانه به نقد كشد و به رقابت اندازد، و الا مطمئن باش، جناحي كه امروز بدان دلبستهاي، به همين زوديها به گنداب متعفني تبديل خواهد شد كه ديگر تو خود نيز تحملش را نداري!»