توافق هستهای، پایانی بر اجرای شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که طبق ماده ٤١ منشور، تحریمهای گوناگون را با مشروعیت بینالمللی بر ایران مستولی میکردند. قطعنامههای یادشده مقدمهای شده بودند بر جاریکردن سایر قطعنامههای ظالمانه بینالمللی که فاقد مشروعیت بینالمللی بودند؛ ولی به طور فراقانونی، منافع و امنیت ملی کشورمان را تهدید میکردند. این تحریمها و قطعنامهها که با بهنتیجهرسیدن برجام، اجرای آنها متوقف شد، فقط جنبههای اقتصادی نداشتند. این تحریمها حصاری سیاسی و دیپلماتیک در اطراف ایران کشیده و ایران را نهتنها به لحاظ مالی، تجاری و اقتصادی تحت تحریم قرار داده بودند؛ بلکه بسیاری از روابط سیاسی و دیپلماتیک و سیاست خارجی ایران نیز تحت تحریمهای بینالمللی قرار گرفته بود.
تا پیش از اجرای برجام، حتی اگر این تمایل در کشورهای اروپایی وجود داشت که روابط خود را با ایران بهبود و گسترش دهند و اگر میخواستند به صورت مشترک با ایران وارد پیمانها، روابط و قراردادهای دوجانبه و چندجانبه شوند، به دلیل تحریمهای گسترده سیاسی، مالی و تجاری، به درِ بسته موانع جهانی میخوردند. برخی فعالیتهای سیاست خارجی ایران نیز زیر سایه تحریمها دچار مشکل شده بود.
اکنون با اجرائیشدن برجام، بارِ سنگین تحریمها و قطعنامههای ضد ایرانی، از دوش سیاست خارجی ایران برداشته میشود و سیاست خارجی ایران میتواند با فراغِ بال و بدون نگرانی، به صورت فعال و قدرتمند، در همه زمینهها در منطقه و جهان، ظرفیتها و تواناییهای خود را به حرکت درآورد. همچنین برای بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود درباره بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، براساس منافع و امنیت ملی کشور و به نفع ملت ایران تلاش کند. واکنش مثبت و استقبال گرم غرب از رابطه ایران- بلافاصله بعد از اجرائیشدن برجام- بسیار مهم و شاید استثنائی باشد، به ترتیبی که دشمنان و رقبای جمهوری اسلامی ایران را به وحشت و نگرانی انداخته است. کشورمان باید سریعا از این واکنش مثبت و استقبال گرم بهرهبرداری کند چراکه گذشت زمان میتواند موجب سرگردانی و ناامیدی کشورهای اروپایی شود و از شتاب اولیه آنها بکاهد و آتش علاقه آنان را سرد کند.
اما در بُعد داخلی انتظار میرود مراودات تجاری و همکاریهای صنعتی و بینالمللی میان ایران و کشــورهایی که پس از اعــلام توافقات برجام، هیأتهای خــود را راهی ایران کردهاند، با سهولت بیشتری صورت گیرد. همکاریهای مختلف در ابعاد مربوط به توسعه صنایع انرژی، نفتی و پتروشیمی و ساختمان و اتومبیلسازی و ... شکل گیرد که قاعدتا بر بازار سرمایه و اشتغال و ورود تکنولوژی و انجام تولیداتِ با کیفیت بالاتر و برتر که بتواند از قدرت صادراتی بیشتر برخوردار باشد، اثر مثبت و تدریجی بگذارد. این مسئله در بُعد بینالمللی، ارتقای موقعیت و شرایط را با ثبات بیشتر -در ابعاد مختلفِ سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی- برای ایران فراهم خواهد کرد. بعد از معجزه بیرونآمدن ایران از گرداب شورای امنیت سازمان ملل متحد، هزاران مسئله پیشِروی ایران جلوه میکند کــه باید با تعیین اولویت به حــل آنها بپردازد. در زمانــی که بهای نفت به یکچهارم تا یکپنجم رســیده اســت، ایران به پول و سرمایه نیاز دارد. ایران جامعهای دارد که بیش از ۹۰ درصد آن باســواد هستند.
میلیونها دانشــجو در دانشگاهها درس میخوانند. اینها از یک سو شغل، خانــه و زندگــی میخواهند و از سوی دیگر این جوانان، سرمایه اصلی پیشرفت و توسعه کشور هستند. نیازهای آنان، به نوبه خــود نیاز کشور به تولید و اشــتغال بیشــتر از یک سو و نیاز به صلح و آرامــش اجتماعی و سیاسی را مطرح میکند. براساس شرایط ایران، نیــاز به انرژی، بهویژه آب را مطــرح میکند. جمعیت ایــران در یک قرن از ۱۰ میلیون به ۸۰ میلیون رسیده است؛ یعنی ســهم آب ســرانه ایران یکدهم یــک قرن پیش اســت. منابع آب محدود است، باید قطرهقطره در گلخانهها مصرف شــود، باید بهطور علمی تولید، شیرین، مصرف و دوباره تصفیه و بازمصرف شود. باید صنایع زیردستی پتروشــیمی که خوشبختانه پیشــرفت خوبی داشــته است، توســعه یابد و راه خود را به بازارهای جهانی باز کند. فرش ایرانی باید راه خود را دوباره به سوی بازارهای جهانی، بهویژه بازار آمریکا، هموار کند و این هنر ارزشمند، جایگاه صادراتی خود را بازیابد. صنایــع و کارخانهها که در ســالهای تحریم تعطیل بوده یا با ۱۰ درصد و ۲۰ درصد ظرفیــت کار میکردهاند بایــد به کار گرفته شوند و این به معنای سهبرابرشدن ناگهانی ظرفیــت تولید، بدون نیاز به ســرمایهگذاری جدید اســت و این یکی از ظرفیتهای نهفتهای اســت که با تشــویق نقدینگی میتواند حرکت کند و راه صادرات را در پیش گیــرد. نیاز ایران به سرمایهگذاری خارجی انکارنشدنی است که آن هم در گرو روابط گرم و حسنه ایران با صاحبان سرمایه و تکنولوژی در جهان بهویژه اروپاییها و سپس ژاپنیها و چینیها است. بایدها و یافتن راهحلها نیــاز به تعقــل و برنامهریزی دارد؛ یعنی مشــوق عقلانیت باز هم بیشــتر اســت. بهاینترتیب آغاز برجام، نهفقط به توسعه سیاست خارجی و توسعه اقتصادی، بلکه به توســعه اجتماعی، سیاســی و فرهنگــی کمک خواهد کــرد. ایرانیان ســزاوارِ بهترینها هســتند؛ درحالیکه در طول قرون و اعصار، به اندازه کافی رنج بردهاند؛ اما تجربههای گرانبهایی اندوختهاند. اکنون شایسته است تندروها بگذارند مردم ما امیدوار باشند که برجام، پایان دوران ســخت و نویدبخش روزگاری بهتر، به دور از تشــویشها، التهابها و ماجراها باشد و بتوانیم به همسایگانمان نیز کمک کنیم و ما نیز برای خودمان منطقهای درخورِ فرهنگآفرینی و گهوارگی مدنیت داشته باشیم. ایران بعد از صنایع آمریکایی، به صنایــع اروپایی در دوران بعد از انقلاب عادت کرده بود؛ ولی به خاطر شرایط تحریمها در دولت احمدینژاد، چین بهتدریج جــای همه را گرفته اســت. برجام فرصتی پدید خواهــد آورد که بتوانیم با توســعه رقابت، فرصت بیشــتری برای انتخاب بهترینها داشــته باشــیم و دراینمیــان اروپا باید بکوشد بازار پیشین را تا حدودی دوباره به دست آورد.
درباره جذب و همکاری در زمینه صنایع هواپیمایی و حتی خودرو - در غیاب آمریکا- این شانس برای اروپاییان بیشتر است. دراینمیان هرچند اجرای برجام گامی بیسابقه و بلند در روابط میان ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته بود و اثر واضحی در بهبود روابط دو طرف گذاشت، اما رابطه میان ایران و آمریکا پس از برجام همچنان در هالهای از ابهام قرار داد و بسیار به وقایع و اتفاقاتِ پس از آن وابسته است. روابط میان ایران و آمریکا، روابطی خاص و ویژه است كه سوابق و حوادث تاریخی و طولانی در حافظه این رابطه، اثري جدی بر آن دارد. بااینحال اجرائیشدن برجام کمک کرده است برخی معضلات موجود در رابطه میان تهران و واشنگتن برداشته شود و دو طرف دقیقا مشاهده کنند در یک گفتوگوی دوطرفه منطقی، با احترام متقابل، اجرای خواستههای دو طرف و توافقی دوجانبه، بدون اضرار به دیگری، شدنی است؛ اما سوابقِ روابط و حافظه تاریخی سیاستهای طرفین، بهویژه خاطرات ایرانیان از روابط با آمریکا، همچنان باعث وجود نوعی بیاعتمادی در روابط میان تهران و واشنگتن است. در نتیجه هرچند اجرای برجام میتواند راه را برای روابط بهتر سیاسی-اقتصادی- تجاری ایران با بسیاری از کشورهای جهان باز کند، اما روابط ایران با آمریکا همچنان نامطمئن و وابسته به اتفاقات و حوادثی خواهد بود که پس از اجرای برجام رخ میدهد. گرچه تحولاتی مثبت، هرچند خزنده و بطئی در روابط دو کشور به آهستگی مشاهده شد که برای نمونه میتوان به آزادشدن فوری ملوانان آمریکایی و آزادشدن چهار ایرانی- آمریکایی اشاره کرد؛ موضوعی که یقینا اثر مثبتی بر افکار عمومی مردم دو کشور خواهد گذاشت. با استقبال از چنین تحولات مثبتی، باید امیدوار بود روابط دو کشور از حالت سختافزاری و دشمنی کلاسیک، به حالت نرمافزاری و نگاه منطقی، احترامآمیز و اشتراک در منافع تبدیل شود.