حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی ، از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز بیش از هرچیز به استادی در مسند درس اخلاق شهره است. اینچنین است که هرگاه بی اخلاقی های سیاسی در میان برخی جریان های سیاسی بالا می گیرد، به پرسش های مطرح درباره رهنمود ها و راهبردهای مقابله با بی اخلاقی پاسخ می گوید. با او در آستانه بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام درباره دیدگاه امام در مواجهه با تحجر و نیز تاثیر جریان تحجرگرا بر خودسری ها و جنجال سازی ها گفت و گو کرده ایم. در آستانه بیست و هفتمین سالگرد امام (ره) قرار داریم و یکی از مباحثی که در سالهای اخیر در بازخوانی آرا و اندیشههای ایشان مورد توجه قرار گرفته، بحث «تحجر» است. اصولاً معنای تحجر و نشانگان پیروان این جریان چیست؟ تحجر و متحجر لفظ و اصطلاحی است که برای توصیف افرادی به کار میرود که کهنه فکرند و به اندیشه خود اجازه خطور فکر نو را نمیدهند و اگر افکار نویی در برابرشان مطرح شود آن را رد میکنند. اولین باری هم که این کلمه به کار رفت در زمان مشروطه بود. زمانی که برخی فقهای شیعه و سنی خواستند پای قانون مشروطیت را امضا کنند، روحانیونی بودند که زیر بار نمیرفتند و میگفتند که خلاف اسلام است که ما امور را به دست مردم بدهیم و مردم حتماً باید تابع امر خدا باشند. غافل از اینکه «موضوع» غیر از «حکم» است و به طور معمول در باب موضوع آشنایی اجتماع بیشتر است. چنانکه فقیه حکم چگونگی ذبح حلال را حکم میکند اما این قصاب است که میداند چگونه باید رگهای چهارگانه را که در حکم آمده به کار گیرد. همچنین برخی احکام ثانویه با تغییر شرایط اجتماع تغییر میکنند. این به معنای تغییر حکم حلال و حرام نیست بلکه موضوع حلال یا حرام تغییر میکند. آنچه درباره موضع برخی روحانیون در قبال رأی مردم از باب تحجر فرمودید در سالهای پیش و پس از انقلاب اسلامی نیز وجود داشت. موضع امام(ره) در برابر این جریان تحجرگرا چه بود؟ امام(ره) وقتی خواست با حکومت زمان که حکومت شاه بود مخالفت کند، مخالفان متعددی داشت که به آنها «متحجر» گفته میشد که در برابر جریان انقلاب کارشکنی میکردند و روحانیون را از همراهی با امام بر حذر میداشتند. اما وقتی انقلاب پیروز شد، برخی از همین افراد بر خوان انقلاب نشستند و این افراد از هر انقلابی انقلابی تر شدند و همراهان امام و حتی برخیشان خود امام را میکوبند. همچنان که فرمودید چند سالی است که موضوع پاگرفتن دوباره جریان تحجر و حضور آن در برخی تریبونها مطرح شده است. چه شد که این جریان از حاشیه به متن آمد؟ با گذشت زمان و هویدا شدن ثمرات بیشتر انقلاب، متحجران دوباره دور برداشتند و جالب این است که همان افرادی که آن روز میگفتند حرام است امروز با آقایانی که برای انقلاب جان کندند و هنوز هم برای پیشبرد اهداف انقلاب کار میکنند، درافتاده اند و آنها را میکوبند. این از معضلاتی است که جامعه ما را فراگرفته است. آن زمان امام(ره) مردم را از پیروی از روش این افراد تحذیر میکرد، امروز هم باید روحانیون و علمای آگاه ما همین رویه را پیگیری کنند و مردم را بر حذر دارند. البته ارتباطات مردم امروز خیلی تغییر کرده است و این مسئولیت بیشتر بر عهده رسانهها قرار میگیرد که حقایق را به گوش مردم برسانند تا این متحجران از دغلکاری خود دست بردارند. به نظرتان احتجاج متحجرانه برخی افراد و جریانها مبنای فکری دارد یا صرفاً یک راهبرد سیاسی است؟ هم فکری است و هم سیاسی. برخی از این افراد خود را در چارچوب افکار خود محدود کرده اند و به مسائل روز جامعه و منطقه بی توجهند، اما برخی دیگر با وجود آگاهی نسبت به این مسائل نمی خواهند آن را بپذیرند. مثلاً نمی پذیرند که ارتباطات بین المللی مهم است و به جای مخالفت با اساس آن باید مردم را نسبت به عوارضش آگاه کرد. خلاصه آنکه ایراد گرفتن از متن نخوانده، تحلیل موضوع نفهمیده، پیشنهاد راه نرفته و اظهار نظر خارج از تخصص از مصادیق تحجر است. امروز هم متحجران کسانی هستند که درقبال رابطه با کشورهای مختلف موضع غیر تخصصی دارند، برجام را تخطئه میکنند و احزاب مهم سیاسی کشور را نادیده میگیرند و اتفاقاً زیادند و کم نیستند. یکی از مصادیق عینی افکار متحجرانه را شاید بشود در جریانهای خودسری یافت که در مراسم و سخنرانیها جنجال به پا میکنند. اخیراً نیز رهبر معظم انقلاب برای چندمین بار مخالفت صریح خود را با این اقدامات اعلام کردند. تا چه حد به تأثیر کلام ایشان در رفتار این جریانها امیدوارید؟ رهبری انقلاب وظیفهای غیر از ما روحانیون برعهده دارند. رهبر از موضع بالا نگاه میکنند و تلاش میکنند افکار را حول یک محور جمع کنند، تندروها را کنترل کنند و کندروها را به راه بیاورند، ایشان بیشتر حالت سرپرستی و پدری دارند و از همین موضع نیز سخن میگویند. جز توصیهها و احیاناً اعلام مخالفتهای رهبری چه اقدامات دیگری برای پایان دادن به این رفتارهای خودسرانه باید در پیش گرفته شود؟ باید همه علما، مراجع و صاحبنظران درباره این تندرویها و جنجالها موضع بگیرند. چنانکه تاکنون نیز اکثراً همین طور موضع گرفتهاند. منتها افزایش تندرویها با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مبتلا به جوانان جامعه نسبت مستقیمی دارد و حمایتهای مالی برخی جریانها از افرادی که با مشکلات و بیکاری دست به گریبانند، در دامن زدن به وجود این خودسریها بیتأثیر نیست.