سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۸ مهر ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۱
کد خبر: ۱۷۹۹۱۸
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۰ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۴

شوك مقدماتي المپيك و سوالاتي كه ذهن را آزار مي‌دهد

روزنو :
در شرايطي كه فضاي فوتبال ايران هنوز تحت تاثير حذف تيم ملي اميد از مسابقات مقدماتي المپيك است، جمعه‌شب اتفاقي رخ داد كه همه معادلات را به هم ريخت. بر اين اساس، در ديدار رده‌بندي مسابقات زير 23 سال قهرماني آسيا، تيم ملي عراق موفق شد با نتيجه دو بر يك از سد قطر بگذرد و روي پله سوم قرار بگيرد. شايد به جرات بتوان ادعا كرد اين تورنمنت يكي از معدود مسابقات در سطح جهان است كه بازي رده‌بندي‌اش اهميت بيشتري نسبت به فينال دارد؛ چه اينكه هر دو تيم راه يافته به بازي نهايي پيشاپيش صعودشان به المپيك را جشن گرفته‌اند، اما سهميه سوم آسيا از دل بازي رده‌بندي بيرون مي‌آيد. با اين اوصاف و در شرايطي كه شايد خيلي‌ها گمان مي‌كردند قطر با توجه به سرمايه‌گذاري‌هايي كه انجام داده و نيز استفاده‌اش از امتياز ميزباني به راحتي از سد عراق عبور مي‌كند و المپيكي مي‌شود، اتفاق ديگري رخ داد. پيروزي عراق بر ميزبان در اوقات اضافه باعث شد تيم ملي اين كشور شگفتي‌ساز شود و به عنوان سومين سهميه آسيا به مسابقات ريو راه پيدا كند.
يك دنيا پرسش
صعود عراق به المپيك ريو و جا ماندن ايران از اين بازي‌ها، حالا انبوهي از ابهامات و پرسش‌ها را پيش روي فوتبال ايران قرار داده است. از زماني كه تيم كشورمان حذف شد، خيلي از كارشناسان سعي كردند با ارتباط دادن اين ناكامي به ساختارهاي ضعيف فوتبال در ايران، كادرفني را مبرا كنند و اينطور نشان بدهند كه مشكلات به وجود آمده، ريشه‌اي‌تر و عميق‌تر از آن است كه با دقت در انتخاب مربي و نيز برنامه‌ريزي‌هاي كوتاه مدت بشود تاثيرش را از بين برد. به عنوان نمونه، يكي مثل حبيب كاشاني آنقدر در اين فلسفه غرق بود كه اخيرا حتي ادعا كرد فيناليست شدن تيم كشورمان در مسابقات قطر و صعودش به المپيك ريو نمي‌توانست نزديك به عدالت باشد. حالا اما تيمي نظير عراق، با ساختارهايي كه مسلما چندان قدرتمند نيست راهي المپيك مي‌شود و البته كسي هم در مورد عادلانه يا ناعادلانه بودن چنين صعودي حرف نمي‌زند. شگفتي آنجاست كه عراق، قطر ميزبان را مي‌برد و بالا مي‌رود؛ تيمي كه در خاك خودش با حداكثر امكانات در يك قدمي صعود متوقف شد. يادمان باشد ما در روزي به اين تيم باختيم كه حتي دو اشتباه بزرگ داوري به سود ايران هم نتوانست تيم خاكپور را از مهلكه به در ببرد. جمعه‌شب اما عراق از سد عنابي‌ها گذشت و المپيكي شد تا شايد ما هم كمي در مورد ادعاهاي كهنه‌مان دچار ترديد شويم. در اهميت مسايل ريشه‌اي و ضرورت زيرساخت‌سازي ابدا ترديدي وجود ندارد، اما فقدان چنين پيش زمينه‌هايي نبايد بهانه‌اي براي انتخاب‌هاي سليقه‌اي و نه‌چندان حرفه‌اي باشد. اگر قرار بود فقط كشورهايي كه زيرساخت‌هاي قوي دارند به موفقيت برسند، ديگر نيازي به برگزاري بازي‌هاي مقدماتي المپيك يا جام جهاني نبود و كارشناسان بين‌المللي مي‌توانستند با ارزيابي امكانات هر كشور، بهترين تيم‌ها را براي شركت در چنين تورنمنت‌هايي دستچين كنند. با اين وجود اگر در هر دوره كلي مسابقه انتخابي برگزار مي‌شود، معنا و مفهومش اين است كه كشورهاي مختلف با بضاعت‌هاي گوناگون مي‌توانند نمايندگان خودشان را تقويت كنند و بخت‌شان را براي شركت در مسابقات معتبر بين‌المللي بسنجند. صعود به مرحله نهايي چنين تورنمنت‌هايي حتي مي‌تواند به عنوان «سكوي پرتاب» عمل كند و به كشورهايي كه زيرساخت‌هاي مناسبي ندارند ياري برساند؛ مثل موج صدور بازيكنان ايراني به ليگ‌هاي اروپايي كه بعد از جام جهاني 98 فرانسه اتفاق افتاد. خب حالا چاره چيست؛ اينكه بنشينيم، دست روي دست بگذاريم و باز بعد از هر ناكامي، فقدان زيرساخت‌ها را بهانه كنيم يا اينكه دستي بجنبانيم و بكوشيم در كنار برنامه‌ريزي‌هاي بلندمدت، از امكانات موجود هم نهايت بهره را ببريم؟
در جستجوي انصاف
صعود عراق به مرحله نهايي المپيك اما از يك زاويه ديگر هم قابل بررسي است. درست يك سال پيش بود كه تيم ملي بزگسالان كشورمان با قبول شكست برابر عراق از مرحله يك‌چهارم نهايي جام ملتهاي آسيا كنار رفت و نتوانست به جمع 4 تيم نهايي برسد. اگرچه آن بازي زير سايه اشتباه بزرگ بنجامين ويليامز و اخراج مهرداد پولادي در نيمه نخست قرار گرفت و شاگردان كي‌روش نهايتا در ضربات پنالتي از گردونه مسابقات كنار رفتند، اما موجي از انتقادها متوجه كادر فني تيم كشورمان شد. بسياري از كارشناسان، پيشكسوتان و به ويژه مدافعان مربي ايراني با اطلاق كردن صفاتي مثل «جنگ‌زده» به عراق، تلاش مي‌كردند حذف تيم كشورمان را فاجعه قلمداد كنند. حتي همين چند روز پيش هم وقتي تيم اميد ايران از قطر برگشت، محمد مايلي‌كهن به بازخواني همان پرونده پرداخت و عجيب آنكه گفت اخراج پولادي در برابر عراق درست بوده است. اين اتفاق در حالي رخ مي‌دهد كه چند ماه پيش وقتي روشن ايرماتوف سرشناس براي قضاوت يك مسابقه باشگاهي به ايران آمده بود، در گفتگو با خبرنگاران به غلط بودن تصميم ويليامز اعتراف كرد، اما ظاهرا تخصص حاجي مايلي در مورد داوري، حتي از ايرماتوف هم بيشتر است! با همه اين تفاسير اگر قبول كنيم حذف تيم بزرگسالان ما مقابل عراق جنگ‌زده، «بحران» تلقي مي‌شده، حالا با صعود تيم اميد اين كشور و بازماندن ما از قافله المپيك چه بايد كرد؟ همه اين نشانه‌ها شايد لازم باشد براي اينكه بفهميم گاهي بايد كمي منصف‌تر بود و معتدل‌تر قضاوت كرد. همين!

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز