غزاله پورخاکی: آن سیل آمد. آن سیل با شتاب آمد. آن سیل همه چیز را در هم پیچید و در نهایت این بار 12 نفر را با خود برد. از آن سیل تا این سیل یعنی از اوایل مردادماه تا اواخر شهریور ماه، 29 نفر تلفات سیلی داشتیم. هشدارهایی که بر خلاف عدم اعلامهای قبلی، این بار هر روزه و هر روزه تکرار میشد. سازمان هواشناسی در این میان، کمی به نسبت قبل وظیفه اش را بهتر ایفا کرد. وظیفهای که بار سنگینی را از دوشش برداشت. هر هفته شاهد یکی از هشدارهای این سازمان در مورد بروز این حادثه غیر مترقبه بودیم. حادثهای که همچنان در کنکاش تفکیک حروفش وامانده ایم. این بار سیل آمد. سیل بی هوا آمد و 12 نفر را به راحتی آب خوردن با خودبرد.
مروری بر خاطراتی که سیل برد
هر اتفاقی که میافتد، مروری میشود بر حادثه مشابهی که در گذشته اتفاق افتاده است. پس از یک هفته از سیلی که اوایل مرداد ماه جاری شد و 15 استان را با خود درگیر کرد، 50 شهرستان و 131 روستا آسیب دیده بودند. آماری معادل 15 هزار و 500 نفر حادثه دیده در این میان مطرح بود و البته بعد از گذشت این مدت، جستجوی مفقودین سیل همچنان ادامه داشت. 816 نفر نیز اسکان اضطراری شدند. 54 نفر مصدوم این حادثه بودند که تنها 16 نفر آنها به مراکز درمانی انتقال پیدا کرده و 24 نفر به صورت سرپایی درمان شدند. اما جای شکر در اینجا باقی است که تلفات این سیل یعنی سیل شهریوری، 5 نفر کمتر عنوان شده است. 17 نفر در سیل مرداد فوت شدند. سیل نواحی چادگان و سمیرم اصفهان، سواد کوه مازندران و نواحی گستردهای از البرز و تهران را دربرگرفت.
گریزی تلخ به آن سیل
9 روز از آن سیل گذشته بود و منصور یکی از مفقودین سیل بود. خانواده وی از طریق یکی از آشنایان خود توانستند لودر بیاورند تا مسیر سیل را در منطقه کن – سولقان لایروبی کنند. ریزش تونل و آب گرفتگی و شکسته شدن آب بند چینی ها، باعث وقوع این اتفاق شده بود. غیرمنتظره آمد و پیر و جوان و نوعروس و ... را با خود برد که برد. سر و صورتهای زخمی گاه قابل شناسایی نبودند. گلایهای که خانوادههای کشته شدگان داشتند، این بود که 12 ساعت پس از وقوع سیلاب، منطقه از حضور آتش نشانان و نیروهای امدادی خالی شده بود. به گفته شاهدان عینی، ساعت 7 صبح فردای «آن روز سیلی» وقتی به نزدیکی کن رفته بودند، تنها 4 گروه نجات آنجا دیده بودند. تمامی انگشتهای اتهام به سمت آتش نشانی و هلال احمر نشانه رفت. میگفتند که آتش نشانی در آنجا حضور داشت اما آنها حتی یک لودر یا بیل مکانیکی نداشتند که بتوانند آنجا را لایروبی کنند.
این سیل آمد
حال پس از گذشته تنها یک ماه و شاید خردهای از آن سیل، خبری که ناگوار مینمود، اعلام 4 کشته و 8 مفقودی در سیل استان تهران بود. سیلی که جاده امام رضا(ع) را دربرگرفت و وجود گل و لای در این جاده باعث اسیر شدن اتومبیلها در این مسیر شد. 4 کشته، آمار ناخوشایندی بود که در اولین ساعتهای بروز سیل شنیده میشد. کشته شدن چهار تن در روستای توچال منطقه پاکدشت در جنوب شرقی استان تهران و بسته شدن جاده اصلی تهران – مشهد، به دلیل طغیان رودخانههای فصلی فاجعه دیگری را با خود به همراه داشت. مسیر تردد به روستای توچال مسدود شد و نیروهای امدادی تلاش خود را برای باز کردن این مسیر آغاز کردند. نیروهای امدادی از شهرداری، فرمانداری و هلال احمر به فعالیت مشغول شدند. نیروهای هلال احمر بخشهای نزدیک این منطقه نیز برای همراهی فراخوانده شدند.8 مفقودی، خبر بعدی بود که لرزهای را به تن انداخت. یادآوری یک سیل تلخ دیگر! مناطق شرقی استان تهران، مناطقی مثل شریف آباد، چهل قز، قیام دشت و توچال این بار جای خود را در خاطرات سیلی این استان باز کرد. آب گرفتگی معابر و منازل مسکونی یکی از مهم ترین پدیدههایی بود که میتوانست در بالابردن میزان تلفات و خسارات موثر باشد. 5 تن از اعضای یک خانواده و سه نفر دیگر مفقود شدند. چهار تیم از شهرستانهای پاکدشت، ورامین و پیشوا با تجهیزات موتور پمپ و دو قلاده سگ، جستجو را آغاز کردند. تخلیه آب از چهار واحد مسکونی انجام شد و پانزده تیم در محل حضور پیدا کردند.
همزمان در تهران و هرمزگان
همزمان با سیل در مناطق شرقی تهران، 4 جنازه مفقودالاثر در هرمزگان نیز به این آمار اضافه شد. اجساد چهار نفر در جریان بارندگی و طغیان رودخانه فینی در آبنمای روستای رودبار رویدر از توابع این شهرستان غرق شده بودند، پیدا شد. پنج نفراز اعضای یک خانواده بامداد جمعه پس از پایان مراسم عروسی به بستر رودخانه رفته بودند که در تاریکی شب با سیلاب مواجه و غافلگیر شدند و سرعت آب رودخانه مهلت به آنان نداد و چهار نفر از آنان را غرق کرد.
افزایش کشته شدگان به 12 نفر
این آمارها رد و بدل میشد تا جایی که در ساعت 16 عصر روز گذشته، شمار جان باختگان حادثه سیلاب در سراسر کشور، به 12 نفر رسید که 6 نفر آنها در تهران بودند. آخرین مورد مربوط به جسدی بود که چندی پیش در محدوده پاکدشت کشف شد. با این حساب 5 تن در سیل پاکدشت، یک تن در شهرری، یک تن در بجنورد، یک تن در آذرشهر و 4 تن نیز در بندرعباس به علت سیل و سیلاب جان خود را از دست دادهاند. هشدارهای هواشناسی، کمی تکان به سازمان مدیریت بحران و دستگاههای مرتبط داد که در آماده باش کامل به سر ببرند. خطر سیلاب، همچنان 11 استان کشور را تهدید میکند. رییس سازمان مدیریت بحران کشور معتقد است، باید با اقدامات لازم نسبت به پیشگیری از خسارات و تلفات حوادث اقدام کرد و در ادامه میافزاید، در حال حاضر جلسات مدیریت بحران در استانهای مختلف برگزار میشود و آمادگی نسبی برای مقابله با سیلاب کسب شده است!
چرایی فلسفه وجودی مدیریت بحران
دوربینها روشن میشود و میکروفونها برای یک مصاحبه جانانه دیگر. این بار نمی توان تقصیر را به گردن سازمان هواشناسی انداخت. هشدارهایی که به خصوص در این دو ماهه یعنی مرداد و شهریور، تکرار میشد، گویای این بود که این سازمان میخواهد به خوبی نشان دهد که با توجه به کمبود بودجههایی که هر باره تکرارش میکنند و دستگاههای فرسودهای که پاسخگوی پیش بینی این فجایع نیست، وظیفه اش را به خوبی انجام داده است. اما در این میان، سوالی که هزاران باره تکرار و مرور میشود، این است که فلسفه وجودی مدیریت بحران چیست؟ ارائه گزارش و آمار؟ نقشی که این سازمان در کاهش آمار تلفات و خسارات میتواند داشته باشد، کجا پنهان شده است؟ آبگرفتگی معابر شهری و ساختمانهای مسکونی، را چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ چطور میشود که در کشوری مثل شیلی، زلزلهای با بزرگی به مراتب بالاتر از اینجا میآید و تنها 8 کشته میدهد اما در اینجا سیل در یک زمان در کشور، 12 نفر را با خود میبرد... آیا باید به این سخن رسید که زنده ماندن سخت است، نه مردن؟ درود هزاران باره را باید به کدام سازمان فرستاد؟ ستاد مدیریت بحران... سیل آمد، آن سیل آمد و رفت و این سیل آمد و 12 نفر را با خود برد. تا سیل بعدی...!