گفت‌وگو با محمد میرعلی‌اکبری، نویسنده و کارگردان نمایش «سفر به نهایت دور» | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
کد خبر: ۲۱۵۹۴۳
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۴ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۵
 محمد میرعلی اکبری این روزها نمایش «سفر به نهایت دور» را در تالار چهارسو اجرا می‌کند. این نمایش، داستان مردمانی است که تهدید وقوع یک جنگ بزرگ را حس می‌کنند اما چون برخی سیاستمدارانشان که بدون واهمه از فاجعه و حادثه‌ای بزرگ، مُدام از جنگ و ویرانی سخن می‌گویند و با ایجاد تنش‌های بین‌المللی به استقبال آن می‌روند، از جنگ و خشونت بیزارند و ترجیح می‌دهند در فضا زندگی کنند تا روی زمین! در این نمایش مجید آقاکریمی، حمید خوش‌نویس، آرش فلاحت‌پیشه، مسیح کاظمی، محمدرضا مالکی، کامبیز مُنصف، مهدی نصرتی، بهناز نادری، لادن نازی ، سحر حق شناس ، خسروشهراز به ایفای نقش می‌پردازند. با نویسنده و کارگردان این اثر گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید ...

بعد از چندین سال دوری از تئاتر، ظرف سال گذشته تا امروز سه نمایش اجرا کرده‌اید! چرا کار نمی‌کردید در این سال‌ها و چه شد که بازگشتید؟
همیشه عرصه کار برای شخص من تنگ بود. از سال 77 که شروع به کارگردانی تئاتر کردم، در دو سال حدود چهار نمایش را کارگردانی کردم. در آن زمان مثل امروز این‌قدر سالن تئاتر خصوصی نبود و شرایط اجرا برای دانشجوی نمایشی مثل من بسیار سخت بود. تا اینکه در سال 79 حسین پاکدل به کار «آیاس» اجرا داد. سوژه آیاس که برداشتی از اسطوره یونانی آیاس بود، در مورد کارگردان تئاتری بود که تمام اجراهای او مجوز نگرفته بودند و او با تروریست‌ها همکاری می‌کند تا مدیران تئاتری و ممیزها را ترور کند. از آن به بعد دیگر هیچ‌وقت برای من فرصت اجرا در تئاترشهر مهیا نشد. همیشه هم متون من در مرحله بازخوانی جشنواره فجر رد می‌شد. حدود هفت سال  را به تدریس و نگارش فیلمنامه گذراندم. ولی از سال 93 با نمایش «الاویاتان» دوباره به تئاتر بازگشتم. چون باید بازمی‌گشتم. دوری از تئاتر غیرممکن است.
 محمد میرعلی‌اکبری همواره از پیرامون خودش برای نوشتن سوژه تأثیر می‌گیرد. «سفر به نهایت دور» در چه شرایطی و با الهام از چه فضایی نوشته شد؟
در سال 85 و 86 مشغول نگارش سفر به نهایت دور شدم. شرایط بدی داشتم. مدت دو سال در یک رابطه عاطفی مریض و بیمارگونه بودم که باعث شد طرح این نمایشنامه از این میان سر در بیاورد. در همان سال به خاطر موضع‌گیری‌های رئیس دولت وقت، کشور مرتبا از سوی دهکده جهانی تهدید می‌شد و در آن زمان همیشه فکر می‌کردیم که ممکن است جنگ بزرگی رخ دهد. تصمیم داشتم نمایشنامه‌ای بنویسم که در سه ژانر پی در پی رخ دهد. ابتدا داستان با یک ملودرام اجتماعی ابسورد شروع شود و به ژانر گروتسک جنگی برسد و در آخر با فضای علمی‌تخیلی گره بخورد. بالاخره «سفر به نهایت دور» به نگارش درآمد.
 چقدر نمایشنامه برای اجرا در جشنواره و چقدر در اجرای عموم تغییر کرد؟ این تغییرات فقط برای کم کردن زمان نمایش بوده یا...؟
کم کردن زمان مهم بود. چون نمایشنامه اصلی اگر کامل اجرا می‌شد حدود صد و پنجاه دقیقه می‌شد که شاید برای تماشاگر امروزی جذاب نبود. بعد از اجرا در جشنواره آسیب‌های اجرا و نمایشنامه را بررسی کردم و برای اجرای عمومی زمان کار را به نود دقیقه رساندم البته مد نظر بود که در یک فضای سورئال ریتم تند‌تر بهتر جواب می‌دهد.
 چقدر در شکل و شیوه اجرا  ویژگی‌های تخیلی متن را شاهد خواهیم بود و چقدر این فضاسازی خیالی، نسبت به جشنواره تفاوت دارد؟
من وقتی به عنوان نویسنده می‌نویسم به هیچ‌وجه به کارگردانی آن فکر نمی‌کنم تا دست و بال خودم را ببندم. ولی به هر حال تهیه‌کننده پشت کار نبود و نمی‌توانستیم هزینه کنیم. برای همین تصمیم گرفته شد که وجوه تخیلی کار در بازی و کارگردانی دربیاید و به عکس تصویر اولیه به سمت یک اثر مینی‌مالیستی برویم. این برخورد را در بازبینی جشنواره فجر داشتیم. ما بدون نور و دکور اجرا رفتیم و بازبین‌ها کل دو ساعت کار را تماشا کردند و از آن راضی بودند. برای همین دکور حداقلی به واگذاری تخیل به تماشاگر به ما بیشتر کمک می‌کند.
 آهنگساز و تعدادی از بازیگران در این اجرا از جشنواره تغییر کرده‌اند. هم بگویید چه کسانی و اگر ممکن است بگویید چرا این تغییرات را داشتید؟
حامد حسینی آهنگساز کار به علت اینکه باید موزیک را زنده اجرا می‌کرد و درگیر کار دیگری بود نتوانست با ما همکاری کند. برای همین سجاد کیانی جایگزین او شد. بازیگران جشنواره آرزو نبوت، رامین سیاردشتی و مجتبی پیرزاده هر کدام سر کارهای دیگر بودند که با زمان اجرا نتوانستند هماهنگ شوند برای همین خسرو شهراز، مهدی نصرتی و بهناز نادری جایگزین این عزیزان شدند. فکر می‌کنم این یک امر معمول در نمایش‌های ماست.
 آیا در این نمایش هم مثل «آرتیگوشه» از نظراتی بجز خودت در هدایت بازیگر، موسیقی، شکل صحنه‌ها و دیگر ویژگی‌های اجرایی نمایش بهره گرفته‌اید؟ چگونه؟

گروه فیلم و تئاتر وَناگهان, [۳۱.۰۷.۱۶ ۱۲:۲۵]
[In reply to گروه فیلم و تئاتر وَناگهان]
Zeynab Lak, [31.07.16 11:15]
[Forwarded from Zeynab Lak]
صددرصد. از نظرات روزبه حسینی به عنوان دراماتورژ و مشاور و احسان فلاحت‌پیشه طراح نمایش، بهره بردم و همه بازیگران در مورد کار گروهی مشورت می‌دادند و هماهنگ‌ترین نظر اعمال می‌شد. در واقع این نمایش متعلق به کل گروه است.
 از سابقه آشنایی‌تان با «گروه و ناگهان» بگویید. و از چگونگی حضور خودتان در گروه و ناگهان هم کمی برایمان بگویید.
روزبه را از ابتدای فعالیت تئاتری می‌شناختم. هر دو یک علاقه مشترک داشتیم. عباس نعلبندیان. هر دو متفاوت و پیشرو کار می‌کردیم. تا اینکه بعد از برگشتم به تئاتر رابطه‌ام با روزبه بیشتر و بیشتر شد. با احسان فلاحت‌پیشه هم مدت دو سال در فیلمنامه‌نویسی همکاری داشتیم. روزبه سال گذشته یک ورک‌شاپ برای بخش جوان «گروه وناگهان» گذاشت که از من خواست نمایشنامه زرتشت را به آنجا بیاورم و یک اجراخوانی مشترک انجام دهیم. شیوه این کار بازتاب خوبی داشت. همکاری ما بدون منیت و با منش جمعی بود. برای همین تصمیم گرفتم که با گروه او فعالیت بیشتری داشته باشم. وقتی نمایشنامه سفر به نهایت دور در جشنواره پذیرفته شد از روزبه خواستم که با من همکاری کند. این پتانسیل باعث شد که آخر سال من، روزبه و آرش فلاحت‌پیشه یک شورای سه نفر در «گروه و ناگهان» که 17 سال روزبه به تنهایی سرپرستی‌اش می‌کرد، راه بیندازیم و کارهای گروه را هموارتر پیش ببریم. این تجربه گروهی نخستین خروجی خود رابه نام آرتیگوشه بیرون داد که به نظر من تجربه مفید و موفقی بود.
 در نسل ما کمتر کسی با دراماتورژ رابطه درستی دارد. شما چند تجربه را با روزبه حسینی به عنوان دراماتورژ داشتید. موفق بوده؟ اصلا چه تعریفی داشته و در کل چه طور با او تعامل می‌کنید؟
واژه دراماتورژ معانی گسترده و پیچیده دارد که در این مجال جایی برای توضیح آن وجود ندارد. روزبه حسینی در مورد متونی که با او کار کردم (زرتشت، آرتیگوشه و سفر به نهایت دور) مثل یک جراح برخورد کرد. می‌دانید که در سینمای امریکا شخصی داریم که به او جراح فیلمنامه گفته می‌شود. او فیلمنامه‌ها را جراحی می‌کند و غده‌های سرطانی و بافت‌های فرسوده و کهنه را بیرون می‌کشد. روزبه علاوه بر جراحی نقش تحلیل‌گر متون برای کل گروه هم هست. او معانی‌ خاصی را از متون من بیرون می‌کشد که برای خود شخص من هم شگفتی دارد. قطعاً من و روزبه با هم اختلاف نظراتی داریم ولی اشتراکات زیاد و صداقتی که در رابطه‌مان هست این همکاری را بهتر کرده است.
 بازگردیم به نمایشنامه «سفر به نهایت دور». قصه‌ای اجتماعی، معضلات جوانان در فضا و بستری که هرچه به انتهای نمایش می‌رسیم به فضای فرا واقعی و حتی تخیلی نزدیک می‌شویم. کمی درباره ربط این دو فضا و چرایی این تلفیق بگویید.
اگر بخواهیم مکتبی برای نمایشنامه بیابیم قطعاً سورئالیسم است. من از نمادهایی که فروید در خواب و رؤیا تفسیر می‌کند، بخصوص آرکی‌تایپ‌ها بهره گرفتم. مثلاً پروفسور رضا همان کهن‌الگوی پیرفرزانه است که در خواب ما او را می‌بینیم. یا سوگند که زن اثیری‌ست و ساره که لکاته است. وصل فضای اجتماعی به جهان غیرواقعی توسط کاراکتر «کلاه‌به‌سر» شکل می‌گیرد. او از ابتدا که در پارک سر و کله‌اش پیدا می‌شود در مورد جهانی عجیب صحبت می‌کند.
بعد متوجه می‌شویم او یک ساقی‌ست که ماده ای به نام گشتاسبی را به انسان‌ها می‌فروشد. در واقع کلاه‌به‌سر یک ساقی معمولی نیست. او یک داستان‌فروش یا به عبارتی یک شهرفرنگی مدرن است. که داستان‌های عجیب و غریبش را برای دیگران تعریف می‌کند و در انتها این شخصیت‌ها را به درون این ماجراهای سورئال می‌برد.
 اساسا دغدغه اصلی شما در مضمون «سفر به نهایت دور» چیست؟ فکر می‌کنید در شکل حاضر چه میزان مخاطب با نمایش همسو و همراه خواهد شد؟
دغدغه من در «سفر به نهایت دور»، داستان است. داستان ما مردم. داستانی که شاید در کوچه و بازار ما رخ دهد. عشق، موادمخدر، توهم و تنهایی و سایه شوم جنگ. دغدغه من همیشه داستان‌گویی پیچیده و چند پیرنگی بوده. در مورد میزان مخاطب زود است که نظری بدهم. من آزمایشگر هستم و تجربه می‌کنم و خوب می‌دانم که ادیسون ده هزار بار آزمایش کرد تا از الکتریسیته بهره‌گیری کند.
 چه ویژگی ممتازی این نمایش به جهت بازیگری، طراحی و شکل برای مخاطب تئاتربین خواهد داشت؟
ویژگی اول بازی بازیگران نمایش ماست. بازیگران من بسیار حرفه‌ای کار کرده‌اند و هر چه در توانشان بوده در این نمایش به عرصه بازی گذاشتند. دومین ویژگی خاص بودن روایت این نمایش است. من نمی‌دانم بد است یا خوب. فقط می‌دانم شبیه کار دیگری نیست. چون من همیشه می‌خواهم مدل ذهنی خودم را روایت کنم.
 همکاری‌تان با  «گروه و ناگهان» ادامه خواهد داشت؟
صددرصد. این تازه شروع همکاری‌ست. ما برنامه‌ریزی برای کارهای پژوهشی و اجراهای متفاوت داریم که امیدوارم با رفاقت و دوستی به جلو برود.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز