
مرثيه اي براي بيستون
روزنو :ستون چهارم بند 15: «تويي كه از اين پس، اين نبشته را كه من نويساندم و اين نگارهها را ميبيني؛ مبادا آنها را تباهسازي. تا آنگاه كه توان داري، آنها را به همينگونه نگاهدار.»
ستون چهارم بند 15: «تويي كه از اين پس، اين نبشته را كه من نويساندم و اين نگارهها را ميبيني؛ مبادا آنها را تباهسازي. تا آنگاه كه توان داري، آنها را به همينگونه نگاهدار.» در كتيبه بيستون داريوش بعد از شرح قدرت شاهنشاهياش و پيروزيهايي كه داشته است در انتها اين جمله را ميگويد. زماني كه به وضعيت اكنون كتيبه بيستون نگاه ميكنم با خود ميگويم به احتمال زياد مخاطب داريوش بيش از هر كسي ساكنان قرن 21 بودهاند. سنگنوشته بيستون، بزرگترين سنگنوشته جهان، نخستين متن شناخته شده ايراني و از آثار دودمان هخامنشيان است كه در شهرستان هرسين در 30 كيلومتري شهر كرمانشاه بر دامنه كوه بيستون قرار دارد. سنگنوشته بيستون يكي از مهمترين و مشهورترين سندهاي تاريخ جهان و مهمترين متن تاريخي در زمان هخامنشيان است كه شرح پيروزي داريوش بزرگ بر گوماته مغ و به بند كشيدن ياغيان را نشان ميدهد. در تاريخ 13 جولاي 2006 برابر با 22 تيرماه 1385 در سيامين اجلاس يونسكو كه در شهر ويلنيوس ليتواني برگزار گرديد، كتيبه و نقش برجسته داريوش به شماره 1222 در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيد. اين اثر منحصر بهفرد پس از ثبت تخت جمشيد، چغازنبيل، ميدان نقش جهان، تخت سليمان، پاسارگاد، گنبد سلطانيه و بم و منظر فرهنگي آن هشتمين اثر ايراني است كه در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده است. ميراث جهاني يونسكو نام عهدنامهاي بينالمللي است كه در تاريخ ۱۶ نوامبر ۱۹۷۲ ميلادي به تصويب كنفرانس عمومي يونسكو رسيد. موضوع آن حفظ آثار تاريخي، طبيعي و فرهنگي بشر است كه اهميت جهاني دارند و متعلق به تمام انسانهاي زمين، فارغ از نژاد و مليت خاص، هستند. بر پايه اين كنوانسيون كشورهاي عضو يونسكو، ميتوانند آثار تاريخي، طبيعي و فرهنگي كشور خود را نامزد ثبت به عنوان ميراث جهاني كنند. حفاظت از اين آثار پس از ثبت در عين باقي ماندن در حيطه حاكميت كشور مربوطه، به عهده تمام كشورهاي عضو خواهد بود. مكانهاي ميراث جهاني ثبتشده در سازمان يونسكو، مكانهايي مانند جنگل، كوه، آبگير، صحرا، بقعه، ساختمان، مجموعه يا شهر هستند. تاكنون 19 اثر ايراني ثبت جهاني شدهاند كه تمامي آنها آثار فرهنگي هستند. انتظار ميرود كه با ثبت جهاني يك اثر اهتمام بيشتري براي حفظ آن صورت بگيرد اما متأسفانه در كشور ما آثار ثبت شده جهاني در معرض انواع تهديدات انساني و طبيعي هستند كه روز به روز هم بيشتر ميشود و همين مسأله نه تنها آينده ناخوشايندي را براي آنها رقم زده بلكه باعث شده است كه از شانس بسياري ديگر از آثار ايراني كه ميخواهند ثبت جهاني شوند كاسته شود.
بياعتنايي يونسكو به بيستون
بيستون براي ثبت جهاني فراز و نشيبهاي زيادي را پشت سر گذاشت. جادهسازي و فعاليتهاي شركتهاي مختلف از جمله موانعي بود كه اين منطقه و محوطه باستاني با آن مواجه بود. مشكل بزرگ بيستون دو كارخانه پتروشيمي در حوالي آن بودند كه كارخانه پتروشيمي اول منحل شد و كارخانه دوم بعد از تصويب ثبت جهاني بيستون شروع به ادامه فعاليت كرد. اما سرانجام با اعتراض دوستداران تاريخ ايران زمين و سازمان ميراث فرهنگي اين تشكيلات و روند آن متوقف شد. داوود دانشيان، مدير پايگاه ميراث فرهنگي در اين زمينه گفت: «نامه شكايت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به قاضي ارائه داده شده و قاضي دستور به تشكيل جلسات كارشناسان مربوطه دادهاند. اما با توجه به پيچيده بودن موضوع هنوز براي رفع اين مشكل اقدام عملي صورت نگرفته است.» با اینهمه فعاليت كارخانه پتروشيمي تنها دغدغه دشت بيستون نبود. يك كارشناس ارشد تاريخ باستان درباره مشكلات سنگنوشته بيستون بعد از ثبت جهاني ميگويد: «نكته مهم برخورد يونسكو با ماجراهايي است كه در حريم بيستون اتفاق ميافتد. خبرهاي مربوط به ساخت شهرك صنعتي هرسين در روستاي بزن آباد، اعتراض و واكنش مطبوعات و رسانهها را به همراه داشت كه باعث بازخواست يونسكو از مقامات مربوطه شد.» فرزانه جوانمردي با اشاره به اينكه با وجود تمامي اتفاقاتي كه در دشت بيستون ميافتد اين نخستين و آخرين باري بود كه يونسكو واكنش نشان داد، ميافزايد: «فعاليتهاي كارخانه پتروشيمي پليمر، تخريب مكرر مخابرات و ساخت آبنماهاي شهرداري در حريم جهاني بيستون نتوانست توجه سازمان يونسكو را به خود جلب كند.» او با بيان اينكه اثر تاريخي بيستون از بلاهاي طبيعي نيز در امان نمانده است، تصريح ميكند: «در هنگام بارش نزولات آسماني شاهد نفوذ آب به حفرههاي آن هستيم كه باعث حل شدن سنگنوشته و رسوبگذاري به روي آن ميشود كه بايد از آن جلوگيري كرد.» او ادامه ميدهد: «براي نمونه در كنار كتيبه اكدي آب به شكل جويبار تا قسمت پايين تا جايي كه تماشاچي ميايستد روان است.» به نظر ميرسد در مقابل بيمهريهايي كه به بيستون ميشود نه تنها در سطح ملي اهمالكاري وجود دارد بلكه حتي يونسكو هم به اين مسأله بياعتناست و جلوي ديدگان هزاران نفر بيستون را آرام آرام به خوابي ابدي فرا ميخوانند. در محوطه تاريخي بيستون علاوه بر سنگنوشته آثار ديگري وجود دارند كه هرازچندگاهي اخبار شگفتي كه درباره آنها منتشر ميشود تعجب همگان را برميانگيزد. تعرض گاه و بيگاه شهرداري به اين محوطه باستاني تنها بخشي از قصه تلخ آن است، صحبت از سرقت آثار در اين محوطه و حفاريهاي عجيب و غريب در اطراف آن بعضي اوقات نگرانيهاي بسياري را در بين مردم بومي منطقه ايجاد ميكند. شايد در گذشته طبيعت بزرگترين دشمن اين بناها بود ولي هرقدر كه به زمان حاضر نزديك ميشويم از سهم تهديدات طبيعي كاسته ميشود و تهديدات انساني جديتر ميشوند به حدي كه ميتوان گفت تهديدات انساني حتي پا را از تهديدات طبيعي فراتر ميگذارند و تشديدكننده آنها ميشوند. بهاندازهاي كه آلودگيهاي شيميايي يك كارخانه پتروشيمي براي يك بناي تاريخي خطرناك هستند، هيچگاه آب و باران خطرساز نبوده است.
طاقبستان هم در خطر است
بر اساس ضوابط مركز ميراث جهاني، ثبت جهاني آثار ديگري از يك منطقه جغرافيايي منوط به پايبندي به كليه ضوابط و حفاظت درست و اصولي از آثار ثبت شده پيشين است، با توجه به تهديداتي كه براي بناي بيستون ذكر شد به نظر ميرسد در صورتي كه براي رفع اين تهديدات تلاش نشود، ثبت جهاني طاقبستان هم با مشكل مواجه خواهد شد. در شمال شرقي كرمانشاه كوهي كهنسال است كه توسعه شهرسازي باعث شده است كه در حال حاضر شهر در جوار آن قرار گيرد. بر پيشاني فروغمند و در دل اين كوه در نزديك چشمهاي آثار ارزشمندي از دوران ساساني بهجاي مانده است. اين ناحيه كه به طاقبستان مشهور است سالهاست چشم انتظار ثبت جهاني است. نقشهاي ساساني در اين مكان اغلب در داخل دو ايوان يا تاق تصوير شدهاند. اين مكان از ديرباز داراي اهمیت بوده است و شاهان ساساني تصاوير ميترا و آناهيتا را نيز در اين مكان نقر كردهاند. اين سنگنگارهها علاوه براينكه بازگوكننده تاريخ دوران خود ميباشند، نمونههاي باارزشي از هنر و زيباشناسي عصر ساساني را جلوهگر ساختهاند. يك كارشناس مسائل تاريخي درباره مشكلاتي كه امروزه براي طاقبستان به وجود آمده و ثبت جهاني آن را دچار مشكل كرده است، به «آرمان» ميگويد: زماني كه ورودي طاقبستان در شرق آن بود تعدادي از آثار آن به سرقت رفتند. بعد از به سرقت رفتن آثار، تعدادي از سر ستونها، نقش برجستهها و بقاياي اين آثار را به ميراث فرهنگي و موزه كرمانشاه انتقال دادند كه به نظر ميرسد اين انتقال به درستي صورت نگرفته است، زيرا به گفته برخي بوميان منطقه تعدادي از سرستونهاي طاقبستان در ميادين شهر كرمانشاه قرار داده شده است كه علت اين اقدام شگفت را واقعا نميدانيم. صهيب محمدي ادامه ميدهد: اما وضعیت طاقبستان زماني دردآورتر ميشود كه رونوشت جهانيسازي آن از چند سال پيش آغاز شد كه در طي اين فرايند محوطه اطراف بنا به صورت كلي خاكبرداري شد. در جريان اين كار چشمه فيروزهاي كه هزاران سال برپا بود خشك شد. او با اشاره به آسيبهاي ديگري كه اين بنا را تهديد ميكند، ميافزايد: در حين خاكبرداري از بنا به نقشبرجستهها آسيب زده شده بهطوري كه قسمت پاييني نقش برجسته اردشير دو آسيب ديده است. او ادامه ميدهد: مساله اسفبار ديگري كه اين بنا را به ناله درآورده چكه كردن سقف تاق بنا است كه سبب فرسايش نقوش داخل ايوان گرديده است. بهويژه در هنگام نزول ريزشهاي جوي كه در اين منطقه هم كم نيست نقوش اين كوه استوار در اثر برف اندود شدن دامنه مورد تخريب فراواني قرار گرفتهاند.
قصهای تلخ که باید به سر آید
تمام آنچه از بيستون و طاقبستان گفته شد تنها بخشي از قصه تلخي بود كه بر اين بناها ميگذرد. اتفاقاتی كه در اين مناطق روي ميدهند همواره اعتراض مردم بومي و فعالان تاريخ كشور را به همراه داشته است ولي به نظر ميرسد وضعیت همچنان ادامه داشته باشد. هنگاميكه سرنوشت تلخ بيستون و داستان بيمهريهايي كه در حق آن ميشود را ميشنويم اين گفته داريوش هخامنشي در سنگ نوشته بيستون، خطاب به آيندگان برايمان ملموستر ميشود: ستون چهارم بند 16: «اگر تو اين نبشته يا اين نگارهها را ببيني و آنها را تباه نكني و تا هنگاميكه ترا توانايي هست، نگاهشان داري؛ اهورامزدا ترا يار باشد. دودمان تو افزون شود و ديرزي باشي و اهورامزدا ترا در هر آنچه كني، كامياب كند.» ستون چهارم بند 17: «اگر تو اين نبشته يا اين نگارهها را ببيني و تباهشان كني و تا هنگاميكه توانايي داري، نگاهشان نداري؛ اهورامزدا ترا بزند. ترا دودمان نباشد و هر آنچه كني، اهورامزدا آن را براندازد.»