تجاوز وحشیانه به دختر تهرانی در سانتافه | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۱۸۷۳۷۵
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۴
 ساعت 3 بامداد 21 مرداد ماه سال‌جاری مأموران کلانتری 123 نیاوران در حال گشت زنی در خیابان کامرانیه جنوبی خیابان بیات بودند که در کوچه نادر به سانتافه سفید رنگی که در کنار خیابان به صورت روشن پارک کرده بود مشکوک شدند و زمانی که خود را به یک قدمی خودروی مرموز رساندند با 2 جوان روبه‌رو شدند.
 
2 پسر جوان زمانی که خودروی پلیس را در یک قدمی خود دیدند تصمیم به فرار گرفتند و با سرعت به سمت خودروی پلیس حرکت کردند. اتوموبیل سفید بسرعت وارد کوچه شد و در این زمان فریادهای کمک دختری به گوش رسید و دختر جوان که در وضعیت سخت و پوشش نامناسبی قرار داشت در عقب خودرو را باز کرده و خود را به بیرون پرت کرد.

2 جوان در انتهای کوچه با مسیر بن‌بست روبه‌رو شدند و در این صحنه به صورت دنده عقب حرکت کرده و در حالی که نزدیک بود دختر جوان را زیر بگیرند مسیرشان را تغییر داده و با حرکت مارپیچ توانستند از دست مأموران فرار کنند.

مأموران در این صحنه به کمک دختر جوان رفته و با شنیدن اظهارات وی در برابر تراژدی سیاهی قرار گرفتند. مرجان که هنوز ترس در چشمانش دیده می‌شد به مأموران گفت: ساعت یک بامداد در خیابان اندرزگو خودرویم را خاموش کردم و زمانی که خواستم آن را روشن کنم به خاطر تمام شدن باتری در خیابان منتظر ماندم تا یک نفر کمکم کند که این 2 جوان سوار بر خودرویشان به سمتم آمدند و زمانی که دیدند باتری خودرویم تمام شده ادعا کردند که باید به خانه بروند تا سیم کابل اتصال باتری را با خود بیاورند.
 
وی ادامه داد: 2 پسر جوان پس از دقایقی پیشنهاد دادند تا سوار بر خودرویشان شوم تا با هم به خانه برویم و کابل اتصال را بیاوریم ابتدا مخالفت کردم اما آنها گفتند در این موقع شب یک دختر تنها در خیابان برایش مزاحمت ایجاد می‌کنند که به حرفهایشان اعتماد کردم و سوار بر خودرویشان شدم.
 
مرجان در حالی که اشک می‌ریخت گفت: در بزرگراه چمران بودیم که یکی از آنها با تهدید چاقو به عقب آمد و مرا تسلیم خواسته شومش کرد سپس دوستش که پوریا نام دارد به سراغم آمد و بهنام پشت فرمان نشست و در حال حرکت وی نیز مرا با تهدید چاقو تسلیم نیت سیاهش کرد.

دختر جوان افزود: سپس 2 جوان طلاو پولهایم را گرفتند و در خیابان کامرانیه کنار خیابان پارک کردند تا بار دیگر با هم مرا تسلیم نیت شومشان کنند هنوز لحظاتی نگذشته بود که خودروی گشت پلیس آمد و توانستم خودم را از خودرو به بیرون پرت کنم.

بدین ترتیب بازپرس حسین‌پور از شعبه پنجم دادسرای امورجنایی تهران دستور داد تا تیمی از مأموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این 2 جوان شیطان صفت وارد عمل شوند. کارآگاهان در این مرحله دختر جوان را هدف تحقیق قرار دادند و پی بردند که مرجان زمانی که سوار بر اتومبیل سفید شده گواهینامه پوریا را که روی کنسول وسط خودرو بوده مشاهده کرده و مشخصات وی را به یاد دارد.
 
همین سرنخ کافی بود تا تجسس‌های پلیسی برای دستگیری پوریا کلید زده شود و مأموران با گذشت 7 ماه موفق شدند شماره تماس این جوان را به دست آورند و در تماس با پوریا و استفاده از ترفندهای پلیسی از وی خواستند تا به اداره 16 پلیس آگاهی مراجعه کند که عصر 16 اسفند ماه پوریا با حضور در پلیس آگاهی دستگیر شد.

پوریا زمانی که دید در برابر اتهام سیاه قرار گرفته ابتدا هر گونه آشنایی با دختر جوان را نپذیرفت اما خیلی زود لب به اعتراف گشود و ادعای عجیبی را پیش روی مأموران قرار داد. پوریا 28 ساله که تحصیلکرده است به مأموران گفت: شب حادثه با دوستم برای خوشگذرانی در خیابان اندرزگو بودیم که با این دختر جوان که سوار بر خودرویش بود آشنا شدیم و از او خواستیم سوار بر خودروی ما شود تا بیشتر با هم آشنا شویم. 
 
وی افزود: برای خوردن شام به رستوران رفتیم و پس از آن سوار بر خودرو شدیم و این دختر خودش همراهمان شد تا اینکه در منطقه کامرانیه پلیس به سمتمان آمد و ما نیز از ترس پا به فرار گذاشتیم.
 
پوریا ادامه داد: من در وضعیت مالی خوبی قرار دارم و هیچ طلا و پولی نیز از دختر جوان به سرقت نبرده‌ام و نمی‌دانم چرا از دست ما شکایت کرده است. بنا به این گزارش، بازپرس حسین‌پور پس از شنیدن ادعاهای پسر جوان با صدور بازداشت موقت برای پوریا دستور داد تا با دستگیری همدست وی تحقیقات پلیسی صورت گیرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
امید
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
3
16
معلومه دختره داستان سرایی کرده . وقتی دیده پلیس دیدتشون این داستان رو سر هم کرده. چطور در صورتی که دزدیده شده باشه و بهش تجاوز شده باشه (با اون همه استرس ) تونسته مشخصات و اسم و همه چیز اون دو نفر رو به یاد داشته باشه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
3
15
خانم از اين حرفهات مرغ پخته هم خنده اش ميگيره يك صبح به سه جوان اعتماد كردي و سوار خودروشان شدي !!!!! حتما سر قيمت باهاشون به توافق نرسيده بودي كه از ماشين بيرون پريدي !
سامیار
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
1
9
خانمه دروغ میگه اون تایم شب اگه بیرون میری وکار مهم داری خوب بد نیست یکی از خانواده همراهت باشه ترفند این مدل خانمها همینه اگه کاسب شدن که هیچ اگه نه که واویلا
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
1
9
داستان جالبی بود از طرف دختر.بدبختانه اینطوری شده دخترا میرن عشق حال میکنن هر وقت گیر می افتن میگن به ما تجاوز شده!!!!! یکی نیست بهش بگه ساعت 1 دو نصفه شب شما تنها توو خیابون چیکار میکردی؟؟؟
علی
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
1
8
یه سوال اون موقع شب بیرون چکار میکردی؟به خانوادت چرا زنگ نزدی وقتی ماشینت خراب شد؟نمیشه در موردت قضاوت کنم اما مورد بالا رو میتونستی انجام بدی و زنگ بزنی نه اینکه سوار ماشین دو تا پسر جوون بشی .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
1
1
چرا ازاون طرف غش نمیکنید دختره اون موقع شب بیرون بوده شما فرض کنید مادر یاخواهر شما به هردلیلی بیرون بوده این دونفرلجن نمیتونستند مثل آدم اونو برسونند حقیقتا اعدام کمترین مجازات این دونفر کثافت باید باشد
سحر
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
0
2
یک دختر عاقل!! یک نصف شب تک و تنها تو خیابون چی کار میکنه؟؟؟
ناشناس
Netherlands
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
0
2
در واقع نظرات همه دوستان یکسان و درسته اون موقع شب تنها بعد سوار ماشبن اونا شدی عقب هم نشستی اون طرف دیوونه بوده گواهینامه اش رو برای چی بذاره روی داشبورد تو هم از عقب ببینی پلیس که دنبالش بوده شماره اش رو ندیده 7 ماه دربدرشون شده ؟
عکس روز
خبر های روز