افشاگری و صحبت های صریح بازیگر تازه بازگشته از شبکه GEM | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۰
کد خبر: ۲۳۴۶۱۲
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۰ - ۱۳ آبان ۱۳۹۵

هرمز سیرتی که چندی پیش برای همکاری با شبکه GEM به ترکیه رفته بود و به تازگی به ایران بازگشته است، تا کنون در گفت‌وگوهایش در رسانه‌های مختلف بارها ابراز پشیمانی کرده است، اما او به تازگی در برنامه آپاراتچی مقابل جواد یحیوی نشسته و حرف‌های صریحی درباره اتفاقات و شایعاتی که درباره این شبکه ماهواره‌ای وجود دارد، زده است که برای اولین‌بار در فضای رسمی مطرح می‌شود.

هرمز سیرتی بازیگر قدیمی تئاتر و تلویزیون فعالیت هنری‌اش را از سال 1338 شروع کرده و پس از بازنشستگی از اداره تئاتر از 1363 تا 1375 در تلویزیون کار کرده و پس از آن هم تا سال 1395 به مدت بیست سال با رادیو همکاری کرده است.
او در ابتدای صحبت‌هایش به سختی امرار معاش از طریق رادیو با وجود سنگینی کار اشاره می‌کند، به گفته او پیش آمده بود که تنها 84 هزار تومان برای همکاری با رادیو دریافت کرده است و چنین اتفاقاتی را دلیل ثبت خطا در کارنامه هنری‌اش می‌داند.

شرایط اغواکننده‌ای بود/ 10 میلیون تومان در ماه به من پیشنهاد دادند

اما بخش دیگر صحبت‌های او به چگونگی پذیرش پیشنهاد شبکه GEM باز می‌گردد، او از شخصی به نام «علیپور» نام می‌برد که هماهنگی‌های لازم برای حضور او در سریال 90 قسمتی «هتل جادویی» را انجام می‌داده است. در ابتدا خلاصه‌ای هشت صفحه‌ای از داستان این سریال برای او فرستاد می‌شود و آن‌طور که سیرتی توضیح می‌دهد مبلغ پیشنهاد شده با توجه به شرایط قابل توجه بوده و نقش نیز جالب بوده است.

جواد یحیوی از این بازیگر سالخورده می‌پرسد از ابتدا شرایط کار را مشخص کرده بودند؟ که سیرتی با اشاره به این‌که همه چیز روشن بوده و به او گفته بودند فیلمبرداری در آنتالیا انجام خواهد شد، او شرایط را اغواکننده توصیف می‌کند و در پاسخ به اصرار یحیوی درباره مبلغ پیشنهاد شده این‌طور می‌گوید:‌ «قرار بود مجموعا 10 میلیون تومان ماهیانه برای من در نظر بگیرند، البته به من گفتند با خانواده بیا که گفتم نه من باید آن‌جا را ببینم و تجربه کنم و اگر خوشم آمد می‌مانم. 45 روز اول آقایی هم اتاق من بود به اسم آقای قندالی، البته هم اتاق که نه در یک مجموعه بودیم. او خیلی جوان بود و یادم می‌آید که یک‌بار در درددل‌هایمان به او گفتم پشیمان شده‌ام آمدم من نباید می‌آمدم و در این سن و سال از نظر احساسی دارم لطمه می‌خورم. یک‌بار به او گفتم اگر خانمم آمده بود من برمی‌گشتم، با این‌حال به او گفتم حرفه‌ای هستم و تا پایان کار می‌مانم. یک‌روز به او گفتم داستان در حال تغییر است و داریم کج می‌رویم، اما گفت باید تا دوماه دیگر و پایان پروژه بمانی.»

او پس از تکذیب صحبت‌های منتشر شده از قول او درباره مرتضی عقیلی، به حضور این بازیگر اشاره می‌کند که باعث تغییرات در این سریال شده است: «من بالای پله‌ها به کارگردان گفتم که اگر این‌طور باشد من دیگر نمی‌آیم اما گفت تا دو ماه دیگر، اما از آنجایی که دیگر به این کارگردان اعتماد نداشتم دیگر بار و بنه‌ام را جمع کردم و آمدم.»

او به دو کارگردان اشاره می‌کند که یکی از آن‌ها حمیدرضا چارکچیان است، اما نامی از دومی که احتمالا مهدی مظلومی است نمی‌برد. او رفتار چارکچیان و نحوه ساخت فیلم از سوی او را حرفه‌ای می‌داند اما درمورد کارگردان دوم که با سه دوربین همزمان فیلم‌برداری می‌کرده است اصطلاح «بزن برویی» را به کار می‌برد.

برخی‌ برای گرفتن پناهندگی اعلام کردند مسیحی شده‌اند و اگر بازگردند کشته می‌شوند

سیرتی درباره برخوردی که با او پس از اتفاق شده است می‌گوید: «اصلا تصور نمی‌کردم برای من این عکس‌العمل را نشان بدهند، من در شرایط مالی بسیار بدی بودم.» او به چهل نفری که همزمان با او بازنشسته شده‌اند اشاره می‌کند که جز علی نصیریان و مدتی هم محمدعلی کشاورز کسی کار نکرده است.

سیرتی در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که با وجود بازگشتش برخی همکاران ابراز تمایل می‌کنند که برای کار به این شبکه بروند، البته او شرایط GEM را در باغ سبز توصیف می‌کند و درباره کسانی که به این شبکه رفته‌اند این‌طور توضیح می‌دهد:‌ «تنها کسی که پروژه‌ای به آن‌جا رفته بود من بود. عده‌ای از جوان‌ها با این اصطلاح که این‌جا برای ما سکوی پرتاب است رفته‌اند سازمان ملل گفته‌اند ما مسیحی شده‌ایم و اگر به ایران بازگردیم ما را می‌کشند، در نتیجه به آن‌ها پناهندگی دادند. خب این‌ها می‌آیند برای GEM کار می‌کنند برای این‌که یک چندرغاز پول بگیرند. از آن‌جا که آمدم با پسرم که صحبت می‌کردم به او گفتم این آقای کریمیان –که تا به حال هم او را ندیده‌ام- ناسیونالیست است و به ایرانی‌ها کار می‌دهد که به من گفت اشتباه می‌کنی به ایرانی‌ها کار می‌دهد چون آن‌ها جایی را ندارند که بروند حق و حقوقشان را بگیرند، اما ترک‌ها پا روی خفتش می‌گذارند و پولشان را می‌گیرند. این نمی‌خواهد به کسی پول دهد.»

GEM تعهدات مالی‌اش را انجام نمی‌دهد/ قرارداد مکتوب نداشتم

یحیوی می‌پرسد مگر تعهدات مالی‌اش را انجام نمی‌دهد که سیرتی پاسخ می‌دهد: «نه انجام نمی‌دهد، یادم است آن‌جا که برای تسویه حساب به خانم مژگان مراجعه کردم، 3-4 کارت عابر بانک چند نفر را گرفت تا با من ظاهرا تسویه حساب کند. همان‌جا خانمم مرا قسم داد که تسویه کنم و به هر ترتیب بازگردم (به اصطلاح مهرم حلال جانم آزاد).»

او از فردی به نام گودرزی به عنوان رئیس موقت در آن زمان نام می‌برد و به این موضوع اشاره می‌کند که قرارداد مکتوبی با او نوشته نشده و در موقع تسویه حساب نیز نوشته‌ای از آن‌ها نگرفته و در مجموع قرار بوده از 10 قسط هفت قسط به او پرداخت شود. همچنین به گفته او قرار نبوده هزینه‌های زندگی را خودش بدهد اما در نهایت این هزینه‌ها را نیز خودش داده است.

کارگردان موبایل‌بازی می‌کرد/ من خطا و صحنه زشتی ندیدم

سیرتی در توضیح درباره حواشی کار کردن در این شبکه، به اتفاقات غیر حرفه‌ای مثل طراحی لباسسر صحنه اشاره می‌کند و می‌گوید: «من از کارگردان انتظار داشتم این حرف‌ها را بزند اما آنقدر حواسش به موبایل‌بازی بود، دو موبایل روی شکمش بود و با آن‌ها بازی می‌کرد اصلا توجهی به این چیزها نداشت.» او بالاخره به این موضوع اعتراض کرده و حتی یک‌بار از کارگردان که احتمالا منظورش مظلومی است خواسته موقع شروع فیلم‌برداری حداقل موبایل‌ها را کنار بگذارد، البته سیرتی شرایط کار با چارکچیان را متفاوت می‌داند.

یحیوی از سیرتی می‌پرسد آیا در حین کار مسائل غیراخلاقی نیز وجود داشته است که سیرتی این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید فضای دوستانه‌ای حاکم بوده است: «ممکن بود روسری و غیره را برداشته باشند و اما سفارش شده بود لحظاتی که من متوجه نیستم یا آن‌خانم متوجه نیست صحنه‌های زشتی اتفاق نیفتد. آداپته شده بودند و مطابق روز زندگی می‌کردند اما من خطایی ندیدم.» او مشکلش برای کار با این گروه را فنی و تکنیکی می‌داند از فضای سردی میان خود و کارگردان خبر می‌دهد.

او درباره رضایت دیگر هنرمندان از این فضا نیز این‌طور توضیح می‌دهد:‌ «این‌ها آمده بودند آن‌جا به صورت این‌که مسیحی شده بودند، آن‌جا به آن‌ها پول نمی‌دادند و به هرحال به خاطر آن‌که این‌جا سکوی پرتابشان شود تحمل می‌کردند، بچه‌ها طفلکی‌ها هر نوع خفتی را هم تحمل می‌کردند.»

دادسرای ناحیه یک مرا خواست

سیرتی در پاسخ به این‌که بعد از بازگشت با او چه برخوردی شده است این‌طور می‌گوید: «نه تا خانه که رسیدم مشکلی برای من به وجود نیامد، حتی چند روز اول هم در خانه بودم و قبل از عاشورا تاسوعا دوستی اهل تفرش دارم که به من گفت آن‌جا تعزیه است و بیا. البته گفتم الان تازه آمده‌ام و نمی‌آیم اما به اصرار همسرم برای بهتر شدن روحیه رفتم. آن‌جا که رسیدم یک نفر با من تماس گرفت که آقای خوش‌صحبتی بود و من اول فکر کردم از دوستانم است، بعد به من گفت که شنبه ساعت ده و نیم صبح به اداره گذرنامه ساختمان شماره دو بیایید. یک چیزهایی گفت و من نوشتم و یک سوالاتی از من کرد، این‌ها را مکتوب نوشتم و امضا دادم، دو روز بعد دادسرای ناحیه یک مرا خواست، آن‌جا هم رفتم و سه-چهار ساعت صحبت کردیم، این آقا در صحبت‌هایش می‌گفت که دادگاهی هم دارید به نوعی به نظر می‌رسید که مرا تهدید می‌کرد که دادگاهی هم در پیش است، انگار که من جرمی مرتکب شده بودم که در جواب گفتم آقا من بازیگرم به جز کشورهای عربی هرکجا که مرا دعوت کنند برای بازی می‌روم.» او حساسیتش به کشورهای عربی را مسائل اخیر میان ایران و برخی از آن کشورها می‌دانند.

یحیوی به همایون ارشادی و پیمان معادی اشاره می‌کند که با سلام و صلوات به راحتی در کشورهای دیگر هم بازی می‌کنند و تفاوت این دو اتفاق را سوال می‌کند. سیرتی در پاسخ به این سوال داستانی درباره اوایل دهه هفتاد (قبل از سال 75) درباره سریال هفت‌ قسمتی را تعریف می‌کند که هرگز پخش نشده است، زمانی که اصغر پورمحمدی در تلویزیون به عنوان مدیر گروه اجتماعی حضور داشته است، او به همراه مرحوم حمشید لایق در اعتراض به پول‌هایی که تهیه‌کننده در این پروژه نداده بود برای اعتراض به دفتر پورمحمدی می‌روند که در ابتدا با برخورد خوبی مواجه می‌شوند: «آقای پورمحمدی آن‌روز به ما گفتند من اگر چهار نفر مثل شما داشتم این تلویزیون را درست می‌کردم. ما هم خیلی از این حرف خوشحال شدیم، دو روز بعد ما را خواستند و گفتند «آقا دست بردار می‌دهم بگیرنت‌ها!» گفتم آقا من که کاری نکرده‌ام شما همین دو روز پیش به من گفتید اگر چهارنفر مثل شما داشتم این تلویزیون درست می‌شد.» به گفته او با وجود اسناد و مدارکی که از این پول‌ها وجود داشته است مشکل تهیه‌کننده با یک نامه حل می‌شود و این سریال هفت قسمتی همچنان در انبار صداوسیما خاک می‌خورد.

او با اشاره به نبود حمایت‌ها ادامه می‌دهد: «من بدترم یا آن آقایی که شوهر یکی از خواننده‌ها بود و الان هم دارد این‌جا بازی می‌کند و نقش رضاشاه را هم به او می‌دهند. من پارتی ندارم که مدافع من باشد که بروم بازی کنم.»

منتظرم بعد از این دو جلسه تیربارانم هم بکنند

یحیوی به این موضوع اشاره می‌کند تا کنون هم سازمان سینمایی از حمایت از هنرمندانی که رفته‌اند حرف زده و او هم بعد از بازگشت تنها دو جلسه را پشت سر گذاشته است که سیرتی این‌طور پاسخ می‌دهد: «من برگشتم اما منتظرم که بعد از این دو جلسه تیربارانم هم بکنند! به دلیل این‌که من خطای بزرگی کرده‌ام. من بازیگرم آقا به من چه مربوط که فلان خانم لخت شده یا نشده، به من چه که خانمی در یک سریال روسری‌اش را برداشته. من، بازیگر مرد، تا به حال در رشته کاری‌ام دست از پا خطا نکرده‌ام و احترام قائلم برای همه، برای این رشته کاری‌ام و احترام می‌گذارم به چارچوب هنرم. ببینید در این پنجاه و خورده‌ای سال و این‌همه صحنه که کار کرده‌ام از پادویی، جاروی صحنه و مدیر صحنه همه را گذرانده‌ام و بازی هم کرده‌ام و حالا شده‌ام هرمز سیرتی؛ گناه نکردم! آقا من اگر در مضیقه مالی نبودم نمی‌رفتم چون ریگ مملکت خودم را با دنیا عوض نمی‌کنم.»

او در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به این‌که غربت را در آن کشور حس کرده است، می‌گوید اگر الان هم اگر اعدام نشود دوست دارد کنار دریای خزر اوقاتش را بگذراند. او در پاسخ به یحیوی که اشاره او به اعدام و تیرباران را شوخی می‌خواند می‌گوید آقای شرفی که با او تماس گرفته تاکنون سه بار به تشکیل دادگاه برای او اشاره کرده است.

پردیس افکاری موقع رفتن گریه می‌کرد

سیرتی با اشاره به صحبت‌های ایوبی که گفته بود در صندلی پدر نشسته‌اند و پدرانه نصیحت کرده‌اند که هنرمندان نروند می‌گوید: «در رادیو که مصاحبه می‌کردم گفتم از طرف من به ایشان بگویید پدر وظیفه دارد خورد و خوراک بچه‌هایش را تامین کند، شما خورد و خوراک من را تامین کردید؟ من N تومان حقوق می‌گیرم و دو میلیون تومان کرایه خانه و شارژ می‌دهم، حقوق من زیر این دو میلیون تومان است. شما برای ما کار ایجاد کنید نه من، برای این جوان‌ها ببینید پا از این مملکت بیرون می‌گذراند.»

او در بخش دیگری می‌گوید: «من یک چیزی دیده‌ام که از آن روز تا حالا ناراحتم. من چهارم تیر از این‌جا پرواز کردم خانم پردیس افکاری و شوهرش محمد نجفی در یک ردیف نشسته بودند یک چیزی دیدم که خیلی زجرم داد، اقرار می‌کنم خوشحال بودم که دارم می‌روم بازی کنم، اما برگشتم دیدم پردیس افکاری دارد از پنجره بیرون را نگاه می‌کند و گریه می‌کند چون دارد مملکتش را ترک می‌کند. این موضوع خیلی من را اذیت کرد، آن‌هم پردیس افکاری که این‌قدر بازیگر با استعدادی است.»

برخی می‌گویند خرج GEM را جمهوری اسلامی‌ می‌دهد

او در ادامه صحبت‌هایش به نکته عجیبی اشاره می‌کند و می‌گوید: «این آقایی که این‌جا این دکان را باز کرده خب خیلی‌ها مدعی‌اند که خرجش را جمهوری اسلامی‌ می‌دهد و این‌جا هم خیلی‌ها همین حرف را به من می‌زنند اما من می‌گویم نه این حرف‌ها نیست. این آقا به نوعی -آن‌طور که من استنباط کردم- ورشکسته است حالا این‌که چطور آن‌جا را اداره می‌کند...»

او از پیشنهاد ساخت 10 کار با کیفیت به جای صد اثر بی‌محتوا به شبکه GEM صحبت می‌کند و در ادامه می‌گوید: «خب این چیزها این‌طور شایع بوده که این‌جا خرج می‌دهد و گاهی مردم در خیابان که مرا می‌بینند و اظهار محبت می‌کنند می‌گویند ناراحت نباش خود این‌ها خرجش را می‌دهند -چون گاهی می‌گویم که من را می‌برند و می‌آورند و معلوم نیست چه می‌شود- عین جمله را به من می‌گویند. البته این حرف غیر طبیعی است و شایعه است دیگر، شایعه را که نمی‌شود کاری کرد.»

رابعه اسکویی یک‌سال و نیم است رابطه‌اش را با GEM قطع کرده

یحیوی می‌پرسد آیا کس دیگری از هنرمندانی که در شبکه GEM هستند نمی‌خواهد بازگردد؟ و سیرتی این‌طور پاسخ می‌دهد: «ببینید یک سری از خانم‌ها به دلیل کشف حجاب می‌ترسند بیایند، بله قلبا ناراضی‌اند، یکی از هنرمندان که بازیگر خوبی است به من گفت می‌خواهد به فرانسه برود و اگر نشود دوست دارد به ایران بیاید. مثلا خانم رابعه اسکویی یک سال و نیم است که رابطه‌اش را با GEM قطع کرده و حتی برای بازگشت مکاتبه هم کرده است.» به گفته او اسکویی نیز می‌ترسد که به ایران بازگردد، اما با وجود پیشنهاد از سوی این شبکه برای GEM نیز کار نکرده است.

دستمزد ثابت 1300 تا 1500 لیر است

آن‌طور که سیرتی توضیح می‌دهد، حدود سی نفر تعدیل شده‌اند، او همچنین در بخشی از صحبت‌هایش به پیشنهاد محمدرضا گرشاسبی اشاره می‌کند که برای بازی در فیلمی به او پیشنهاد داده که سیرتی به خاطر حضور سر یک پروژه دیگر، با این فیلم همکاری نکرده است.

او همچنین دستمزد ثابت کسانی که در این شبکه کار می‌کنند را بین 1300 تا 1500 لیر عنوان می‌کند: «دو نفر حقوق خوب می‌گرفتند یکی بهمن مفید و یکی هم مرتضی عقیلی.» به گفته او چون به صورت خانوادگی در این شبکه کار می‌کنند هر کدام از افراد خانواده بین 1200 تا 2000 لیر می‌گیرند و این‌طور زندگی را می‌گذرانند.
سیرتی می‌گوید: «بچه‌هایی هستند که دلشان نمی‌خواهد آن‌جا بمانند مجبورند، مخصوصا آن‌ها که از سازمان ملل پناهندگی گرفتند که نمی‌دانم از آن‌جا نیز حقوق می‌گیرند یا نه.» به گفته او این عده بیشتر نابازیگرند و در ناراحتی زندگی می‌کنند، البته این عده اول پناهندگی گرفتند و بعد مشغول به کار شدند.

این بازیگر می‌گوید: «بزرگترین اشتباه من بود، اشتباهی که به دلیل فقرمالی از من سر زد.» و یحیوی در ادامه از او می‌پرسد به نظر خودش جرمی کرده؟ و سیرتی پاسخ می‌دهد: «به نظر من نه. به نظر جمهوری اسلامی بله. من رفته‌ام جایی که آقای احمدی‌نژاد ممنوع کرده هواپیمای ما برود و می‌روند دزدکی می‌آیند.»

برچسب ها: افشاگری ، شبکه GEM
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز