اصولگرایان پیام انتخابات را درک کنند
انتخابات هفتم اسفند فارغ از آنکه یک فرصتی برای حضور دوباره مردم در عرصه ملی و نمایش قدرت جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی بود، بیان گر پیامهایی مهم برای آینده سیاسی و اجتماعی کشور است که توجه به آن زمینه را برای تقویت انسجام ملی و وحدت بیشتر بین مردم و حکومت فراهم میکند.
به گزارش خرداد، لذا تحلیل آرای مردمی و انگیره مشارکت حداکثری در این انتخابات یکی از همان طرقی است که پیام انتخابات را برای مسئولان و همچنین جریانها یا گفتمانهای سیاسی باورپذیر میکند.
آرای متقاوت در مجلس خبرگان
این دوره ازانتخابات مجلس خبرگان رهبری متفاوتترین دوره طی ادوار انتخاباتی بود. آنچنان که مردم شناخت بهتری از لیستهای انتخاباتی در این عرصه داشته و حتی از قبل نفرات منتخب خود را برای یکدیگر بازگو میکردند که میتوان یکی از عوامل مهم این مساله را ورود برخی چهرههای و دعوت ایشان از مردم برای حمایت از لیستهای انتخاباتی بود؛ مسالهای که البته در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود بیشتری داشت.
البته در ورای این مساله میزان رای آوری نامزدهای خبرگان نیز حائز اهمیت بود. از یک طرف آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی بعد از سالها تخریب در رسانه ملی و سانسور شدن از بخشهای خبری با کسب بالاترین آرا در این دوره رکود محبوبت در تاریخ ادوار انتخابات مجلس خبرگان را برای خود کرد و از طرف دیگر محمدی یزدی و تقی مصباح یزدی که سالیان متمادی در حمایت رسانههای ملی و همچنین تریبونهای عمومی بالاخص نماز جمعه بودند با عدم استقبال آرای عمومی مواجه شده و از حضور در مجلس خبرگان بازماندند یا همین طور احمد جنتی دبیر شورای نگهبان که در نهایت با فاصله لب مرزی آرا به عنوان آخرین منتخب تهران به دوره بعدی مجلس خبرگان راه پیدا کرد.
آن هم در شرایطی که مثلث جنتی، یزدی و مصباح طی یک هفته در رسانههای ملی به عنوان نامزدهای ضد انگلیسی مطرح شده و همواره مردم به این سمت تشویق میشدند تا با حمایت از این افراد اجازه ندهند لیست انتخاباتی رقیب – خبرگان مردم- راهی مجلس خبرگان دوره پنجم بشود.
شکست مطلق اصولگرایان در انتخابات تهران
پیام دیگر این انتخابات مربوط به نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی تهران میشود. آنجا که لیست ائتلافی اصولگرایان به کلی ناکام ماند و به جای آن لیست ائتلافی اصلاح طلبان – لیست امید- به رغم ردصلاحیتهای گسترده و همچنین موانع فراقانونی با میدان داری جریانهای خودسر تمامی کرسیهای مجلس را از آن خود کردند.
جالب آنجاست که نفرات اول لیست امید با آرای تقریبا سه برابر آرای نفرات اصلی اصولگرایان به مجلس رسیدند که این واقعیت در فتوای کلام رویگردانی مردم از اصولگرایان را بیان میکند.
البته این وضعیت تفاوت چندانی در سایر شهرهای کشور نداشت. چراکه اصلاح طلبان و لیستهای ائتلافی این جریان در هر حوزه انتخابیه که موفق به تهیه لیست ائتلافی شده بودند کارنامه موفقی داشتند تا در نهایت مجلس دهم نسبت به مجلس دهم بیشترین تغییرات و ریزش نماینده را در تاریخ ادواری مجلس داشته باشد.
تاثیرگذاری بزرگان در انتخابات
نکته دیگری که در این دوره از انتخابات حائز اهیمت بود، مربوط به حضور بزرگان و دعوت ایشان از مردم برای حمایت از برخی لیستهای انتخاباتی است. اینکه مردم مدام در شبکههای مجازی لیستهای انتخاباتی مورد حمایت سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی را به اشتراک میگذارند و درخواست ایشان برای حضور در انتخابات را ضمیمه پیامهای مجازی خود میکردند، به خودی خود بیان گر آن بود که مردم مطالبات خود را همراستا با برخی گفتمانهای خاص در کشور دانسته و بر همین اساس آرای خود را به نام همان گفتمان و جریان به ثبت میرسانند. آن هم در شرایطی که تریبونهای عمومی کشور در حین بازنشر این پیامها در شبکههای مجازی همواره تاکید بر آن داشتند تا مردم حمایتی از این دعوتها نداشته باشند.
شادی مردم از نتایج انتخابات
آخرین نکته مهم در این دوره از انتخابات نیز به شادی مردم پس از اعلام نتایج انتخابات برمی گردد. آنجا که برخی از نامزدهای شکست خورده در انتخابات سعی بر آن داشتند که نتایج این دوره از انتخابات را چیزی نزدیک به ادوار گذشته تعبیر کنند اما واکنش مردم به این نتایج نشان میداد که از نظر ایشان مجموعه نمایندگان دوره بعدی مجلس در قیاس با مجموعه نمایندگان مجلس اصولگرای دوره نهم چیزی نزدیکتر به مطالبات ایشان است.
خصوصا آنکه در جریان همین شادیها و جشن گرفتنها موضوعات در قالب طنز نسبت به بازندگان انتخابات به صورت خودجوش بین اقشار جامعه منتشر شد تا زاویه مردم با برخی جریانهای سیاسی و همچنین گفتمانها بدین شکل در بستر جامعه نمود پیدا کند.
رای مردم با تخریب تغییر نمیکند
مهمترین موضوعی که از این انتخابات برداشت بر اساس تمام آنچه که در هفتم اسفند رخ داد، آن است که جریانهای سیاسی میبایست متوجه باشند با سواستفاده از تریبونهای عمومی و رسانههای ملی در جهت تخریب جریانهای سیاسی نمیتوان آرای عمومی را تغییر داد. چراکه اساسا در یک انتخابات سالم با محوریت حضور مردم، جریان و گفتمانی از نظر مردم پیروز خواهد بود که بیشتر خود را درگیر مطالبات عمومی کرده و در جریان رقابتهای انتخاباتی برنامه دقیق تری برای حل دغدغههای مردم در نظر گرفته باشد.