دسترنج ايراني به كام خارجي ها
روزنو :نداشتن استراتژي و سياست مناسب، باعث عدم موفقيت شركتهاي ايراني در حوزه برندسازي شده است. البته بايد اشاره داشت كه بسياري از محصولات هم هستند كه از كيفيت مطلوبي برخوردار نيستند، اما با برند تقلبي و با قيمت پايين به فروش ميرسد. برای نمونه، در حال حاضر كشور ايران ظرفيت بالايي در توليد و عرضه پوشاك دارد.
نداشتن استراتژي و سياست مناسب، باعث عدم موفقيت شركتهاي ايراني در حوزه برندسازي شده است. البته بايد اشاره داشت كه بسياري از محصولات هم هستند كه از كيفيت مطلوبي برخوردار نيستند، اما با برند تقلبي و با قيمت پايين به فروش ميرسد. برای نمونه، در حال حاضر كشور ايران ظرفيت بالايي در توليد و عرضه پوشاك دارد. علت اين امر وجود مواد اوليه مناسب و كافي در صنايع نساجي است. وجود اين منابع باعث شده است كه صنعت نساجي، پس از نفت، دومين صنعت بزرگ كشور به حساب آيد؛ چنان که اين امر باعث فعاليت 10 هزار واحد صنعتي در تمام بخشهاي صنعت نساجي شده است. در زمينه نساجي، كشور ايران فقط در بخش توليد پنبه با كمبود منابع مواجه است كه توانايي توليد آن را نيز تا حدود تامین 50 درصد نياز داخلي دارد. با تمام اين تعابير بسياري از فعالان صنعت پوشاك و توليدكنندگان داخلي به كپيكاري پوشاك خارجي و عرضه آن با برندهاي خارجي اقدام، و محصول توليديشان را با برند خارجي روانه بازار ميكنند و توانايي نوآوري در توليد را ندارند.
زمينههاي موفقيت يك برند
از مواردي كه ميتواند زمينهساز موفقيت يك برند در بازارهاي داخلي و بينالمللي باشد، ميتوان به مواد اوليه با كيفيت، نوآوري، طراحي مناسب و... اشاره کرد. همانطور كه اشاره شد كشور ايران در زمينه مواد اوليه بسيار غني است. پس به نظر ميرسد عدم نوآوري و طراحي نامناسب پوشاك اصليترين دلايل عدم موفقيت برندهاي ايراني در اين زمينه محسوب ميشود. در نتيجه در ابتدا بهتر است بر اساس سلايق مشتري دست به تنوع در توليدات زد، همانطور كه شركت «ورساچ» با مخاطبشناسي و هدفگذاري زمينههاي موفقيت خود را فراهم ساخت. همچنين استفاده از تبليغات ميتواند در موفقيت يا عدم موفقيت يك برند نقش بسزايي داشته باشد كه متاسفانه در ايران عوامل تبليغاتي به خوبي شناخته نشدهاند و سياستهاي تبليغاتي شركتها كه اكثرا سنتي هستند با شكست مواجه شدهاند. شركت ورساچ در سال 1988 با به كار گرفتن افراد مشهور در تبليغاتش توانست خود را در بازار فروش پوشاك تثبيت كند و در همين سال توانست جايزه «نو آورترين و خلاقترين طراح جهان» را از آن خود سازد.
ذائقه مصرفكننده ايراني
اين واقعيت غيرقابل انكار است كه برندهاي خارجي بيشتر به مذاق مردم خوش ميآيند، كمااينكه اين برندها به شكل تقلبي در اختيار آنان قرار بگيرد. در چنين شرايطي كه مصرفكنندگان به كيفيت پوشاك اهميت چنداني نميدهند و صرفا مارك چسبيده روي كالا براي آنها داراي اهميت است، توليدكنندگان و صنعتگران ترجيح ميدهند جنس توليدي خود را با مارك خارجي تقلبي به فروش برسانند. آنها براي فروش اجناس خود ماركهايي از بازار خريداري ميكنند و روي لباس، كيف و كفش توليد ايران ميچسبانند. اين كار تا جايي رواج پيدا كرده است كه ديگر مصرفكننده نميتواند از خريد پوشاكي كه تحت عنوان يك برند معروف خارجي خريده است مطمئن باشد. به نظر ميرسد اگر توليدكنندگان داخلي از طرحها و رنگهاي مختلف استفاده كنند و كيفيت پوشاك خود را بالا ببرند و اعتماد خريداران را جلب كنند، صاحب برند خواهند شد و در اين صورت ميتوانند در بازارهاي داخلي و بينالمللي با اجناس خارجي به رقابت بپردازند، اما بسياري از آنها با هزينهاي ناچيز به توليد كالاي بيكيفيت ميپردازند و با چسباندن ماركهاي معروف خارجي روي پوشاك، آن را با قيمتي گزاف به فروش ميرسانند.
عدم نظارت مسئولان
عدم نظارت نهادهاي ذيربط در رواج اين امر بسيار تاثيرگذار است. فروش كيلويي ماركهاي مختلف در بازار پاچنار و ديگر بازارهاي تهران بدون هيچ نظارتي روز به روز افزايش پيدا ميكند. همچنين تبليغات توليدات نساجي كشور با برندهاي خارجي هيچ گونه عواقبي را در پي ندارد. همانگونه كه ملاحظه ميشود ما از نظر توليد مشكل چنداني نداريم؛ مشكل از حمايت و نظارت دولت است. دولت ميتواند با اختصاص ارز براي ورود كالاهاي اصل خارجي، وضع قوانين سخت گمركي و نظارت بر توليدات داخلي، ظرفيت فرآوري محصولات داخلي كشور را تا حد زيادي بهبود ببخشد. امروزه مشكل اساسي در بخش صنعت پوشاك افزايش قاچاق است، زيرا نسخه صنعت نساجي و پوشاك كشور توسط اجناس چيني پيچيده شده است. در اين زمينه قائم مقام وزارت صنعت اخيرا بخشنامهاي را براي كنترل ميزان قاچاق در كشور ابلاغ كرده است. علاوه بر صنعت نساجي و پوشاك بايد به صنعت ساختمان هم اشاره داشت كه در اين زمينه مهر سال گذشته رئيس انجمن توليدكنندگان مواد شيميايي صنعت ساختمان خبر از توليد محصولات شيميايي با برندها و بسته بنديهاي خارجي داد. همچنين نماينده مردم قوچان و فاروج در مجلس مدتي پيش اظهار داشت كه بسياري از توليدات داخلي با مارك خارجي به فروش ميرسند. اين مساله در سالهاي اخير در بازار صنايع دستي نيز ديده شده است. در بازارهاي معروفي مانند بازار اصفهان صنايع دستي ايراني با برند چيني به فروش ميرسند. برخي از اين محصولات توليد چين هستند و برخي ديگر را ايرانيها ميسازند اما مارك چيني روي آن ميچسبانند! به نظر ميرسد تا زماني كه به جايگاه اصلي خودمان در توسعهيافتگي توجه نداشته باشيم و مديريت اقتصاد كشور را بدون راهكارهاي عملي پيش ببريم به نتيجه مطلوب نخواهيم رسيد.
كيفيت برندسازي ميكند
يك عضو كميسيون اقتصادي مجلس در گفتوگو با «آرمان» ميگويد: در جامعه ما عرفي رواج پيدا كرده است كه مردم به كالاها با برند خارجي علاقه بسياري نشان ميدهند. به همين دليل است كه توليدكنندگان داخلي براي اينكه بتوانند فروش بيشتري داشته باشند ناگزيرند به توليد محصولات با برند خارجي روي آورند و براي فروش محصولات خود در بازار از اين ترفند استفاده كنند. اين فرهنگ نامناسبي است كه بايد تلاش كرد با تدوين مقررات و به مرور زمان آن را اصلاح كرد. اين امر ناشي از افزايش مصرف گرايي جامعه است، مشتريان به توليدكننده داخلي اعتماد ندارند و حتي حاضرند اجناس بيكيفيت چيني را خريداري كنند، ولي توليد داخلي را مصرف نكنند. عبدالكريم رجبي ميافزايد: اين فقط يك تلقين و بهانه است كه كالاي ايران كيفيت كافي را دارا نيست. چه بسا كالاهايي كه از كيفيت مناسبي برخوردارند، ولي صرفا به دليل مارك ايرانيشان به فروش نميرسند. لوازم خانگي، لوازم صوتي-تصويري و پوشاك از جمله مواردي هستند كه توانايي رقابت با برندهاي خارجي را دارند. همچنين شركتهاي داخلي براي برندسازي بايد كيفيت كالاي خود را بالا ببرند، زيرا رضايتمندي مصرفكننده از كيفيت كالا، اعتماد او را در پي دارد و در صورت افزايش كيفيت است كه شركتهاي ايراني ميتوانند در سطح جهاني برندسازي كنند.