رقابت بر سر کرسی پادشاهی میان طیف های مختلف داخل خاندان آل سعود و بیماری ملک سلمان پادشاه این کشور،حاکمیت در این کشور را در وضعی آشفته و به هم ریخته گرفتار کرده است.

پژوهشکده سیاست های خاور نزدیک در مقاله ای به قلم«سیمون هندرسون»پیش بینی کرد که در نتیجه نارضایتی برخی از شاهزادگان به علت نقشی که «محمد بن سلمان»پسر پادشاه عربستان و جانشین ولیعهد بازی می کند،رویارویی هایی میان گروه های رقیب داخل خاندان حاکم بر عربستان در آستانه وقوع است.

در این مقاله آمده است که رهبران حاکم بر عربستان از ژانویه گذشته و در پی مرگ«ملک عبدالله»و به قدرت رسیدن ملک سلمان ولیعهد وقت به جای ملک عبدالله در حالتی از آشفتگی به سر می برند.

هندرسون نوشت:شاهزاده محمد بن سلمان به شکل آشکاری به ملک سلمان نزدیک است و باور گسترده بر این است که وی جانشین واقعی پادشاه عربستان است.

وی همچنین در مقاله خود از نگرانی و تنش چه میان شاهزاده های خاندان حاکم و چه در میان عموم مردم در نتیجه وخامت اوضاع در پی نگرانی ها درباره هزنیه جنگ علیه یمن و کاهش بهای نفت سخن گفت.

هندرسون در ادامه مقاله خود نوشت:شاهزاده «محمد بن نایف»ولیعهد به دلیل همکاری اش در زمینه مبارزه با تروریسم فرد مورد علاقه واشنگتن است و به رغم آن که جانشین ولیعهد در ابتدا احترام خود را به ولیعهد نشان داد اما بن سلمان به نظر می رسد که بن نایف را تحقیر می کند و این مساله در عکسی رسمی که طی نشستی به ریاست ولیعهد در مکه پس از حادثه ازدحام در منا برگزار شد نمایان شد؛ در این عکس جانشین ولیعهد در حال خواندن مجله است.

این نویسنده در مقاله خود به انتشار گسترده دو نامه توسط یک شاهزاده سعودی پرداخت که در آن از اعضای خاندان حاکم خواسته است که علیه ملک سلمان کودتا کنند و تصریح کرد که این شاهزاده ویترین دیگر اعضای خاندان حاکم است.

هندرسون در ادامه نوشت:این شاهزاده، شاهزاده«احمد بن عبدالعزیز»را به عنوان پادشاه عربستان ترجیه می دهد به رغم آن که شاهزاده احمد از شایستگی های لازم برای این مقام برخوردار نیست زیرا به وی به عنوان فرد بی لیاقت نگریسته می شود و در نردبان جانشینی طی دوران حکومت ملک عبدالله و ملک سلمان مورد توجه قرار نگرفته است.

این نویسنده در مقاله اش سلامتی پادشاه را به عنوان عنصر مهم دیگر بحران حاکمیت در عربستان دانست زیرا ملک سلمان از مشکلات جسمی زیادی رنج می برد .ملک سلمان با کمک عصا راه می رود و توان ذهنی اش نیز رو به وخامت رفته است وی مسئولان غربی را دیگر نمی شناسد.

در ادامه این مقاله همچنین آمده است که ملک سلمان برخی روزها در وضعیت جسمی خوبی به سر می برد و در برخی روزهای دیگر برعکس است و حرف و حدیث در این زمینه زیاد است.

این نویسنده چندین سناریو را در سایه تحولات اخیر پیش بینی کرد از جمله اقدام ملک سلمان در برکناری محمد بن نایف ولیعهد و تعیین محمد سلمان به جای وی.اما این سناریو منجر به رویارویی نظامی میان ارتش که بن سلمان آن را هدایت می کند و وزارت کشور که بن نایف آن را هدایت می کند و مورد حمایت شاهزاده«متعب بن عبدالله»وزیر گارد ملی است،می شود.

هندرسون افزود که سناریوی دوم اقدام پادشاه عربستان در چشم پوشی از مقام نخست وزیری به نفع پسرش است امری که باعث می شود شاهزاده محمد بن نایف پایین تر از بن سلمان به عنوان معاون نخست وزیر قرار گیرد.بن سلمان در شورای امور سیاسی و امنیتی که ریاست آن را بن نایف بر عهده دارد یک کرسی دارد اما بن نایف در شورای امور اقتصادی و توسعه که ریاست آن را بن سلمان بر عهده دارد،کرسی ندارد.

در ادامه مقاله هندرسون به سناریوی سومی نیز اشاره شده و آمده است:بر اساس سناریوی سوم بن نایف و بن سلمان هر دو یکدیگر را مجبوری کناره گیری می کنند. نقطه ضعف بن نایف شمار زیاد جان باختگان ازدحام در منا و عملیات سازماندهی آن  به شمار می رود زیرا مسئولیت مستقیم آن بر عهده ولیعهد می باشد که وزیر کشور است در حالی که موفقیت و پیروزی نظامی و دیپلماتیک سرنوشت ساز در جنگ علیه یمن، که واشنگتن آن را ماجراجویی می داند، امری دور از دسترس است و این باعث می شود جانشین ولیعهد که وزیر دفاع نیز است،ضرر کند.

این نویسنده به سناریوی چهارمی نیز در مقاله خود اشاره کرد که شامل مجبور شدن خاندان حاکم به چشم پوشی از بخشی یا همه سلطه اش به نفع شخصیت های نظامی غیرشاهزاده شود که از رهبران حاکم که مهارت و لیاقت ندارند خشمگین هستند شخصیت هایی که توسط نیروهای مسلح مورد حمایت هستند و جنگ یمن را احمقانه می دانند.

سیمون هندرسون در پایان مقاله خود نوشت که شورای بیعت که در زمانی که ملک سلمان پسرش را به عنوان جانشین ولیعهد تعیین کرد آن را به کناری نهاد می تواند بازیگر اصلی شود که سرنوشت این سناریوهای سه گانه نخست را مشخص کند و به آینده دور خاندان حاکمه بنگرد و نه به تصور کوتاه مدت توسط رهبران.