آیا فشار نهادهای بین المللی برای تغییر رویکرد ايران براي حضور زنان در استادیوم موثر است؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۰
نقش سياست در حضور زنان ایراني در استادیوم؛
"جیمز ام. دورسی" با انتشار مطلبی تحلیلی در سایت "اینترنشال پالسی دایجست" می نویسد:"یکی از موضوعات مطرح درباره ایران موضوع حقوق ورزشی زنان است. در ایران موضوع بر سر یک حق است حق حضور در مسابقات ورزشی مردان توسط زنان. ورزش زنان در ایران به خودی خود به خوبی توسعه یافته است.
"جیمز ام. دورسی" با انتشار مطلبی تحلیلی در سایت "اینترنشال پالسی دایجست" می نویسد:"یکی از موضوعات مطرح درباره ایران موضوع حقوق ورزشی زنان است. در ایران موضوع بر سر یک حق است حق حضور در مسابقات ورزشی مردان توسط زنان. ورزش زنان در ایران به خودی خود به خوبی توسعه یافته است. در عربستان سعودی نیز موضوع بر سر حضور در استادیوم است اما بیش از آن درباره حقوق تمرین و امادگی جسمانی و حق رقابت برای زنان در هر رشته ورزشی است. رویکرد انجمن های ورزشی بین المللی نسبت به حق ورزش زنان در عربستان سعودی و ایران رویکردی پیچیده است. در واقع، تا سال 2012 میلادی هر دو کشور به محدود کردن حقوق زنان در ورزش بدون خطر محروم شدن توانایی میزبانی رقابت های ورزشی و یا شرکت در مسابقات بین المللی پرداختند.".
آیا فشار نهادهای بین المللی برای تغییر رویکرد ايران براي حضور زنان در استادیوم موثر است؟
به گزارش سايت روزنو، این پايگاه  در ادامه می نویسد:"با این حال، سال 2012 میلادی نقطه عطفی در تلاش برای احقاق حقوق ورزشی زنان در خاورمیانه بود. در آن سال فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) و هیئت مدیره انجمن بین المللی فوتبال مجموعه قواعدی را برای بازی فوتبال وضع کردند که به زنان مسلمان مذهبی اجازه می داد که در رقابت های بین المللی با پوشش موهای خود حضور داشته باشند. هم چنین در آن سال بود که فدراسیون فوتبال غرب که متشکل از گروهی از انجمن های ملی منطقه ای به جز اسرائیل است قطعنامه ای را پذیرفت که حق زنان برای رقابت همطراز با مردان را برسمیت می شناخت. 
یازده فدراسیون از 13 انجمن عضو از جمله ایران به نفع این قطعنامه رای دادند عربستان سعودی و یمن در مخالفت با آن رای دادند. این قطعنامه حتی در صورتی که ارزش نمادین نیز داشته باشد یک انقلاب در ورزش منطقه ای بودند. سال 2012 میلادی هم چنین سالی بود که کمیته بین المللی المپیک برای نخستین بار سه کشور، عربستان سعودی، قطر و برونئی را تهدید کرد کشورهایی که هرگز زنی را به مسابقات المپیک نفرستاده بودن این کمیته اعلام کرد در صورتی که در المپیک لندن ورزشکار زنی در هیت این کشورها حضور نداشته باشد از حضور کل هیئت ورزشی کشورها در رقابت ها جلوگیری بعمل خواهد آمد. در آن زمان عربستان سعودی برای مصون ماندن از تحریم شدن دو ورزشکار زن را اعزام کرد".
این سایت در ادامه می نویسد:"منصفانه آن است که بگوییم اقدامات نهادهای بین المللی ورزشی کارآمد بوده است برای مثال، عربستان سعودی مجبور شد تا زنان را وارد رقابت های ورزشی کند هر چند در میزان بسیار کوچک. در ریو تعداد ورزشکاران زن دو برابر بیش از گذشته بود. در مورد عربستان سعودی فشار کمیته بین الملل المپیک دولت آن کشور را به اتخاذ اقدامات لازم از جمله معرفی درس ورزش اجباری در مدارس دخترانه ، توسعه زیرساخت های فناوری ویژه ورزش زنان و اتخاذ سیاست تشویق و مشارکت فعال زنان وادار کرد. اما واقعیت آن است که نتیجه این اقدامات فراتر از صرف حضور چهار سال یکبار زنان در مسابقات بین المللی به خصوص المپیک نبوده است. شاید این الگو درباره ایران نیز صدق کند. فدراسیون بین المللی والیبال در ابتدا اعلام کرد که حق میزبانی را به ایران نخواهد داد تا زمانی که زنان دسترسی نامحدود به استادیوم نداشته باشند. در پاسخ ایران وعده داد که به زنان اجازه حضور در مسابقات والیبال بین المللی را در ان کشور خواهد داد به طور مشابه ایران به فدراسیون فوتبال اسیا نیز وعده داد که به زنان اجازه حضور در مسابقات جام اسیا به میزبانی آن کشور داده خواهد شد. در هر دو مورد ایران به وعده خود عمل نکرد و در بهترین حالت به زنان خارجی اجازه ورود به استادیوم داده شد. فدراسیون والیبال امریکا در توصیه ای غیر رسمی از وزارت امور خارجه آن کشور تصمیم گرفت تا رییس فدراسيون زنان خود را به ایران نفرستد همین موضوع در زمینه جلوگیری از ورود زنان به استادیوم فوتبال در ایران نیز صدق می کند. اگرچه کفدراسیون فوتبال اسیا گام رو به جلویی را برداشته است اما نتوانسته ایران را متقاعد به صدور مجوز برای حضور در استادیوم  بازی های اسیایی کند".
این تحلیلگر در ادامه اشاره می نويسد که علیرغم آن که فشار نهادهای بين المللی بر عربستان سعودی می تواند نتیجه بخش باشد این موضوع در قبال ایران نتیجه چشمگیری نداشته است و در این باره می نویسد:"با کاهش قیمت نفت و تحولات ژئوپولیتیک و رویدادهای پس از بهار عربی سال 2011میلادی به نظر می رسد که عربستان سعودی در اقتصاد خود تغییراتی را بوجود آورده است. عربستان سودی طرحی را موسوم به چشم انداز 2030 میلادی تنظیم کرده که مستلزم محدود کردن نوع سخت گیرانه حکومت مذهبی،  وارد کردن بیش تر زنان به بازار کار و ارائه فرصت های شغلی بیش تر به جوانان است. عربستان سعودی برای افزایش سرمایه گذاری خارجی ناچار به مذاکره بر سر نوع ساختار سنتی اجتماعی خود خواهد شد که مورد انتقاد از داخل و خارج از آن کشور وجود دارد. به طور خلاصه، عربستان سعودی در برابر فشار آسیب پذیر است. 
این موضوع با تصمیم نهایی آن کشور برای اجازه دادن به زنان به منظور رقابت در المپک 2012 لندن و در ریو در سال جاری دیده شد. عکس این موضوع درباره ایران صادق است فشارهای بین المللی احتمالا نتیجه چشمگیری را برای تغییر رفتار ایران در پی نخواهد داشت. در ایران امروز جنگ بر سر قدرت پیش از انتخابات سال اینده در جریان است. انقلابیون پیشین هنوز هم در ایران زمام امور را در دست دارند از نظر آنان میدان جنگ در ایران فرهنگی است و این موضوع ورزش را نیز شامل می شود. به نظر می رسد روحانی درصدد انتخاب دوباره است در این میان موضوع دسترسی آزادانه زنان به استادیوم در چشم انداز حیاتی برنامه های او قرار ندارد".
به گزارش روزنو،او در پایان می نویسد:"به طور خلاصه تحریم ها در قبال ایران و عربستان نتیجه بسیار متفاوت داشته است در مورد عربستان سعودی واقعیات نشان داده اند که می توان انتظار شانس موفقیت تحریم وضع شده علیه آن کشور در تغییر تصمیم و موضع حکام سعودی در قبال ورزش زنان را داشت. در مورد ایران وضعیت دقیقا برعکس است. به نظر نمی رسد شانس زیادی در ارائه امتیاز از سوی ایران به نهادهای بین المللی ورزشی در این باره وجود داشته باشد".

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز