روزنامهنگاری حرفهای در عصر تلفن هوشمند
عصر رواج همهگیر تلفن هوشمند فرارسیده است؛ دولتها و شرکتها دریافتهاند که آنچه در آینده نزدیک در دستان اکثریت شهروندان با هر سن، جنس و هر سطح تحصیلی خواهد بود، نه رایانه رومیزی یا لپتاپ، بلکه تلفن هوشمند است. حال سؤال اینجاست که آیا روزنامهنگاری مستقل و حرفهای در دوران تلفن هوشمند دوام خواهد آورد؟
روزنو :
عصر رواج همهگیر تلفن هوشمند فرارسیده است؛ دولتها و شرکتها دریافتهاند که آنچه در آینده نزدیک در دستان اکثریت شهروندان با هر سن، جنس و هر سطح تحصیلی خواهد بود، نه رایانه رومیزی یا لپتاپ، بلکه تلفن هوشمند است. حال سؤال اینجاست که آیا روزنامهنگاری مستقل و حرفهای در دوران تلفن هوشمند دوام خواهد آورد؟
فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی باعث شده است درستی و نادرستی اطلاعات و اخبار منتشرشده در شبکههای مجازی مشخص نباشد، هر تصویر و متنی بهراحتی دستکاری شود و اظهارنظرهای مفید يا بیفایده، در کنار هم منتشر شوند و به دست تعداد درخورتوجهی مخاطب برسد. در این وضعیت، روزنامهنگاران حرفهای و مستقل هستند که با احساس مسئولیت اجتماعی، میتوانند اطلاعات درست را به مخاطبان خود عرضه کنند. روزنامهنگاری حرفهای در دوران تلفن هوشمند، بسیار بیش از گذشته نیاز خواهد بود. از سوی دیگر، سنت روزنامهنگاری آزاد و مستقل که دستکم از ٤٠٠ سال پیش با انتشار رسالهای از جان میلتون در سال ١٦٤٤ آغاز شده، میتواند در عصر همهگیری تلفن هوشمند به همان خوبی دوام بیاورد که با رواج رادیو، تلویزیون یا اینترنت، خود را با بازسازیهای فراوان حفظ کرده است. هماکنون روزنامههایی مثل لوموند، گاردین، آساهی و نیویورکتایمز، توانستهاند به همان خوبی که در دهههای گذشته برای مخاطبان خود روی کاغذ چاپ میشدهاند، در وبسایتها و اپلیکیشنهای خود به راهشان ادامه دهند.
در عصر پس از انقلاب فناوری اطلاعات، هر ارگان، حزب یا نهاد اجتماعی بهراحتی میتواند برای خود یک وبسایت، اپلیکیشن یا مثلا کانال تلگرام داشته باشد. در ظاهر، آنها از قید رسانههای جریان اصلی رها شدهاند، اما همین نهادها بسیار بیش از گذشته تلاش میکنند به یک رسانه حرفهای و مستقل نزدیک شوند؛ دلیل این امر، این است که امروزه رسانهها در نقش حلقههای اتصال شهروندان، به میدان عمل سیاسی نیز تبدیل شدهاند و عملا بازی سیاست در زمین رسانهها در جریان است. دراینمیان، روزنامهنگاران بر شهروندانی اثرگذارند که معتمد به آنها باشند. آنها اعتبار و اعتماد را از استقلال و عمل حرفهای خود میگیرند. آنان در مسیر کسب این اعتبار، باید برای گرفتن اطلاعات تا حد زیادی به سیاستمداران نزدیک باشند، اما همزمان فاصله خود را نیز با آنها حفظ کنند. اگر این حفظ فاصله که در سنت استقلال و عملکرد حرفهای روزنامهنگاری بهخوبی تبیین شده رعایت نشود، بهراحتی اعتبار و کارکرد رسانه از دست خواهد رفت و ضربه جبرانناپذیری خواهد خورد. این ضربات در دوران تلفن هوشمند میتواند برای رسانهها مخربتر نیز باشد؛ چون اگر شهروندان احساس کنند از سوی رسانههای جریان اصلی، نمایندگی نمیشوند و این رسانهها بیش از اندازه نخبهگرا، انحصاری یا فرصتطلب هستند، از رسانههای نوین و جایگزین، مثل همان تلفن هوشمند برای پیشبرد مقاصد خود استفاده خواهند کرد؛ چنانچه دستکم از سال ١٩٩٩ با جنبش ضدجهانیسازی در سیاتل، استفاده از رسانههای جایگزین رسمیت یافته است.
حرفهایگرایی رسانههای جریان اصلی تا حد زیادی به استقلال و خودمختاری آنها وابسته است؛ استقلال روزنامهنگاران- در قالب کل یک تحریریه و نه فردفرد روزنامهنگاران- باعث ایجاد هنجارهای حرفهای روزنامهنگاری میشود، آن هنجارها به دو صورت آکادمیک و کارآموزی حرفهای به نسلهای بعدی منتقل میشود و دوباره همان استقلال از هنجارها محافظت میکند. همین هنجارهای حرفهای است که اعتبار روزنامهنگاری را میسازد. سنت رعایت استقلال روزنامهنگاران گاهی به حدی بوده است که مثلا تغییر دبیر سرویس اقتصادی در روزنامه لوموند، توانسته اقتصاد یک کشور را تحتتأثیر قرار دهد یا ایستادگی روزنامه واشنگتنپست توانسته در ماجرای واترگیت، رئیسجمهور را عوض کند. البته که باید گفت نگاه ایدهآلیستی به استقلال روزنامهنگاری با دهها مثال نقض درباره انحصاریشدن تولید و توزیع اخبار، سوءاستفاده سیاسی رسانهها، فرصتطلبی شخصی روزنامهنگاران و نظایر آن، خدشهدار شده است، اما همه این موارد و حتی انعطافهای ناگزیر برای بقا، نتوانسته فرهنگ سازمانی و سنت روزنامهنگاری مستقل را در سطح جهان تغییر دهد. سنت کلی حفظ استقلال روزنامهنگاری با تمام مؤلفههای آن، از مسائل حقوقی استقلال حرفهای و مشارکت در مالکیت گرفته تا تشکلگرایی و اصول اخلاق حرفهای، همچنان یک پیشفرض برای روزنامهنگاری واقعی و موثر، در دانشکدهها و محیطهای حرفهای روزنامهنگاری بوده است. همین مؤلفههاست که بسیاری از روزنامهنگاران را به این شغل علاقهمند کرده و برای آنها هویت ساخته و درعینحال، آنها را با محدودیت مواجه کرده یا حتی زندگی آنها را به خطر انداخته است. در دوران تلفن هوشمند نیز این وجهه و نقش اجتماعی روزنامهنگاری حرفهای تغییر نخواهد کرد. ممکن است روزنامهای که تا دیروز روی کاغذ چاپ میشده، اکنون به شکل مولتیمدیا یا کانال یک شبکه موبایلی نیز ظاهر شود، اما روزنامهنگاری حرفهای از بین نمیرود؛ اتفاقا در این اقیانوس پر از اطلاعات درهمآمیخته درست و غلط، نیاز به روزنامهنگارانی که تکلیف صحت اخبار و تحلیلها را روشن کنند، بیش از گذشته احساس میشود. رسانههای معتبر حرفهای و مستقل، با هر نوع خروجی چاپی، رادیویی، تلویزیونی و آنلاین، به صورت اپلیکیشن یا دیگر خروجیها، میتوانند بهخوبی به حیات خود ادامه دهند و اتفاقا خطدهنده رسانههای جایگزین و حتی برخی از رسانههای جریان اصلی همردیف خود نیز باشند.