قهرمان تیراندازی‌های پاریس که بود؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۴
کد خبر: ۱۶۵۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۲۶ آبان ۱۳۹۴
 او خود را مانند سپر بین یک خانم و تروریست قرار داد تا گلوله‌ها به آن خانم آسیبی نرساند. گرچه گلوله به آن خانم برخورد کرد، اما او زنده است و در حال حاضر در بیمارستان بستری است. 
 
چند دوست در کافه‌ی La Belle Equipe گرد هم آمده بودند تا جشن تولد خود را برگزار کنند. آن جشن اما به کشتاری خونین تبدیل شد و جمعه‌ی فرانسوی‌ها را سیاه کرد. در خلال تیراندازی‌های این کافه، جوانی فرانسوی به نام لودویک بومبا (Ludovic Boumbas) شجاعت خود را نشان داد. 
 
دوستان «لودو» حالا شجاعت فروتنانه‌ی او تحسین کرده و او را «قهرمان» می‌نامند. 
 
یکی از دوستان لودو که نخواست نامش فاش شود به میل آنلاین گفت: «لودو خودش را جلوی یک خانم قرار داد تا گلوله به خودش برخورد کند. البته آن خانم هم تیر خورد، اما زنده ماند و حالا هم در بیمارستان بستری است. لودو عاشق مسافرت به کشورهای مختلف جهان بود و بیشتر از آن، عاشق مردم بود. او یکی از بهترین آدم‌های جهان بود.» 
 
لودو راننده شرکت پست فدکس بود و برای جشن تولد 35 سالگی هدی سعدی، پیشخدمت، به آن کافه رفته بود. در همین حین فردی مسلح که جلیقه‌ای ضد گلوله هم به تن داشت، داخل کافه شد. 
 
هدی، 35 ساله، و خواهرش حلیمه، 36 ساله، از جمله 19 قربانی این حمله بودند. برادران آن‌ها به نام خالد و بشیر تلاش کردند تا آن‌ها را نجات دهند، اما متاسفانه چنین نشد و این دو خواهر در آغوش برادرانشان جان دادند. 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
هدی سعدی 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
حلیمه، خواهر هدی نیز در جریان آن حمله جان خود را از دست داد 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
قهرمان: لودویک بومبا – دوستانش او را لودو صدا می‌زدند 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
ایثار – لودو اصالتا اهل کنگو است و برای جشن تولد دوست پیشخدمتش در کافه لابله‌اکیپ حضور داشت 

 
حلیمه در شهر منزل بو رقیبه‌ی تونس به دنیا آمده و مادر دو فرزند سه ساله و شش ساله بود. شاهدان عینی می‌گویند که این کافه‌ی شیک به اتاق اورژانس تبدیل شده بود و پزشکان مایوس هر کاری برای نجات زخمیان از دستشان برمی‌آمد را انجام دادند. 
 
رومن رانویی، 48 ساله و از کارکنان رستوران «لو پتی بایونا» در نزدیکی کافه، می‌گوید که هنگام ورود به این کافه با دیواری از اجساد روبه‌رو شده است. آقای رانویی در حالی حملات پاریس را توصیف می‌کند که دوستان و همکارانش جان داده‌اند. او می‌گوید: «اولش فکر کردم که داربست دارد سقوط می‌کند، زیرا صدای آن شبیه صدای فلز بود. بعد دیدم که مردم روی میزهایشان می‌افتند.» 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
آقای رانویی می‌گوید: «هیچ کس نباید تنها بمیرد.» او می‌گوید دستان قربانیان را پیش از مرگ در دستانش گرفته و تا ساعت 4 صبح این کافه را ترک نکرد. 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
آقای رانویی در رستوران «لو پتی بایونا» در نزدیکی کافه لابِله‌اکیپ کار می‌کند 

 
 
او در ادامه می‌گوید: «افرادی که به شدت مجروح شده بودند را به اینجا می‌آوردند و در جلوی پیاده‌روی این رستوران می‌گذاشتند. حتی برخی را داخل می‌بردند و روی صندلی و میزهای رستوران می‌گذاشتند. من بسیاری از آن‌ها را می‌شناختم. اکثر کارکنان آنجا جان خود را از دست داده بودند. یکی از آن‌ها کارلوس بود که دوست من هم بود. یک مرد هم کاملا شوکه شده بود. او داشت خواهرش را با احیای قلبی ریوی احیا می‌کرد، اما خواهرش در دستانش جان داده بود. خواهر دیگر آن مرد نیز به علت اصابت گلوله به سرش جان داده بود... برخی از شدت درد جیغ می‌کشیدند، اما اکثر مردم ساکت بودند و تلاش می‌کردند تا نفس بکشند که زنده بمانند.» 
 
پزشک‌ها به دلیل تعدد زخمی‌ها در کافه مستاصل شده بودند. آن‌ها بالاجبار زخمی‌هایی که امیدی به زنده ماندنشان نبود را در همان‌جا رها کرده و فقط به کمک زخمی‌هایی می‌شتافتند که شانس زنده ماندن داشتند.

قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟
پلیس مشغول جمع‌آوری مدارک در کافه - پلیس و آمبولانس حدود 10 دقیقه بعد وارد صحنه شدند و نیم ساعت بعد کنترل کامل اوضاع را در دست داشتند 
 
قهرمان تیراندازی‌های کافه‌ای در پاریس که بود؟ 
بازماندگان حوادث اخیر پاریس می‌گویند که هرگز این اتفاق تلخ و ناگوار را از یاد نخواهند برد 

آقای رانویی می‌گوید: «به نظرم هیچ کس نباید در تنهایی بمیرد. به همین خاطر هنگام مرگ من دست آن‌ها را می‌گرفتم و با آن‌ها صحبت می‌کردم. زنی بود که چندین گلوله کلاشینکف به پهلوی او اصابت کرده بود. زخم او دهن باز کرده بود. از دست کسی کاری برنمی‌آمد. او فقط 20 سال داشت. من کنار او زانو زدم و با او صحبت کردم. به او گفتم که تکان نخورد و نفس عمیق بکشد. او شکایتی نکرد و چیزی هم نگفت. او به چشم‌های من زل زد و جان داد. تا آخر عمر، صورت و چشم‌هایش را به یاد خواهم داشت.» 
 
دو فرد مسلح قبل از ساعت 8:40 جمعه شب به کافه لابله‌اکیپ رفتند و با شلیک حدود 100 گلوله آنجا را به خون کشیدند. این کافه‌ی زیبا در آن شب موقتا به یک گورستان تبدیل شده بود. آقای رانویی در ادامه می‌گوید که تمام اجساد برای بررسی پلیس به همان شکل باقی مانده بودند.

لیونل بارکلی، 34 ساله، می‌گوید: «صاحب کافه آسیب ندید، اما همسرش کشته شد. انگار اتفاقات سوریه این بار در پاریس تکرار شد. حالا ما می‌دانیم که هر کسی آسیب پذیر است. پاریس ترسناک است.»
عکس روز
خبر های روز