جواد مجابي، شاعر و نويسنده، سالهاست هر صبح ساعتي را كنار پنجره خانهاش در كوي نويسندگان ميگذراند. از آن پنجره منظره مشجر روبهروي خانهاش را ميپايد، آمدن بهارها و رفتن خزانهاي بسياري را از همين پنجره ديده است. من و سياوش رامش دوست داستاننويسام هم در كنار همان ميز ساعتي ميهمان آقاي شاعر بوديم. از هر دري سخني گفتيم و البته بيشتر شنيدم. بهانه ديدار ما انتشار كتاب «در اين اتاقها» تازهترين اثر جواد مجابي بود. اما گفتوشنود به كتاب و شعر و ادبيات متوقف نشد، كمي هم از سياست گفتيم و شنيديم از توافقي كه به انجام رسيده است و از واكنشها نسبت به توافق سخن گفتيم، در فضايي كه مهلت زيادي به اجراي مفاد توافق نمانده بود. از آن بخشي كه به سخن گفتن از اجتماع و سياست حرف زديم، در اين گزارش چشم پوشيدم. آقاي شاعر پنهان نميكرد كه توافق ميتواند بر مسائل سياست داخلي و بهبود معيشت مردم اثر بگذارد و آشكارا گفت: به عنوان يك نويسنده انتظار گشايش را در فضاي فرهنگ و هنر دارد. خيلي حرفهاي ديگر هم گفتيم و شنيديم.
«در اين اتاقها»، شانزدهمين مجموعه شعر اين شاعر پيشكسوت است كه اخيرا در نشر چشمه منتشر شده است. سال قبل هم بعد از ده – دوازده سال مجموعه شعر «قطار فردا» از وي در نشر ثالث چاپ شد. 10 مجموعه شعر ديگر منتشر نشده از وي نيز در دست است، اما اين بحران نشر و بعضا ممیزی سلیقهای دست به دست هم داده است كه هنوز مجالي براي نشر اين آثار فراهم نشود. جواد مجابي علاوه بر شاعري، روزنامهنويسي، نقد، داستاننويسي و پژوهش هم انجام داده است. شمار آثارش از 50 فزون است، اما آنطور كه بايد و شايد به آثار وي در حوزه شعر پرداخته نشده است. عدم امكان انتشار آثار وي متاثر از ممیزی سلیقهای در مغفول ماندن كتابهاي شعر وي بيتاثير نبوده است. از سويي، همت و پشتكار اين شاعر و نويسنده و پژوهشگر در نقد و بررسي نويسندگان و هنرمندان همنسلش و اهتمام به معرفي آثار ديگران نيز در مغفول ماندن نقد و بررسي آثار وي موثر بوده است، موضوعي كه آقاي شاعر بر آن تصريح دارد. به اعتقاد نگارنده گذشته از این دلایل يكي از ديگر عوامل عدم توجه كافي و به شعرهاي جواد مجابي، سهلانگاري منتقدان و روزنامهنگاران بوده است. ما روزنامهنگاران هر وقت سراغي از جناب دكتر جواد مجابي گرفتيم براي آن بوده است كه وي درباره نويسندگان، شاعران و هنرمندان نسلهاي مختلف ديدگاهش را بگويد و اميد اين نوشتار مقدمهاي باشد براي پرداختن اثرگذارتر و جديتر آثار آقاي شاعر، اميد! بخشي از صحبتهاي ما در آن ديدار و گفتوشنود هم به مساله شعر گذشت و از تازهترين كتاب آقاي نويسنده هم سخن گفتيم. بحث و سخن ما با حرف از چيستي شعر آغاز شد و به كتاب «در اتاقها» رسيديم. او معتقد است: «شعر هنر والاي ذهن آفرينشگر است؛ هنر تجريدي شگرفي كه خيالات در حال انفجار ذهني را به قلمرو ذهني ديگر كه پذيراي نويي و زيبايي است پرتاب ميكند. اين ارتباط ذهني با كلمات ميسر ميشود، اما در كلمات محصور نميماند. تلاطمي از خيال و عاطفه و انديشگي كه همواره ذهني ديگر را به تماشاي خود فرا ميخواند.» جواد مجابي در تازهترين اثرش روايتي ديگر از زندگي به دست داده و سعي كرده است با روايتهاي عينيگرا، جزئينگر و خلاقانه در ستايش زندگي سخن بگويد؛ موضوعي كه خود بر آن تصريح دارد و ميگويد: «شعرهاي من به نقاشي كوبيستي شبيه است، اين نوع تركيببندي تجسمي را ميپسندم كه در آن سطوح مختلف تصويري درهم و با هم ديده ميشود. در سطحي شهرها، خانهها و خيابانها و مردم با هم آشكار ميشوند. در سطحي ديگر زمان و مكان در هم گره ميخورند. در سطح ديگر تعبير آدمي از روابط بشري آشكار ميشود. اين سطوح مختلف در يك تركيببندي معمارانه شكل نهايي ميگيرد كه موسيقي دروني تعادل و توازن اين سطوح مختلف را رقم ميزند.» آقاي شاعر از شعر به عنوان همدلي با جاني ديگر ياد ميكند و ميگويد: «شعر دريچهاي متفاوت بر آدمي ميگشايد. شعر وصف شادي و رنج نيست خود شادي و رنج است كه پوسته نازك كلمهها را ميشكافد و مفاهيمي منتشر در هواست. شعر نقاشي پيرامون است، معماري زيبايي است. شعر نمايش آدمي و زندگي با هم است.» از او ميپرسم كه «در اتاقها» روايت در روايت است، مانند خانهاي با اتاقهاي تو در تو، نظر شما چيست؟» وي پاسخ ميدهد: «هر شعري از اين دفتر مانند اتاقي است كه به اتاق ديگر راه دارد و اين مساله خوب ديده شده است، چيزي بوده كه انگيزه نوشتن اين دفتر شده است. به واقع مطلب اين كتاب از سالها قبل در ذهنم بوده است. اين شعرها در ستايش زندگي است. بايد برگرديم به مسائل ملموس و اين شعرها در ستايش زندگي عادي و ملموس و روزمره است. اكنون فكر ميكنم هيچ چيز به اندازه زندگي روزانه اهميت ندارد. البته زندگي روزانه بايد با خلاقيت توام باشد. خود اين زندگي بزرگترين دارايي ماست.» جواد مجابي از جمله نويسنده ـ روشنفكرهايي است كه صرفا در پي طرح مسائل عاشقانه و شخصي در آثارش نبوده است. او همواره در آثار متعددي كه خلق كرده است نيمنگاهي نيز به مقوله اجتماع و سياست داشته است. همواره نگاه انتقادياش به مسائل مبتلا به سياست و اجتماع ايران را حفظ كرده است و وقتي به وجود اين نگاه انتقادي در تازهترين اثرش اشاره ميكنم و ميگويم «شما در اين كتاب در عين توجه به مسائل زيست روزمره از موضوعهاي اجتماعي هم غافل نميشويد.» جواب ميدهد: «ما شعر غيراجتماعي نداريم. هر آنچه يك نويسنده و شاعر خلق كند به نوعي اجتماعي است. اما گاه شعر اجتماعي عليه خود آدم است؛ به اين معنا كه اين نوع شعر پر از منيت است و پرمدعا ظاهر ميشود. شاعر از خود ميگويد و اگر با سرشت و سرنوشت شما با ملتتان همسو باشد به تبع ديگران از آثار شاعر و نويسنده چنان ميكنند كه از رنجهاي و اندوه آنها ميگويند. از اينرو مهم است كه شعر منظر اتوبيوگرافيك و شخصي خودش را حفظ كند. از طرفي شاعر بتواند اين تجربههاي زيسته شخصي و خصوصي را عمومي كند. در دهههای قبل «ما» يكي از محورهاي خلق آثار ادبي بوده است. بسياري از آدمها در يك گروه و حزبي همراستا با ديدگاههايشان مستحيل ميشدند. بر اساس آموزهاي حزبي و دستورهاي حزبي و تشكيلاتي شعر مينوشتند؛ اما در سالهای اخیر اين مشي تعديل شد و فرديت شاعران و نويسندگان اهميت بيشتري پيدا كرد. البته اين فرديت در صورتي اهميت دارد كه راه بيرون از خودش داشته باشد در غير اينصورت خفه ميشود. شعرهاي اين كتاب بر اساس اين نگاه شكل گرفته است.» جواد مجابي در نيم قرن نوشتن و خلق كردن صعب و آسان بسيار ديده است. سالهاي متمادي آثار متعددي از او در محاق بوده است و با اين حال نه تنها دست از نوشتن نكشيده است بلكه با ممارست و پشتكار كار نوشتن را دنبال كرده است، وقتي از او ميپرسم «اين نوشتهها نشان از يك شور و نشاط دروني ميدهد و در شرايطي كه نويسنده آنطور كه بايد حرمت نميشود، اين شور و نشاط در نوشتن از كجا ناشي ميشود» ميگويد: «هنر يك انرژي محبوس دروني است. اين انرژي بايد در فرد باشد. كساني هستند که خودشان را در وضعيت آفرينش قرار ميدهند. من هر روز مينويسم و هر روز موظف ميدانم خودم را به شكل نوشتن بيان كنم. من در شرايطي هر روز مينويسم كه از 26 مجموعه شعری که دارم 10 اثرم هنوز مجوز نشر نگرفته است. آن 16تای ديگر هم كه منتشر شده اصلا ديده نشده است! ببيند ما بايد بدانيم كه شعر يا ديگر هنرهاي امري تفنني نيست و كل زندگي آدم را طلب ميكند. نميتوان پاره وقت به هنر پرداخت. در صورتي هم كه پاره وقت پرداخته شود، عملا رشد نميكند و به بار نميرسد. ديگراني هم كه در كنار شعر به فعاليتهاي ديگري پرداختند كساني مانند شاملو و... هم هر آن كار كرذند از منظر شعر به موضوعهاي مختلف نگاه كردند. عباس كيارستمي هم به هرچه نگاه ميكند از منظر هنر سينما به موضوعهاي مختلف ميپردازد.» بازتاب ديدگاههاي جواد مجابي شاعر و نويسنده نسبت به زندگي و هنر را ميتوان به وضوح در اين اثر وي ديد. كتاب اتاقها لحظههاي جذابي از شادي و طنازي امور روزمره خلاقانه در هم آميخته است.