وزارت علوم و فرصتی به نام مجلس دهم | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۶
کد خبر: ۲۰۴۵۳۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
می توان گفت که در هشت سال دولت احمدی‌نژاد دانشگاه تا قبل از انقلاب به عقب بازگشت. به‌ این معنا که در سال‌های 1354-1355 درباره بحث استقلال دانشگاه صحبت می‌کردند. اما در این هشت سال به استقلال دانشگاه نگاه منفی داشتند و فکر می‌کردند استقلال دانشگاه یعنی استقلال از حاکمیت. اما مفهوم استقلال دانشگاه این نیست. دانشگاه به‌ دلیل اینکه مجمع نخبگان است، خود شاخص مهمی است برای اداره دانشگاه، توسعه علم، جذب استاد و دانشجو و ارتباط دانشگاه با جامعه. اما در دولت نهم و دهم همه این شاخص‌ها بهم ریخت و حاصلش این شد که دانشگاه استقلال نسبی خود را از دست داد. دانشگاه در یک فرایند بوروکراتیک به مجری محض سیاست‌های دولت تبدیل شد، در نهایت در پایان دوران احمدی‌نژاد دانشگاه‌های بلندآوازه‌ای مانند علامه طباطبایی و دانشگاه تهران و خیلی از دانشگاه های دولتی و آزاد دیگر آن فضای نخبگی سابق را نداشتند و عملا ناکارامد شدند.

دانشگاهی که می‌رفت پیشرو و فعال باشد، تبدیل شد به یک دانشگاه منفعل. دانشگاهی که حتی برای عادی‌ترین امور خود باید از نیروی بالادستی اجازه می‌گرفت. در این دوره دانشگاه ها به شدت متمرکز شدند. از طرف دیگر بخشی از وظایف دانشگاه و وزارت علوم برون‌سپاری شد و وظیفه مهم سیاست‌گذاری کلان هم فراموش شد. به‌عنوان مثال مهم‌ترین عنصر دانشگاه، استادان آن و اعضای هیأت‌علمی‌اند که بعدا امور بعدی را مدیریت می‌کنند. دانشگاه است که می‌تواند و باید تشخیص دهد به چه نیروی متخصص و چه نوع سازماندهی نیاز دارد. برای همین باید مستقل باشد تا بتواند با کمترین فرصت‌سوزی نیروی متخصص لازم را جذب کند اما حاصل فرایند پیچیده جذب استاد این شد که تصمیم‌گیری اصلی نه در دانشگاه بود و نه در وزارت علوم. بلکه این قدرت تصمیم‌گیری از دست وزارت علوم و دانشگاه‌ها خارج شد و به‌ دست افرادی افتاد که وظیفه آنها اساسا سیاست‌گذاری برای دانشگاه نبود. بنابراین وزارت علوم و دانشگاه حتی برای پذیرش استادان دانشگاه استقلال عمل نداشتند. این وظیفه در اختیار نهادهای بیرون دانشگاه قرار گرفت تا با تأیید نهایی آنها این عمل انجام شود. در نتیجه این رویکرد شاهد بودیم که گاه نیروهایی به دانشگاه به‌عنوان هیأت‌علمی جدید وارد می‌شدند که استادان سابق هیچ شناختی از آن افراد نداشتند یا تعداد زیادی از نیروهای باتجربه از دانشگاه خارج شدند. این وضعیتی بود که دولت روحانی در ابتدای شروع‌به‌کار با آن روبه‌رو بود؛ یعنی هم دانشگاه و هم وزارتخانه استقلال خود را از دست داده بودند.


وزارت علوم در دوران روحانی

به گزارش  پایتخت، دولت روحانی میراثی را از دولت قبلی در وزارت علوم تحویل گرفت که هیچ دولتی در جمهوری اسلامی با آن مواجه نشده بود، روحانی اما مردانه در برابر مخالفان تغییر ایستادگی کرد. در سال ۱۳۹۲ روحانی جعفر توفیقی را به عنوان سرپرست وزارت علوم معرفی کرد تا بتواند وضعیت و جو دانشگاه ها را تغییر دهد. جعفر توفیقی با برکناری چند تن از روسای دانشگاه توانست در سال ۹۲ تغییراتی را در فضای وزارت علوم ایجاد کند. در ۲۷ مهر ۱۳۹۲، حسن روحانی رئیس جمهور ایران، در نامه‌ای به دفتر علی لاریجانی، رضا فرجی دانا را به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معرّفی نمود. البته  پیش از فرجی دانا، جعفر میلی منفرد برای تصدّی این وزارتخانه به مجلس معرفی شده بود که موفق به اخذ رأی اعتماد از مجلس نگردید.

بعد از اینکه فرجی دانا توانست رای اعتماد نمایندگان مجلس را به دست آورد. طی حکمی، جعفر میلی منفرد را به عنوان معاون آموزشی و جعفر توفیقی را به عنوان مشاور ارشد خود انتخاب کرد و دقیقا به همان راهی رفت که در دوران توفیقی استارت آن زده شد. با تغییر و تحولاتی که فرجی دانا به وزارت علوم داده بود، باعث شد تا فضای دانشگاه ها چه از نظر علمی و چه از نظر فرهنگی و انجمن ها و تشکل‌ها باز تر شود و امید دوباره ای به دانشگاه ها بیاید. اما این تغییر و تحولات چندان طولی نکشید که با مخالفت های بسیاری روبرو شد. در ۸ دی ۹۲ اولین کارت زرد را مجلسیان به فرجی دانا دادند. در ۴ خرداد ۹۳  طی خبری از سوی وزارت علوم اعلام شد که پاره‌ای تخلفات که زیر عنوان بورسیه بیش از ۳۰۰۰ دانشجوی دکتری رخ داده بود، پرده برداری شد. همین موضوعات باعث شد تا فرجی دانا از سوی برخی نمایندگان دلواپس مورد هجوم قرار گیرد و در نهایت در ۲۹ مرداد ۹۳ از سوی نمایندگان مجلس استیضاح شود. نهایتا در ۲۸ مرداد ۹۳ روحانی با معرفی محمد فرهادی به عنوان وزیر پیشنهادی دولت به مجلس و رای اعتماد نمایندگان٬ فرهادی توانست در جایگاه وزیر علوم بنشیند.


راهی که باید ادامه یابد

بهترین و موثرترین فعالیت‌های وزارت علوم در دوران روحانی از زمان جعفر توفیقی و تا فرجی‌دانا بود. محمد فرهادی اما وزیری است که هرگز به آن جایگاه نرسیده است، حال باید دید که با تغییرات جدید در مجلس شورای اسلامی، آیا همان تغییرات هدفمند، دوباره از سوی محمد فرهادی یا هر گزینه دیگری، پیگیری خواهد شد یا خیر!
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
عکس روز
خبر های روز