چرا حاج قاسم جنگ با داعش را به سیاست ایران ترجیح داد؟
باید نگاهی استراتژیک و عمقی سرلشگر سلیمانی را تقدیر کرد که دنیای قدرت و سیاست را با وجود تمام شهوتی که دارد کنار گذاشت و دفاع از حقوق مردم را به آن ترجیح داد.
روزنو : باید نگاهی استراتژیک و عمقی سرلشگر سلیمانی را تقدیر کرد که دنیای قدرت و سیاست را با وجود تمام شهوتی که دارد کنار گذاشت و دفاع از حقوق مردم را به آن ترجیح داد.
به گزارش روز نو، عالم سیاست تا حدی جاذبه دارد که بسیاری برای ورود و ماندن در آن حاضر هستند دست به هر اقدامی بزنند. پول خرج کرده و از آبروی دیگران هزینه می کنند تا بتوانند در این عرصه خودی نشان بدهند. این اقدامات در حالی صورت می گیرد که هیچگاه جایگاه های سیاسی برای افراد ماندگار نبوده و قویترین سیاستمداران نیز از صدر به پایین کشیده و زیر دست و پای مردم به فراموشی سپرده شده اند.
برای نمونه می توان به چند تن از مردان قدرتمند تاریخ دنیا مانند هیتلر و موسیلینی اشاره کرد که چه سرنوشتی در تاریخ برای آنها رقم خورد و پایان آن همه قدرت نمایی به کجا ختم شد.
اما از سویی دیگر بودند افرادی که در اوج قدرت و شهرت تنها وظیفه انسانی خود را سرلوجه قرار داده و دنیای خود را به عرصه زودگذر قدرت و شهرت نفروختند ولی برای همیشه در یاد و خاطره مردم دنیا جاودان و بزرگ باقی ماندند. بدون شک همه نام غلامرضاتختی را به خاطر دارند که چگونه در زمانی که می توانست خود را به جایگاهی والا در عرصه قدرت برساند، ماندن در کنار مردم و تلاش برای محبوبیت به جای مشهور بودن را در دستور کار خود قرار داد و جاویدان شد.
هزینه سردار
در عرصه سیاسی ایران هستند جریان های سیاسی که تلاش می کنند تا برای احیای و ابقای خود در بازی های جناحی دست به هر اقدامی بزنند و از افراد گوناگون در این راستا نیز هزینه می کنند.
در همین راستا مدتی است برخی در فضای سیاسی و رسانه ای سعی می کردند تا به گونه ای القا کنند که گویی قرار شده در انتخابات سال 96 سردار قاسم سلیمانی از چهره های مردمی و محبوب جمهوری اسلامی که این روزها در عرصه دفاع از مرزهای کشور و اسلام است، استفاده کنند.
این اقدام جریان مدعی اخلاق گرایی مدتی سبب ایجاد زمزمه های سیاسی در میان افکار عمومی شد که این اتفاق حقیقت دارد؟ آیا سردار سلیمانی که یک شخصیت ملی است، خود را برای یک جریان سیاسی هزینه خواهد کرد؟
دست رد سلیمانی
این روند ادامه داشت تا اینکه سردار سلیمانی در اقدامی سنجیده و قابل تقدیر به تمام گمانه زنی های صورت گرفته خط بطلان کشید و با صدور بیانیه اعلام کرد که علاقه ای به رییس شدن ندارد و سعی دارد در عرصه دفاع باقی بماند و به عنوان یک سرباز به ماموریت خود ادامه دهد.
اما اگر برای واکاوی این اقدام مدبرانه سرلشگر سلیمانی به نکاتی توجه کنیم درخواهیم یافت که وی بر اساس ارکان اربعه اقدام به این کار کرد.
ترس از دنیای سیاست
در وهله اول سردار سرلشگر سلیمانی می دانست در صورتی که وارد سیاست شده و در بهترین صورت رییس جمهور ایران شود، با توجه به لایه های مختلف مشکلات کشور بعد از چهار سال که از پس معضلات کشور برنیامد، صدای اعتراض مردم او را نیز مانند سردارسازندگی یا مردبهاری و شیخ دیپلمات زیر سوال می برد.
ستون محور مقاومت
دوم، این روزها با توجه به اینکه دنیا، دنیای جنگ و تجاوز است او به عنوان فرمانده میدان مبارزه با دشمن در خط مقاومت فعالیت می کند. گیریم وی در زمانی که کشور دچار خونخوارانی مانند داعش است، عرصه را رها کرد و به دنبال فعالیت های تبلیغاتی انتخابات برود. آیا اگر تروریست ها و دشمنان ایران را از بین ببرند دیگر کشوری باقی می ماند که وی بخواهد رییس جمهور آن شود؟
خط بطلان
و نکته آخر و مهم اینکه او با صدور این بیانیه به سواستفاده از نام ایشان در بازی های سیاسی پایان داد و نگذاشت نام وی نیز در کنار بزرگان عرصه دفاعی قرار بگیرد که امروز بارها مورد انتقاد جریان های مختلف سیاسی قرار می گیرند و دیگر ابهت دوران نظامی گری خود را ندارند.
جدای از این گمانه زنی ها باید نگاهی استراتژیک و عمقی سرلشگر سلیمانی را تقدیر کرد که دنیای قدرت و سیاست را با وجود تمام شهوتی که دارد کنار گذاشت و دفاع از حقوق مردم را به آن ترجیح داد.
*نامه نيوز
به گزارش روز نو، عالم سیاست تا حدی جاذبه دارد که بسیاری برای ورود و ماندن در آن حاضر هستند دست به هر اقدامی بزنند. پول خرج کرده و از آبروی دیگران هزینه می کنند تا بتوانند در این عرصه خودی نشان بدهند. این اقدامات در حالی صورت می گیرد که هیچگاه جایگاه های سیاسی برای افراد ماندگار نبوده و قویترین سیاستمداران نیز از صدر به پایین کشیده و زیر دست و پای مردم به فراموشی سپرده شده اند.
برای نمونه می توان به چند تن از مردان قدرتمند تاریخ دنیا مانند هیتلر و موسیلینی اشاره کرد که چه سرنوشتی در تاریخ برای آنها رقم خورد و پایان آن همه قدرت نمایی به کجا ختم شد.
اما از سویی دیگر بودند افرادی که در اوج قدرت و شهرت تنها وظیفه انسانی خود را سرلوجه قرار داده و دنیای خود را به عرصه زودگذر قدرت و شهرت نفروختند ولی برای همیشه در یاد و خاطره مردم دنیا جاودان و بزرگ باقی ماندند. بدون شک همه نام غلامرضاتختی را به خاطر دارند که چگونه در زمانی که می توانست خود را به جایگاهی والا در عرصه قدرت برساند، ماندن در کنار مردم و تلاش برای محبوبیت به جای مشهور بودن را در دستور کار خود قرار داد و جاویدان شد.
هزینه سردار
در عرصه سیاسی ایران هستند جریان های سیاسی که تلاش می کنند تا برای احیای و ابقای خود در بازی های جناحی دست به هر اقدامی بزنند و از افراد گوناگون در این راستا نیز هزینه می کنند.
در همین راستا مدتی است برخی در فضای سیاسی و رسانه ای سعی می کردند تا به گونه ای القا کنند که گویی قرار شده در انتخابات سال 96 سردار قاسم سلیمانی از چهره های مردمی و محبوب جمهوری اسلامی که این روزها در عرصه دفاع از مرزهای کشور و اسلام است، استفاده کنند.
این اقدام جریان مدعی اخلاق گرایی مدتی سبب ایجاد زمزمه های سیاسی در میان افکار عمومی شد که این اتفاق حقیقت دارد؟ آیا سردار سلیمانی که یک شخصیت ملی است، خود را برای یک جریان سیاسی هزینه خواهد کرد؟
دست رد سلیمانی
این روند ادامه داشت تا اینکه سردار سلیمانی در اقدامی سنجیده و قابل تقدیر به تمام گمانه زنی های صورت گرفته خط بطلان کشید و با صدور بیانیه اعلام کرد که علاقه ای به رییس شدن ندارد و سعی دارد در عرصه دفاع باقی بماند و به عنوان یک سرباز به ماموریت خود ادامه دهد.
اما اگر برای واکاوی این اقدام مدبرانه سرلشگر سلیمانی به نکاتی توجه کنیم درخواهیم یافت که وی بر اساس ارکان اربعه اقدام به این کار کرد.
ترس از دنیای سیاست
در وهله اول سردار سرلشگر سلیمانی می دانست در صورتی که وارد سیاست شده و در بهترین صورت رییس جمهور ایران شود، با توجه به لایه های مختلف مشکلات کشور بعد از چهار سال که از پس معضلات کشور برنیامد، صدای اعتراض مردم او را نیز مانند سردارسازندگی یا مردبهاری و شیخ دیپلمات زیر سوال می برد.
ستون محور مقاومت
دوم، این روزها با توجه به اینکه دنیا، دنیای جنگ و تجاوز است او به عنوان فرمانده میدان مبارزه با دشمن در خط مقاومت فعالیت می کند. گیریم وی در زمانی که کشور دچار خونخوارانی مانند داعش است، عرصه را رها کرد و به دنبال فعالیت های تبلیغاتی انتخابات برود. آیا اگر تروریست ها و دشمنان ایران را از بین ببرند دیگر کشوری باقی می ماند که وی بخواهد رییس جمهور آن شود؟
خط بطلان
و نکته آخر و مهم اینکه او با صدور این بیانیه به سواستفاده از نام ایشان در بازی های سیاسی پایان داد و نگذاشت نام وی نیز در کنار بزرگان عرصه دفاعی قرار بگیرد که امروز بارها مورد انتقاد جریان های مختلف سیاسی قرار می گیرند و دیگر ابهت دوران نظامی گری خود را ندارند.
جدای از این گمانه زنی ها باید نگاهی استراتژیک و عمقی سرلشگر سلیمانی را تقدیر کرد که دنیای قدرت و سیاست را با وجود تمام شهوتی که دارد کنار گذاشت و دفاع از حقوق مردم را به آن ترجیح داد.
*نامه نيوز
