روزنو : دیگر مثل یک ماه پیش فقط دست روی دست نگذاشته و منتظر ننشسته است. دیگر نمیخواهد تنها به نتیجه آرا بیندیشد و طریقه هر چه پیش آید خوش آید را درپیش گیرد. دیگر نمیخواهد مظلوم وار ناعهدی ببیند و دم نزند، دیگر نمیخواهد تنها به جلوس بر یکی از صندلیهای قوه مقننه قناعت کند و فقط روزهای باقیمانده به خدمتش را از مانیتور رو به رویش ببیند. دیگر نمیخواهد تذکر و یا اعتراض را به بهانه مصلحت و دوری از جدالهای سیاسی، برخود دریغ کند.
استاد موسفید دانشگاه شریف، که این روزها هم در زمینه ریاست مجلس و هم در ریاست کمیسیونها و هم ریاست مرکز پژوهشهای مجلس ناعهدی و بی وفایی را به چشم دید و گلایهها را در دل نگاه داشت تا مبادا خدشهای بر وحدت فراکسیون امیدوارد شود، اینبار بغضش ترکید و لب به اعتراض گشود چون قرار نیست تا بازهم به تداوم سکوت نجیبانه اش بر پشت لبخندهای تلخ اصرارورزد...
محمدرضا عارف نیک میداند که هرچه قدربتواند با بدعهدیهایی که علیه خودش شده کنار بیاید اما با نارواییهایی که دستهای پنهانی و پشت پرده علیه نظر مردم صورت میدهند هرگز.
و سکوت عارف بالاخره شکست... وقتی او در این چند روز گذشته، همزمان با انتقاد برخی از اعضای کمیسیون آموزش، بدون اشاره مستقیم به نقش رقبا در جابجاییهای دقیقه نودی، در کمیسیونها، از مهندسی در انتخابات کمیسیون آموزش و تحقیقات انتقاد کرد و گفت: "در روند انتخابات کمیسیون آموزش و تحقیقات، مهندسی صورت گرفت. اگر افرادی که در ابتدا از سوی فراکسیون امید در کمیسیون آموزش و تحقیقات حضور داشتند، به دلیل مهندسی صورت گرفته از این کمیسیون خارج نمیشدند، مطمئناً وزن فراکسیون امید در هیئت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات بیش از موقعیت فعلی بود و کاندیدای ما رای کافی برای کمیسیون به دست میآورد. "
عادت داشت که انتقادها را بگذارد برای شاید وقتی دیگر، تا به حال اینقدر صریح نشده بود، اینقدرواضح حرف نمیزد و اینقدر راحت از مهندسی انتخابات سخن نمیگفت. ولی انگار که دیگر به ستوه آمده و گوشهای از حقایق را در مورد آنچه که روی میدهد به زبان آورد.
اگر این حرفهای محمدرضاعارف را در کنار انتقادهایی که نسبت به عملکرد رییس کمیسیون آموزش یعنی محمد مهدی زاهدی (در ارتباط با تشکیل بدون هماهنگی یک کارگروه در کمیسیون آموزش)درگفتگویش با ایلنا بگذاریم به یک نتیجه میرسیم. نتیجهای به این معنا که عارف کم کم ردای منتقدان منطقی را برتن کرده و نمیخواهد منفعلانه به مانند سوختگان راه سیاست، رسم درویشی
پیشه کند.
قدیسی که نمیشد گفت بالای چشت ابروست
اما حرفهای عارف تنها حرفهای عارف نیست بلکه حرفهای یک فراکسیون به نام امید است، چون چند روزی هست که برخی از اعضای این فراکسیون به وضوح از تماسهای مکررعلی لاریجانی که برای تغییر ترکیب کمیسیونها انجام داده سخن میگویند و این امر نشان میدهد که آنها نیز هم راستا با عارف کلی درددل و اعتراض برای بازیهای سیاسی که علیه اصلاحطلبان شده، دارند.
و حالا همه میدانند که همان علی لاریجانی را که عدهای از او یک قدیس ساخته بودند و لی لی به لالایش میگذاشتند آن هم تا حدی که کسی نمیتوانست به او بگوید بالای چشمانت ابروست! چه بسا در رتق و فتق بازیهای سیاسی، خوب "موش میدواند" و میداند
چه زمانی با اصلاحطلبان باشد و چه وقتی علیه آنها. (البته بگذریم از اینکه لاریجانی حتی به دوستان فراکسیون ولایتیاش هم رحم نکرد و بساط فراکسیون سومی به نام اعتدال را به راه انداخت) و احتمالا تداوم همین شگردهای اوست که باعث شده تا اینبار واکنشهایی تلویحی از سوی عارف را هم به همراه داشته باشد.
اما چرا عارف لب به اعتراض گشود؟
اگر بپنداریم محمدرضا عارف از آن آدمهایی است که روی لج بازیهای سیاسی و نداشتن پست و مقام ریاست در مجلس، چنین اعتراضهایی را مباح دانسته و برای همین اینبار به جای تعارف و سخن از همبستگی، گلایه هایش را مطرح کرده، سخت در اشتباهیم. خداراشکر که دیگر همه، شخصیت عارف را در سال 92، خوب شناختند. او اگر اهل قهر و رفتارهای انتقامجویانه بود وقتی وعدههای معاون اول شدن رییس جمهور دولت یازدهم برایش عملی نشد، شمشیر را از رو میبست و علیه حسن روحانی حرف میزد...
نه اینکه در این سه سال قرص و محکم پشت رییس دولت یازدهم بایستد و تمام قد از کنارهگیری آن روزش به نفع "حسن روحانی "دفاع کند.
از طرفی اگر اعتراضهای عارف را عدم توفیقش در دستیابیهای ریاستهایی مثل کمیسیون و یا مرکز پژوهشهای مجلس بدانیم، بازهم خندهدار است. چون او نه برای ریاست مرکز پژوهشها داوطلب شدو نه ریاست کمیسیون آموزش. اساس اعتراضهای اخیر عارف به مهندسی انتخابات کمیسیونها، بعد از اعتراضهای چندباره اعضای فراکسیون امید به همین موضوع صورت گرفته است. یعنی در واقع عارف همسو با اعضای فراکسیون، اکنون در قدو قامت رییس فراکسیون امید از در دفاع از فراکسیون متبوعش برآمده و این اعتراض، نه تنها نشانه ضعف و عصبانیت عارف نیست بلکه نمایشگر این است که سرانجام عارف به طور عملی وارد گود ریاست و مدیریت فراکسیون امید شده و تلاش میکند تا همراه و همسو با اعضای فراکسیون امید حامی آنها بوده و نقش یک رییس قدرتمند و نه منفعل را بازی کند. به نظر میآید نخستین واکنشهای انتقادی محمدرضا عارف را در مجلس دهم باید سرآغاز فصل جدید سیاسی وی بدانیم.
در مرامش نیست
محمد صادق جوادی حصار درباره دلیل انتقادهای اخیر عارف گفت: «اعتراض عارف اساسا به روند و شیوه غلط اموری است که مرتب تکرار شده و تاکنون اعتراضی در مقابل آن نشده است. وگرنه در مرام عارف نیست که اساسا برای شخص خودش به اعتراض لب گشاید.»این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت:« هدفی کهانتظارداریم عارف دنبال کند، این است که با مدیریت بهینه فراکسیون امید، این فراکسیون نقش محوری در کنشهای فعال اصلاحطلبانه داشته باشد و قطعا آقای عارف میتواند از این مهم برآید. »
وی اضافه کرد:« ذات عارف به گونه ای است که با مسائل، خیلی تند برخورد نمیکند ولی برحسب اقتضا حرفهایی را که باید بگوید، میگوید، سکوتی هم که پیش از این عارف داشته است از روی خوف یا طمع نبوده، بلکه مصلحت اصلاحطلبان را در آن سکوت میدید. ولی نه سکوت عارف دائمی است و نه اعتراضهای اخیرش از روی منفعت شخصی.»
جوادی حصار درباره اعتراضهایی که این روزها سایر اعضای فراکسیون امید به علی لاریجانی و نقش او در چینش کمیسیونها و برهم زدن آن علیه اصلاحطلبان داشته است به گونهای که ریاست چند کمیسیون را از چنگ اصلاحطلبان به در آورد، گفت: « همان موقعی که مجموعهای از سوی دولت و بخشی از اصلاحطلبان به سمت لاریجانی رفتند و از او خواستند تا مدیریت مجلس را برعهده بگیرد، نشان از قدرت لابیگریهای لاریجانی داشت، قدرتی که اعضای فراکسیون امید کمتر به آن توجه داشتند، اصول کار سیستماتیک فراکسیون، لابیگری است، مطمئنا در زمینه کمیسیونها نیز لاریجانی لابیهایی را به نفع گرایشهای جناحی و سیاسی خود انجام داده است.»
وی افزود: «بنابراینضعف اصلی دراین مورد،از خود اعضای فراکسیون امید است. اگر تیمی از سوی آقای لاریجانی برای جلب نظر یک نماینده بسیج شود بسیار با مهارت میتواند آن نماینده را همراه با خود کند، ولی فراکسیون امید تاکنون نتوانسته است. این تفاوت اصلی است که اکنون در بین حامیان لاریجانی با اعضای فراکسیون امید وجود دارد.»
جوادی حصار گفت:« تصور میکنم تیم مشاوران عارف در این مدت قوی عمل نکرد.»
این فعال سیاسی افزود:« نمیشود از یک نماینده که فقط در فراکسیون امید است بدون هیچ رابطهای توقع داشت تا هر کاری که ما میگوییم انجام بدهد بلکه باید لابیها راما هم مثل علی لاریجانی با دقت مورد توجه قرار میدادیم.»
این فعال سیاسی درباره برنامه آتی که عارف و فراکسیون امید باید داشته باشند نیز گفت: «به هر میزان که یک نماینده مجلس در یک فراکسیون فعال است تیم مدیریت آن فراکسیون نیز باید فعالتر و هدفدارتر شود و به آینده فکر کند، انتخابات مهمی چون انتخابات شوراها و ریاست جمهوری در پیش است و نوع برنامهها و نگرشها در این دو انتخابات باید از طرف نمایندگان فراکسیون امید تفسیر و تبیین و شیوه مواجهه با آن توسط فراکسیون طرح ریزی شود.
عارف باید فراکسیون امید را به مثابه یک حزب تمام عیار در مجلس مدیریت کند.»