به روز شده در: ۱۴ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۰
کد خبر: ۱۷۴۸۴۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۱۳ دی ۱۳۹۴

احمد خرم:اختیار قانون‌گذاری را پس می‌گیریم

اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات مجلس دهم شرایط مشابهی ندارند. جناح راست همان‌اندازه که خیالش از تأیید‌ صلاحیتِ کاندیداهایش راحت است، به‌‌ همان میزان، فاصله‌اش با «اتحاد» و معرفی یک لیست واحد بیشتر می‌شود. 
در آن سوی این کارزار اما جریان اصلاح‌طلبی ایستاده است. جریانی که یکپارچگی بی‌سابقه‌ای را به‌لحاظ تشکیلاتی تجربه می‌کند اما «دغدغه رد صلاحیت» اگرچه گفته می‌شود نسبت به ادوار گذشته کمی کمتر شده اما به‌هرحال به عنوان مسئله‌ای نگران‌کننده، ذهن این طیف را به خود مشغول کرده است. وزیر راه دولت اصلاحات به آخرین رویارویی انتخاباتی دو جریان سیاسی کشور اشاره می‌کند و می‌گوید:‌«در بیست‌ویکمین روز خرداد سال ۹۲ اصول‌گرایان افراطی و معتدلین این گروه، با کناره‌گیری آقای عارف از انتخابات به قول معروف آچمز شدند و انتخابات را در‌‌‌‌ همان شب باختند. همین حالا هم شدیدا نگران این هستند که در انتخابات مجلس و خبرگان بازهم نتوانند کاری از پیش ببرند و باخت سنگین دیگری را متحمل شوند». مشروح گفت‌وگوی «وقایع اتفاقیه» با احمد خرم را بخوانید: 
جناب آقای خرم! این اظهارنظر آقای حدادعادل که گفته«ممکن است تعدادی از وزرای دولت سابق در ائتلاف حاضر شوند!» را چطور تحلیل می‌کنید؟ 
به‌هرحال باید پذیرفت که با وجود همه شرایط پیش‌آمده، احمدی‌نژاد رأی حداقلی برای اصول‌گرایان دارد. 
پس می‌توان این‌طور گفت که اصول‌گرایان به خاطر فضای مثبتی که در اردوگاه اصلاح‌طلبان به‌وجودآمده، نگران شده و سراغ احمدی‌نژادی‌ها رفته‌اند تا بلکه رأی این طیف را به سبد خود بریزند؟ 
حتما همین‌طور است. یکی از کارهایی که جبهه اصول‌گرایی برای مقابله با اصلاح‌طلبان انجام داده‌اند، همین است. درواقع باید گفت جناح اصول‌گرا در حال حاضر، به سه دسته تقیسم شده‌اند که یک گروه به علی لاریجانی منتسب است و گروه دیگر اصول‌گرایان سنتی و گروه آخر نیز پایداری‌چی‌ها هستند که هم با لاریجانی و هم با سنتی‌ها، اختلاف‌هایی حل‌نشدنی دارند. در این شرایط طبیعی است بیم داشته باشند که بالغ بر نیمی از مجلس را از دست بدهند و در نتیجه بعد از سه دوره، اختیار تام قانون‌گذاری را رسما واگذار کنند. 
آیا می‌توان ریشه این انشقاق را در حمایت‌های همه‌جانبه آنها از دولت پر از اما و اگر احمدی‌نژاد دانست؟ 
اگر این روز‌ها جریان اصول‌گرایی شکافی عمیق را تجربه ‌کند، خودشان هم می‌دانند که به دلیل پشتیبانی از دولت دوم احمدی‌نژاد است. البته قبل از آن در مجلس هفتم هم، احمدی‌نژاد با برهم‌زدن شورای هماهنگی در برنامه‌هایشان خلل ایجاد کرد که البته آن روز‌ها، ریش‌سفیدان اصول‌گرایی قضیه را حل کردند و آنها «اتحاد» در «انتخابات» را در سال ۸۶ به دست آورده و اکثریت مجلس هشتم را از آن خود کردند. 
ریشه آن اختلافات فقط  احمدی‌نژاد بود؟ 
با شروع به کار دولت نهم و گذشت چند ماه، شرایط به گونه دیگری شد و مشکلات خودنمایی کردند که نماینده‌های معتدل اصول‌گرای مجلس «دفاع تحت هر شرایطی» را کنار گذاشته و به طور مثال برخی چهره‌ها چون آقای توکلی و نادران و... لب به انتقاد گشودند. یادم می‌آید که آنها به منتقدان دو آتشه تبدیل شدند و رسما مقابل رئیس وقت دولت قرار گرفتند. 
چطور شد که حامیان، خیلی زود به منتقد و حتی می‌توان گفت مخالف تغییر چهره دادند؟ 
 چون احساسشان این بود که احمدی‌نژاد مسیر نظام را به سمت بیراهه هدایت می‌کند که اتفاقا همین‌طور هم شد و برای نمونه تحریم‌های هزینه ساز بین‌المللی تقریبا به همه ثابت کرد که او با هیچ متر و معیاری صلاحیت حضور در رأس دولت را نداشت. الان هم با وجود توافق هسته‌ای چیزی تمام نشده و دولتی‌های پیشین و همه آنهایی که به نوعی از آنها حمایت کرده‌اند، لازم است که جوابگو باشند چون خسارت ۵۰۰ میلیارد دلاری و از دست دادن طلایی‌ترین دوره تاریخ نفت، چیزی نیست که بتوان از آن به راحتی گذشت. 
با تمام این تفاصیل، آیا می‌توان رجوع به مهره‌های احمدی‌نژاد را واکنش اصول‌گرایان به فضای انتخاباتی اصلاح‌طلبان دانست؟ 
در ۲۱ خرداد سال ۹۲ هم اصول‌گرایان افراطی و هم معتدلین با کناره‌گیری آقای عارف از انتخابات به قول معروف آچمز شدند و اصول‌گرایان ، انتخابات را در‌‌ همان شب باختند. همین حالا هم شدیدا نگران این هستند که در انتخابات مجلس و خبرگان بازهم نتوانند کاری از پیش ببرند و باخت سنگین دیگری را متحمل شوند. به همین دلیل به تکاپو افتاده‌اند و حتی به سراغ وزیران احمدی‌نژاد رفته‌اند. تأکید می‌کنم، فضای اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات مجلس دهم با سه دوره گذشته فرق دارد.
این اظهار شما در شرایطی است که «نگرانی‌ همیشگی» همچنان باقی است و احتمال رد‌ صلاحیت ‌گسترده وجود دارد! 
من هم معتقدم که به دلیل فضای به وجود آمده در کشور و همچنین توجهی که مردم به جریان اصلاح‌طلب دارند، کاندیداهای زیادی از اصلاح‌طلبان رد صلاحیت خواهند شد. 
خب. چه باید کرد؟ 
باید با رایزنی‌های لازم، تعامل و اعتراض قانونی، فضایی را به وجود آورد که همه فعالیت‌هایشان را در چارچوب قانون و شرع انجام دهند تا مشکلی پیش نیاید. چون واقعا بعضی مواقع‌ با دلیل‌هایی رد می‌کنند که دوست و دشمن انگشت به دهان می‌مانند. مثلا رد صلاحیت یکی از کاندیدهای مجلس هشتم به سه دلیل نداشتن التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و نداشتن التزام به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه بود تا این سئوال مطرح شود که مگر می‌شود چهره‌ای که فعالیت زیادی در عرصه سیاسی و مدیریتی دارد به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی و اصل ولایت فقیه اعتقاد نداشته باشد؟ جالب است «سوءشهرت» در محل هم بهانه‌ای برای رد صلاحیت بود. مگر می‌شود مدیری که بیست و چند سال سابقه خدمت در نظام دارد را به سوءشهرت که‌‌ همان لات و لاابالی بودن است، متهم کرد؟ به نظر من باید این مشکل را با روش‌های مسالمت آمیز و غیررادیکال حل کرد. 
البته به نظر می‌رسد فضای‌ انتخاباتی نسبت به دوره‌های گذشته کمتر نگران رد صلاحیت‌ها است. 
ان‌شاءالله که این‌طور شود و اتفاقات این دو سال، مخصوصا توافق نهایی هسته‌ای باعث شود تا همه دستگاه‌ها و نهاده، بنا را بر منطق مداری و تعامل و البته تنش زدایی بگذارند تا کشور بتواند از پتاسیلِ پساتحریم برای خروج از رکود و مشکلاتی که چند سال گذشته به وجود آمد، بهترین بهره‌وری را داشته باشد. 
با این اوصاف بازهم به نظر می‌رسد تحرکات انتخاباتی اصلاح‌طلبان معقول‌تر است. 
خب! ما تجربه سال 92 را داریم و به همین دلیل، از اختلاف و انشقاق هیچ ردی دیده نمی‌شود. 
ترکیب مجلس دهم را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟ پیش‌بینی غالب این است که اصلاحات حضوری پررنگ در بهارستان خواهد داشت. 
قطعا چنین اتفاقی رخ خواهد داد. الان هدف این است که اصلاح‌طلبان بعد از غیبت در دوره‌های هفتم تا نهم، اکثریت قوه مقننه را در اختیار بگیرند. 
اگر کرسی‌های مجلس به طور نسبتا برابر بین اصول گرایان و اصلاح‌طلبان تقسیم شود، تکلیف ریاست چه می‌شود؟ عارف و لاریجانی رقابت می‌کنند یا قرار بر تمدید سه باره ریاست رئیس فعلی گذاشته می‌شود؟ 
آقای عارف برای ریاست قوه مقننه آمده است. البته با این توضیح که اصول‌گرایان اصرار دارند که همه مناصب را در اختیار خود داشته باشند. تأکید می‌کنم که اگر رد صلاحیت‌های گسترده نباشد، اصلاحات برای تشکیل اکثریت در مجلس دهم، هیچ مانعی پیش روی خود نمی‌بیند. البته مسئله مهم‌تر، این است که چهره‌های جنجالی و حاشیه ساز از مجلس کنار گذاشته شوند و آنهایی به عنوان نماینده در مجلس دهم حاضر شوند که واقعا منافع فردی را به مصالح ملی ترجیح ندهند. امری که متأسفانه در چند دوره اخیر، بار‌ها و بار‌ها مشاهده و باعث ضرر شد. واقعا نمی‌دانم چطور می‌شود که کسی حاضر می‌شود، منفعت مردم را به نفع خواسته‌های خودش نادیده بگیرد؟ 
برخی از مجلس‌نشینان منتقد توافق هسته‌ای، واقعا بر اساس تشخیص خود نظر می‌دادند، به هر حال هر کسی تا به یک حدی قدرت تحلیل و بررسی دارد. 
نظر شما درباره برخی درست است. به هر حال همه مترقی نیستند و سنتی فکر می‌کنند و به همین دلیل، رفتار اشتباهی را از خود به نمایش می‌گذارند. البته این نوع چهره‌ها در دراز مدت و با مواجه شدن با واقعیت‌ها اصلاح می‌شوند. البته اگر تصمیم به غرض ورزی نگیرند که ان شاءالله این طور نیست. به هر حال مردم گرفتار هستند و جامعه با انواع تهدید‌ها و تحدید‌ها مواجه است، وقتی که آمار طلاق ۳۸درصد افزایش یافته و سن ازدواج از ۲۵ سال به ۳۰ سال رسیده است و فحشا و فقر بیداد می‌کند، مگر می‌شود پی نبریم که باید در رفتارمان و نوع مدیریت تغییراتی به وجود بیاوریم؟
اصلاح‌طلبان بعد از سه دوره محروم شدن از حضوری جدی در انتخابات، فضایی نسبتا مطلوب را در آستانه انتخابات مجلس دهم تجربه می‌کنند. این طیف سیاسی باید برای حضوری بی‌حرف و حدیث چه کارهایی انجام بدهد؟ 
لازم است از هر ابزار مشروعی که در دسترس است، استفاده کرد. بزرگان اصلاحات باید شروع به رایزنی با بزرگان و تصمیم گیران کشور بکنند تا بلکه شاهد رفتاری قانونی و منطقی در تأیید صلاحیت‌ها باشیم. مثلا باید با روش منطقی گفت، نباید چهره‌ای که ۳۰ سال سابقه خدمت دارد، به راحتی رد صلاحیت شود. مسئله اصلی که ابهام‌ دارد این‌ است که چرا فقط چهره‌های شاخص یک جناح که شانس رأی آوری دارند، رد صلاحیت می‌شوند و برای تأیید شدن باید دغدغه جدی داشته باشند، در حالی‌که خیال رقیبانشان در اردوگاه اصول‌گرایی راحت است. اینها دغدغه‌هایی است که واقعا جای سئوال دارد و باعث دلسردی مردم می‌شود و این دلسری بد‌ترین اتفاقی است که می‌تواند برای هر کشوری بیفتد. 
اگر این اظهارات شما تلاش برای ابهام افکنی تلقی شود، چه جوابی دارید؟ 
من بر اساس تجربه و آنچه در انتخابات اتفاق افتاده، اظهار نظر می‌کنم. همه یادشان است که در انتخابات مجلس هفتم، ۱۵۰ کرسی از ۲۹۰ کرسی قوه مقننه در رقابتی تمام اصول گرایانه نمایندگان خود را شناخت. من از این نگران هستم که رد صلاحیت‌های گذشته و در نتیجه مشارکت حداقلی تکرار شود که موقعیت فعلی ایران در نظام بین‌الملل را مخدوش کند. 
توافق هسته‌ای و شرایط حاصل از  آن ،چه تأثیری در برگزاری و البته نتیجه انتخابات مجلس دهم خواهد گذاشت؟ 
واقعیت این است که تصمیم گیرانی که به روحانی در دولت یازدهم کمک می‌کنند، در حالی مدیریت شرایط را به عهده داشتند که همه چیز به شدت تحت تأثیر اختلافات هسته‌ای و پس از آن مذاکرات هسته‌ای و بالاخره پسابرجام قرار داشت. دقیقا همه به نوعی سردرگم بودند. در فضای فعلی تهدیدهای خارجی کاهش چشمگیری داشته و به همین دلیل می‌توان امید داشت که دولت اعتدال و تدبیر از این پس با تمرکز و آرامش لازم به فکر اجرائی کردن برنامه‌هایش باشد که قاعدتا انتخابات نمی‌تواند خارج از این چارچوب باشد. احتمال دارد از این پس هم دلارهای نفتی زیاد‌ شود و هم گردشگری رونق ‌پیدا کند و هم همکاری با کشورهایی که صاحب رأی در اقتصاد هستند، اوج ‌بگیرد. مجموع این اتفافات دولت را در شرایط نسبتا مطلوبی قرار می‌دهد و به همین خاطر می‌تواند در کار‌هایش، از جمله برگزاری انتخابات موفق عمل کند که این خیلی مهم است. چرا که بعد از توافق با دنیا، برگزاری انتخاباتی سالم و با مشارکتی حداکثری، می‌تواند جمهوری اسلامی را در موضع قدرت قرار دهد. 
در نتیجه چه تأثیری می‌گذارد؟ 
وقتی دولتی توانست به درایت و البته تأیید و تدبیر مقام معظم رهبری گره ۱۲ ساله را باز کند و ایران را از حالتی که انزوای کامل را تجربه می‌کرد، به متن دیپلماسی جهان بازگرداند و در نتیجه این فعل و انفعالات چشم‌انداز روشنی برای تحقق اهداف دیگری چون اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی به وجود‌آید، بسیار طبیعی است که همفکرانش در هر انتخاباتی به طور گسترده مورد توجه رأی دهندگان قرار می‌گیرند که این اصلا و ابدا عجیب نیست. با نگاهی به تندروی‌ تندرو‌ها می‌توان به راحتی این‌طور نتیجه‌گیری کرد که آنها حساب کار دستشان آمده و این‌طور می‌شود که روز به روز آشفته‌تر و روز به روز رفتار‌هایشان رادیکال‌تر می‌شود.
تصویر روز
خبر های روز