مجلس خبرگان در دو دهه اخیر نقش برجسته ای در افکار عمومی نداشته اما هر قدر زمان جلوتر می رود نقش کلیدی خبرگان نمایان تر می شود و به تعبیر رهبر انقلاب، زمان ایفای نقش اصلی و مهم این مجلس فرا می رسد. سال های متمادی است که جبهه ی تندرو در حال جریان سازی و دادن مشروعیت به افراد مورد نظرش برای ورود آنها به مجلس خبرگان و بدست آوردن اکثریت آنهاست تا در موعد مقرر بتواند سلیقه ی خود را اعمال کند. در انتخابات اخیر، جریان تندرو با استفاده از نفوذ خود، اقدام به رد صلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای طیف اصلاحات و اعتدال نموده است. ایده ی تندرو ها این است که رد صلاحیت گسترده در انتخابات مجلس و خبرگان و خصوصا رد صلاحیت افراد سرشناس از جمله جناب سید حسن خمینی و بسیاری دیگر  که دارای محبوبیت نزد عموم مردم و نخبگان می باشد و اتهامشان تنها عدم همراهی با تندروها و همراهی با مردم است، و به جای آنها تایید عده ای افراد ناشناس در کنار شمار اندکی افراد  مطرح، مشارکت هوادارن دولت و مخالفان جریان تندرو را کاهش می دهد. در چنین شرایطی متفکران و فعالان سیاسی جریان اعتدال و اصلاحات بر این باورند به دلایل زیر باید در انتخابات شرکت کرد:

1-همواره عدم شرکت در انتخابات بجز تسهیل پیروزی رقیب دستاورد دیگری نداشته است و باعث شده که گاها نمایندگان منتخب، نماینده ی واقعی ملت نباشند. از یاد نبریم که تحمل افراد تندرو و مرتجع، ایجاد شرایط وخیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... همه زاییده ی خالی کردن صحنه ی انتخابات است. مواضع و رفتار های برخی از نمایندگان مجلس نهم به خوبی گواه درستی این مدعاست.

2-دولت اعتدال در دو سال گذشته همواره برای لغو تحریم ها تلاش کرده و آن را کلید رونق اقتصادی و ایجاد امنیت سرمایه گذاری در کشور، ایجاد اشتغال و در کل حل مشکلات مردم و بهبود وضعیت معیشتی مردم دانسته است. اگر اجازه دهیم جریان تندروی مقابل در انتخابات مجلس پیروز شود، اجازه داده ایم مجلس آینده چوب لای چرخ دولت بگذارد و همکاری لازم جهت اصلاحات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... با دولت را نداشته باشد. ضمنا بسیاری از کاندیداهای طرف مقابل اصلا تجربه و تخصص لازم برای فعالیت جدی و احقاق حقوق مردم را ندارند. نمونه ی شیوه ی مدیریتی آنها را می شود در 8 سال دولت مهرورز کاملا مشاهده کرد. ضمن اینکه این جریان تمام تلاش خود را جهت شکست دولت در همه ی عرصه ها انجام خواهد داد و با اقدامات آنها در صورت پیروزی ممکن است رشد کافی و چشم گیر اقتصادی صورت نگیرد و همه ی این فشار ها در نهایت باعث نارضایتی مردم از شرایط زندگی شده و زمینه ی حذف دولت روحانی در انتخابات بعدی از راه افزایش نارضایتی را فراهم می آورد.

3-نباید تنها به چهره های شناخته شده رای بدهیم. ممکن است تعداد افراد سرشناس فهرست ائتلاف اصلاحطلبان، از افراد شناخته شده ی ائتلاف اصولگرایان کمتر باشد. اما قطعا در بررسی های صورت گرفته، افراد با تجربه، خوش فکر و دارای کفایت لازم در این لیست ها قرار گرفته اند. 

4-ممکن است همه ی نامزد های خبرگان مردم را خوب نشناسیم و یا کاملا مورد تایید ما نباشند اما باید این را نکته مد نظر داشت که انتخاب این افراد، ماحصل مشورت افراد بزرگی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و سید محمد خاتمی و ... می باشند. قطعا نگاه این نامزدها در صورت ورود به مجلس خبرگان، در آینده از برنامه ریزی های مداوم جریان تندرو برای نفوذ هر چه بیشتر در سرنوشت کشور ممانعت به عمل خواهد آورد.

5-از یاد نبریم که نوشتن نام 16 نفر در برگه ی رای انتخابات مجلس خبرگان و 30 نفر در مجلس شورای اسلامی به طور کامل، امر بسیار مهمی است.(«هر رای ما در 7 اسفند سرنوشت ساز است.» حسن روحانی) نوشتن نام 46 نفر کمتر از 10 دقیقه وقت میگیرد. اما اگر نامزد های طرف مقابل پیروز شوند، حداقل باید 4 سال صبر کرد تا بتوان افراد دیگری را جایگزین آنها کرد. ضمنا اصلاح ویرانی های افراد بی کفایت، سال ها و گاهی دهه ها بطول می انجامد. پس ده دقیقه وقت صرف کردن از چهار سال انتظار بهتر است.