جت‌الاسلام حسین انصاری‌راد نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی ایران در گفتگو با پایتخت در زمینه پروژه انتخاباتی اصلاح‌طلبان در مجلس دهم گفت؛ از دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلبان خیلی مظلوم واقع شدند، ۸۵ نفر از نمایندگان مجلس ششم که در مجلس فعالیت می‌کردند و بسیاری‌شان از شخصیت های مهم و معتبر جمهوری اسلامی ایران محسوب می شدند، وزیر بودند و سابقه انقلابی داشتند و زندان رفته بودند در رژیم شاهنشاهی و شهید داده بودند، در آن دوره رد صلاحیت شدند. در دوره هشتم انتخابات مجلس هم به همین شکل رد صلاحیت شدند و در دوره نهم شرکت نکردند. در دوره دهم مجلس با اینکه توقعات‌شان را کم کردند و افراد شاخص اصلاح طلب کاندید نشدند، تقریبا از تکنوکرات هایی که کم و بیش با اصلاحات مخالف نبودند یا عرض کنم با برجام همراه بودند. با این معیارها عده ای را کاندید کردند که این ها را هم رد صلاحیت کردند. از ۳ هزار نفری که حزب کارگزاران لیست داده بود سی نفر تائید صلاحیت شدند. ۷ هزار نفر در همین دور رد صلاحیت شدند. آنهایی که احتمال می‌دادند تمایل اصلاح طلبی داشته باشند رد صلاحیت کردند با این حال اصلاح طلبان با کمترین شرایط به این انتخابات تن دادند چونکه حقیقتا خودشان را فرزند جمهوری اسلامی می دانند. جمهوری اسلامی را مال خودشان می‌دانند و حاضر نیستند که هیچ‌گونه خدشه ای بر مصالح کشور و مملکت وارد بشود. به هر صورت تن به چنین انتخاباتی دادند که ۷ هزار نفر را رد صلاحیت کردندکه تازه چهره های شاخص هم نبودند. در بسیاری از جاها به کمترین‌ها قناعت کردند حتی برخی از اصولگرایان را جزو لیست خودشان قرار دادند.آقای جلالی و آقای نعمتی را جزو لیست قرار دادند. انتخابات با این شکل برگزار شد. اشخاصی که انتخاب شدند، اشخاصی که به اصطلاح بشود قطعا به آن ها اصلاح طلب گفت و مصمم باشند به اصلاح طلبی به تعداد انگشتان دست هستند. این سی نفری که در تهران کاندید شدند به غیر از ۴ یا ۵ نفرشان بقیه ناشناس بودند. یعنی مردم به یک لیست سی نفری در تهران رای دادند که بیست و پنج نفرشان را نمی شناختند و در عین حال کل لیست اصولگرایان که در راس‌شان آقای حدادعادل بود و کسی مثل آقای ابوترابی نائب‌رئیس مجلس بود این ها را مردم رد کردند و کنار رفتند.آقای عارف در انتخابات تهران یک میلیون و ششصد هزار رای آورد و جناب آقای لاریجانی در قوم دوم شد و با حدود دویست هزار رای به مجلس آمد. ببینید همه این اتفاقات نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان مظلوم واقع شده‌اند.

 

انصاری راد در مورد کرسی ریاست مجلس دهم گفت: این اتفاقی که در مجلس افتاد و آقای عارف نتوانستند موفق بشوند. این را نمی‌شود از همه این مسائلی که گفتم جدا کرد. اگر می‌گذاشتند و می‌شد و شورای نگهبان اجازه می داد و به قانون عمل می کرد. این کلمه رو با تاکید می گویم، بند اول قانون عبارت از این است که رد صلاحیت صرفا باید براساس دلایل و مدارک مراکز قانونی معتبر باشد ولی این‌طوری نبود. بنابراین ما نمی‌توانیم آنچه که در مجلس اتفاق افتاد را جدای از همین مساله حساب کنیم. یعنی افرادی که آمدند به مجلس، این ها اصلاح طلب خیلی جدی نبودند.

 

وی در ادامه گفت؛‌ خود آقای لاریجانی را اصولگرایان تائید نکردند و مورد تائید اصلاح طلبان قرار گرفت و از این تایید استفاده کرد. بنابراین ما نمی‌توانیم درباره نمایندگان فعلی مجلس به صورت قاطع بگوییم و اظهار نظر کنیم. من تصور می کنم ما باید صبر کنیم مقداری این گرد و غبارها بنشیند تا حقیقت مجلس و نمایندگان و راه و رسمی که نمایندگان برای سیاست‌های‌شان مشخص می‌کنند، عیان شود.

 

نکته قابل توجه این است که خود آقای لاریجانی از نظر ذهنی و سیاسی به دولت نزدیک تر است که البته این موضوع از اصل اصولگرایی منشعب شده و الان هم متعهد به  اصولگرایی و وابسته به مراکز قدرت اصولگرایی است، در عین حال از نظر ذهنی و فکری تمایل به دولت و سیاست ها ی دولت دارد. آقای لاریجانی سیاست های دولت را تا آنجا تایید می‌کند که مراکز قدرت در اصول گرایی هم تایید بکنند. اگر یک روزی عقل دائر بشود بین اصول گرایی و اصلاح طلبی به معنای واقعی الظاهر جناب آقای لاریجانی طرف اصول گرایان را خواهد گرفت. در عین حال  ما باید صبر کنیم، من این انتخابات را برای اصلاح‌طلبان شکست حساب نمی‌کنم. بنده این اقدمات اصلاح طلبان را بردباری و سعی در ایجاد وحدت و ائتلاف در حفظ مصالح کشور می دانم. این فداکاری اصلاح‌طلبان برای حفظ مصالح کشور بود که به این شرایط تن دادند و در عین حال با رایی که مردم تهران به لیست اصلاح طلبان داد و رد لیست اصولگرایان اتفاق افتاد. من فکر می‌کنم که آهسته آهسته سیاست‌ها در داخل کشور و مجلس مشخص می‌شود و احتمال می‌دهم این وضعیت خاص تغییراتی را به نفع اصلاح طلبان به وجود بیاورد.

 

این نماینده سابق مجلس ششم در پایان گفت: بنده سال هاست که این کلمه را گفتم، عرض و طول اصلاح طلبان به اندازه عرض و طول این مملکت است. مردم ما از اصلاح طلبان شاخص خیلی اصلاح طلب تر هستند. مردم ایران اصلاح طلبند. ما طرفدار سیاست های کذایی که حالا اسمش را اصولگرایی گذاشتند، نیستیم که البته بنده قبول ندارم اصولگرایی است. اصول گرایی یعنی عمل به قانون اساسی، از نظر من اصول گرایی یعنی این، فقط در شیوه های پیاده کردن قانون اساسی می‌تواند یک مقداری اختلاف بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان پیدا بشود ولی اینکه کسی قانون اساسی را کنار بگذارد نه اصول گرا است و نه اصلاح طلب است. بلکه ناقض قانون اساسی است. من آینده را از آن اصلاح طلبان می‌دانم و شکی هم در این مساله نیست و اصولگرایان خردمند و عاقل و متدین که در بین آن ها وجود دارند باید درباره سیاست‌های‌شان تجدید نظر بکنند.