احمد خرم:دهك بالاي جامعه به خاطر يارانه راي به روحاني را پس نمي‌گيرد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۳
کد خبر: ۱۹۵۳۳۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۷ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۵
 اگرچه قرار بود محور اين گفت‌وگو موضوعات سياسي باشد اما وقتي صحبت از چالش‌هاي پيش روي دولت روحاني مي‌شود «اقتصاد» پررنگ‌تر از سياست مي‌شود. به ويژه كه وزير راه دولت اصلاحات طرف سخن باشد و بخواهد، مشكلات يك سال باقي مانده دولت حسن روحاني را تحليل كند. خرم چالش اصلي روحاني را در اقتصاد مي‌داند و راه‌حل آن را در كابينه مي‌بيند و معتقد است ناهماهنگي در تيم اقتصادي روحاني سبب شده است تا دولت در تشخيص مشكلات كمي گيج باشد و نداند در شرايط كنوني اولويت‌ها كجاست. به بيان ديگر براي دولت سوال اين است: تورم يا ركود، مساله اين است ! وزير راه دولت اصلاحات معتقد است مردم مي‌توانند تورم را تحمل كنند ولي در برابر ركورد كم‌تحمل‌تر و كم‌صبرتر هستند و راه را تنها در پرداخت وام مي‌داند. خرم مي‌گويد دولت روحاني در تصميم‌گيري كند است و ضربه‌هايي كه مي‌خورد از همين امر ناشي مي‌شود و اگر وضع به همين منوال ادامه پيدا كند در خرداد ٩٦ روحاني با دشوراي‌هايي روبه‌رو خواهد شد. مشروح گفت‌وگوي اعتماد با احمد خرم را در ادامه بخوانيد.
  مهم‌ترين چالش دولت حسن روحاني در سال جاري را چه مي‌دانيد؟
به عقيده من مهم‌ترين مشكل دولت حسن روحاني ناهماهنگي ميان تيم اقتصادي دولت است. در اين تيم برخي معتقدند كه مشكل اول كشور ركود است و برخي ديگر معتقدند تورم است. در واقع در تيم اقتصادي هماهنگي در مورد مشكل كشور وجود ندارد تا دولت به طور كامل روي معضل اصلي متمركز شود و آن را حل كند. به بيان ديگر دولت در اين مورد دچار سردرگمي است. در دو سال ابتدايي روي كار آمدن حسن روحاني، دولت توانست تورم را مهار كند اما از سوي ديگر ركود در بازار حاكم شد. حقيقت اين است كه اقتصاد ايران اقتصاد سالمي نيست و داراي مشكلات زيادي است و يكي از مهم‌ترين مشكلاتش همين مساله‌اي است كه دولت روحاني با آن روبه‌رو شده، يعني تورم كه پايين مي‌آيد ركود حاكم مي‌شود و زماني كه برنامه‌هاي ضد ركود در دستور كار قرار مي‌گيرد و بازار از ركود خارج مي‌شود تورم بالا مي‌رود و اين معادله هميشه برقرار است. اما بايد پذيرفت كه اقتصادي پا مي‌گيرد و شكوفا مي‌شود كه در آن ركود حاكم نشود.
  يعني شما معتقديد دولت بايد بحث مهار تورم را رها كرده و به فكر خروج از ركود باشد؟
نه به اين معني كه به طور كلي مهار تورم را رها كرد. بحث اينجاست كه مي‌شود گاهي سه يا چهار درصد تورم را خريد و بازار را از ركود خارج كرد. در واقع جامعه و مردم طاقت تحمل چهار درصد تورم را دارد اما تحمل ركورد بازار را ندارد. در واقع وجود درصد كمي از تورم ضربه‌اي به معيشت مردم نمي‌زند اما وجود ركود به طور مستقيم بر كيفيت زندگي مردم تاثيرگذار است.
  با وجود اين ناهماهنگي كه به آن اشاره كرديد فكر مي‌كنيد دولت در نهايت چه خواهد كرد؟
به نظر من دولت امروز به اين نتيجه رسيده كه معضل اول كشور ركود بازار است نه تورم.
  در چنين شرايطي فكر مي‌كنيد بهترين راه براي مبارزه با ركود چه مي‌تواند باشد و در واقع دولت با اتخاذ چه سياستي مي‌تواند اقتصاد را از ركود خارج كند؟
در درجه اول سيستم بانكي نبايد انقباضي برخورد كند و به واحدهاي توليدي كه سرمايه در گردش ندارند وام پرداخت كند. وقتي توليد در كشور افزايش پيدا كند در كنارش نقدينگي افزايش يابد نمي‌تواند تورم‌زا باشد. به بيان ديگر افزايش نقدينگي به شرط توليد تورم‌زا نخواهد بود. بنابراين دولت بايد از سياست‌هاي انقباضي عبور كند.
  اما بانك‌ها مي‌گويند بدهي‌هاي‌شان وصول نشده است. در واقع وام‌هايي كه پيش از اين داده شده يا معوقه است يا تمديد شده است و به نوعي سرمايه‌هاي بانك‌ها ديگر در چرخه نيست و حبس شده است.
اين حرف درست است اما بايد اقداماتي كرد تا از اين وضعيت خارج شد. فضاي پسابرجام مي‌تواند به خارج شدن از اين وضعيت كمك كند. فروش نفت كه به حالت عادي برگردد و سرمايه وارد كشور شود مي‌توان كارهاي مثبتي كرد. تنها راه خروج از ركود پرداخت وام است. اينكه بانك‌ها بيايند بگويند چون وام‌هاي معوقه يا تمديد شده دارند و به اين بهانه به واحدهاي توليدي وام ندهد در واقع تير خلاص را به صنعت و توليد كشور زده است. در چنين شرايطي صنعت نابود مي‌شود و بانك هم هرگز به پولش نخواهد رسيد. اما اگر پرداخت وام در دستور قرار گيرد واحدهاي توليدي و صنعتي سرپا مي‌شوند و سرمايه‌هاي‌شان وارد چرخه اقتصادي شده، ركود از بازار خارج مي‌شود و در نهايت بانك‌ها هم به تمامي بدهي‌هاي‌شان خواهند رسيد. در واقع اقتصاد ايران امروز نياز به يك شوك دارد.
    به طور مثال اين شوك چه مي‌تواند باشد؟
دولت مي‌تواند برخي از كارها را ضربتي انجام دهد. به نظر من فعال كردن پروژه مسكن مهر مي‌تواند بخشي از آن شوك را ايجاد كند. در واقع پروژه مسكن مهر يك پروژه توليدي است و مي‌تواند واحدهاي زيادي را فعال كند. شايد بسياري بگويند مسكن مهر مشكلات زيادي دارد كه حرف درستي است اما دولت مي‌تواند پروژه مسكن مهر را در عين فعال‌سازي اصلاح كند تا تبديل به يك طرح قابل استفاده و مفيد شود. شوك ديگر مي‌تواند در نوسازي ناوگان باري كشور باشد. نوسازي سبب مي‌شود واحدهاي توليدي راه بيفتد و دست توليد‌كننده و مردم براي خريد كالا پر شود. اما به طور كلي مهم‌ترين شوكي كه مي‌تواند در اين شرايط وضعيت اقتصاد ايران را تكان دهد، شوك در بازار مسكن است. در كشور ما به طور متوسط سالي ٥٠٠ هزار مسكن بايد ساخته شود. بسياري از طبقات جامعه هم توان خريد كامل مسكن را ندارند. در اين شرايط دولت بايد بسته‌هاي وامي با شرايط مختلف را تعبيه كند و در اختيار مردم بگذارد تا آنها هم اين وام‌ها را در بازار مسكن خرج كنند. در واقع پولي كه دولت به شكل وام به مردم داده است وارد چرخه اقتصادي مي‌شود و ركود را كاهش مي‌دهد. اين موضوع حتي در امريكا هم وجود دارد. بانك‌هاي امريكا وام‌هاي مختلفي براي مسكن پرداخت مي‌كنند. حتي براي سازنده‌هاي خانه همچنين وام‌دهي‌اي وجود دارد. منتها در امريكا قوانيني را وضع كرده‌اند. به طور مثال اگر ساخت يك خانه يك سال طول كشيد بعد از يك سال اگر فردي كه خانه ساخته آن را نفروشد يا اجاره ندهد بايد ماليات سنگيني را پرداخت كند. در كشور اما چنين نيست. خانه را مي‌سازند و اگر قيمت كمي پايين باشد نمي‌فروشند و خانه خالي مي‌ماند. در واقع در امريكا كاري كردند كه مسكن تبديل به يك كالاي مصرفي شود نه يك سرمايه. ما هم مي‌توانيم در ايران از اين تجربه استفاده كنيم و چنين طرح‌هايي را پياده كنيم.
  در سال آينده يارانه ٢٤ ميليون نفر حذف خواهد شد. فكر مي‌كنيد اين اقدام مي‌تواند در بدنه و پايگاه اجتماعي دولت روحاني تاثيرگذار باشد و حسن روحاني را در انتخابات سال ٩٦ دچار مشكل كند؟
نه، من بعيد مي‌دانم اين مساله تاثير چنداني در سبد راي حسن روحاني داشته باشد. در هر صورت يارانه افرادي حذف مي‌شود كه از طبقه متوسط و بالاي جامعه هستند. اين بخش از جامعه به خاطر ٤٠ هزار تومان بعيد است كه تصميم بگيرد در انتخابات از حسن روحاني حمايت نكند. در واقع بخشي از پايگاه اجتماعي حسن روحاني در همين طبقات وجود دارد كه خواهان مطالباتي هستند كه بخشي از آنها در حال تحقق است، در حقيقت برجام و نتايج ناشي از آن مهم‌ترين مطالبه اين بخش از جامعه است. از سوي ديگر اگر يارانه‌هايي كه حذف مي‌شود طبق قانون بخشي از آنها به واحدهاي صنعتي تعلق گيرد براي مردم مطلوب‌تر خواهد بود. اين كار را دولت قبل بايد انجام مي‌داد كه نداد و در اقدامي عوام‌فريبانه طوري جلوه داد كه انگار مردم بايد طلبكار دولت باشند. در واقع اين يك نقص بود كه دولت روحاني قدم اول براي برطرف كردن آن برداشته است. پرداخت يارانه نقدي هيچ كمكي به معيشت مردم نمي‌كند در واقع اگر اين يارانه در واحدهاي توليدي خرج شود سود بيشتري براي كشور و مردم خواهد داشت. به عقيده من بخش بزرگي از جامعه نسبت به اين موضوع آگاهي دارند و به ويژه كه نتيجه چنين اقداماتي را در دولت قبل هم ديده‌اند و به راحتي مقايسه مي‌كنند و متوجه هستند كه چه چيزي مي‌تواند براي اقتصاد كشور و البته زندگي آنها مفيدتر خواهد بود. بنابراين به نظر من دولت از اين بابت نگراني نخواهد داشت.
  پاشنه آشيل دولت را در مورد پايگاه اجتماعي در چه مي‌دانيد؟
دولت آنجايي مي‌تواند پايگاه اجتماعي‌اش را از دست بدهد كه نتواند اين برنامه‌ها را درست اجرا كند. مثلا اگر يارانه را قطع مي‌كند آن را در جايي صرف كند كه به رشد اقتصادي و بالا رفتن توليد كمك كند. فقط در چنين شرايط است كه مردم مي‌بينند كه يارانه‌اي كه وقتي به صورت نقدي در اختيارشان قرار مي‌گرفت تاثير چنداني در زندگي‌شان نداشت اما حالا تاثيرات مثبتي بر اقتصاد گذاشته و آثار آن در زندگي‌شان هويداست. اما اگر اين اتفاق رخ ندهد جامعه نسبت به دولت بي‌اعتماد خواهد شد و اين بزرگ‌ترين ضربه براي دولت شمرده مي‌شود.
  همه اينهايي كه گفته شد در حوزه اقتصاد بود و مشكلات اقتصادي كه دامنگير دولت است. فكر مي‌كنيد در حوزه سياست داخلي بزرگ‌ترين چالش دولت در سال جاري چه خواهد بود؟
در اين مورد صحبت زياد شده و بسيار در اين مورد گفته‌اند و من نمي‌خواهم وارد جزييات شوم، اما نكات ديگري مد نظر من است كه به صورت كلي چند نكته را مي‌گويم. به اعتقاد من دولت بايد به بخش خصوصي توجه ويژه نشان دهد. بخش خصوصي تنها در حوزه اقتصاد نيست. ما در حوزه اجتماعي، فرهنگي و سياسي هم بخش خصوصي داريم كه مي‌تواند بار دولت را سبك كنند و به نوعي كمك حال دولت باشند. مهم‌ترين نمادهاي بخش خصوصي در حوزه سياست داخلي احزاب و سازمان‌هاي مردم نهاد هستند. حمايت از اينها خود مهم‌ترين قدم در راه توسعه سياسي است. احزاب مي‌توانند بخشي از بار توسعه سياسي در كشور را بر دوش بكشند بدون اينكه هزينه‌اي براي دولت داشته باشند يا مثلا در حوزه حقوق شهرندي بخش مهمي از آن را سازمان‌هاي مردم نهاد مي‌توانند جلو ببرند. متاسفانه دولت هيچ توجهي به اين مساله ندارد با وجود اينكه اين موضوع جزو شعارهاي آقاي روحاني در سال ٩٢ هم بوده است. حمايت از اين نهادها و تشكل‌ها به خودي خود مي‌تواند برخي از مشكلات سياسي دولت را سبك كند اما دولت با بي‌توجهي به اين مساله تنها بار خود را سنگين‌تر كرده و سبب شده تا نتواند بسياري از شعارهايش در حوزه سياست داخلي را محقق كند.
   دولت مخالفين سرسختي هم دارد، مخالفيني كه هم امكانات در اختيار دارند و هم مورد حمايت برخي از كانون‌هاي قدرت هستند. فكر مي‌كنيد با وجود چنين مخالفيني در يك سال باقي مانده دولت چقدر مي‌تواند موفق شود تا برنامه‌هايش را پيش ببرد؟
همه اين حرف‌ها درست است اما فراموش نكنيم درمورد دولت صحبت مي‌كنيم. كدام دولت در ايران مخالف سرسخت نداشته است. مگر دولت اصلاحات نبود؟ به نظر من بهتر است اين موضوع را از نقطه ديگري بررسي كنيم. من معتقدم دولت مي‌تواند برنامه‌هايش را پيش ببرد حتي با وجود مخالفين سرسخت، هر چه باشد دولت است ابزار و امكاناتي در اختيار دارد. در حال حاضر يك معضل مهم‌ پيش روي دولت وجود دارد كه مانع پيشبرد برنامه‌هايش مي‌شود. در حال حاضر دولتيان ما در قبال برخي از مسائل يا سست تصميم و كند تصميم يا به طور كلي بلاتصميم هستند. اين موضوع بيشتر از فعاليت مخالفان مي‌تواند به دولت ضربه وارد كند. تصميمي را كه مي‌توان در يك ماه گرفت در دولت روحاني نزديك به يك سال طول مي‌كشد.
    فكر مي‌كنيد دليل اين موضوع چيست؟
در يك كلام، برخوردهاي دستگاه‌هاي نظارتي. امروز دستگاه‌هاي نظارتي به جاي پيش‌گيري،  مچگيري مي‌كنند. آنقدر در تصميم‌گيري زمان تلف مي‌كنند تا خلافي صورت مي‌گيرد و آن وقت مچگيري مي‌كنند. در واقع با تصميم به موقع بايد از وقوع برخي اتفاق‌ها پيشگيري كرد.
  اگر با چنين وضعيتي پيش برويم فكر مي‌كنيد در انتخابات سال ٩٦ دولت روحاني با چه وضعيتي روبه‌رو شود؟
اگر دولت در يك سال باقي مانده كابينه‌اش را كمي ترميم نكند و از افراد با انگيزه‌تر و خوش فكر‌تري استفاده نكند و سستي در تصميم‌گيري‌ها ادامه پيدا كند نمي‌تواند تغيير چنداني در وضعيت كشور ايجاد كند و در اين صورت قطعا در انتخابات آينده دچار دشواري‌هايي خواهد شد. دولت به راحتي مي‌تواند از افراد باسابقه كه در دولت‌هاي پيشين كارنامه خوبي از خود به جاي گذاشته‌اند استفاده كند. ممكن است مخالفان دولت را تحت فشار بگذارند و به بهانه‌هاي واهي مانع‌تراشي كنند براي حضور چنين افرادي اما دست‌كم دولت مي‌تواند از تجربه آنها استفاده كند و از آنها مشورت بگيرد.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز