بیانیه ها در فوتبال ایران حال به هم زن شده است !
روزنو :
بسياري از اهالي فوتبال بر اين باورند كه فارغ از همه مسايل فني و كيفي، مهمترين زيبايي دربي 81 مربوط به اتفاقاتي ميشد كه در دقيقه 24 اين بازي رخ داد. چهار هفته بعد از درگذشت مرحوم هادي نوروزي، هواداران پرسپوليس و استقلال در دربي براي او سنگ تمام گذاشتند و ياد و خاطره كاپيتان فقيد سرخپوشان را به بهترين شكل ممكن زنده نگه داشتند. توپي كه رأس دقيقه 24 به بيرون زده شد، 100 هزار جفت دست كه به احترام هادي عمود شدند و البته همنوايي بينظير سرخابيها در سر دادن شعار «نوروزي، روحت شاد» باعث شد اين مسابقه حاوي قابهاي طلايي زيادي از كار در بيايد كه اميد به استحاله فرهنگي فوتبال ايران را زنده ميكرد. با اين همه اما صد افسوس كه حتي عمر جادويي دقيقه 24 هم از همان 60 ثانيه معمول بيشتر نبود. اهالي فوتبال خيلي زود با فراموش كردن حماسهاي كه رقم زده بودند، سراغ همان روزمرگيهاي هميشگي رفتند و تا جايي كه ميتوانستند به سمت هم يورش بردند. حاشيههاي اين چند روز را مرور كنيد تا ببينيد با چه سيلي از اتفاقات عجيب و غريب مواجه هستيم!
وجهالمناقشهاي به اسم رحمتي
در يك اتفاق بسيار عجيب، دبير كل فدراسيون فوتبال بعد از دربي خواهان بازگشت مهدي رحمتي به تيم ملي شد! اين يك مداخله آشكار فني بود كه طبيعتا كيروش نميتوانست نسبت به آن بيتفاوت باشد. به اين ترتيب سرمربي تيم ملي نيز در اظهاراتي كوتاه، با تاييد استعدادهاي رحمتي، «شخصيت» او را براي حضور در تيم اول ايران زير سوال برد. پس از آن باشگاه استقلال در دفاع از كاپيتانش كه تك امتياز دربي را هم مديون اوست، بيانيهاي عجيب و تند و تيز منتشر كرد. آبيها در اين بيانيه نوشته بودند كه اگر كيروش از آنچه در مورد رحمتي گفته عقبنشيني نكند، در آينده بازيكنانشان را در اختيار تيم ملي قرار نخواهند داد. با شناختي كه از كيروش داريم، اينطور به نظر ميرسد كه اين دعواي عجيب و غريب همچنان ادامه داشته باشد و فضاي فوتبال ايران را ملتهب كند. به راستي چه نيازي به طرح دوباره موضوع بازگشت رحمتي به تيم ملي بود؟ او در دربي خوش درخشيد و ما هم ميتوانستيم از تماشاي مهارتش لذت ببريم، اما وقتي ميدانيم مربي پرتغالي ديسپلين خاص خودش را دارد و هرگز در هيچ موردي به عقب برنميگردد، چرا بايد دوباره او را تحت فشار قرار بدهيم؟ جالب اينجاست كه بعد از بازي، خود رحمتي در مورد بازگشتش به تيم ملي هيچ اظهار نظري نكرد. او آرام و بيحاشيه دارد كارش را ميكند، اما به نظر ميرسد كاراكتر حرفهاي وي قرباني درگيري اسدي و كيروش شده است. در حال حاضر اين فرضيه مطرح است كه دبيركل فدراسيون قصد داشته با توجه به محبوبيت رحمتي، از او به عنوان ابزاري براي اعمال فشار روي مربي پرتغالي استفاده كند و افكار عمومي را عليه كيروش بشوراند. در اين صورت آيا رفتاري كه با مرد اول بازي جمعه صورت گرفت، عادلانه بوده است؟ بعيد به نظر ميرسد!
يادشان رفت
حاشيه عجيب ديگري كه بعد از دربي اتفاق افتاد، مربوط به اظهار نظر برخي از مربيان و بازيكنان دو تيم بود. در شرايطي كه پيش از اين مسابقه و حتي در جريان دربي 81 وفاق و همدلي كمسابقهاي بين دو باشگاه بزرگ تهراني به وجود آمده بود، بعد از بازي همه چيز به بوته فراموشي سپرده شد. به عنوان نمونه پرويز مظلومي ناشيانه توپ را در زمين داور بازي انداخت و مجيد صالح هم مدعي شد بيرون از زمين دلشان ميخواسته اين مسابقه مساوي بشود! صالح بعد از بازي استقلال و راهآهن در همين فصل از اينكه داور زمان از بين رفته در وقتهاي تلف شده را به انتهاي مسابقه اضافه نكرده بود شاكي شد و در اين مورد مصاحبه كرد، اما بعد از دربي در چرخشي 180 درجهاي مدعي شد نبايد زمان مصدوميت رحمتي به اين شكل به اوقات تلف شده افزوده ميشد! از سوي ديگر محسن بنگر كه بعد از همدلي استقلاليها در ماجراي درگذشت نوروزي قول داده بود ديگر براي اين باشگاه كري نخواند، بعد از دربي حرفهايي زد كه رنگ و بوي همان ادعاهاي گل درشت سابق را داشت. او گفت استقلال فقط زير توپ زده، رحمتي از شكلگيري يك فاجعه جلوگيري كرده و اگر آبيها با اين كيفيت در صدر جدول قرار دارند، پس پرسپوليس حتما قهرمان خواهد شد! آيا اين حرفها «كري» نيستند؟ وقتي او به عنوان بزرگتر تيم چنين مسايلي را مطرح ميكند، عجيب نيست كه يكي مثل روزبه چشمي هم بگويد استقلال بايد با سه گل دربي را ميبرد!
ادامه بيانيههاي آتشين
اصلا انگار نه انگار كه اين دو باشگاه در يك ماه گذشته تا اين حد به هم نزديك شده بودند. معاون استقلال كه قصد داشته دلايلي براي ضرورت حضور مهدي رحمتي در تيم ملي مطرح كند، در اين مسير دچار زيادهروي شده و از دعوت سوشا مكاني خرده گرفته است؛ يك رفتار بحثبرانگيز كه طبيعتا نميتواند پيامدهاي جالبي داشته باشد. بعد از اين اتفاق، سوشا در مطلبي تند عنوان كرده نظري جويباري حق اظهار نظر در مورد او را ندارد. بعدتر باشگاه پرسپوليس هم بيانيهاي در همين مورد منتشر كرد. جالب است، ظرف فقط 24 ساعت، دو باشگاه بزرگ ايران در دفاع از گلرهايشان بيانيه دادهاند؛ استقلاليها عليه سرمربي تيم ملي و پرسپوليسيها عليه استقلاليها! كاش يك نفر توضيح ميداد اينجا چه خبر است!
اين 24 «ابدي» نيست!
بر خلاف هادي نوروزي كه به خاطر شماره پيراهنش به «24 ابدي» مشهور شد، به نظر ميرسد رسم و آيين دقيقه 24 در فوتبال ايران به هيچوجه ابدي نيست. انگار ما فقط بلديم در مناسبتهاي ويژه و در موقعيتهاي خاص احترام يكديگر را نگه داريم و بعد از آن به سرعت همه چيز را از ياد ميبريم. اين واقعيت تلخ پيشتر بعد از درگذشت ناصر حجازي و غلامحسين مظلومي هم به اثبات رسيده بود. اي كاش بديهياتي مثل اينكه بايد حرمت هم را حفظ كنيم و سرمان فقط به كار خودمان باشد، محدود در هيچ موقعيت زماني خاصي نبودند. اينطوري شايد خيلي بيشتر ميشد به بهبود فضاي حاكم بر فوتبال ايران اميدوار بود.