حجاریان:اصلاح طلبان و اصولگرایان باید پارلمان در سایه تشکیل دهند/اصلاحطلبان فهمیدند که اگر صندوق رأی را ترک کنند از عرصه حذف میشوند
سعید حجاریان، صاحبنظر سیاسی اصلاحطلب پیشبینی میکند که در مجلس دهم دو فراکسیون موافقان و مخالفان «برجام» تشکیل خواهد شد و اکثریت «بهارستان» هم از آن فراکسیون «برجام» خواهد بود.
روزنو : سعید حجاریان، صاحبنظر سیاسی اصلاحطلب پیشبینی میکند که در مجلس دهم دو فراکسیون موافقان و مخالفان «برجام» تشکیل خواهد شد و اکثریت «بهارستان» هم از آن فراکسیون «برجام» خواهد بود.
حجاریان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه ژنرالهای دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا به دلیل رد صلاحیت و رأی نیاوردن در مجلس دهم غایب هستند و شمار زیادی از منتخبان، تجربه جدی ندارند و این کار تشکیلاتی فراکسیونی را تحتالشعاع قرار میدهد، میگوید: راهکار جبران این مسأله، تشکیل «پارلمان در سایه» از سوی دو جناح است. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان باید برنامههایشان را در«پارلمان سایه» چکش کاری و به فراکسیون خود منتقل کنند. در غیر اینصورت مجلس ضعیف میشود و ضعف مجلس منجر به تضعیف دولت هم میشود.
حجاریان در تشریح عواملی که منجر به انسجام و ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیها در انتخابات 7 اسفند شد، توضیح داد: اصلاحطلبان فهمیدند که اگر صندوق رأی را ترک کنند از عرصه حذف میشوند. آنها همچنین احساس کردند که در دوره احمدینژاد به قدری آسیب به کشور وارد شده که نمیتوان بیتفاوت باشند و مسئولیت ملی دارند که برای نوسازی کشور پا به میدان بگذارند ودر ساختن آینده کشور سهیم باشند.
به گفته وی، عامل کلیدی دیگر، وفاق و اجماعی بود که میان چهرههای مقبولی همچونهاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و حتی ناطق نوری ایجاد شد که انگیزه وحدت اصلاحطلبان را تقویت کرد. حجاریان ادامه داد: رخداد اساسی دیگر، این بود که احزاب اصلاحطلب، اگر چه از بین رفته بودند اما در انتخابات 7 اسفند توانستند در قالب ائتلاف انتخاباتی، «تشکیلات استانی» فعال و خوبی راهاندازی کنند که حرکتی مردمی و از پایین به بالا بود. فضای مجازی هم نقش غیرقابل انکاری در اطلاعرسانی و تبلیغات اصلاحطلبان داشت به نحوی که صدا و سیما، نتوانست یکهتازی کند و زیر سایه فضای مجازی و بویژه شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
این نظریهپرداز اصلاحطلب معتقد است که افراطگریهای برخی اصولگرایان هم در نتیجه انتخابات 7 اسفند تأثیر بسزایی داشته است بخصوص که آنها چند ماه قبل از انتخابات به سفارت عربستان سعودی حمله کردند و آنجا را آتش زدند. این در حالی است که برنامه دولت و آقای روحانی برقراری آرامش در کشور است زیرا سرمایهگذاری و رشد اقتصادی شرایط عادی را میطلبد نه آشوب را.
وی ادامه میدهد: دیدیم که حتی از جناح اصولگرا هم کسی از حمله به سفارت عربستان دفاع نکرد شاید به این خاطر که پیامدهای منفی حمله به سفارت انگلیس را تجربه کرده بودند. خیلی از چهرههای اصولگرا الان میگویند باید برویم دنبال بازنگری در اندیشههای خود.
حجاریان در بخش دیگری از سخنانش، ضعف سیستم حزبی را از جمله مشکل بزرگ انتخابات کارآمد در ایران دانسته و پیشنهاد میدهد با زاویه دیدی متفاوت نتیجه انتخابات تهران را مرور کنیم. او میگوید: میانگین رأی فهرست امید و میانگین رأی فهرست اصولگرایان را اگر محاسبه کنیم، شاید بتوان گفت تقسیم کرسیهای بهارستان تقریباً معادل نسبت 3 به یک بوده است. یعنی اگر قرار بود کرسیها به نسبت آرا تقسیم شود، باید در تهران و از همین میزان رأیی که گرفته شده، 20 نفر از فهرست امید و 10 نفر از فهرست اصولگرایان به مجلس راه مییافتند.
به گفته حجاریان، اگر انتخابات ما حزبی بود، اصولگرایان با همین میزان رأی، 10 کرسی پایتخت را در «بهارستان» به دست میآوردند. اما سیستم انتخاباتی ما به گونهای است که در تهران، هر 30 نامزد یک فهرست، تمام کرسیهای تهران را کسب کردند و اصولگرایان با وجود اینکه حدود یک سوم رقیب رأی داشتند، حتی از داشتن یک نماینده در مجلس محروم شدند. این نقص سیستم انتخاباتی کشور ماست زیرا کرسیهای مجلس متناسب با وزن گروههای سیاسی تقسیم نمیشود.
حجاریان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه ژنرالهای دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا به دلیل رد صلاحیت و رأی نیاوردن در مجلس دهم غایب هستند و شمار زیادی از منتخبان، تجربه جدی ندارند و این کار تشکیلاتی فراکسیونی را تحتالشعاع قرار میدهد، میگوید: راهکار جبران این مسأله، تشکیل «پارلمان در سایه» از سوی دو جناح است. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان باید برنامههایشان را در«پارلمان سایه» چکش کاری و به فراکسیون خود منتقل کنند. در غیر اینصورت مجلس ضعیف میشود و ضعف مجلس منجر به تضعیف دولت هم میشود.
حجاریان در تشریح عواملی که منجر به انسجام و ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیها در انتخابات 7 اسفند شد، توضیح داد: اصلاحطلبان فهمیدند که اگر صندوق رأی را ترک کنند از عرصه حذف میشوند. آنها همچنین احساس کردند که در دوره احمدینژاد به قدری آسیب به کشور وارد شده که نمیتوان بیتفاوت باشند و مسئولیت ملی دارند که برای نوسازی کشور پا به میدان بگذارند ودر ساختن آینده کشور سهیم باشند.
به گفته وی، عامل کلیدی دیگر، وفاق و اجماعی بود که میان چهرههای مقبولی همچونهاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و حتی ناطق نوری ایجاد شد که انگیزه وحدت اصلاحطلبان را تقویت کرد. حجاریان ادامه داد: رخداد اساسی دیگر، این بود که احزاب اصلاحطلب، اگر چه از بین رفته بودند اما در انتخابات 7 اسفند توانستند در قالب ائتلاف انتخاباتی، «تشکیلات استانی» فعال و خوبی راهاندازی کنند که حرکتی مردمی و از پایین به بالا بود. فضای مجازی هم نقش غیرقابل انکاری در اطلاعرسانی و تبلیغات اصلاحطلبان داشت به نحوی که صدا و سیما، نتوانست یکهتازی کند و زیر سایه فضای مجازی و بویژه شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
این نظریهپرداز اصلاحطلب معتقد است که افراطگریهای برخی اصولگرایان هم در نتیجه انتخابات 7 اسفند تأثیر بسزایی داشته است بخصوص که آنها چند ماه قبل از انتخابات به سفارت عربستان سعودی حمله کردند و آنجا را آتش زدند. این در حالی است که برنامه دولت و آقای روحانی برقراری آرامش در کشور است زیرا سرمایهگذاری و رشد اقتصادی شرایط عادی را میطلبد نه آشوب را.
وی ادامه میدهد: دیدیم که حتی از جناح اصولگرا هم کسی از حمله به سفارت عربستان دفاع نکرد شاید به این خاطر که پیامدهای منفی حمله به سفارت انگلیس را تجربه کرده بودند. خیلی از چهرههای اصولگرا الان میگویند باید برویم دنبال بازنگری در اندیشههای خود.
حجاریان در بخش دیگری از سخنانش، ضعف سیستم حزبی را از جمله مشکل بزرگ انتخابات کارآمد در ایران دانسته و پیشنهاد میدهد با زاویه دیدی متفاوت نتیجه انتخابات تهران را مرور کنیم. او میگوید: میانگین رأی فهرست امید و میانگین رأی فهرست اصولگرایان را اگر محاسبه کنیم، شاید بتوان گفت تقسیم کرسیهای بهارستان تقریباً معادل نسبت 3 به یک بوده است. یعنی اگر قرار بود کرسیها به نسبت آرا تقسیم شود، باید در تهران و از همین میزان رأیی که گرفته شده، 20 نفر از فهرست امید و 10 نفر از فهرست اصولگرایان به مجلس راه مییافتند.
به گفته حجاریان، اگر انتخابات ما حزبی بود، اصولگرایان با همین میزان رأی، 10 کرسی پایتخت را در «بهارستان» به دست میآوردند. اما سیستم انتخاباتی ما به گونهای است که در تهران، هر 30 نامزد یک فهرست، تمام کرسیهای تهران را کسب کردند و اصولگرایان با وجود اینکه حدود یک سوم رقیب رأی داشتند، حتی از داشتن یک نماینده در مجلس محروم شدند. این نقص سیستم انتخاباتی کشور ماست زیرا کرسیهای مجلس متناسب با وزن گروههای سیاسی تقسیم نمیشود.