
صادقی:برخی مدیران وزارت علوم دربرابر مخالفان منفعل اند
سه شنبه هفته جاری سیدمحمود علوی در همایش نمایندگان وزیر علوم در هیاتهای نظارت گفت: آنچه باعث شد در سالهای اخیر شاهد آرامش و امنیت در محیطهای دانشگاهی باشیم، رفتار توام با احترام و کرامت با دانشجویان و پرهیز از برخوردهای سلبی بود. وزیر اطلاعات در این همایش با اشاره به اقدامات اقناعی این وزارتخانه در جریان انتخابات گذشته «بر حفظ حرمت و شخصیت دانشجویان در همه برخوردهای محیط دانشگاهی» تاکید کرد و گفت: اگر با سوالات و شبهه دانشجویان مواجه شدیم باید با استدلال و منطق او را اقناع کنیم. در همین زمینه و در آستانه بازگشایی دانشگاهها، با دکتر محمود صادقی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و مشاور سابق وزیر علوم گفتوگو کردیم. صادقی معتقد است بخشی از مشکلاتی که در حال حاضر تشکلهای دانشجوییِ حامی دولت با آن مواجه هستند، ناشی از ضعف برخی مدیران وزارت علوم است.مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
آقای دکتر، برای ورود به بحث ابتدا نظرتان را در باره اظهارات اخیر وزیر اطلاعات بفرمایید؟
فضای دانشگاهها یکی از دغدغههایی بود که آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی مطرح کرد. در واقع یکی از وعدههای او این بود که فضای دانشگاه را اصلاح خواهد کرد. انصافا روحانی از اولین روزهایی هم که وارد مسئولیت شد تلاشهای مشهودی در این زمینه داشت. این تلاش مشهودی که میگویم به سبب گزینههایی بود که روحانی برای وزارت علوم معرفی کرد. نظر روحانی این بود که گزینهای برای وزرات علوم معرفی شود که از مقبولیت و محبوبیت بالایی میان دانشگاهیان برخوردار باشد. در همین راستا به عنوان اولین گزینه دکتر توفیقی مطرح بود؛ پس از آن دکتر میلیمنفرد، بنده و دکتر فرجی دانا. این نشان میداد که روحانی به وعدهاش وفادار بود.
خب؛ این تغییر رویکرد معطوف به وزارت علوم بود. آیا در وزارت اطلاعات – حداقل در ارتباط با فعالان دانشجویی – هم این تغییر را شاهد بودیم؟
بله. رویکرد در این وزراتخانه هم تغییر کرده است؛ اینکه با دانشجو نمیشود با زبان تهدید سخن گفت و این زبان جواب نمیدهد و باید با زبان تکریم با او سخن بگوییم. اما نکتهای را هم عرض کنم و آن اینکه فضای دانشگاه در حال حاضر، فضایی نیست که کاملا در اختیار دولت و وزارت علوم باشد.
بیایید ارزیابی خود را از شروع دولت یازدهم آغاز کنیم. فکر میکنید که عملکرد آقایان توفیقی و فرجیدانا – مشخصا در ارتباط با تشکلهای دانشجویی – چگونه بود؟
در دوره توفیقی و فرجیدانا با اقداماتی که انجام گرفت فضای امنیتی و دلمرده و یاسی که در دانشگاهها شاهدش بودیم به یک فضای شور و نشاط تبدیل شد و بسیاری از تشکلهای دانشجوییای که به نوعی حذف شده بودند، مجددا احیا شدند. به طور خلاصه در زمان سرپرستی دکتر توفیقی و وزارت دکتر فرجیدانا امیدهایی برای احیای تشکلهای دانشجویی ایجاد شد.
اکنون فضای دانشجویی چگونه است؟
پس از رای اعتماد مجلس به دکتر فرجیدانا و با اقداماتی که در زمان ایشان انجام شد، نیروهای مخالف دولت برآشفته شدند و سعی کردند که فضای یاس را باز هم به دانشگاهها بازگردانند. سنگاندازیهایی که در مقابل تصمیمات فرجی دانا میشد؛ استیضاح و برکناری وزیر و رد گزینههایی که روحانی برای این وزارتخانه معرفی میکرد از جمله نمودهای عینی چنین خواستی بود.
در اینکه برخی نیروها – مشخصا در مجلس – چنین خواستی داشتند، شکی نیست؛ سوال این است که آیا موفق هم شدند؟ آیا توانستند در فضای دانشگاهها بذر یاس بپاشند؟
به نظرم تا حدی موفق شدند. در ارتباط با فعالیتهای سیاسی دانشجویی شما ببینید الان فقط چهار اتحادیه ثبت شده است. این را به نقل از گزارش دکتر هاشمی که در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارائه داد میگویم. وزارت علوم به هر چهار اتحادیه هم کمک مالی میکند، اما هر چهار اتحادیه دارای یک گرایش سیاسی هستند. باقی تشکلها هم با اینکه پیگیریهای زیادی داشتهاند و با اینکه از نصاب بالایی هم برخوردارند، هنوز که هنوز است موفق به تشکیل اتحادیه نشدهاند.
فکر میکنید علت این کاستی چیست؟ چرا نیروهایی که مخالف شور و نشاط در دانشگاهها بودند، حداقل تا حدی توانستند به هدف خود نائل شوند؟
من از نزدیک با مدیران دانشگاهی در ارتباط بوده و هستم؛ این را به شما میگویم یکی از علل چنین وضعیتی، ضعف برخی روسای دانشگاهها و برخی مدیران وزارت علوم است. منظور اینکه همه مسئله را نباید متوجه نیروهای بیرون از وزارتخانه بدانیم. واقعیت این است که بخشی از مدیران ستادی وزارت علوم و روسای دانشگاهها شجاعت و درایت لازم را ندارند. در میان مدیران دانشگاهها هستند کسانی که بعضا با یک تلفن مرعوب میشوند و مسئولیتهای خودشان را به درستی انجام نمیدهند.
یعنی از اختیارات قانونیشان به طور کامل استفاده نمیکنند؟
بله. برخی روسای دانشگاهها دچار ترس موهوم هستند و این ترس آنها را دچار انفعال کرده است و به همین دلیل نمیتوانند از اختیارات قانونی خودشان چه در ارتباط با جذب هیات علمی و چه در ارتباط با دانشجویان به طور کامل بهره گیرند. این بخشی از مشکل است که به درون دولت و وزارت علوم بر میگردد و ربطی به نهادهای بیرون از دانشگاهها ندارد.
یعنی نهادهای خارج از دانشگاه در ایجاد این وضعیت دخیل نیستند؟
نه؛ تنها حرفم این بود که باید همهجانبه به قضیه نگاه کرد. مشکلات درونی بخشی از مسئله است؛ نهادهای خارجِ دانشگاه هم بخش دیگر مشکل.
چه نهادهایی؟ فرضا آیا نهادهای موازی همچنان در دانشگاهها موثرند؟
در مورد نهادهای خارج از دانشگاه هم باید بگویم دو گروه در ایجاد رخوت کنونی موثرند. یکی نهادهایی است که به اسم تشکلهای دانشجویی فعالیت میکنند. این نهادها علاقه دارند که فضای دانشگاه به طور انحصاری در اختیار خودشان باشد و به همین دلیل مشکلاتی را بر سر برنامههای دیگر تشکلها ایجاد میکنند. دسته دوم نیروهای موازی وزارت اطلاعات هستند که دخالتهای آشکار و پنهانی در امور دانشگاهها دارند و بسیاری از برنامههای دانشجویان بر اساس فشار این نهادها لغو شده است.