مولاوردی:لبخند را بر لبمان خشکاندند
روزنو :
سالی که گذشت، برای معاونت زنان ریاستجمهوری سالی پرچالش و پرحرکت بود. آنهایی که این معاونت را تشریفاتی میدانستند، انتظار حرکتهای سازنده و صریح را از این معاونت نوپا نداشتند. اتفاقاتی که شهیندخت مولاوردی و همراهانش را در این معاونت دربر گرفته، بر کسانی که در حوزه زنان فعالیت میکنند، پوشیده نیست. روزی نبود که مولاوردی و همکارانش در کانون هجمه قرار نگیرند. با برپاکردن و نکردن نشستها، با اعتراضکردن و نکردن روی موضوعات، با صحبتکردن، با تصویبکردن طرحهایی برای زنان و ... عدهای بودند که بخواهند معاونت زنان را به چالش بکشند؛ اما معاونتی که حالا به قول مولاوردی صیقل خورده است، قرار بود کارهای تازهای کند. در روزهای پایان زمستان ٩٤، در همان روزهایی که به قول خود مولاوردی در جواب عکاس «شرق» که میخواست لبخند بزند و او میگفت لبخند را بر لبانش خشکاندهاند، در ابتدای خیابان نجاتاللهی در طبقه چهارم ساختمان معاونت زنان که تابلو و نشانی از این معاونت ندارد، با او درباره همه دغدغهها و چالشهای تمامنشدنی سال ٩٤ گفتوگو کردیم. درباره تمامی اتفاقات حول معاونت زنان که کارش به لغو امتیاز یک نشریه هم کشید. مولاوردی اما از نتیجه این کار راضی است. هرچند میگوید زنان هنوز با آرمانهایی که در ابتدای انقلاب برای آنها در نظر گرفته شده بود، فاصلهای رؤیایی دارند ...
خانم مولاوردي! در سال ٩٤ معاونت زنان بیش از گذشته جاندار به نظر میرسید. يادم است يك بار كه با شما صحبت كردم، به شما گفتم احساس ميشود معاون امور زنان يك مقام فرمايشي است؛ اما امسال به نظر میرسد این معاونت از حالت فرمايشي درآمده كه نقطه عطفي در فرایند فعاليت معاونت زنان محسوب ميشود. خودتان اين را حس كرديد و اگر حس كرديد، دليلش را چه ميدانيد؟
تأييد اين نظر، به اين معنا نيست كه سال ١٣٩٣ و نيمه ١٣٩٢ كه مسئوليت را برعهده گرفتيم، در چارچوب مأموريتهايي كه داشتيم، حركت نميكرديم. خب اين طبيعت شروع فعاليت ما در دوره جديد با رويكرد جديد بود كه ميطلبيد ما حتما زمان معقولي را براي مطالعه و بررسي و شناخت درست وضعيت و مسائل و مشكلات سپري كنيم تا بعد از شناخت درست، برسيم به وضعيتي كه بتوانيم برنامهريزي درستي داشته باشيم. آن يك سال و نيم ما به اين شكل سپري شد و بعد توانستيم خودمان را پيدا كنيم. به تعبير يكي از اعضاي دولت در آن زمان، آواربرداري ميكرديم و نهايتا رسيديم به سال ١٣٩٤ كه هنوز هم به نظر من مطلوب نيست تا به نقطه عطف کاریمان برسیم و بتوانيم بيش از اين نقشآفرين باشيم. اميدواريم بتوانيم در اين دو سال باقيمانده دولت، به آن جايگاه اصلي خودمان برسيم؛ البته تلاش كرديم از انتظارات و نقشهاي كليشهاي كه اينگونه جايگاهها، چه معاونت و چه دفاتر امور زنان و خانواده در كشور و در استانها و در دستگاههاي اجرائي پيدا كردهاند، فاصله بگيريم، ولي هنوز مطلوب نيست.
در یک نگاه اجمالی، سال ١٣٩٤ براي معاونت زنان چطور گذشت؟
سالي با فرازونشيب و تقريبا متأثر از وضعيتي كه دولت با آن رودررو بود. سال سختي بود براي ما، چون هرچه ما پيشتر ميرويم، حجم و شدت انتقادها و تخريبها بيشتر خودش را نشان ميدهد و قطعا خيلي بيشتر از قبل، پاسخدادن و خنثيكردن اين انتقادها و تخريبها، انرژي و وقت ما را میگیرد.
فكر ميكنيد مهمترين اقداماتي كه در سال ١٣٩٤ در حوزه زنان توانستيد انجام دهيد و به آن برسيد، چه بوده است؟
شاخصترين اقدام ما، تدوين برنامه ششم توسعه بود كه از ابتداي دوره آن را شروع كرديم؛ چراکه با علم به اينكه در سال پاياني برنامه پنجم توسعه هستيم، همان عملكردي كه اشاره كردم با شناخت وضعيت، شروع و نهايتا به تدوين و ترسيم نقشه آسيبهاي اجتماعي و اطلس وضعيت زنان ختم شد و بعد هم موضوعاتي را كه در برنامه ششم توسعه بايد به آن توجه شود، طبق نظر صاحبنظراني كه به كميته تخصصي دعوت ميكرديم، اولويتبندي كرديم و پنج گزارش وضعيت، تدوين شد. خب اين در كنار ٣١ گزارش استاني بود كه براي سفرهاي استاني رئيسجمهور آماده كرديم و در اختيار استانها هم قرار داديم. همه اينها مقدمهاي شد براي ما كه در سال ١٣٩٤ براي تدوين برنامه ششم توسعه كه دولت قرار است به دستگاههاي اجرائي ابلاغ كند وارد شویم و همينطور پيشنهاد احكام مورد نياز براي اجراي آن برنامه كه اين يكي از شاخصترين كارهاي ما در سال ١٣٩٤ بود؛ البته هنوز هم از آن فراغت پيدا نكردهايم؛ زیرا در دستور كار مجلس است و چاپ و آمادهكردن سند پشتيبان برنامه و ملزومات آن الان در دستور كارمان قرار دارد و بعد هم فراهمكردن زمينه براي اجراي آن بعد از تصويب مجلس. در كنار اين ما اهتمام جدي داشتيم براي برگزاري نشستهاي منطقهاي كه با هدف ترويج همكاريهاي شبكهاي بين دولت و نهادهاي مدني در حال برگزاري است. اين نشستها هم با هدف ارتقاي سرمايه اجتماعي زنان و خانواده در حال برگزاري است و همينطور ترويج همكاريهاي شبكهاي و تخصصي با سياستي كه دولت يازدهم در پيش گرفته است.
انتقادي كه شايد درباره معاونت زنان وجود دارد، اين است كه اين معاونت با وجود اينكه سروكارش بايد با زنان خانهدار باشد، زنان در بطن خانهها، زنان عام و داخل جامعه خيلي اين معاونت را نميشناسند و از وجود چنين معاونتي بیاطلاع هستند؛ اين مسئله مهمي است. شما به اين مسئله واقف هستيد؟ آيا براي اين مسئله مهم، برنامهای داريد؟
حقيقتش اينطور نيست. ما دستکم بهصورت اعلامي مطرح كرديم مخاطب ما همه گروههاي زنان در تمامي سنين، اعم از شهري و روستايي و عشايري هستند؛ اما دو نكته درخور تأمل وجود دارد: اولا از يك طرف به اين شكل نيست كه متولي براي اين گروههاي زنان نداشته باشيم. ما نبايد اين برداشت را داشته باشيم كه زنان را باید يك طرف بگذاريم و بگوييم كه امكانات و تسهيلاتي كه دستگاههاي اجرائي دارند، متعلق به مردان است و معاونت بايد بخش بسيار محدودي از اعتبارات را كه در اختيار دارد به كل زنان اختصاص دهد؛ ثانيا اين نگاه را بیشتر مسئولان هم دارند كه ما سر این نگاه چالش داريم؛ اينكه ميگويند براي ما زن و مرد فرقي نميكند و اینکه ما براي زن و مرد در آموزشوپرورش، بهداشت، جهاد كشاورزي و ... توأمان داريم برنامهريزي ميكنيم و برايمان فرقي ندارد. اين نگاه را بيشتر در وزارتخانههايي كه هنوز مشاور امور زنان و خانواده را تعيين نكردهاند، مطرح ميكنند كه ما اين استدلال را در پاسخ داريم كه در برنامهريزي بايد به تفاوتها، فاصلهها و شكافهاي جنسيتي كه وجود دارد توجه كنيم؛ ولي حقيقتا به اين معنا نيست كه ما بگوييم مثلا همه امكانات آموزشوپرورش براي پسران است. ولي ما بياييم با اعتبارات بسيار محدودي كه در اختيارمان است، براي دختران در آموزشوپرورش يا براي بهداشت آنها، براي آموزش عالي دختران دانشجو يا زنان روستایی برنامهريزي كنيم. خب دستگاههاي متولي در حال انجامدادن كار خودشان هستند. وظيفه ما شناسايي فاصلهها، خلأها و شكافهايي است كه وجود دارد و عرض كردم شناسايي ظرفيتها و مديريت آن ظرفيتها. این کار را از سال ١٣٩٢ شروع كرديم و هر سال با آموزشوپرورش پيش ميرويم. بخشي از اعتبار را آموزشوپرورش بايد از سرجمع اعتباراتي كه در اختيارش است، اختصاص بدهد. همه اين موارد را به اين شكل در دستور كار قرار ميدهيم. منتها اينكه به ما انتقاد میشود كه چرا خروجي ملموس ندارد و چرا اين كارهايي كه دارد انجام ميشود به چشم نميآيد، خود ما هم واقعا اين احساس را داريم و خستگي به تنمان ميماند؛ با این حجم زياد كاري كه داريم، برميگردد به انتظار رو به تزايدي كه در جامعه از جايگاه اين معاونت وجود دارد و بعد از دولت يازدهم هم اين مطالبات واقعا روزبهروز دارد افزايش پيدا ميكند و نيز برميگردد به ميزان خلأها، شكافها و فاصلههايي كه وجود دارد و به اين راحتي اين خلأ و شكاف پُر نميشود و نياز به توجه ويژهاي دارد كه عزم همگاني ميطلبد؛ حتي درباره خانواده كه مطرح ميشود كه براي خانواده چه كرديد؟ چرا روزبهروز طلاق افزايش پيدا ميكند؛ خب اين مسائل واقعا از عهده معاونتي با اين عِده و عُده، خارج است؛ يا درباره حجاب و عفاف همه فرافكني ميكنند و مسئوليت مربوط به خود را نميپذيرند.
مهمترين چالشي كه در سال ١٣٩٤ داشتيد، چه بوده است؟
چالشها همان چالشهايي بوده كه در سال ١٣٩٣ هم داشتهايم؛ البته هرچه پيشتر ميرويم اين چالشها بيشتر خود را نشان میدهد. ما يكسري چالشهاي ساختاري داريم كه هنوز به قوت خود باقي است: از نظر كارآمدنبودن و اثربخشنبودن رابطه سازمانيمان و خود ساختار و تشكيلات معاونت كه در دنيا به آن مكانيسمهاي نهادين ميگويند براي پيشرفت زنان كه مأموريت اصلياش اين است كه بودجه و برنامه يك كشور را به جنسيت حساس كند، نگرش جنسيتي را در جايجايِ برنامهها و در بودجه يك كشور، جاري و ساري كند، بهخاطر اينكه ما در كشور جايگاه اقتدار و ضمانت اجرائي لازم را نداریم، نتوانستهايم اين هدف را محقق كنيم؛ دستگاههاي متناظر ما در وزارتخانهها و در استانها هم همينطور. ما در اين دو سال خيلي تلاش كرديم اين ساختار اثربخش سازماني شكل بگيرد. این چالش براي ما واقعا جدي است؛ البته در يك حكم پيشنهادي كه ماده ٢٦ لايحه احكام برنامه ششم است اين را پيشنهاد داديم، انشاءالله كه در پنج سال آينده به ثمر بنشيند؛ البته در شش ماه بعد از تصويب برنامه قرار است آييننامهاش نوشته و وارد مرحله اجرائي شود. بعد يكسري چالشهاي غيرساختاري خارجی و ناشی از موازيكاريها نیز در حوزه زنان و خانواده وجود دارد و تشكيلات موازي كه بعضا رويكردهاي متناقضي با معاونت دارند و كلا تلاششان اين است كه فعاليتهاي معاونت را بلااثر و خنثي كنند كه عرض كردم چقدر وقت و انرژي ما را به خودش اختصاص ميدهد. از سوي ديگر چالشها و آسيبهاي اجتماعي كه در حوزه زنان و خانواده خودش را نشان ميدهد و بيشتر متأثر از وضعيت كلي جامعه است و ما نميتوانيم حوزه خودمان را بيتأثیر از اين وضعيت بدانيم. تأثیري كه وضعيت معيشتي و اقتصادي جامعه بر وضعيت زنان و خانوادهها دارد، همه اينها در سال ١٣٩٤ هم بود و ما نميتوانستيم بدون توجه به اين واقعيتها، برنامههاي خودمان را پيش ببريم.
چيزي كه امسال درباره معاونت بيشتر به چشم ميآمد اين بود كه صراحت كلام بيشتري در شما و همكارانتان ديده ميشد. اين صراحت كلام از سوی رئيسجمهور به شما توصيه شده بود يا سياست كلي شما بود؟
اين توصيهاي نبود، به آن شكلي كه اشاره كرديد. سياست دولت يازدهم است. شما اين را در ساير دستگاههاي متولي، بهويژه آسيبهاي اجتماعي ميبينيد كه سياست سرپوشنگذاشتن بر آسيبهاي اجتماعي است و اين آسيبها آن چهره زشت خود را روزبهروز بيشتر به همه ما نشان ميدهد. به اين شكل نبود كه بنشينيم و برنامهاي بنويسيم و طبق آن سياست پيش برويم. از اول هم بوده، ولي خب شايد زمان و اقتضاي نشاندادن خودش را نداشته و در سال ١٣٩٤ بيشتر ما زمينه را مناسب ديديم براي اينكه به اين شكل حركت كنيم و اين برميگردد به آن شناخت درستي كه از وضعيت پيدا كرده بوديم. سال ١٣٩٢ و ١٣٩٣ ما در حال بررسي وضعيت بوديم و هنوز چشمانداز روشني از وضعيت موجود نداشتيم. وقتي نتايج و يافتههاي بررسيها را به دست آورديم، متناسب با آن يافتهها بايد وارد عمل ميشديم و نقش خودمان را ايفا ميكرديم؛ وگرنه اگر ما قرار است سكوت كنيم و بياعتنا باشيم نسبت به آنچه در پيرامونمان ميگذرد و فعل و انفعالات و معادلاتي كه در جامعه در حال وقوع است، نبودنمان خيلي مؤثرتر از بودنمان است كه پاسخگو نباشيم و هيچ واكنشي نشان ندهيم و قطعا تأثیرش خيلي بيشتر از اين است كه نباشي و انتظاري هم وجود نداشته باشد. ما بر همين اساس برنامههاي متعددي را طراحي كرديم. از همان ابتدا كارگروههاي تخصصي را طبق باور و اعتقادي كه خودم داشتم بهعنوان اتاق فكر معاونت از بدنه جامعه كه شما اشاره كرديد، در موضوعات مختلف در ١٤ محور راهاندازي كرديم. تا اين كارگروهها خودشان را پيدا كنند و در جاي واقعي خودشان قرار بگيرند، زماني را از دست داديم؛ ولي بهتازگی با برگزاري نشستهاي تخصصي، به نظر ميرسد دارند خودشان را پيدا ميكنند. يكي از اين نشستها، نشست سلامت زنان و رفتارهاي پرخطر با تأکید بر تنفروشي بود. اينها سلسلهنشستهايي است كه طراحي شده و اولينش اين بود كه كارگروه پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي ما برگزار كرد، درحاليكه هدف ما واقعا آن چيزي نبود كه خيليها آمدند و شلوغش كردند. بحث آگاهيدهي درباره ايدز بود. با توجه به اينكه الان الگوي ابتلاي به ايدز از تزريق به روابط جنسي تغيير پيدا كرده و زنان متأهل اينجا بهعنوان قربانيان ساكت و مظلومي هستند كه واقعا مورد اجحاف قرار ميگيرند و از طريق همسرانشان مبتلا ميشوند، بدون اينكه خودشان تقصير و گناهي داشته باشند. اين بحث اصلي ما بود كه سلامت اين زنان در برابر رفتارهاي پرخطر همسرانشان مورد توجه قرار گيرد كه به آن شكل در جامعه منعكس شد و آمارها و اطلاعاتي هم كه ارائه شد، مربوط به هشت سال گذشته بود كه قبلا به صورت رسمي از سوی يكي از دانشگاهها اين تحقيق انجام و مقاله مربوطه هم منتشر شده بود و آمار و اطلاعات جديدي نبود كه برخي آمدند و گفتند جنگ با خدا و پيامبر بوده و قصد به رسميت شناختهشدن تنفروشي وجود دارد و خيلي بحثهاي ديگر كه البته هنوز هم ادامه دارد و تمام نشده و يكي از مواردي كه -به نظر برخي- به كارنامه سياه ما اضافه شده، همين مورد است كه دائما دارند به آن اشاره میکنند.
شما وقتي كه ميخواستيد اين نشست را برگزار كنيد، ميدانستيد كه چنين اتفاقهايي هم پشتش خواهد بود؟
حدسش را ميزديم، ولي نه تا اين اندازه بداخلاقي كه زمين را به آسمان بدوزند تا برداشت خودشان را به كرسي بنشانند. اولا يك اشكال به ما برميگشت. اين نشست تخصصي بود، نبايد اعلان عمومي ميشد. دعوتنامههايي هم كه خطاب به مشاوران دستگاههاي اجرائي و صاحبنظران از طريق معاونت از طرف كارگروه مربوطهاش ارسال شده بود و در يكي از گروههاي تلگرامي اعلان عمومي شد و همين بحث، دامنه اعتراضات را خيلي گسترده كرد. اگر به صورت تخصصي برگزار ميشد، قطعا ما حضور خيليها را نداشتيم و بحث در بين صاحبنظران كه برايشان اين بحثها طبيعي است و بايد صورت بگيرد، انجام ميشد.
واكنش دولت چه بود؟
ما به عنوان نماينده دولت در اين حوزه هستيم. واكنش خاصي را من نديدم. ما بالاخره در حيطه وظايف و مسئوليتهاي خودمان برنامهاي را برگزار كرده بوديم و پاسخگوي آن بوديم. مصاحبههايي هم كه بعدا انجام شد و كساني هم كه به عنوان اعضاي پنل و ميزگرد شركت كرده بودند، خودشان صاحبنظر آن حوزه هستند. خانم دكتر محرز يكي از كساني هستند كه از ابتداي انقلاب در اين حوزه دارند كار ميكنند يا خانم دكتر شاديطلب يا خانم دكتر داوودي از ابعاد پزشكي و حقوقي و جامعهشناسي موضوع را بحث و بررسی کردند. ايرادي كه دوستان به ما ميگرفتند، اين بود كه چرا از بُعد ديني موضوع را مطرح نكرديد كه من جواب دادم عنوان بحث ما این نبود، ما فقط ميخواستيم از بُعد پزشكي و حقوقي و جامعهشناسي باشد. ميگفتند چرا كارشناس ديني نبوده؟ گفتم از بُعد ديني نبوده بحث ما. اگر قرار است باشد كه ميتوانيم يك ميزگرد ديگري برگزار كنيم يا خود شما كه منتقد هستيد، بياييد برگزار كنيد و از بُعد ديني موضوع را مورد بحث قرار دهيد. از آن سه بُعد واقعا ما خبرهترين كارشناسان را داشتيم كه ميتوانستند در آن بحث اظهارنظر كنند.
اتفاق ديگري كه در اين گيرودار افتاد، ماجراي هفتهنامه يالثارات بود. درباره آن ماجرا هم صحبت كنيد. مشکل آنها با شما از كجا نشئت ميگیرد؟
در هفتهنامه يالثارات یک بخش از ستوني كه ظاهرا دنبالهدار بود اختصاص داشت به بحث ليبراليسم و نگرانيهايي كه از اين نظر وجود دارد. اتفاقا چاپ آن با جرياني كه براي تشويق و ترغيب خانمها براي ثبتنام در انتخابات مجلس و حضور گسترده آنها انجام میشد، همزمان بود و فراخواني هم كه رئيسجمهور دادند در سخنرانياي كه داشتند و من هم يك فراخواني داشتم در مراحل پاياني ثبتنام كه حتما اين فرصت را خانمها مغتنم بشمارند؛ البته اين فراخوان من پنجشنبه دادم و اين هفتهنامه چهارشنبه چاپ شده بود. بعضيها به اين نكته توجه نميكنند و فكر ميكنند بعد از آن فراخواني كه من داده بودم، اين هفتهنامه اين واكنش را نشان داد و به اين شكل خواست ديدگاه خودش را نشان دهد؛ درحالیکه روز قبل چاپ شده بود كه بعدا از طريق يكي از سايتها متوجه شديم كه چنين مطلبي كار شده است. این نشریه به يكي از مصاحبههاي من كه در يك سال و نيم گذشته - فكر ميكنم در اوايل تابستان در نوشهر، در اختتاميه جشنواره ورزشي دختران كارمندان وزارت نفت انجام داده بودم- اشاره كرده بود كه از من درباره سياستهاي دولت درباره حجاب و عفاف سؤال شد. اوايل تابستان همیشه سراغ ما ميآيند و ميپرسند چه برنامهاي دارید و دولت چه نظري دراینباره دارد؟ من آنجا اشاره كرده بودم كه دولت اعتقادي به برخورد سلبي با بدحجابي ندارد و اين را مرحله آخر ميداند و بيشتر به سمت اين میرود كه اقدامات ايجابي داشته باشد و برنامههايي در اين چارچوب تدارك ميبينيم. ايرناي آن استان برای این مصاحبه تيتر زده بود كه دولت اعتقادي به برخورد با بدحجابي ندارد؛ سلبياش را نزده بود. يالثارات آمده بود اين جمله من را كار كرده بود
با يك جملهاي داخل پرانتز و نوشته بود ولو با عرياني كامل؛ يعني دولت برخوردي با بدحجابي ولو با عرياني كامل ندارد. قبلش هم اشاره كرده بود كه رئيسجمهوري كه با ديدگاههاي ليبرالياش آن بحثها را مطرح ميكند درباره امربهمعروف و نهي از منكر، اين هم معاونش است و اينگونه دارد مطرح ميكند؛ كه بعدش هم توهينها و هتاكيهايي كه واقعا بيسابقه بود. در جوابيهاي كه من نوشتم، گفتم در قبل از انقلاب هم ما چنين ادبياتي را در مطبوعاتمان نداشتيم كه به موضوعي بخواهند به اين شكل واكنش نشان دهند.