روزنو : چندی پیش، خبرها از نزدیک شدن تولید ریل ملی شرکت ذوبآهن اصفهان به مراحل نهایی و رونمایی رئیسجمهور از این پروژه در آیندهای نهچندان دور حکایت داشت.
به گزارش روزنامه دنیای خودرو، اگر در گذشته با نامهایی مانند بانک ملی، دبستان ملی (در مقابل دبستان دولتی)، کفش ملی، خودروی ملی، لوکوموتیو ملی و شبکه اطلاعات ملی مواجه بودیم، این بار با پدیدهای به نام «ریل ملی» روبهرو هستیم. اما تفاوت ریل ملی و ریل غیرملی چیست؟
تعریفی از خودروی ملی!
چند سال پیش، رئیس مرکز تحقیقات ایران خودرو در مصاحبه با یکی از شبکههای تلویزیون گفت: خودرویی ملی محسوب میشود که قطعات آن در داخل ساخته شود. اما آیا چنین تعریفی، مفهوم کاملی از فاکتورهای مربوط به یک خودروی ملی را میرساند؟ ویژگیهای یک محصول برای ملی به شمار رفتن چیست؟
فاکتورهای ملی بودن یک محصول چیست؟
دلیل ساخت محصولات ملی چیست؟ این محصولات چه خاصیتی دارند؟ چرا اصرار داریم به ریلی که نسخههای به مراتب پیشرفتهتر آن در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، ریل ملی بگوییم و آن را مایه افتخار بدانیم؟ به عنوان مثال، اینکه شرکت «بیک» به ایران بیاید، سولهای اجاره کند، تعدادی کارگر ایرانی استخدام کند، خطتولید راهاندازی و در نهایت محصولاتی با لوگوی همان شرکت روانه بازار کند، محصولی ملی محسوب میشود یا فرانسوی؟ این موارد سوالاتی هستند که این روزها ذهن بسیاری از کارشناسان حوزه ریلی را معطوف به خود کردهاند.
تفاوت بین ریل ملی و غیرملی چیست؟
مجید بابایی، کارشناس حملونقل ریلی، در این باره به «دنیای خودرو» میگوید: «اصولا در دنیای تجارت و کسبوکار امروز، واژه تولید ملی چندان مورد توجه نیست. البته بین تعصب کشورها در نامیدن محصولات به نام خودشان و ملی عنوان کردن آن تفاوت است. یک ژاپنی هم با افتخار و تعصب، نام کشورش را روی محصولاتش درج میکند. اما همه میدانیم در محصولات نهایی، بسیاری از محصولات واسطهای که ممکن است ساخت کشورهای مختلف باشند، بهکار روند و همه از محل تولید یک محصول با کیفیت سود برند. از طرفی هم کسی بهدنبال ملی خواندن آن محصول نیست.
اما در خصوص تولید ریل در داخل کشور، موضوع پیچیدگیهایی دارد که متاسفانه نه خریداران داخلی ریل و نه تولیدکنندگان داخلی توجهی به آن ندارند و از همین جهت سالهاست غیر از وعده و وعید ثمری نداشته است. اول اینکه تولید ریل از نگاه فناوری تفاوتهای چشمگیری با تولید سایر محصولات فولادی ساخت کشور دارد. ریل را نمیتوان با تیرآهن و میلگرد مقایسه کرد. پس ما با یک محصول فناورانه که در داخل کشور برای اولینبار قرار است تولید شود، مواجهیم. این یعنی تولید این محصول، نوآوری جدیدی برای کشور است.»
بنیانگذار اتاق فکر حملونقل ادامه میدهد: «پس ما در خصوص تولید ریل با یک محصول نوآورانه مواجهیم، بنابراین نحوه برخورد ما نیز لاجرم باید در قالب یک سیستم نوآورانه صورت گیرد. برای موفقیت یک سیستم نوآورانه یکسری اقدامات از قبیل شناسایی بازیگران (مشتریان، تولیدکنندگان، دولت، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و ...)، شناسایی شبکهها (نحوه تعامل میان بازیگران) و شناسایی نهادها (بسترهای قانونی و ...)، در سطح ساختاری نیز باید صورت گیرد. همچنین در سطح کارکردی نیازمند اقداماتی چون توسعه و اشاعه دانش، شکلدهی به بازارها، بسیج منابع، تجربیات کارآفرینانه، مدیریت ریسک و عدم اطمینان، مشروعیتبخشی و توسعه اثرات جانبی مثبت هستیم.
اینها مواردی است که توجه به آنها برای موفقیت یک طرح نوآورانه بسیار مهم است. پس این سوال را مطرح کنیم که چرا تولید ریل در داخل کشور در دو دهه گذشته برخلاف توافقات و قراردادهای امضاشده به نتیجه نرسیده است؟ سوال مهم دیگر این است که آیا اگر امسال ریل در داخل کشور تولید شود، این به معنای رفع همه مشکلات و ادامه تولید در سال های آتی است؟ به نظر میرسد فرایند سیستم نوآوری به طور منطقی اجرا نشده است، بنابراین نمی توان انتظار داشت مساله تولید ریل به طور کامل در کشور مرتفع شود.»
واژه مقدس «ملی» را بیهوده خرج نکنیم!
در ادامه، سعید قصابیان، کارشناس ناوگان شرکت ریلی مپنا، میگوید: «در دنیای تجارت و کسبوکار امروز، واژه تولید ملی مورد توجه نیست و تبادل با بیرون و حضور در زنجیره تولید بینالمللی جای آن را گرفته است. برای من قابل لمس نیست که دادن عنوان ملی به محصولی مانند ریل چه خاصیتی دارد؟ البته این موضوع با مقوله «برندسازی» هیچ نسبتی ندارد. درخصوص تولید ریل در داخل کشور، گرچه تولید ریل از نگاه فناوری تفاوتهای چشمگیری با تولید سایر محصولات فولادی ساخت داخل دارد، اما در مورد ریل ملی داستان به آن شکل هیجانی که توصیف میشود، نیست.
بیش از 20 سال است که از راهآهن، اصرار و از ذوبآهن انکار میبینیم. برای تولید ریل یا بهتر است بگوییم برای هیچ، بارها تفاهمنامه نوشتند و روبان بریدند. امروز هم ذوبآهن به اکراه، ماشینآلات تولید را به آلمانها سفارش داده است و ظاهرا ماشینآلات، وارد و نصب شدهاند. در چنین شرایطی میبینیم که در موضوع ماشینآلات ما کاملا واردکننده هستیم و اثری از تولیدکننده ایرانی در این بخش مشاهده نمیشود. در این وضعیت، طراحی خط تولید هم توسط خود آنها انجام شده است، پس اثری از مهندسی ایرانی در این بخش هم وجود ندارد. قطعا نصب ماشینآلات هم توسط کارشناسان همان فروشنده انجام شده است، پس اثری از مهندسی ایرانی در بخش نصب هم مشاهده نمیشود.
خلق دانش فنی تولید ریل سالهاست که در دنیا انجام و به همه ریلسازان جهان فروخته شده است. پس مهندسی ایرانی سهمی در بخش ساخت ریل ندارد. از سوی دیگر، خط تولید تقریبا اتوماتیک است، بنابراین از این نمد کلاهی برای اشتغال کارگران ایرانی تهیه نخواهد شد. ذوب آهن در این شرایط اقتصادی با جابهجایی چند کارگر و تکنسین، اپراتوری خط تولید را انجام خواهد داد و نیازی به جذب نیروی جدید نخواهد داشت. همچنین، تولید قطعات مصرفی خط تولید به علت تیراژ پایین در داخل توجیه اقتصادی نخواهد داشت. بنابراین، اثری از تولیدکننده ایرانی در بخش تعمیرات و نگهداری هم مشاهده نمیشود.
همه هموغم ذوبآهن و دولت این است که هرچه سریعتر ریل از کارخانه بیرون بیاید، پس جایگاه نوآوری در این میان کجاست؟ نباید خود را با این شعار که محصولی نوآورانه تولید کردهایم، گول بزنیم. متاسفانه ما هیچ سهمی از این نوآوری نداریم. مادامی که ارزش افزوده ایرانی در این محصول نزدیک به صفر است، چطور انتظار داریم که این محصول بتواند در بازار بینالمللی رقابت کند؟ ما چه مزیت نسبی نسبت به تولیدات دیگر کشورها داریم؟ آیا این محصول که با انرژی سوبسیدی تولید میشود، خواهد توانست با ریل هندی که در بازار بینالمللی جولان میدهد، رقابت کند؟ کلمه «ملی» مقدستر از آن است که در این گونه مواقع آن را خرج کنیم.»