زني روز 24 آذر به پليس آگاهي تهران رفت و خبر داد پسر 24سالهاش به نام جعفر مفقود شده است. او گفت: «پسرم ميوهفروش دورهگرد است و ديروز نيز مثل هميشه براي فروش ميوه از خانه خارج شد اما ديگر خبري از او نيست.»
زني روز 24 آذر به پليس آگاهي تهران رفت و خبر داد پسر 24سالهاش به نام جعفر مفقود شده است. او گفت: «پسرم ميوهفروش دورهگرد است و ديروز نيز مثل هميشه براي فروش ميوه از خانه خارج شد اما ديگر خبري از او نيست.»
كارآگاهان براي افشاي سرنوشت جعفر فهرست مكالمات تلفني و پيامكهاي وي را به دست آوردند و فهميدند او با زني 38ساله به نام شهلا در ارتباط بوده و آن دو پيامكهايي را براي هم ارسال ميكردند. به همين سبب شهلا بازداشت شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او ابتدا گفت اصلا جعفر را نميشناسد اما وقتي ديد اين انكارها فايدهاي ندارد فاش كرد اين مرد توسط شوهرش به قتل رسيده است.
ماموران بعد از شنيدن اين اعترافات متهم مرد را بازداشت كردند. حسن در بازجوييها همان حرفهاي همسرش را تكرار كرد اما كارآگاهان كه احتمال ميدادند شهلا موضوعي را پنهان ميكند به بازجويي از وي ادامه دادند تا اينكه اين زن ديروز در جلسه بازپرسي كه در داسراي جنايي تشكيل شد اعترافاتش را تغيير داد و گفت: «من از چهار ماه قبل با جعفر رابطه داشتم و او هميشه از من ميخواست از شوهرم جدا شوم تا با هم ازدواج كنيم. جعفر خيلي به من ابراز علاقه ميكرد و البته من هم او را دوست داشتم. وقتي شوهرم به سفر رفت جعفر به خانه ما آمد و با هم رابطه برقرار كرديم، اما بعد از آن دچار عذاب وجدان شدم و تصميم به خودكشي گرفتم. بعد از مرخص شدن از بيمارستان به دروغ به شوهرم گفتم جعفر به زور به من تعرض كرده است.»
او ادامه داد: «وقتي شوهرم دروغ من را باور كرد خواست جعفر را به خانه بكشانم بعد حسن و پسرعمويش او را كشتند و جسدش را در بيابانهاي رباطكريم انداختند.»
بنا بر اين گزارش در حال حاضر تحقيقات از متهمان در حالي ادامه دارد كه جنازه مقتول پيدا شده است.