احتمال ریاست هاشمی بر خبرگان بالاست
روزنو :
مصطفی ایزدی از جمله اصلاحطلبان است. این فعال سیاسی در کارنامه خود فعالیتهای بسیاری چون فعالیت در صدا و سیما در سالهای ابتدائی دهه۶۰ را نیز دارد و در عین اینکه کارمند رسمی سازمان صدا و سیما در پست سازمانی پژوهشگر ارشد بوده مسئولیتهای متعددی در نهادهای دیگر دولت نیز داشته که از آن جمله میتوان به ۱۲ سال سابقه معاونت سیاسی امنیتی وی در استانداریهای خوزستان در زمان جنگ، خراسان در زمان استانداری علی جنتی (وزیر فعلی ارشاد) و همچنین تهران در زمان استانداری طاهری اشاره کرد. از جمله دیگر فعالیتهای ایزدی قائم مقامی ستاد تبلیغات جنگ به مدت دو سال عضویت در هیات مدیره شرکت عمران شهرهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی، مدیریت عاملی شرکت فرهنگ فیلم نیز بوده است. مصطفی ایزدی در حال حاضر در کنار فعالیت سیاسی به کارهای پژوهشی نیز اشتغال دارد. او در گفتوگوی پیش رو هرچند که از دولت و اقدامات موفق آن میگوید اما انتقادهایی به بخشی از دولت نیز وارد میداند. وی همچنین استحکام و انسجام بیش از پیش ائتلاف میان اصلاحطلبان و حامیان دولت را ضامن موفقیت آنها در انتخابات ریاست جمهوری آینده میداند و معتقد است در این صورت باز هم رئیس دولت بعدی حسن روحانی خواهد بود. وی از سرانجام سرنوشت ریاست در دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز نظرات قابل توجهی را ارائه میکند. در ادامه متن گفتوگوی مصطفی ایزدی با «آرمان» را میخوانید:
دومین دوره انتخابات مجلس به زودی برگزار خواهد شد. وضعیت لیست امید را در حوزههای باقیمانده چگونه میبینید و چقدر این احتمال وجود دارد که این لیست در دور دوم به پیروزی دست پیدا کند؟
این مساله در گرو این است که اصلاحطلبان تا چه اندازه بتوانند در این انتخابات هواداران خود را به صحنه بیاورند. بنا بر تجربه میدانیم که در دور دوم همیشه انگیزهها کمتر بوده اما چنانچه در این دور از انتخابات اصلاحطلبان بتوانند هواداران خود را بهخوبی قانع کنند و بتوانند شور و شوق لازم را در حوزههای باقیمانده تزریق کنند زمینه پیروزی لیست امید بسیار قوی خواهد بود.
از هماینک گمانهزنیهایی در ارتباط با ریاست مجلس آتی مطرح میشود. پیشبینی شما در این زمینه چگونه است؟
تا اینجای کار اصولگرایان معتدل به لحاظ عددی تعداد قابل توجهی منتخب را در مجلس دارند و به همین دلیل اگر آقایان لاریجانی و عارف کاندیدای ریاست باشند، به دلیل شرایط موجود احتمال رایآوری آقای لاریجانی بسیار بالا خواهد بود. تحلیل بعضی این است که در شرایط فعلی و با توجه به اینکه حدود یک سال از عمر دولت باقی مانده، اگر آقای لاریجانی رئیس مجلس دهم باشد میتواند بهتر مجلس را اداره کند و کمک بهتری برای دولت باشد و در مقابل جریانهای تندرو از دولت حمایت کند. بالاخره آقای لاریجانی تا به حال نشان داده که توان خوبی برای اداره مجلس دارد و از این پتانسیل به خوبی به نفع دولت استفاده کرده و باید از این توان و تجربه سود برد. در سوی دیگر آقای عارف نیز از تواناییهای خوبی برخوردار هستند اما اداره مجلس در یک سال پایانی دولت که بسیار هم مهم است و همچنین عدم داشتن تجربه کافی ایشان در این جایگاه موقعیت ایشان را برای کسب کرسی ریاست در سال اول مجلس ضعیف میکند، به همین خاطر برخی اصلاحطلبان معتقدند به سود دولت و اصلاحات است که در سال اول دولت آقای لاریجانی بر مسند ریاست بنشینند.
آیا پیش از کشیده شدن این رقابت به صحن علنی مجلس، میان بزرگان اصلاحات و اعتدال بر این موضوع اجماعی صورت خواهد گرفت؟
این محتمل است، اما اگر هم این رقابت به صحن علنی کشیده شود، به نظرم آقای لاریجانی برنده خواهد بود و به همین دلیل بهتر است رقابت بر سر ریاست مجلس جدید به این صورت پیش نرود.
یکی دیگر از موفقیتهای ائتلاف میانهروها در انتخابات مجلس خبرگان رهبری رقم خورد که این روزها بحث بر سر ریاست این مجلس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر شما موقعیت آقای هاشمی به گونهای هست که ایشان ریاست این مجلس را برعهده بگیرند؟
اگر آقایهاشمی برای ریاست مجلس خبرگان جدید کاندیدا شوند با توجه به اینکه ترکیب معتدلتری در این مجلس نیز مستقر شده و برخی چهرههای تندرو و شناخته شده در این مجلس حضور ندارند احتمال اینکه رای بیاورند بسیار بالاست. شخصیت و وزانت آقای هاشمی در مجلس خبرگان ایشان را به وزنه قابل توجه و مهمیدر این مجلس تبدیل کرده است. البته این مساله هم وجود خواهد داشت که لابیهایی برقرار شود که رقیبی در وزن و اندازه ایشان را برای رقابت بر سر ریاست این مجلس معرفی کنند و از هر آنچه در توان دارند بهره ببرند تا نگذارند هاشمی ریاست مجلس خبرگان را برعهده بگیرد. اگر موضوع مصلحت و غیرمصلحت را راه نیندازند در این موضوع آقای هاشمی ریاست بعدی خبرگان خواهند بود.
آیا رقیب سرسخت آقای هاشمی در انتخاب رئیس خبرگان آقای جنتی خواهد بود؟
به دلیل ترکیب مجلس خبرگان و اینکه این مجلس اعتدالیتر از گذشته شده است به نظر بعید میرسد به این جمعبندی برسند که آقای جنتی را به عنوان رقیب آقای هاشمی به میدان بفرستند. به گمان من برخی آقایان چون موحدی کرمانی یا هاشمیشاهرودی - البته در صورتی که بپذیرند بر سر ریاست با آقایهاشمی رقابت کنند- را به عنوان رقیب ایشان معرفی میکنند.
گام بعدی ائتلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالیون ریاست جمهوری آینده است. به نظر شما آیا در قالب این اتحاد حسن روحانی رئیس دوازدهمین دولت جمهوری اسلامیایران خواهد بود؟
در دور بعدی ریاست جمهوری آقای روحانی در مقام خود ابقا خواهد شد. یکی از دلایلی که این گمان را قوی میکند سنت دو دورهای بودن روسای جمهور در جمهوری اسلامی است. موضوع دیگر نیز ائتلاف میان اعتدالیون و اصلاحطلبان است که در سال ۹۲ شکل گرفت و گام دوم را در مجلس جدید برداشت. این دو جریان تا بدینجا از ائتلاف و همگرایی میان خود راضی هستند و آنطور که در حال حاضر به نظر میرسد ادامه این حرکت در دوره دوازدهم ریاست جمهوری برای آقای روحانی فرصت پیروزی دوباره را فراهم خواهد کرد. بر اساس منطق و عقلانیت همگرایی و اتحاد اصلاحطلبان با اعتدالیون ادامه خواهد یافت.
با توجه به ترکیب مجلس جدید آیا موقعیت مناسبی برای موفقیت روحانی در دور بعدی ریاستجمهوری پدید خواهد آمد؟
باید منتظر ماند و دید که در دور دوم انتخابات ترکیب مجلس دهم چگونه خواهد شد. بدونشک ترکیب مجلس دهم و همچنین جهتگیریهای آن بر انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم بیتاثیر نخواهد بود. در شرایط فعلی و با توجه به ترکب نمایندگانی که در هفتم اسفند به مجلس راه پیدا کردند، مجلس دهم دارای گرایشی اعتدالی است و این گرایش مجلس جدید تا اندازهای میتواند دولت را کمک کند. نمایندگان مجلس در حوزههای خود تاثیرگذار هستند و در صورتی که حامی دولت باشند میتوان از این تاثیرگذاری در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری نیز بهره برد. مجلس دهم دو ماه دیگر تشکیل میشود و پس از آن نیز یک ماه زمان میبرد که پیکربندی خود را پیدا کند و فراکسیونها و کمیسیونها تشکیل شوند؛ با این حساب در شهریور مجلس را به صورت آماده خواهیم داشت و برای نیمه دوم سال و ابتدای سال آینده تا زمان انتخابات ریاست جمهوری جدید زمان مهمی است که مجلس فرصت خواهد داشت تا همراهی یا عدم همراهی خود را با دولت نشان دهد. اگر در دور دوم انتخابات مجلس هم تعداد قابل توجهی از لیست امید رای بیاورند و ترکیب نهایی مجلس به نفع اصلاحطلبان و اعتدالیون رقم بخورد بدونشک کمک بزرگی برای آقای روحانی و دولت وی خواهد بود.
آقای رئیسجمهور در برخی شعارهای خود بهویژه در حوزه سیاست داخلی پیشرفتهای چندانی نداشتهاند، چنین مسالهای را چالش ایشان برای موفقیت در انتخابات بعدی ریاست جمهوری نمیدانید؟ همچنین با توجه به اینکه بخش عظیمی از پایگاه رای ایشان در میان حامیان اصلاحات بوده، نیروهای اصلاحطلب میتوانند در این زمینه چه کمکی کنند؟
نیروهای سیاسی اصلاحطلب وضعیت و شرایط مملکت و همچنین حد و حدود اختیارات رئیسجمهور را میدانند و در شرایطی که اتحاد موجود حفظ شود میتوانند تا حدود زیادی پایگاه رای خود را اقناع کنند. همچنین گروههای مرجع جامعه در این زمینه میتوانند برای مردم راهگشا باشند و از ظرفیتها و پتانسیلهای این گروهها باید برای روشن کردن آنچه اتفاق افتاده و اینکه چرا برخی شعارها بهویژه در زمینه سیاست داخلی پیشرفت چندانی نداشته استفاده شود. در کنار این موضوع خود جامعه هم متوجه است که چرا در سطوح بالای قدرت میان دولت و همراهان آنها با برخی بخشهای دیگر در برخی موضوعات گاهی درگیریها و چالشهایی وجود دارد. اگر مجموع این شرایط محقق شود نه تنها آقای روحانی دوباره پیروز خواهند بود که باز هم بنا بر سنت چندین دوره گذشته ریاست جمهوری که تعداد آرای دور دوم هر رئیس جمهور بیش از دور اول وی بوده است و اقبال بیشتری از سوی مردم داشتهاند، گمان نمیرود آقای روحانی نیز از این قاعده مستثنا باشند. در مجموع باید گفت که مگر اتفاق خاصی رقم بخورد و به روحانی فشار بسیار زیادی وارد و وی از برخی شعارهای خود عقبنشینی کند که تا به حال ایشان چنین نکرده است و هربار اشاره داشته که پیگیر آنهاست گرچه نتوانسته پیشرفتهای چندانی حاصل کند. همچنین میتوان گفت ایشان از موضوع دستیابی به برجام و آنچه دستگاه دیپلماسی دولت در رابطه با اصلاح روابط بینالمللی ایران انجام داده که یکی از مهمترین شعارهای محقق شده دولت است برای راضی نگاه داشتن پایگاه رای خود میتواند بهرهمند شود و آنها را قانع کند که دولتش گرچه نتوانسته به برخی شعارهای خود در زمینه سیاست داخلی دست یابد اما در سیاست خارجی چنین موفقیت بزرگی را بهدست آورده است. باید توجه داشت که مخالفتهای انجام گرفته با دولت روحانی در حوزه سیاست داخلی بسیار جدی است و در بسیاری از مراکز قدرت که در برابر دولت قرار دارند هر روزه برای این مساله برنامهریزی میشود. مساله دیگری که با هجمه به آن آقای روحانی و دولتش را آماج حملات قرار میدهند آقایهاشمیرفسنجانی است که بهعنوان یکی از بزرگترین و مهمترین حامیان دولت و رئیس جمهور به حساب میآید و البته دیگرانی که برای کمک به دولت تلاش میکنند و این نشان دهنده عمق مواجهات با دولت و رئیس جمهور مستقر است.
دولت یازدهم در برخی حوزهها عملکرد قابل قبولی نداشته و مشخصا وزارتخانههایی که مرتبط با سیاستهای داخلیاند از جمله این حوزهها هستند و شما نیز پیشتر در این زمینه انتقاداتی را وارد دانسته بودید. کمی در این ارتباط بگویید.
یکی از مجموعههایی که در دولت آقای روحانی عملکرد قابل قبولی نداشته وزارت کشور است و باید توجه داشت وزارت کشوری که پا به پای رئیس دولت و شعارهایش باشد در دولت یازدهم نداشتیم. در طول عملکرد وزیر کشور دیدیم که در انتخاب استانداران و فرمانداران و دیگر مدیران ارشد استانی مسائلی صورت گرفت که در خاطر دارم یک وقتی آقای روحانی طی یک سخنرانی عمومی در این رابطه خطاب به وزیر کشور بیان کردند بالاخره اگر وزارت کشور در استانها کارگزارانی دارد که با سیاستهای دولت هماهنگ نیستند باید تغییرات لازم در راستای همسویی بیشتر مدیران استانی با دولت انجام شود. بنده پس از صحبتهای رئیس جمهور در این ارتباط مطلبی نوشتم و در آن اشاره داشتم که وقتی رئیس جمهور هم چنین موضعی دارند چرا اقدامات لازم را انجام نمیدهند و در ادامه این مطلب هم مثالهایی از مدیران ناهمسو با دولت در برخی استانها آوردم.
از جمله نقاط روشن و تاریک دیگر دولت به کدام حوزهها و وزارتخانهها میتوانید اشاره کنید؟
در وزارت کشاورزی اقدامات بسیار چشمگیر و خوبی انجام شده که اخیرا هم به همین دلیل وزارتخانه برتر شناخته شده و عملکرد این وزارتخانه از جمله نقاط روشن دولت در کنار وزارت امور خارجه و تا حدودی هم وزارت بهداشت محسوب میشود. یکی از انتقادهایی که به هیات دولت وارد میشود این است که برخی وزرا، مسن هستند که گمان میرود اگر در آینده با وزرای جوانتری که کاردان نیز هستند تعویض شوند عملکردها و اقدامات وزارتخانههایشان و در نهایت مجموعه هیات دولت تسریع خواهد شد. باید متوجه بود که وقتی رئیس دولت شعارهایی را مطرح میکند دیگر نباید با کسی در جهت عملی کردن این شعارها رودربایستی داشته باشد و جایی که احساس میشود در مجموعه دولت با شعارهای مطرح شده زاویه وجود دارد باید در راستای هماهنگ کردن با آنها اقدام شود. باید توجه کرد که اداره دولت همچون حضور در میدان یک مسابقه است و باید دانست که حریف مقابل با برنامه و پرقدرت در این میدان حاضر است و حتی برای پیروزی در میدان به اقدامات غیراخلاقی و خارج از چارچوب نیز دست میزند، به همین دلیل لازم است که در این میدان مسابقه وقتی نقطه ضعفی در تیم مشاهده میشود برای اینکه در نتیجه نهایی به پیروزی رسید، تعویضهایی در افراد و ترکیب تیم یا تغییرهایی در تاکتیکهای تیم داده شود.
احزاب اصلاحطلب با روی کار آمدن دولت روحانی جان تازهای گرفتهاند. به نظر شما بازسازی احزاب اصلاحطلب تا به حال چگونه پیش رفته است؟
بر سرکار آمدن دولت روحانی سبب شد که فشارها بر احزاب و جریانهای اصلاحطلب کمتر شود و به همین دلیل دوستان اصلاح طلب تلاش دوبارهای را برای بازسازی جریانات موجود و استفاده از موقعیتی که فراهم آمده آغاز کردند و در این مسیر توانستند تا حدود کمی نیز به موفقیتهای نسبی دست پیدا کنند. اما سازماندهی حزبی که در سراسر کشور صورت گرفته باشد آن هم بهگونهای که توان جذب هواداران خود را در سطح وسیعی داشته باشند و کار تشکیلاتی خاصی که نمود حزبهایشان باشد در میان احزاب موجود وجود نداشته است. احزاب باید بیش از گذشته به غیر از مرکز به شهرهای دیگر کشور نیز توجه داشته باشند، هنوز هم مشاهده میشود که در بسیاری از شهرستانها افرادی هستند که به تنهایی نماینده چندین حزب در شهر خود هستند که این اصلا مناسب احزاب اصلاحطلب نیست. نکته دیگر در عدم هماهنگی با اتفاقات جامعه است که در برخی مواقع کار دست احزاب میدهد و احزاب نیز برای پوشش دادن به بسیاری از این موضوعات از عمل اجتماعی مناسب برخوردار نیستند که خود این موضوع در صورت تحقق به بسیاری از احزاب اصلاحطلب موجود کمک خواهد کرد تا بتوانند جریان اجتماعی به راه بیندازند و تعداد بیشتری از افراد جامعه را با خود همراه کنند. البته این را هم باید گفت که کار حزبی را باید در چارچوب گذشته تاریخی ضعیف تحزب در کشور نگریست و برای تحقق آن باید بسیار ریشهای عمل کرد و این مساله بسیار زمانبر است. موضوعی که نه تنها از ناحیه احزاب که از ناحیه ساختار و قدرت سیاسی مستقر هم باید به آن نگریسته شود و امنیت کار حزبی در این حوزه جدی گرفته شود، به این خاطر دیدهاید احزابی در کشور تاحدودی فعالیتهای خوبی نیز داشتهاند اما برخی موانع منجر به ایجاد سدهای محکمی در برابر عمل حزبی منسجم در کشور نیز هست و میتوان گفت پیش از هر چیز انگیزهها را برای کار تشکیلاتی مستمر، پایدار و بادوام کم میکند.