عليرضا بهشتي و حجتالاسلام نيازي در سالگرد شهيد قدوسي سخنراني كردند
بهشتي ميگفت هيچ كس از فساد مصون نيست
روزنو : «دادستانی که رنج عدالت را به هیاهوی انقلابیگری ترجیح داد و چنان داد مردم را ستاند که دوستان را به فغان آورد». روز گذشته بنیاد شهید قدوسی با این جمله که بر روی پلاکاردی بزرگ در حیاط زیبای این بنیاد نصب شده بود، سیوپنجمین سالروز شهادت حجتالاسلام محمدحسین قدوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی را برگزار کرد.
به گزارش روز نو؛ در این مراسم که عنوان «دادستان عدالت و پرهیز» را برای آن انتخاب کرده بودند، حجتالاسلام علی رازینی، دادستان پیشین، سیدکاظم اکرمی، وزیر سابق آموزشوپرورش و حجتالاسلام نویسی، رئیس دفتر حجتالاسلام ناطقنوری و تعدادی از استادان حوزههای علمیه حضور داشتند. دکتر علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی به عنوان سخنران این مراسم گفت: «نام شهید قدوسی و شهید بهشتی که به میان میآید، نام مدرسه حقانی هم به ذهن مبادرت میکند که البته درباره این مدرسه قضاوتهای درست و نادرست زیادی شده است». او با بیان اینکه «این سؤال پیش میآید که این دو شهید در این مدرسه به دنبال چه بودند و آیا به آن دست پیدا کردند یا خیر» عنوان کرد: «این در اساسنامه است که تأسیس مدرسه حقانی تلاشی است برای پرورش نسلی متفاوت از طلاب علوم دینی، البته نه برای تربیتی که به طور معمول در نهایت به مرجعیت آنها منتهی شود، بلکه قصدشان این بود که طلاب هم بر علوم دینی شناخت داشته باشند و هم جهان جدید را بشناسند». فرزند شهید بهشتی افزود: «وقتی به فعالیتهای این دو عزیز و همچنین شهید مطهری و شهید باهنر نگاه میکنیم، یک ویژگی خاص و ممتاز میبینیم که آنها بر این باور هستند که انسان یک وجه ممیزه دارد و آن انتخابگری اوست که به انتخاب خود راه درست یا غلط را برود و این انتخاب نباید از انسان گرفته شود، وگرنه با یک ماشین طرف هستیم، نه انسان. همچنین این انسان در پی انتخابگری خود، مسئول هم هست و باید پاسخگو نیز باشد». او گفت: «شاید عدهای در دوران زندگی به گونهای فکر و اندیشه کنند و بعد فکرشان را تغییر دهند، این غلط است که به دنبال سوابق افراد برویم تا چیزی در زندگیشان پیدا کنیم. این یعنی ما انسانیت را نشناختهایم. انسانیت انسان به این است که میتواند تغییر و تحول پیدا کند». این استاد دانشگاه افزود: «برای آنکه یک جامعه به فساد نیفتد، به یک مراقبه اجتماعی نیاز است و بر همین اساس است که عدهای از اقوام دچار زوال شدند و از بین رفتند. برای اینکه این خطا کاهش پیدا کند، تنها راهحل توسل به عقلانیت جمعی است که مرتبهای فراتر از مشورتکردن است و به نوعی استفاده از برایند برداشتهای یک جامعه محسوب میشود». علیرضا بهشتی با طرح این پرسش که «آیا جمع اشتباه نمیکند؟» گفت: «جواب من این است که تاریخ نشان داده است که میزان و خطای جمع از خطایی که فرد انجام میدهد کمتر است. همیشه باید توجه داشته باشيم که دو چشم بهتر از یک چشم میبیند و دو عقل بهتر از یک عقل تصمیمگیری میکند».
او ادامه داد: «بشریت در تاریخ سازوکار «نظارت» را هم تعبیه کرده است که در اسلام هم با عنوان «امربهمعروف و نهی از منکر» وجود دارد. البته ما نباید امربهمعروف و نهیازمنکر را به تذکر به یک تار مو و آستین کوتاه تقلیل دهیم؛ چراکه حتی امام حسین(ع) جان خود را بر سر آن فدا کرد». بهشتی با بیان اینکه «این نظارت باید از صدر تا ذیل را دربر بگیرد و برای اینکه فاسد نشویم باید تابع قانون باشیم»، گفت: «حاکمیت قانون حد لازم است، اما حد کافی آن وجود انسانهایی است که در این راه تلاش کنند و من فعالیتهای شهید بهشتی و قدوسی را در مدرسه حقانی در این راستا میدانم».
او افزود: «وجه تلازم و ضرورت تربیت کادرهای ورزیده و نیروهای ساختهشده برای اصلاح جامعه با ساختن نهادهای قانون و تعلیم و تربیت و خانواده، کلید اصلی حل مشکلات امروز ما باشد. فلسفه وجودی این مدارس این بود که اگر انسان خوب تربیت کنیم، جامعه خوبی هم خواهیم داشت».
حزب برای شهید بهشتی معبود نبود، بلکه معبد بود
فرزند شهید بهشتی گفت: «در دوران جوانی ما این سؤال مطرح بود که برای اصلاح جامعه باید سراغ افراد رفت یا باید سیستم را تغییر داد؟ یک دستهای وجود داشت که فکر میکرد این دو را نمیشود با هم جمع کرد، اما در فعالیتهای بهشتی حتی پس از انقلاب میبینیم که هم سیاست «حکومتمحور» را انجام میدهد و مسئولیت قبول میکند و همچنین به سیاست «جامعه محور» معتقد است و حزب جمهوری اسلامی را تأسیس میکند. به همین دلیل است که حزب برای بهشتی معبود نیست، بلکه معبد است». او ادامه داد: «افرادی که از مدرسه شهید بهشتی و قدوسی فارغالتحصیل شدهاند، هیچکدام شبیه هم نیستند و این با حق متفاوت زیستنی که این دو عزیز در مدرسه حقانی آن را دنبال میکردند، برابری میکند و به غیر از این هم انتظار نمیرفت. حتی افرادی که در این مدرسه درس خواندهاند هم در تفکرشان فرازونشیب بوده و دچار تحول فکری شدهاند و این طبیعت انسان است». علیرضا بهشتی گفت: «این روزها که مسابقهای در افشاگری در جناحها و گروههای سیاسی اتفاق افتاده است که براساس آن در جامعه و گروههای اجتماعی این سؤال مطرح شده است که آیا انقلابیها از کرده خود در سال ٥٧ پشیمان شدهاند؟». او افزود: اما حرف من این است که ای انقلابی سال ٥٧ نباید از انقلاب خود پشیمان باشی، اما باید از این نگران و پشیمان باشی که انقلاب خود را رها کنی و پاکدستی بزرگان انقلاب را به بقیه هم تسری بدهی، شهید بهشتی میگفت هیچکس از فساد و خطا مصون نیست. ای انقلابی باید شفافسازی میکردی، رسانهها را آزاد میگذاشتی، احزاب را شکل میدادی و مسئولان را در اتاق شیشهای قرار میدادی. اگر قرار باشد انقلابی ٥٧ پشیمان باشد باید نسبت به این غفلتهای خود احساس پشیمانی کند». علیرضا بهشتی در پایان گفت: «به نظر من راهحل بسیاری از معضلات جامعه امروز ما این است که به آن مبانی که براساس آن انقلاب صورت گرفت باید بازگشت داشته باشیم، بازگشتی همراه با نقد؛ نقدی که عیبجویی نیست، بلکه باید ارزیابی باشد و نقاط قوت و ضعف را بررسی کند. برای همین است که در قرآن اینهمه به عبرتگیری از سرگذشت گذشتگان تذکر داده شده است».
مقام علمی شهید قدوسی
حجتالاسلام نیازی، عضو مجلس خبرگان رهبری و از دوستان شهید قدوسی نیز در این مراسم گفت: «یکی از ویژگیهای مرحوم قدوسی اخلاص او بود. برای خود رسالت قائل بود و تمام وقت و زمان خود را صرف حوزه میکرد. مقام علمی او در حدی بود که شهید مطهری شروع کتاب «روش رئالیسم» را با مرحوم قدوسی آغاز کرد. یکی دیگر از ویژگیهای او نظم عجیبی بود که داشت. او همچنین در مدیریت چنان دارای هوش و حافظه قوی بود که مسئولان و کارمندان اگر چیزی را فراموش میکردند از ایشان میپرسیدند و او با جزئیات پاسخ میداد». او افزود: «مرحوم قدوسی وقتی برای طلبهها درس اخلاق میگفت، تأثیر این درس اخلاق را شبانه کنترل میکرد و بیسروصدا حجرهها را بازدید میکرد که طلبهها چه میکنند. یکی از موعظههای اخلاقی ایشان این بود که میگفتند همیشه بهصورت غیرعلنی مشورت بدهید تا موجب عیبجویی نشود».
به گزارش روز نو؛ در این مراسم که عنوان «دادستان عدالت و پرهیز» را برای آن انتخاب کرده بودند، حجتالاسلام علی رازینی، دادستان پیشین، سیدکاظم اکرمی، وزیر سابق آموزشوپرورش و حجتالاسلام نویسی، رئیس دفتر حجتالاسلام ناطقنوری و تعدادی از استادان حوزههای علمیه حضور داشتند. دکتر علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی به عنوان سخنران این مراسم گفت: «نام شهید قدوسی و شهید بهشتی که به میان میآید، نام مدرسه حقانی هم به ذهن مبادرت میکند که البته درباره این مدرسه قضاوتهای درست و نادرست زیادی شده است». او با بیان اینکه «این سؤال پیش میآید که این دو شهید در این مدرسه به دنبال چه بودند و آیا به آن دست پیدا کردند یا خیر» عنوان کرد: «این در اساسنامه است که تأسیس مدرسه حقانی تلاشی است برای پرورش نسلی متفاوت از طلاب علوم دینی، البته نه برای تربیتی که به طور معمول در نهایت به مرجعیت آنها منتهی شود، بلکه قصدشان این بود که طلاب هم بر علوم دینی شناخت داشته باشند و هم جهان جدید را بشناسند». فرزند شهید بهشتی افزود: «وقتی به فعالیتهای این دو عزیز و همچنین شهید مطهری و شهید باهنر نگاه میکنیم، یک ویژگی خاص و ممتاز میبینیم که آنها بر این باور هستند که انسان یک وجه ممیزه دارد و آن انتخابگری اوست که به انتخاب خود راه درست یا غلط را برود و این انتخاب نباید از انسان گرفته شود، وگرنه با یک ماشین طرف هستیم، نه انسان. همچنین این انسان در پی انتخابگری خود، مسئول هم هست و باید پاسخگو نیز باشد». او گفت: «شاید عدهای در دوران زندگی به گونهای فکر و اندیشه کنند و بعد فکرشان را تغییر دهند، این غلط است که به دنبال سوابق افراد برویم تا چیزی در زندگیشان پیدا کنیم. این یعنی ما انسانیت را نشناختهایم. انسانیت انسان به این است که میتواند تغییر و تحول پیدا کند». این استاد دانشگاه افزود: «برای آنکه یک جامعه به فساد نیفتد، به یک مراقبه اجتماعی نیاز است و بر همین اساس است که عدهای از اقوام دچار زوال شدند و از بین رفتند. برای اینکه این خطا کاهش پیدا کند، تنها راهحل توسل به عقلانیت جمعی است که مرتبهای فراتر از مشورتکردن است و به نوعی استفاده از برایند برداشتهای یک جامعه محسوب میشود». علیرضا بهشتی با طرح این پرسش که «آیا جمع اشتباه نمیکند؟» گفت: «جواب من این است که تاریخ نشان داده است که میزان و خطای جمع از خطایی که فرد انجام میدهد کمتر است. همیشه باید توجه داشته باشيم که دو چشم بهتر از یک چشم میبیند و دو عقل بهتر از یک عقل تصمیمگیری میکند».
او ادامه داد: «بشریت در تاریخ سازوکار «نظارت» را هم تعبیه کرده است که در اسلام هم با عنوان «امربهمعروف و نهی از منکر» وجود دارد. البته ما نباید امربهمعروف و نهیازمنکر را به تذکر به یک تار مو و آستین کوتاه تقلیل دهیم؛ چراکه حتی امام حسین(ع) جان خود را بر سر آن فدا کرد». بهشتی با بیان اینکه «این نظارت باید از صدر تا ذیل را دربر بگیرد و برای اینکه فاسد نشویم باید تابع قانون باشیم»، گفت: «حاکمیت قانون حد لازم است، اما حد کافی آن وجود انسانهایی است که در این راه تلاش کنند و من فعالیتهای شهید بهشتی و قدوسی را در مدرسه حقانی در این راستا میدانم».
او افزود: «وجه تلازم و ضرورت تربیت کادرهای ورزیده و نیروهای ساختهشده برای اصلاح جامعه با ساختن نهادهای قانون و تعلیم و تربیت و خانواده، کلید اصلی حل مشکلات امروز ما باشد. فلسفه وجودی این مدارس این بود که اگر انسان خوب تربیت کنیم، جامعه خوبی هم خواهیم داشت».
حزب برای شهید بهشتی معبود نبود، بلکه معبد بود
فرزند شهید بهشتی گفت: «در دوران جوانی ما این سؤال مطرح بود که برای اصلاح جامعه باید سراغ افراد رفت یا باید سیستم را تغییر داد؟ یک دستهای وجود داشت که فکر میکرد این دو را نمیشود با هم جمع کرد، اما در فعالیتهای بهشتی حتی پس از انقلاب میبینیم که هم سیاست «حکومتمحور» را انجام میدهد و مسئولیت قبول میکند و همچنین به سیاست «جامعه محور» معتقد است و حزب جمهوری اسلامی را تأسیس میکند. به همین دلیل است که حزب برای بهشتی معبود نیست، بلکه معبد است». او ادامه داد: «افرادی که از مدرسه شهید بهشتی و قدوسی فارغالتحصیل شدهاند، هیچکدام شبیه هم نیستند و این با حق متفاوت زیستنی که این دو عزیز در مدرسه حقانی آن را دنبال میکردند، برابری میکند و به غیر از این هم انتظار نمیرفت. حتی افرادی که در این مدرسه درس خواندهاند هم در تفکرشان فرازونشیب بوده و دچار تحول فکری شدهاند و این طبیعت انسان است». علیرضا بهشتی گفت: «این روزها که مسابقهای در افشاگری در جناحها و گروههای سیاسی اتفاق افتاده است که براساس آن در جامعه و گروههای اجتماعی این سؤال مطرح شده است که آیا انقلابیها از کرده خود در سال ٥٧ پشیمان شدهاند؟». او افزود: اما حرف من این است که ای انقلابی سال ٥٧ نباید از انقلاب خود پشیمان باشی، اما باید از این نگران و پشیمان باشی که انقلاب خود را رها کنی و پاکدستی بزرگان انقلاب را به بقیه هم تسری بدهی، شهید بهشتی میگفت هیچکس از فساد و خطا مصون نیست. ای انقلابی باید شفافسازی میکردی، رسانهها را آزاد میگذاشتی، احزاب را شکل میدادی و مسئولان را در اتاق شیشهای قرار میدادی. اگر قرار باشد انقلابی ٥٧ پشیمان باشد باید نسبت به این غفلتهای خود احساس پشیمانی کند». علیرضا بهشتی در پایان گفت: «به نظر من راهحل بسیاری از معضلات جامعه امروز ما این است که به آن مبانی که براساس آن انقلاب صورت گرفت باید بازگشت داشته باشیم، بازگشتی همراه با نقد؛ نقدی که عیبجویی نیست، بلکه باید ارزیابی باشد و نقاط قوت و ضعف را بررسی کند. برای همین است که در قرآن اینهمه به عبرتگیری از سرگذشت گذشتگان تذکر داده شده است».
مقام علمی شهید قدوسی
حجتالاسلام نیازی، عضو مجلس خبرگان رهبری و از دوستان شهید قدوسی نیز در این مراسم گفت: «یکی از ویژگیهای مرحوم قدوسی اخلاص او بود. برای خود رسالت قائل بود و تمام وقت و زمان خود را صرف حوزه میکرد. مقام علمی او در حدی بود که شهید مطهری شروع کتاب «روش رئالیسم» را با مرحوم قدوسی آغاز کرد. یکی دیگر از ویژگیهای او نظم عجیبی بود که داشت. او همچنین در مدیریت چنان دارای هوش و حافظه قوی بود که مسئولان و کارمندان اگر چیزی را فراموش میکردند از ایشان میپرسیدند و او با جزئیات پاسخ میداد». او افزود: «مرحوم قدوسی وقتی برای طلبهها درس اخلاق میگفت، تأثیر این درس اخلاق را شبانه کنترل میکرد و بیسروصدا حجرهها را بازدید میکرد که طلبهها چه میکنند. یکی از موعظههای اخلاقی ایشان این بود که میگفتند همیشه بهصورت غیرعلنی مشورت بدهید تا موجب عیبجویی نشود».
منبع: شرق