میزان اطلاع شهروندان از مسائل روز حوزه‌هایی چون فرهنگ، هنر و سیاست یکی از دغدغه‌های عمومی جامعه به حساب آمده و حتی به‌نوعی معیار ارزش‌گذاری میزان اطلاعات عمومی آنها ارزیابی می‌شود، با این‌همه گاه کم‌اطلاع‌بودن برخی از چهره‌ها و سلبریتی‌ها از مسائل حوزه‌های تخصصی دیگر، با واکنش مردم عادی مواجه می‌شود همچنان‌که بی‌اطلاعی یک بازیگر از کارگردانان مهم سینمای دنیا و عدم اظهارنظر او نسبت به عکس آقای ظریف در این چندروز واکنش‌های فراوانی را به‌همراه داشته اما «عباس عبدی» به «شرق» می‌گوید که نمی‌توان از تمام شهروندان توقع داشت در همه حوزه‌ها، افرادی مطلع باشند:
یک شهروند باید دارای چه سطحی از اطلاعات عمومی در حوزه‌هایی مختلف باشد که در جامعه متهم به بی‌اطلاعی نشود؟ در مورد افراد کمی‌مشهورتر چطور؟ مثلا بازیگران تا چه حد لازم است از مسائل روز سیاست مطلع باشند؟
به نظر نمی‌رسد که در این زمینه معیاری تعریف‌شده داشته باشیم، هر فردی در حوزه‌ای که فعالیت می‌کند، طبعا باید دارای سطحی از اطلاعات باشد ولی لزوما دلیلی ندارد که از دیگر حوزه‌ها مطلع باشد؛ به‌عنوان‌مثال افرادی هستند که در حوزه سیاست فعالند اما هیچ اطلاعی از فوتبال ندارند. به همین میزان دلیلی ندارد که یک موسیقی‌دان از مسائل سیاسی اطلاعات دقیقی داشته باشد.
آیا یک چهره مشهور نیازمند داشتن اطلاعات پایه‌ای درباره مسائل روزمره زندگی خود نیست؟
یک نکته مهم درباره کیفیت توزیع اطلاعات وجود دارد و آن این است که داشتن اطلاعات همیشه از یک توزیع نرمال تبعیت می‌کند، به عبارت دیگر، مثلا در حوزه هنرمندان، هنرمندانی داریم که در زمینه مسائل سیاسی اطلاعات دقیقی دارند، بعضی‌ها هم اطلاعات اندکی دارند و گروه بیشتری هم از اطلاعات متوسط متناسبی برخوردارند. ممکن است بازیگری که در این برنامه تلویزیونی مورد سؤال قرار گرفته، جزء آن دسته اندک باشد که اطلاعات کمتری دارند.
برای یک چهره سرشناس، آیا می‌توان حدی از اطلاعات را تعریف کرد که داشتنش، مسئولیت اجتماعی تلقی شود؟
به نظر من، هر شهروند به حدی که می‌خواهد در سرنوشت خود مشارکت داشته باشد باید حدی از مسائل مرتبط با سرنوشت اجتماعی خود مطلع باشد؛ این حد برای هر شهروندی لازم است، گو اینکه ممکن است او برای تعریف این حد، یک واسطه انتخاب کند، مثلا بگوید به خاطر عضویت در یک حزب، یا اعتماد به یک فرد هرچه آن فرد یا حزب بگوید را مورد حمایت قرار می‌دهد و به‌اصطلاح آن حد را با کمک اندیشه‌های یک عنصر واسطه تعریف کند. فارغ از این حد، خیلی نیازی نیست که از همه اقشار جامعه توقع داشته باشیم، مسائل روز حوزه‌های مختلف را بشناسند و درک کنند، همچنان‌که مثلا در آمریکا هم ممکن است شهروندان فراوانی باشند که حتی ندانند ایران کجای نقشه دنیا قرار گرفته است. قضاوت هرکدام از ما درباره این حد اطلاعات باید متناسب با ادعاهای مطرح‌شده توسط فرد باشد و نه انگاره‌های ذهنی ما در این زمینه. اما وقتی که چهره‌ای سرشناس، در حوزه سیاست اظهارنظر کرده و راهبرد می‌دهد، به‌ناچار باید مطلع نیز باشد.
در این برنامه تلویزیونی، بازیگر شرکت‌کننده حتی نسبت به آقای ظریف هم هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. فکر نمی‌کنید شناختن ظریف که به‌نوعی قهرمان ملی این روزها محسوب می‌شوند، مخاطب را وادار می‌کند درباره فرد، اماواگرهایی مطرح کند؟
بروید در جامعه و از مردم نظرسنجی کنید، بعید می‌دانم بیش از ٧٠درصد از افراد جامعه آقای ظریف را بشناسند و احتمالا این هنرمند هم جزء آن ٣٠ درصد باقیمانده به حساب می‌آید. خیلی نباید انتظار داشت، شاید برای ما و شما که در فضای مسائل روز جامعه قرار داریم، عجیب باشد که کسی درباره آقای ظریف به دلیل ناآشنایی اظهارنظر روشنی نداشته باشد اما باید دید آن هنرمند در چه فضایی قرار داشته که از سخن‌گفتن در مورد آقای ظریف طفره رفته است.
یک شهروند باید دارای چه سطحی از اطلاعات عمومی در حوزه‌هایی مختلف باشد که در جامعه متهم به بی‌اطلاعی نشود؟ در مورد افراد کمی‌مشهورتر چطور؟ مثلا بازیگران تا چه حد لازم است از مسائل روز سیاست مطلع باشند؟
به نظر نمی‌رسد که در این زمینه معیاری تعریف‌شده داشته باشیم، هر فردی در حوزه‌ای که فعالیت می‌کند، طبعا باید دارای سطحی از اطلاعات باشد ولی لزوما دلیلی ندارد که از دیگر حوزه‌ها مطلع باشد؛ به‌عنوان‌مثال افرادی هستند که در حوزه سیاست فعالند اما هیچ اطلاعی از فوتبال ندارند. به همین میزان دلیلی ندارد که یک موسیقی‌دان از مسائل سیاسی اطلاعات دقیقی داشته باشد.
آیا یک چهره مشهور نیازمند داشتن اطلاعات پایه‌ای درباره مسائل روزمره زندگی خود نیست؟
یک نکته مهم درباره کیفیت توزیع اطلاعات وجود دارد و آن این است که داشتن اطلاعات همیشه از یک توزیع نرمال تبعیت می‌کند، به عبارت دیگر، مثلا در حوزه هنرمندان، هنرمندانی داریم که در زمینه مسائل سیاسی اطلاعات دقیقی دارند، بعضی‌ها هم اطلاعات اندکی دارند و گروه بیشتری هم از اطلاعات متوسط متناسبی برخوردارند. ممکن است بازیگری که در این برنامه تلویزیونی مورد سؤال قرار گرفته، جزء آن دسته اندک باشد که اطلاعات کمتری دارند.
برای یک چهره سرشناس، آیا می‌توان حدی از اطلاعات را تعریف کرد که داشتنش، مسئولیت اجتماعی تلقی شود؟
به نظر من، هر شهروند به حدی که می‌خواهد در سرنوشت خود مشارکت داشته باشد باید حدی از مسائل مرتبط با سرنوشت اجتماعی خود مطلع باشد؛ این حد برای هر شهروندی لازم است، گو اینکه ممکن است او برای تعریف این حد، یک واسطه انتخاب کند، مثلا بگوید به خاطر عضویت در یک حزب، یا اعتماد به یک فرد هرچه آن فرد یا حزب بگوید را مورد حمایت قرار می‌دهد و به‌اصطلاح آن حد را با کمک اندیشه‌های یک عنصر واسطه تعریف کند. فارغ از این حد، خیلی نیازی نیست که از همه اقشار جامعه توقع داشته باشیم، مسائل روز حوزه‌های مختلف را بشناسند و درک کنند، همچنان‌که مثلا در آمریکا هم ممکن است شهروندان فراوانی باشند که حتی ندانند ایران کجای نقشه دنیا قرار گرفته است. قضاوت هرکدام از ما درباره این حد اطلاعات باید متناسب با ادعاهای مطرح‌شده توسط فرد باشد و نه انگاره‌های ذهنی ما در این زمینه. اما وقتی که چهره‌ای سرشناس، در حوزه سیاست اظهارنظر کرده و راهبرد می‌دهد، به‌ناچار باید مطلع نیز باشد.
در این برنامه تلویزیونی، بازیگر شرکت‌کننده حتی نسبت به آقای ظریف هم هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. فکر نمی‌کنید شناختن ظریف که به‌نوعی قهرمان ملی این روزها محسوب می‌شوند، مخاطب را وادار می‌کند درباره فرد، اماواگرهایی مطرح کند؟
بروید در جامعه و از مردم نظرسنجی کنید، بعید می‌دانم بیش از ٧٠درصد از افراد جامعه آقای ظریف را بشناسند و احتمالا این هنرمند هم جزء آن ٣٠ درصد باقیمانده به حساب می‌آید. خیلی نباید انتظار داشت، شاید برای ما و شما که در فضای مسائل روز جامعه قرار داریم، عجیب باشد که کسی درباره آقای ظریف به دلیل ناآشنایی اظهارنظر روشنی نداشته باشد اما باید دید آن هنرمند در چه فضایی قرار داشته که از سخن‌گفتن در مورد آقای ظریف طفره رفته است.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
