روانچی: قطع تماسهای تلفنی ظریف و کری شایعه است
روزنو : مجید تختروانچی متولد ۲۳ مهر ۱۳۳۷ در تهران؛ دیپلمات ایرانی، معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه و از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای ایران است. تختروانچی در ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ با حکم محمدجواد ظریف جایگزین علیاصغر خاجی معاون سابق اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه شد. وی به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی مسلط است.
روانچی در دهه اول انقلاب عهدهدار ریاست اداره بینالملل وزارت امور خارجه میشود. او پس از انتخاب کمال خرازی به عنوان سفیر و نماینده دائم ایران در نیویورک، راهی آمریکا شد و بهعنوان سفیر و نفر دوم نمایندگی دائمی ایران نزد سازمانملل متحد مشغول فعالیت شد. او پس از انتخاب خرازی به عنوان وزیر امور خارجه، دستیار ویژه او در دستگاه دیپلماسی شد؛ عنوانی که خرازی ابتدا در سیاستخارجی ایران عهدهدار بود.
در ادامه فعالیتهای این دیپلمات، روانچی از سال ۸۰ تا ۸۴ هم به عنوان سفیر ایران در سوئیس مشغول فعالیت میشود و پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد به ایران بازمیگردد. او طی دولتهای نهم و دهم هیچ سمتی نداشت و پس از مدت کوتاهی بازنشسته شد. اما به دلیل سابقه فعالیت در دو مذاکره حساس عرصه دیپلماسی ایران، پس از بازنشستگی اجباریاش از وزارت خارجه در دوره احمدینژاد، در دولت جدید دوباره دعوت به کار شد. تختروانچی را میتوان فردی دانست که در مهمترین، پرتنشترین و پرچالشترین مذاکرات مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی از سال ۶۸ تا ۸۴ حضور فعال داشته و در پیچیدهترین مذاکرات تاریخ پس از انقلاب، از قطعنامه ۵۹۸ تا مذاکرات هستهای نقش فعال و موثری ایفا کرده است.
توافق محرمانه ایران وآژانس، حل مساله PMD، جلسههای کمیسیون ویژه برجام از جمله مواردی بود که مرد سوم مذاکرات هستهای ایران درباره آن به سوالات آنا پاسخ داد. روانچی به قدری دیپلماتیک به پرسشها پاسخ میدهد که یافتن تیتری از این مصاحبه کار بسیار سختی بود. متن گفتوگوی آنا با مجید تختروانچی را در ادامه میخوانید:
آیا برجام موافقتنامههای جانبی و ضمیمههای دیگر هم دارد یا تنها در کنار برجام به توافق محرمانه ایران و آژانس پرداخته شده است؟
در مورد موضوعاتی که در وین توافق کردیم، همه مسائل را خیلی شفاف به اطلاع عموم مردم رساندهایم. همچنین همه توافقات صورتگرفته را هم در اختیار مجلس شورای اسلامی گذاشتهایم. از دید ما متنی که ارائه شده و منتشر شده عین مطالب و اسنادی است که ما در مورد آنها توافق کردهایم و هیچ سند محرمانهای وجود ندارد. بخشی از توافق محرمانهای که صورت گرفت درباره PMD است و من تاکید میکنم در ارتباط با برجام ما سند محرمانهای نداریم. اینکه گفته میشود یک سند دیگر اصلی وجود دارد و متن منتشرشده تنها برای افکار عمومی منتشر شده است، صحت ندارد.
در مورد توافق میان ایران و آژانس در موضوع PMD و یا برنامه بلندمدت ایران برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکراتی که در مورد آنها در وین صورت گرفته است، هیچ سند محرمانهای وجود ندارد؟
ایران باید یک سند را به آژانس ارائه دهد. نه فقط کشور ما بلکه هر کشوری که پروتکل الحاقی را اجرا میکند، باید برنامه 10 ساله خودش را رائه دهد و این مساله در متن برجام هم اشاره شده است که ایران برنامهاش را باید بر اساس سندی که ارائه خواهد داد، اجرا کند. این سند، محرمانه نیست. خودمان آن را تهیه کردهایم. این ما هستیم که مشخص میکنیم که برنامه هستهای ما باید چگونه اجرا شود.
توجه داشته باشید که ایران برای یک دوره 10 ساله که مدت زمان اجرای برجام است، برخی محدودیتها را پذیرفته است. اما پس از پایان زمان اجرایی برجام این ایران است که تشخیص میدهد برنامه هستهایش، با چه سرعت و چگونه حرکت کند. این برنامه هم توسط کارشناسان، متخصصان و دانشمندان هستهای کشورمان تهیه خواهد شد. این موضوعی است که اکنون کار بر روی آن شروع شده است. کارشناسان سازمان انرژی اتمی به شدت مشغول کار هستند و آنها نقشه راه آینده برنامه هستهای ایران را ترسیم میکنند. در حقیقت بر اساس پروتکل الحاقی نه تنها ایران بلکه همه کسانی این پروتکل را اجرا میکنند، باید این برنامه را تهیه کنند. این سند هم اکنون در حال تهیه شدن است و محتوای آن هم برنامه درازمدت ایران است که ما در آن اعلام خواهیم کرد برنامه تجاریسازی و صنعتی شدن هستهای ما به چه صورت خواهد بود.
این موضوعات و بحثهایی که گفته میشود که یک سند محرمانه وجود دارد، به هیچ وجه درست نیست. سند برنامه هسته ای بلندمدت کشور هنوز تکمیل نشده است و همانطور که گفتم در حال تدوین است و در روزی که توافق اجرایی شود؛ یعنی قبل از روز اجرایی برجام، ایران این سند را باید به آژانس بینالمللی اتمی تسلیم کند. اینطور نبوده و نیست که یک سندی محرمانه امضا شده باشد و نخواهیم آن را به اطلاع برسانیم و مطرح کنیم. تاکید میکنم در حال تهیه شدن است و در زمان مقتضی ما آن را ارائه خواهیم داد.
اما آقای صالحی در نشست کمیسیون برجام در این باره گفتند که ما در وین درباره برنامه بلندمدت ایران هم بحث و توافق کردیم، اما خواسته ایران این بود که این مساله در برجام منعکس نشود زیرا این برنامه محرمانه ما است و نمیخواهیم که در برجام که به صورت عمومی منتشر میشود، گنجانده شود.
برنامه ایران در این ارتباط باید براساس پروتکل الحاقی اعلام شود. در این مرحله محرمانه است چون نمیخواهیم به اطلاع کسی برسانیم اما زمانی که پروتکل الحاقی را بخواهیم اجرایی کنیم باید سند آمادهشده را به اطلاع آژانس برسانیم که راه صنعتی و تجاری شدن برنامه هستهای ایران، به چه نحوی و چه شکلی است.
موضوعی که در برجام هم به آن اشاره شده این است که ایران برنامهاش را بر اساس برنامه بلندمدتی که به آژانس ارائه میکند، ادامه خواهد داد. نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که خود ما این سند را آماده و تنظیم میکنیم. این متخصصان و کارشناسان کشورمان هستند که برنامه بلندمدت کشور را تهیه میکنند تا در روز موعود تسلیم آژانس کنیم.
پس اگر بحثی هم در وین در این ارتباط مطرح شده، موضوع بر سر کلیات این مساله بوده است.
بله، قطعا همینطور است. ما بر روی کلیات این موضوع مذاکره داشتهایم اما سند توسط ایران تهیه خواهد شد.
درباره آن بخش محرمانهای که اشاره کردید و مربوط به موضوع PMD است، توضیح میدهید؟
یک سند محرمانه در این ارتباط وجود دارد. محرمانه بودن این مساله، در داخل مقداری حساسیت ایجاد کرده است که چه کسی از این موارد اطلاع دارد یا چه کسی محرم است و چه کسی محرم نیست. در حالی که روال کار آژانس بینالمللی اتمی این است که با کشورهای عضو آژانس و برای اجرای پروتکل الحاقی یا مسائل دیگر، قرارداد و سندی امضا میکند که این سند میان آن کشور و آژانس منعقد میشود و از این بعد به آن سند، محرمانه اطلاق میشود. براساس این سند محرمانه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی متعهد است که چیزی را که مورد توافق آژانس و آن کشور قرار گرفته است به اطلاع سایر کشورها نرساند.
درباره موضوع ابعاد نظامی (PMD) که ما در کشور به آن موضوعات گذشته و حال (PPI) میگوییم، سندی در وین میان آقای آمانو و دکتر صالحی امضا شد. بنا شده طبق سندی که میان ایران و آژانس امضا شده است این موضوع ظرف چند ماه خاتمه پیدا کند. خوب شما اطلاع دارید که مقامات کشورمان در این زمینه پاسخهای مکتوب خود را به آژانس ارائه دادهاند و آژانس نیز قرار است تا 15 اکتبر نظر نهایی خود را اعلام کند.
ما در چارچوب توافق کارها را پیش میبریم تا این مساله نیز حل شود؛ هر چند ایران معتقد است که PMD و مسائل مرتبط با آن موضوع، ساختگی است و پایه و اساسی ندارد و نهایتا مشخص خواهد شد ادعاهایی که آنها سالها بر روی آن مانور دادهاند و سرمایهگذاری کردهاند براساس اطلاعات و تحلیلهای غلط و غیرواقعی بوده است و برنامه هستهای کشورمان و مسائل مرتبط با پرونده هستهایمان را بیش از حد بزرگ کردهاند. بر اساس همین تبلیغات و اطلاعات دروغ بود که پرونده برنامه هستهای کشورمان را به آژانس و شورای امنیت فرستادند.
اگر موضوه PMD حل شود که ما امیدواریم که اینچنین شود، مشخص خواهد شد این موارد، تماما ادعاهای پوچ و بیاساسی بوده است. بازهم تاکید میکنم موضوعات که با عنوان محرمانه بیان میشود، تنها مختص ایران نیست بلکه این روال کاری است که آژانس با تمامی کشورها دارد.
روایتی وجود دارد که توافق هستهای میتوانست در عمان نهایی شود، یا در وین همه کارها انجام شده بود اما دیدار جان کری با سعود الفصیل در فرودگاه وین مانع از نهایی شدن توافق شد. ایران در چند مقطع به متن نهایی رسید اما به خاطر برخی مسائل به زمان و مکان دیگری از مذاکرات موکول شد؟
اگر منظور شما از رایزنیهای عمان، مذاکرات قبل از ژنو است باید بگویم در آن مقطع تازه کار شروع شده بود و به نوعی عمان ابتدای راه بود و اینگونه نبود که به توافق نهایی نزدیک باشیم زیرا در ابتدای راه بودیم و اختلافنظرها بسیار شدید بود. ما از مذاکراتی که در عمان انجام شد، انتظار نتیجه خاصی نداشتیم.
اما در این 2 سالی که گذشت در مقاطعی بود که کار به خوبی جلو میرفت و پیشرفت چشمگیری حاصل میشد اما با یک توقف ناگهانی کلا همه چیز جابهجا میشد. در ژنو 2 و قبل از توافق موقت، به مرحلهای رسیدیم که امکان توافق وجود داشت اما یکی از کشورها سرسختی نشان داد و در آن مرحله رایزنیها به نتیجه نرسید و تقریبا 10 روز پس از آن نیز مذاکرات ادامه داشت تا به توافق موقت رسیدیم. در طول مذاکرات اصلی در وین هم ما باز شاهد بودیم که در مقاطعی پیشرفت خوبی انجام میشد و شاید با یکی دو روز اضافه ماندن، میشد کار را تمام کرد. اما مذاکرات تمدید میشد.
از شهریور سال 1392، عدهای تلاشهایی کردند که توافق نهایی به دست نیاید. این تلاشها در دورههای مختلف مذاکرات به یک نحوی خودش را نشان میداد؛ برخی مواقع سرسختی در موضع کشورهای عضو دیده میشد و برخی فشارها هم باعث میشد در مذاکرات وقفه ایجاد شود. هم اکنون فشارهایی که برای تایید نشدن برجام در آمریکا انجام میشود هم در همان راستای پیش از تایید برجام است و فشارهایی که طی 2 سال گذشته اعمال میشد مشابه تلاشهایی است که اکنون صورت میگیرد تا از فرجام برجام جلوگیری شود.
موضوعی که شاید کمتر به آن پرداخته شده است، فعال شدن بخش اقتصادی در مذاکرات بود. یعنی در کنار چانهزنیهای سیاسی وفنی، چانهزنیهای اقتصادی هم وارد مذاکرات شد. آیا تیم مذاکرهکننده هستهای برنامه خاصی برای این کار داشت که از سه جبهه سیاسی، فنی و اقتصادی وارد مذاکره شود یا دغدغههای طرف مقابل در مذاکرات اینگونه خود را نشان داد؟
یکی از موضوعات مهم در مذاکرات هستهای بحث چگونگی لغو تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپایی و آمریکا بود. موضوعات مرتبط با تحریمها از مسائل و سرفصلها مهم مذاکرات بود.
هرچند از دید ما، اعمال این تحریمها، غیرقانونی و اقدامی ظالمانه بود. ایران معتقد بوده و هست که این موضوع در 12 سال گذشته بهراحتی قابل حل و فصل بوده است و نیازی نبود که با پرونده هستهای ایران سیاسی برخورد میشد و این تحریمها علیه کشورمان اعمال میشد. اگر با موضوع سیاسی برخورد نمیشد موضوع در خود آژانس حل میشد و نیازی نبود که موضوع ایران به شورای امنیت و ذیل فصل هفت برود و قطعنامههای مختلف علیه کشورمان صادر شود.
مثل پرونده کره جنوبی.
شما به کرهجنوبی اشاره کردید اما کشورهای دیگر هم وجود دارند. این در حالی است که برنامه هستهای ایران هیچ انحرافی نداشت. یعنی هیچ انحرافی در این ارتباط را نمیتوانید در اسناد آژانس پیدا کنید. هیچ کلمه در گزارشهای مرتبط با ایران درمورد انحراف وجود ندارد.
ببنید وقتی قرار است قطعنامهای علیه یک کشور در شورای امنیت و ذیل فصل 7 تصویب شود، باید اعلام شود که اقدام آن کشور به یک نحوی صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداخته است که بتواند مبنای کار شورای امنیت برای صدور قطعنامه باشد. اما آنها درباره ایران به زمین و زمان متوسل شدند و به دنبال آن بودند که یک جملاتی ابداع کنند که قابل عرضه و قابل پذیرش باشد در غیر این صورت برایشان اعتباری باقی نمیماند. در نهایت با بهانههای واهی این کار را کردند.
بنابراین مبنای کار قطعنامههای شورای امنیت باید اقدام کشورهایی باشد که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر میاندازد؛ عراق به کویت حمله میکند و در قطعنامه شورای امنیت گفته میشود که که این کار عراق تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی است اما در مورد ایران چنین چیزی مطرح نبوده است. شورای امنیت به دلیل برخورد سیاسی و خصمانه با سرکردگی آمریکا چنین قطعنامههایی را علیه ایران تصویب کرد.
این قضایا قابل حل بود اما اینگونه نشد، چرا؟
به دلیل اینکه طرفای مقابل، برخورد سیاسی با ایران و پرونده هستهای کشورمان داشتند و این پرونده را به جایی کشاندند که پنج، شش قطعنامه علیه کشورمان صادر کردند و در نهایت هم این برخورد خصمانه آنها با صدور قطعنامه 1929 تکمیل شد.
برگردیم به بحث قبلی، اضافه شدن بخش اقتصادی به مذاکرات هستهای ابتکار چه کسی بود؟
از ابتدای شروع مذاکرات تیم هستهای ایران اعلام کرد که موضوع تحریمهای ظالمانه اعمالشده علیه کشورمان باید بخشی از کار باشد. اگر بنا بود بخشی از کار نباشد که معنی نمیداد. به هرحال تحریم یک واقعیتی بود که وجود داشت و ما باید درباره لغو تحریمها و چگونگی آنها بحث میکردیم.
ما از ابتدای کار به دنبال این مسئله بودیم. از زمانی که دولت یازدهم بر سرکار آمد و شروع به کار کرد حرکت ما به سمتی بود که تحریمها باید لغو شود. تقریبا مذاکرات به دو بخش تقسیم شده بود. یک بخش مسائل مربوط به پرونده هستهای و بخش بعدی موضوع لغو تحریمها بود. در همین باره یک تیم قوی اقتصادی هم از روز اول ما را همراهی میکرد.
اعضای تیم اقتصادی چه کسانی بودند؟
این تیم قوی اقتصادی هم در تهران و هم در مذاکرات از ما حمایت میکردند، که افزون بر برخی از کارشناسان بانک مرکزی، اعضای اقتصادی دولت هم عضو این تیم بودند. بنابراین از 2 سال پیش که ما کار را تحویل گرفتیم، بخش اقتصادی و لغو تحریمها قسمت عمدهای از مذاکرات بسیار پیچیده ما بود.
تحریمهای اعمالشده علیه کشورمان طی این سالها آنقدر پیچیده شده بود که حتی خودشان هم وقتی درباره آنها صحبت میکردند، گیج میشدند. موضوع را بسیار ریز و تخصصی بررسی کردیم و درباره تحریمهای مرتبط با بحث هستهای مذاکراتی داشتیم.
سفر آقای آخوندی به فرانسه، تغییر سفیر ایران در آلمان و انتخاب آقای ماجدی که چهرهای اقتصادی است در مقایسه با آقای شیخ عطار سفیر پیشین که بیشتر شخصیت امنیتی داشت، همچنین گفتوگوی فابیوس با فرانس24 پیش از نهایی شدن توافق و پیش کشیدن موضوع رقابت اروپاییها با آمریکا درباره فعالیت اقتصادی در ایران بعد از توافق هستهای، نشاندهنده وجود دیپلماسی اقصادی در کنار دیپلماسی هستهای و برنامه ویژه تیم مذاکرهکننده در این ارتباط نیست؟
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، اساس کار ما در دستگاه دیپلماسی کشور، تعامل سازنده با سایر کشورها بوده و هست. این تعامل بر اساس یکسری اصول و بر گرفته از حقوق راوبط بینالملل که مبنای آن احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلی، مذاکره از موضع برابر است. صحبتهای من درباره فعالیت اقتصادی با کشورهای اروپایی است و آمریکا منظور من نیست. رابطه اقتصادی با آمریکا در بحث ما نمیگنجد زیرا شرایط خاص خود را دارد اما ما با سایر کشورها تعامل سازنده داریم.
ما همزمان با اینکه مذاکرات هستهای را پیش میبردیم با کشورهای اروپایی هم مذاکراتی داشتیم. این مساله بسیار طبیعی است. زمانی که با کشور دیگری مذاکره میکنید همه ابعاد روابط دو جانبه را مطرح میکنید. عجیب نیست که درباره رابطه اقتصادی با کشورهای اروپایی پیش از نهاییشدن مذاکرات، صحبتهایی کرده باشیم.
به دلیل تحریمها یک موانعی در مسیر همکاری با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی ایجاد شده بود. حال اینکه آنها علاقهمند به اعمال تحریمها علیه ایران بودند یا نبودند، خارج از بحث ما است اما واقعیت این بود که تحریمها در روابط اقتصادی ایران و اروپا تاثیر گذاشته و فشار آمریکا بر اروپایی بسیار مشهود بود. ولی در عین حال این کشورها، علاقه داشتند که با ایران در موارد مختلف از جمله مباحث اقتصادی همکاری داشته باشند. از زمانی که دولت جدید در ایران روی کار آمد، سیاست تعامل سازنده کار خود را پیش برد و الان در همین مسیر حرکت میکنیم.
قطعا کشورهای اروپایی علاقه دارند که با ایران همکاری کنند؛ رفتوآمدهای دیپلماتیک به ایران قبل از توافق وین نشاندهنده همین علاقه بود. آنها تمایل خود به گسترش رابطه اقتصادی با ایران را نشان میدادند و ما هم استقبال میکردیم. با وجود اینکه از تعامل و همکاری اقتصادی با کشورهای مختلف استقبال میکنیم و خواهیم کرد اما این خود ایران و مقامات کشورمان هستند که تصمیم میگیرند چه نوع همکاری اقتصادی با این کشورها داشته باشند.
طبق گفته شما علاقه کشورهای اروپایی و غربی برای برقراری رابطه اقتصادی با ایران، یک موضوع عادی است. اما آیا اساسا چشمانداز مثبت گسترش روابط اقتصادی با ایران، کاتالیزوری برای نهاییشدن توافق بود؟
اگر منظور شما این است که ما در طول مذاکرات، بخشی با عنوان همکاریهای اقتصادی ایران و اعضای 1+5 بعد از برجام داشتهایم، خیر چنین چیزی وجود نداشت. یعنی سر فصلی با این عنوان میان ایران و اتحادیه اروپایی یا ایران و 1+5 وجود نداشت.
این یک واقعیت است که همه کشورها به برقراری رابطه اقتصادی با ایران علاقه داشتند و به این فکر میکردند که اگر برجام به نتیجه برسد و تحریمها برداشته شود، اتفاق مثبتی خواهد افتاد. ما هم طبیعتا به این مساله فکر میکردیم. طرف مقابل از ظرفیتهای ایران اطلاع دارد. جمیعت جوان و تحصیلکرده و ذخایر فراوان طبیعی و همچنین موقعیت استراتژیک ایران در منطقه، ثبات و امنیت کشور در خارومیانه و ... از جمله مواردی است که آنها را به برقراری رابطه با ایران ترغیب میکند.
ما هم به این رابطه علاقه داریم اما خودمان تصمیم میگیریم که چه کسی شریک اقتصادی ما باشد و اینجور نیست که با هرشرایطی بتوانند وارد بازار ایران شوند و یا درها بدون پیششرط برای این کشورها باز باشد. ما دقت میکنیم که با چه کشوری و بر روی چه مسائل اقتصادی کار کنیم. شرایط خاص خودمان را برای همکاری با آنها داریم و نباید به بهانه کار اقتصادی، موضوعات غیراقتصادی به کشور تحمیل شود.
این صحبتهای شما به دلیل صحبتهای اخیر و هشداری که درباره خطر نفوذ داده شده است، گفته شد؟
شما مصاحبه من را با هفتهنامه تجارت فردا بخوانید. این مصاحبه یک هفته بعد از برجام انجام شد و در آن گفتوگو هم من این حرفها را زدم و اعتقاد شخصی من همین است.
در نهایت به جواب سوالم نرسیدم که آیا این ابتکار وزارت امور خارجه بود که موضوعات اقتصادی را هم وارد مذاکرات کند؟
نیازی نبود ما این مسائل را مطرح کنیم بحث ظرفیت اقتصادی ما نیاز به طرح ندارد.
اما بخشهایی از برجام با این صحبت که این مسائل خودبهخودی در ذهن طرف مقابل وجود داشته است، منافات دارد مثل حل مسئله تحریم بوئینگ آمریکا. این مسائل که خودبهخود حل نشده است.
بوئینگ شرایط خاص خود را داشت. آمریکا از ابتدای انقلاب تحریمهایی را علیه کشور اعمال کرد که بوئینگ هم شامل آن موارد میشد و ذکر این مساله در برجام هم استثنا بود. باید بحث روابط تجاری با آمریکا را کنار بگذاریم اکنون وضعیت فرق میکند و منظور من از این صحبتها رابطه با آمریکا نبود.
وضعیت سیاسی و اقتصادی امریکا متفاوت است. ما با آمریکا شرایط خاص خودمان را داریم و خواهیم داشت. با چین و روسیه همکاری و رابطه داشتهایم و اکنون نیز این همکاریها ادامه دارد. 3 کشور اروپایی هم به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا موانع زیادی برای برقراری رابطه با ایران داشتند. حالا شرایط فرق کرده است و بدون اینکه ما اشاره کنیم خودبهخود این مساله در ذهنها مطرح میشد و نیازی به طرح آنها از سوی ما نبود. آنها خودشان به دنبال چنین فضایی بودند.
به شرایط داخل کشور بعد از مذاکرات و حضور مکرر شما در کمیسیون برجام مجلس بپردازیم. در این جلسات شما کلافه به نظر میآیید.
اینگونه به نظر میآید ولی کلافه نیستم.
معمولا در این جلسات کم پیش میآید شما صحبت کنید، ساکت مینشیند و اظهار نظر خاصی نمیکنید.
از ابتدای کار و از روز اول بنا شد که یک نفر از تیم مذاکرهکننده نماینده شود و اظهار نظر کند. تیم مذاکرهکننده هستهای در ابتدا 5 نفر بود اما کمکم تعداد افراد زیادی به تیم اضافه شدند. تیم هستهای به مرور پروپیمان شد.
مثل پیوستن آقای نهاوندیان.
بله ایشان هم یک دوره به مذاکره پیوستند و حضور داشتند. من و آقای عرقچی از روز اول درگیر این مذاکرات بودیم و به یاد ندارم که جلسه مهمی برگزار شده باشد که یکی از ما تنها در این جلسه شرکت کرده باشد. همیشه چه در مذاکرات دوجانبه و چه چندجانبه با هم در مذاکرات حضور داشتیم و طبیعی است که در مذاکرات یک نفر صحبت میکند. ما جمعی تصمیم میگرفتیم اما یک نفر صحبت میکرد. خوشبختانه آقای عراقچی ارتباط و تعامل خوبی با خبرنگاران دارند و این کار را پیش میبرند.
در جلسات کمیسیون ویژه برجام و در جلسات داخلی کشور هم خیلی جالب نیست که 2 نفر صحبت کنند. از ابتدا بنا شد آقای عراقچی صحبت کنند و اگر جایی لازم بود من هم صحبت کنم اما این مورد کم پیش میآید.
اما برداشت عمومی از جلسات کمیسیون برجام این است که آقای عراقچی حریف مخالفان توافق هستهای در مجلس میشود و شخصیت شما و لحن آرام شما بهگونهای است که شاید نتوانید آنطور که آقای عراقچی در مجلس صحبت میکند، با طرف مقابل مجادله کنید.
شکی در این نیست که آقای عراقچی تواناییهای زیادی دارد. ایشان به بحث هستهای بسیار مسلط است و سابقه خوبی هم دارد. تعاملش با مجلس و خبرنگاران عالی است. من سعی میکنم اگر لازم باشد دخالت کنم اما اگر لازم نباشد، اظهارنظری نمیکنم.
ما در کمیسیون برجام وقت محدودی داریم. گاهی بسیاری از سوالات نمایندگان باقی میماند و گاهی توضیحات ما تمام نمیشود. در این اوضاع اگر از دولت دو نماینده صحبت کنند، بحث به نتیجه نخواهد رسید. اما اگر جایی آقای عراقچی مسالهای را فراموش کند، من به ایشان یادآوری میکنم و یا اگر احساس کنم تکمیل موضوعی نیاز به صحبت من دارد، شخصا آن را مطرح میکنم.
نمایندگان تا چه حد بر متن برجام مسلط هستند. آیا متوجه شدهاید که شاید بعضی از اعضای کمیسیون برجام حتی متن را نخواندهاند؟ موضوعی که گویا عصبانیت لاریجانی را هم به دنبال داشته است.
نمیخواهم درباره اطلاع و یا دانش نمایندگان نسبت به برجام قضاوت کنم. نمایندگان مجلس حق دارند سوال کنند و ما وظیفه داریم در این جلسات شرکت کنیم و پاسخ سوالها را بدهیم و روشنگری کنیم. ما سعی کردهایم در حد توانمان به مطالبی که در این کمیسیون مطرح میشود پاسخ دهیم. ما به بررسی برجام توسط نمایندگان اهمیت میدهیم و با آنها تعامل داریم و این موارد را حق ذاتی مجلس میدانیم.
در جلسات برجام کار به چه نحوی پیش میرود؟
قبل از تشکیل کمیسیون برجام، تیم مذاکرهکننده هستهای در جلسات متعدد کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی مجلس و سایر کمیسیونهای تخصصی حضور داشت. بررسی برجام یک موضوع فنی و بسیار تخصصی است. ما 2 سال در مذاکرات حضور داشتهایم و جزئیات ریز و فنی را میدانیم. به نظر من برخی نکات در برجام وجود دارد که با ممارست و چند بار خواندن، متوجه آن خواهیم شد.
سوالهای نمایندگان نشان نمیدهد که برجام را به دقت مطالعه نکردهاند؟
بعضی سوالهایی که نمایندگان محترم مجلس دارند، سوءبرداشت از برجام است و قاعدتا با توضیح تیم مذاکرهکننده به آن سوالات پاسخ داده میشود. در برخی موارد یک نماینده از روی متن برجام میخواند و از ما میپرسد منظور از این قسمت چیست که ما به آنها پاسخ میدهیم و اگر دقیق بخوانید و با پاراگراف قبلی مقایسه کنید، معنا به دست میآید. البته ما با این مسائل مشکلی نداریم و دوست داریم که با نمایندگان مجلس تعامل داشته باشیم.
گاهی هم سوالهای تکراری در یک جلسه مطرح میشود. به این شکل که یک سوال با چند شیوه پرسیده میشود اما وظیفه ما این است که به همه ابهامهای نمایندگان پاسخ دهیم.
درباره حضور سعید جلیلی در کمیسیون ویژه برجام و وقت مفصلی که به ایشان داده میشود تا علیه توافق هستهای صحبت کنند، چه نظری دارید؟
آقای جلیلی عضو شورای عالی امینت ملی هستند. پیش از این هم مذاکرهکننده ارشد کشور بودهاند و مسائل را دنبال میکنند. ما از زحمتهایی که تیمهای مذاکرهکننده قبلی کشیدهاند، تشکر میکنیم. منظور من شخص خاصی نیست؛ ما به تلاشهای تمامی کسانی که این موضوع را در چندسال گذشته پیش بردهاند، ارج مینهیم زیرا خودمان در مذاکره حضور داشتهایم و میدانیم که کار بسیار سختی است.
نوع رویکرد و نوع نگاه تیم فعلی مذاکرهکننده هستهای با رویکرد و نگاه آقای جلیلی تفاوت دارد. ما در این مورد اختلافنظر داریم و این مساله چیز عجیبی نیست و بر کسی هم پوشیده نیست. طبیعتا مجلس هم حق دارد که از هر کسی که میتواند در بررسی برجام به آنها کمک کند، دعوت کند. آقای جلیلی هم آمد و نظراتش را ارائه کرد و این موضوع برای ما عجیب و غریب نبود.
به عنوان آخرین سوال، شایعه شده است که تماسهای تلفنی ظریف و کری قطع شده است و چند بار از طرف جان کری با دفتر ظریف تماس گرفته شده اما آقای ظریف به این تماسها پاسخ نداده است.اینطور است؟
خیر چنین چیزی درست نیست. من اطلاعی ندارم که تماسی گرفته شده و پاسخی به آن داده نشده باشد. هرچه باشد ما وظیفه داریم اطلاعرسانی کنیم و اگر چنین چیزی اتفاق میافتاد افکار عمومی را در جریان میگذاشیم. وزارت امور خارجه قصد پنهان کردن مسائل را ندارد.
روانچی در دهه اول انقلاب عهدهدار ریاست اداره بینالملل وزارت امور خارجه میشود. او پس از انتخاب کمال خرازی به عنوان سفیر و نماینده دائم ایران در نیویورک، راهی آمریکا شد و بهعنوان سفیر و نفر دوم نمایندگی دائمی ایران نزد سازمانملل متحد مشغول فعالیت شد. او پس از انتخاب خرازی به عنوان وزیر امور خارجه، دستیار ویژه او در دستگاه دیپلماسی شد؛ عنوانی که خرازی ابتدا در سیاستخارجی ایران عهدهدار بود.
در ادامه فعالیتهای این دیپلمات، روانچی از سال ۸۰ تا ۸۴ هم به عنوان سفیر ایران در سوئیس مشغول فعالیت میشود و پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد به ایران بازمیگردد. او طی دولتهای نهم و دهم هیچ سمتی نداشت و پس از مدت کوتاهی بازنشسته شد. اما به دلیل سابقه فعالیت در دو مذاکره حساس عرصه دیپلماسی ایران، پس از بازنشستگی اجباریاش از وزارت خارجه در دوره احمدینژاد، در دولت جدید دوباره دعوت به کار شد. تختروانچی را میتوان فردی دانست که در مهمترین، پرتنشترین و پرچالشترین مذاکرات مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی از سال ۶۸ تا ۸۴ حضور فعال داشته و در پیچیدهترین مذاکرات تاریخ پس از انقلاب، از قطعنامه ۵۹۸ تا مذاکرات هستهای نقش فعال و موثری ایفا کرده است.
توافق محرمانه ایران وآژانس، حل مساله PMD، جلسههای کمیسیون ویژه برجام از جمله مواردی بود که مرد سوم مذاکرات هستهای ایران درباره آن به سوالات آنا پاسخ داد. روانچی به قدری دیپلماتیک به پرسشها پاسخ میدهد که یافتن تیتری از این مصاحبه کار بسیار سختی بود. متن گفتوگوی آنا با مجید تختروانچی را در ادامه میخوانید:
آیا برجام موافقتنامههای جانبی و ضمیمههای دیگر هم دارد یا تنها در کنار برجام به توافق محرمانه ایران و آژانس پرداخته شده است؟
در مورد موضوعاتی که در وین توافق کردیم، همه مسائل را خیلی شفاف به اطلاع عموم مردم رساندهایم. همچنین همه توافقات صورتگرفته را هم در اختیار مجلس شورای اسلامی گذاشتهایم. از دید ما متنی که ارائه شده و منتشر شده عین مطالب و اسنادی است که ما در مورد آنها توافق کردهایم و هیچ سند محرمانهای وجود ندارد. بخشی از توافق محرمانهای که صورت گرفت درباره PMD است و من تاکید میکنم در ارتباط با برجام ما سند محرمانهای نداریم. اینکه گفته میشود یک سند دیگر اصلی وجود دارد و متن منتشرشده تنها برای افکار عمومی منتشر شده است، صحت ندارد.
در مورد توافق میان ایران و آژانس در موضوع PMD و یا برنامه بلندمدت ایران برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکراتی که در مورد آنها در وین صورت گرفته است، هیچ سند محرمانهای وجود ندارد؟
ایران باید یک سند را به آژانس ارائه دهد. نه فقط کشور ما بلکه هر کشوری که پروتکل الحاقی را اجرا میکند، باید برنامه 10 ساله خودش را رائه دهد و این مساله در متن برجام هم اشاره شده است که ایران برنامهاش را باید بر اساس سندی که ارائه خواهد داد، اجرا کند. این سند، محرمانه نیست. خودمان آن را تهیه کردهایم. این ما هستیم که مشخص میکنیم که برنامه هستهای ما باید چگونه اجرا شود.
توجه داشته باشید که ایران برای یک دوره 10 ساله که مدت زمان اجرای برجام است، برخی محدودیتها را پذیرفته است. اما پس از پایان زمان اجرایی برجام این ایران است که تشخیص میدهد برنامه هستهایش، با چه سرعت و چگونه حرکت کند. این برنامه هم توسط کارشناسان، متخصصان و دانشمندان هستهای کشورمان تهیه خواهد شد. این موضوعی است که اکنون کار بر روی آن شروع شده است. کارشناسان سازمان انرژی اتمی به شدت مشغول کار هستند و آنها نقشه راه آینده برنامه هستهای ایران را ترسیم میکنند. در حقیقت بر اساس پروتکل الحاقی نه تنها ایران بلکه همه کسانی این پروتکل را اجرا میکنند، باید این برنامه را تهیه کنند. این سند هم اکنون در حال تهیه شدن است و محتوای آن هم برنامه درازمدت ایران است که ما در آن اعلام خواهیم کرد برنامه تجاریسازی و صنعتی شدن هستهای ما به چه صورت خواهد بود.
این موضوعات و بحثهایی که گفته میشود که یک سند محرمانه وجود دارد، به هیچ وجه درست نیست. سند برنامه هسته ای بلندمدت کشور هنوز تکمیل نشده است و همانطور که گفتم در حال تدوین است و در روزی که توافق اجرایی شود؛ یعنی قبل از روز اجرایی برجام، ایران این سند را باید به آژانس بینالمللی اتمی تسلیم کند. اینطور نبوده و نیست که یک سندی محرمانه امضا شده باشد و نخواهیم آن را به اطلاع برسانیم و مطرح کنیم. تاکید میکنم در حال تهیه شدن است و در زمان مقتضی ما آن را ارائه خواهیم داد.
اما آقای صالحی در نشست کمیسیون برجام در این باره گفتند که ما در وین درباره برنامه بلندمدت ایران هم بحث و توافق کردیم، اما خواسته ایران این بود که این مساله در برجام منعکس نشود زیرا این برنامه محرمانه ما است و نمیخواهیم که در برجام که به صورت عمومی منتشر میشود، گنجانده شود.
برنامه ایران در این ارتباط باید براساس پروتکل الحاقی اعلام شود. در این مرحله محرمانه است چون نمیخواهیم به اطلاع کسی برسانیم اما زمانی که پروتکل الحاقی را بخواهیم اجرایی کنیم باید سند آمادهشده را به اطلاع آژانس برسانیم که راه صنعتی و تجاری شدن برنامه هستهای ایران، به چه نحوی و چه شکلی است.
موضوعی که در برجام هم به آن اشاره شده این است که ایران برنامهاش را بر اساس برنامه بلندمدتی که به آژانس ارائه میکند، ادامه خواهد داد. نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که خود ما این سند را آماده و تنظیم میکنیم. این متخصصان و کارشناسان کشورمان هستند که برنامه بلندمدت کشور را تهیه میکنند تا در روز موعود تسلیم آژانس کنیم.
پس اگر بحثی هم در وین در این ارتباط مطرح شده، موضوع بر سر کلیات این مساله بوده است.
بله، قطعا همینطور است. ما بر روی کلیات این موضوع مذاکره داشتهایم اما سند توسط ایران تهیه خواهد شد.
درباره آن بخش محرمانهای که اشاره کردید و مربوط به موضوع PMD است، توضیح میدهید؟
یک سند محرمانه در این ارتباط وجود دارد. محرمانه بودن این مساله، در داخل مقداری حساسیت ایجاد کرده است که چه کسی از این موارد اطلاع دارد یا چه کسی محرم است و چه کسی محرم نیست. در حالی که روال کار آژانس بینالمللی اتمی این است که با کشورهای عضو آژانس و برای اجرای پروتکل الحاقی یا مسائل دیگر، قرارداد و سندی امضا میکند که این سند میان آن کشور و آژانس منعقد میشود و از این بعد به آن سند، محرمانه اطلاق میشود. براساس این سند محرمانه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی متعهد است که چیزی را که مورد توافق آژانس و آن کشور قرار گرفته است به اطلاع سایر کشورها نرساند.
درباره موضوع ابعاد نظامی (PMD) که ما در کشور به آن موضوعات گذشته و حال (PPI) میگوییم، سندی در وین میان آقای آمانو و دکتر صالحی امضا شد. بنا شده طبق سندی که میان ایران و آژانس امضا شده است این موضوع ظرف چند ماه خاتمه پیدا کند. خوب شما اطلاع دارید که مقامات کشورمان در این زمینه پاسخهای مکتوب خود را به آژانس ارائه دادهاند و آژانس نیز قرار است تا 15 اکتبر نظر نهایی خود را اعلام کند.
ما در چارچوب توافق کارها را پیش میبریم تا این مساله نیز حل شود؛ هر چند ایران معتقد است که PMD و مسائل مرتبط با آن موضوع، ساختگی است و پایه و اساسی ندارد و نهایتا مشخص خواهد شد ادعاهایی که آنها سالها بر روی آن مانور دادهاند و سرمایهگذاری کردهاند براساس اطلاعات و تحلیلهای غلط و غیرواقعی بوده است و برنامه هستهای کشورمان و مسائل مرتبط با پرونده هستهایمان را بیش از حد بزرگ کردهاند. بر اساس همین تبلیغات و اطلاعات دروغ بود که پرونده برنامه هستهای کشورمان را به آژانس و شورای امنیت فرستادند.
اگر موضوه PMD حل شود که ما امیدواریم که اینچنین شود، مشخص خواهد شد این موارد، تماما ادعاهای پوچ و بیاساسی بوده است. بازهم تاکید میکنم موضوعات که با عنوان محرمانه بیان میشود، تنها مختص ایران نیست بلکه این روال کاری است که آژانس با تمامی کشورها دارد.
روایتی وجود دارد که توافق هستهای میتوانست در عمان نهایی شود، یا در وین همه کارها انجام شده بود اما دیدار جان کری با سعود الفصیل در فرودگاه وین مانع از نهایی شدن توافق شد. ایران در چند مقطع به متن نهایی رسید اما به خاطر برخی مسائل به زمان و مکان دیگری از مذاکرات موکول شد؟
اگر منظور شما از رایزنیهای عمان، مذاکرات قبل از ژنو است باید بگویم در آن مقطع تازه کار شروع شده بود و به نوعی عمان ابتدای راه بود و اینگونه نبود که به توافق نهایی نزدیک باشیم زیرا در ابتدای راه بودیم و اختلافنظرها بسیار شدید بود. ما از مذاکراتی که در عمان انجام شد، انتظار نتیجه خاصی نداشتیم.
اما در این 2 سالی که گذشت در مقاطعی بود که کار به خوبی جلو میرفت و پیشرفت چشمگیری حاصل میشد اما با یک توقف ناگهانی کلا همه چیز جابهجا میشد. در ژنو 2 و قبل از توافق موقت، به مرحلهای رسیدیم که امکان توافق وجود داشت اما یکی از کشورها سرسختی نشان داد و در آن مرحله رایزنیها به نتیجه نرسید و تقریبا 10 روز پس از آن نیز مذاکرات ادامه داشت تا به توافق موقت رسیدیم. در طول مذاکرات اصلی در وین هم ما باز شاهد بودیم که در مقاطعی پیشرفت خوبی انجام میشد و شاید با یکی دو روز اضافه ماندن، میشد کار را تمام کرد. اما مذاکرات تمدید میشد.
از شهریور سال 1392، عدهای تلاشهایی کردند که توافق نهایی به دست نیاید. این تلاشها در دورههای مختلف مذاکرات به یک نحوی خودش را نشان میداد؛ برخی مواقع سرسختی در موضع کشورهای عضو دیده میشد و برخی فشارها هم باعث میشد در مذاکرات وقفه ایجاد شود. هم اکنون فشارهایی که برای تایید نشدن برجام در آمریکا انجام میشود هم در همان راستای پیش از تایید برجام است و فشارهایی که طی 2 سال گذشته اعمال میشد مشابه تلاشهایی است که اکنون صورت میگیرد تا از فرجام برجام جلوگیری شود.
موضوعی که شاید کمتر به آن پرداخته شده است، فعال شدن بخش اقتصادی در مذاکرات بود. یعنی در کنار چانهزنیهای سیاسی وفنی، چانهزنیهای اقتصادی هم وارد مذاکرات شد. آیا تیم مذاکرهکننده هستهای برنامه خاصی برای این کار داشت که از سه جبهه سیاسی، فنی و اقتصادی وارد مذاکره شود یا دغدغههای طرف مقابل در مذاکرات اینگونه خود را نشان داد؟
یکی از موضوعات مهم در مذاکرات هستهای بحث چگونگی لغو تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپایی و آمریکا بود. موضوعات مرتبط با تحریمها از مسائل و سرفصلها مهم مذاکرات بود.
هرچند از دید ما، اعمال این تحریمها، غیرقانونی و اقدامی ظالمانه بود. ایران معتقد بوده و هست که این موضوع در 12 سال گذشته بهراحتی قابل حل و فصل بوده است و نیازی نبود که با پرونده هستهای ایران سیاسی برخورد میشد و این تحریمها علیه کشورمان اعمال میشد. اگر با موضوع سیاسی برخورد نمیشد موضوع در خود آژانس حل میشد و نیازی نبود که موضوع ایران به شورای امنیت و ذیل فصل هفت برود و قطعنامههای مختلف علیه کشورمان صادر شود.
مثل پرونده کره جنوبی.
شما به کرهجنوبی اشاره کردید اما کشورهای دیگر هم وجود دارند. این در حالی است که برنامه هستهای ایران هیچ انحرافی نداشت. یعنی هیچ انحرافی در این ارتباط را نمیتوانید در اسناد آژانس پیدا کنید. هیچ کلمه در گزارشهای مرتبط با ایران درمورد انحراف وجود ندارد.
ببنید وقتی قرار است قطعنامهای علیه یک کشور در شورای امنیت و ذیل فصل 7 تصویب شود، باید اعلام شود که اقدام آن کشور به یک نحوی صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداخته است که بتواند مبنای کار شورای امنیت برای صدور قطعنامه باشد. اما آنها درباره ایران به زمین و زمان متوسل شدند و به دنبال آن بودند که یک جملاتی ابداع کنند که قابل عرضه و قابل پذیرش باشد در غیر این صورت برایشان اعتباری باقی نمیماند. در نهایت با بهانههای واهی این کار را کردند.
بنابراین مبنای کار قطعنامههای شورای امنیت باید اقدام کشورهایی باشد که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر میاندازد؛ عراق به کویت حمله میکند و در قطعنامه شورای امنیت گفته میشود که که این کار عراق تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی است اما در مورد ایران چنین چیزی مطرح نبوده است. شورای امنیت به دلیل برخورد سیاسی و خصمانه با سرکردگی آمریکا چنین قطعنامههایی را علیه ایران تصویب کرد.
این قضایا قابل حل بود اما اینگونه نشد، چرا؟
به دلیل اینکه طرفای مقابل، برخورد سیاسی با ایران و پرونده هستهای کشورمان داشتند و این پرونده را به جایی کشاندند که پنج، شش قطعنامه علیه کشورمان صادر کردند و در نهایت هم این برخورد خصمانه آنها با صدور قطعنامه 1929 تکمیل شد.
برگردیم به بحث قبلی، اضافه شدن بخش اقتصادی به مذاکرات هستهای ابتکار چه کسی بود؟
از ابتدای شروع مذاکرات تیم هستهای ایران اعلام کرد که موضوع تحریمهای ظالمانه اعمالشده علیه کشورمان باید بخشی از کار باشد. اگر بنا بود بخشی از کار نباشد که معنی نمیداد. به هرحال تحریم یک واقعیتی بود که وجود داشت و ما باید درباره لغو تحریمها و چگونگی آنها بحث میکردیم.
ما از ابتدای کار به دنبال این مسئله بودیم. از زمانی که دولت یازدهم بر سرکار آمد و شروع به کار کرد حرکت ما به سمتی بود که تحریمها باید لغو شود. تقریبا مذاکرات به دو بخش تقسیم شده بود. یک بخش مسائل مربوط به پرونده هستهای و بخش بعدی موضوع لغو تحریمها بود. در همین باره یک تیم قوی اقتصادی هم از روز اول ما را همراهی میکرد.
اعضای تیم اقتصادی چه کسانی بودند؟
این تیم قوی اقتصادی هم در تهران و هم در مذاکرات از ما حمایت میکردند، که افزون بر برخی از کارشناسان بانک مرکزی، اعضای اقتصادی دولت هم عضو این تیم بودند. بنابراین از 2 سال پیش که ما کار را تحویل گرفتیم، بخش اقتصادی و لغو تحریمها قسمت عمدهای از مذاکرات بسیار پیچیده ما بود.
تحریمهای اعمالشده علیه کشورمان طی این سالها آنقدر پیچیده شده بود که حتی خودشان هم وقتی درباره آنها صحبت میکردند، گیج میشدند. موضوع را بسیار ریز و تخصصی بررسی کردیم و درباره تحریمهای مرتبط با بحث هستهای مذاکراتی داشتیم.
سفر آقای آخوندی به فرانسه، تغییر سفیر ایران در آلمان و انتخاب آقای ماجدی که چهرهای اقتصادی است در مقایسه با آقای شیخ عطار سفیر پیشین که بیشتر شخصیت امنیتی داشت، همچنین گفتوگوی فابیوس با فرانس24 پیش از نهایی شدن توافق و پیش کشیدن موضوع رقابت اروپاییها با آمریکا درباره فعالیت اقتصادی در ایران بعد از توافق هستهای، نشاندهنده وجود دیپلماسی اقصادی در کنار دیپلماسی هستهای و برنامه ویژه تیم مذاکرهکننده در این ارتباط نیست؟
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، اساس کار ما در دستگاه دیپلماسی کشور، تعامل سازنده با سایر کشورها بوده و هست. این تعامل بر اساس یکسری اصول و بر گرفته از حقوق راوبط بینالملل که مبنای آن احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلی، مذاکره از موضع برابر است. صحبتهای من درباره فعالیت اقتصادی با کشورهای اروپایی است و آمریکا منظور من نیست. رابطه اقتصادی با آمریکا در بحث ما نمیگنجد زیرا شرایط خاص خود را دارد اما ما با سایر کشورها تعامل سازنده داریم.
ما همزمان با اینکه مذاکرات هستهای را پیش میبردیم با کشورهای اروپایی هم مذاکراتی داشتیم. این مساله بسیار طبیعی است. زمانی که با کشور دیگری مذاکره میکنید همه ابعاد روابط دو جانبه را مطرح میکنید. عجیب نیست که درباره رابطه اقتصادی با کشورهای اروپایی پیش از نهاییشدن مذاکرات، صحبتهایی کرده باشیم.
به دلیل تحریمها یک موانعی در مسیر همکاری با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی ایجاد شده بود. حال اینکه آنها علاقهمند به اعمال تحریمها علیه ایران بودند یا نبودند، خارج از بحث ما است اما واقعیت این بود که تحریمها در روابط اقتصادی ایران و اروپا تاثیر گذاشته و فشار آمریکا بر اروپایی بسیار مشهود بود. ولی در عین حال این کشورها، علاقه داشتند که با ایران در موارد مختلف از جمله مباحث اقتصادی همکاری داشته باشند. از زمانی که دولت جدید در ایران روی کار آمد، سیاست تعامل سازنده کار خود را پیش برد و الان در همین مسیر حرکت میکنیم.
قطعا کشورهای اروپایی علاقه دارند که با ایران همکاری کنند؛ رفتوآمدهای دیپلماتیک به ایران قبل از توافق وین نشاندهنده همین علاقه بود. آنها تمایل خود به گسترش رابطه اقتصادی با ایران را نشان میدادند و ما هم استقبال میکردیم. با وجود اینکه از تعامل و همکاری اقتصادی با کشورهای مختلف استقبال میکنیم و خواهیم کرد اما این خود ایران و مقامات کشورمان هستند که تصمیم میگیرند چه نوع همکاری اقتصادی با این کشورها داشته باشند.
طبق گفته شما علاقه کشورهای اروپایی و غربی برای برقراری رابطه اقتصادی با ایران، یک موضوع عادی است. اما آیا اساسا چشمانداز مثبت گسترش روابط اقتصادی با ایران، کاتالیزوری برای نهاییشدن توافق بود؟
اگر منظور شما این است که ما در طول مذاکرات، بخشی با عنوان همکاریهای اقتصادی ایران و اعضای 1+5 بعد از برجام داشتهایم، خیر چنین چیزی وجود نداشت. یعنی سر فصلی با این عنوان میان ایران و اتحادیه اروپایی یا ایران و 1+5 وجود نداشت.
این یک واقعیت است که همه کشورها به برقراری رابطه اقتصادی با ایران علاقه داشتند و به این فکر میکردند که اگر برجام به نتیجه برسد و تحریمها برداشته شود، اتفاق مثبتی خواهد افتاد. ما هم طبیعتا به این مساله فکر میکردیم. طرف مقابل از ظرفیتهای ایران اطلاع دارد. جمیعت جوان و تحصیلکرده و ذخایر فراوان طبیعی و همچنین موقعیت استراتژیک ایران در منطقه، ثبات و امنیت کشور در خارومیانه و ... از جمله مواردی است که آنها را به برقراری رابطه با ایران ترغیب میکند.
ما هم به این رابطه علاقه داریم اما خودمان تصمیم میگیریم که چه کسی شریک اقتصادی ما باشد و اینجور نیست که با هرشرایطی بتوانند وارد بازار ایران شوند و یا درها بدون پیششرط برای این کشورها باز باشد. ما دقت میکنیم که با چه کشوری و بر روی چه مسائل اقتصادی کار کنیم. شرایط خاص خودمان را برای همکاری با آنها داریم و نباید به بهانه کار اقتصادی، موضوعات غیراقتصادی به کشور تحمیل شود.
این صحبتهای شما به دلیل صحبتهای اخیر و هشداری که درباره خطر نفوذ داده شده است، گفته شد؟
شما مصاحبه من را با هفتهنامه تجارت فردا بخوانید. این مصاحبه یک هفته بعد از برجام انجام شد و در آن گفتوگو هم من این حرفها را زدم و اعتقاد شخصی من همین است.
در نهایت به جواب سوالم نرسیدم که آیا این ابتکار وزارت امور خارجه بود که موضوعات اقتصادی را هم وارد مذاکرات کند؟
نیازی نبود ما این مسائل را مطرح کنیم بحث ظرفیت اقتصادی ما نیاز به طرح ندارد.
اما بخشهایی از برجام با این صحبت که این مسائل خودبهخودی در ذهن طرف مقابل وجود داشته است، منافات دارد مثل حل مسئله تحریم بوئینگ آمریکا. این مسائل که خودبهخود حل نشده است.
بوئینگ شرایط خاص خود را داشت. آمریکا از ابتدای انقلاب تحریمهایی را علیه کشور اعمال کرد که بوئینگ هم شامل آن موارد میشد و ذکر این مساله در برجام هم استثنا بود. باید بحث روابط تجاری با آمریکا را کنار بگذاریم اکنون وضعیت فرق میکند و منظور من از این صحبتها رابطه با آمریکا نبود.
وضعیت سیاسی و اقتصادی امریکا متفاوت است. ما با آمریکا شرایط خاص خودمان را داریم و خواهیم داشت. با چین و روسیه همکاری و رابطه داشتهایم و اکنون نیز این همکاریها ادامه دارد. 3 کشور اروپایی هم به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا موانع زیادی برای برقراری رابطه با ایران داشتند. حالا شرایط فرق کرده است و بدون اینکه ما اشاره کنیم خودبهخود این مساله در ذهنها مطرح میشد و نیازی به طرح آنها از سوی ما نبود. آنها خودشان به دنبال چنین فضایی بودند.
به شرایط داخل کشور بعد از مذاکرات و حضور مکرر شما در کمیسیون برجام مجلس بپردازیم. در این جلسات شما کلافه به نظر میآیید.
اینگونه به نظر میآید ولی کلافه نیستم.
معمولا در این جلسات کم پیش میآید شما صحبت کنید، ساکت مینشیند و اظهار نظر خاصی نمیکنید.
از ابتدای کار و از روز اول بنا شد که یک نفر از تیم مذاکرهکننده نماینده شود و اظهار نظر کند. تیم مذاکرهکننده هستهای در ابتدا 5 نفر بود اما کمکم تعداد افراد زیادی به تیم اضافه شدند. تیم هستهای به مرور پروپیمان شد.
مثل پیوستن آقای نهاوندیان.
بله ایشان هم یک دوره به مذاکره پیوستند و حضور داشتند. من و آقای عرقچی از روز اول درگیر این مذاکرات بودیم و به یاد ندارم که جلسه مهمی برگزار شده باشد که یکی از ما تنها در این جلسه شرکت کرده باشد. همیشه چه در مذاکرات دوجانبه و چه چندجانبه با هم در مذاکرات حضور داشتیم و طبیعی است که در مذاکرات یک نفر صحبت میکند. ما جمعی تصمیم میگرفتیم اما یک نفر صحبت میکرد. خوشبختانه آقای عراقچی ارتباط و تعامل خوبی با خبرنگاران دارند و این کار را پیش میبرند.
در جلسات کمیسیون ویژه برجام و در جلسات داخلی کشور هم خیلی جالب نیست که 2 نفر صحبت کنند. از ابتدا بنا شد آقای عراقچی صحبت کنند و اگر جایی لازم بود من هم صحبت کنم اما این مورد کم پیش میآید.
اما برداشت عمومی از جلسات کمیسیون برجام این است که آقای عراقچی حریف مخالفان توافق هستهای در مجلس میشود و شخصیت شما و لحن آرام شما بهگونهای است که شاید نتوانید آنطور که آقای عراقچی در مجلس صحبت میکند، با طرف مقابل مجادله کنید.
شکی در این نیست که آقای عراقچی تواناییهای زیادی دارد. ایشان به بحث هستهای بسیار مسلط است و سابقه خوبی هم دارد. تعاملش با مجلس و خبرنگاران عالی است. من سعی میکنم اگر لازم باشد دخالت کنم اما اگر لازم نباشد، اظهارنظری نمیکنم.
ما در کمیسیون برجام وقت محدودی داریم. گاهی بسیاری از سوالات نمایندگان باقی میماند و گاهی توضیحات ما تمام نمیشود. در این اوضاع اگر از دولت دو نماینده صحبت کنند، بحث به نتیجه نخواهد رسید. اما اگر جایی آقای عراقچی مسالهای را فراموش کند، من به ایشان یادآوری میکنم و یا اگر احساس کنم تکمیل موضوعی نیاز به صحبت من دارد، شخصا آن را مطرح میکنم.
نمایندگان تا چه حد بر متن برجام مسلط هستند. آیا متوجه شدهاید که شاید بعضی از اعضای کمیسیون برجام حتی متن را نخواندهاند؟ موضوعی که گویا عصبانیت لاریجانی را هم به دنبال داشته است.
نمیخواهم درباره اطلاع و یا دانش نمایندگان نسبت به برجام قضاوت کنم. نمایندگان مجلس حق دارند سوال کنند و ما وظیفه داریم در این جلسات شرکت کنیم و پاسخ سوالها را بدهیم و روشنگری کنیم. ما سعی کردهایم در حد توانمان به مطالبی که در این کمیسیون مطرح میشود پاسخ دهیم. ما به بررسی برجام توسط نمایندگان اهمیت میدهیم و با آنها تعامل داریم و این موارد را حق ذاتی مجلس میدانیم.
در جلسات برجام کار به چه نحوی پیش میرود؟
قبل از تشکیل کمیسیون برجام، تیم مذاکرهکننده هستهای در جلسات متعدد کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی مجلس و سایر کمیسیونهای تخصصی حضور داشت. بررسی برجام یک موضوع فنی و بسیار تخصصی است. ما 2 سال در مذاکرات حضور داشتهایم و جزئیات ریز و فنی را میدانیم. به نظر من برخی نکات در برجام وجود دارد که با ممارست و چند بار خواندن، متوجه آن خواهیم شد.
سوالهای نمایندگان نشان نمیدهد که برجام را به دقت مطالعه نکردهاند؟
بعضی سوالهایی که نمایندگان محترم مجلس دارند، سوءبرداشت از برجام است و قاعدتا با توضیح تیم مذاکرهکننده به آن سوالات پاسخ داده میشود. در برخی موارد یک نماینده از روی متن برجام میخواند و از ما میپرسد منظور از این قسمت چیست که ما به آنها پاسخ میدهیم و اگر دقیق بخوانید و با پاراگراف قبلی مقایسه کنید، معنا به دست میآید. البته ما با این مسائل مشکلی نداریم و دوست داریم که با نمایندگان مجلس تعامل داشته باشیم.
گاهی هم سوالهای تکراری در یک جلسه مطرح میشود. به این شکل که یک سوال با چند شیوه پرسیده میشود اما وظیفه ما این است که به همه ابهامهای نمایندگان پاسخ دهیم.
درباره حضور سعید جلیلی در کمیسیون ویژه برجام و وقت مفصلی که به ایشان داده میشود تا علیه توافق هستهای صحبت کنند، چه نظری دارید؟
آقای جلیلی عضو شورای عالی امینت ملی هستند. پیش از این هم مذاکرهکننده ارشد کشور بودهاند و مسائل را دنبال میکنند. ما از زحمتهایی که تیمهای مذاکرهکننده قبلی کشیدهاند، تشکر میکنیم. منظور من شخص خاصی نیست؛ ما به تلاشهای تمامی کسانی که این موضوع را در چندسال گذشته پیش بردهاند، ارج مینهیم زیرا خودمان در مذاکره حضور داشتهایم و میدانیم که کار بسیار سختی است.
نوع رویکرد و نوع نگاه تیم فعلی مذاکرهکننده هستهای با رویکرد و نگاه آقای جلیلی تفاوت دارد. ما در این مورد اختلافنظر داریم و این مساله چیز عجیبی نیست و بر کسی هم پوشیده نیست. طبیعتا مجلس هم حق دارد که از هر کسی که میتواند در بررسی برجام به آنها کمک کند، دعوت کند. آقای جلیلی هم آمد و نظراتش را ارائه کرد و این موضوع برای ما عجیب و غریب نبود.
به عنوان آخرین سوال، شایعه شده است که تماسهای تلفنی ظریف و کری قطع شده است و چند بار از طرف جان کری با دفتر ظریف تماس گرفته شده اما آقای ظریف به این تماسها پاسخ نداده است.اینطور است؟
خیر چنین چیزی درست نیست. من اطلاعی ندارم که تماسی گرفته شده و پاسخی به آن داده نشده باشد. هرچه باشد ما وظیفه داریم اطلاعرسانی کنیم و اگر چنین چیزی اتفاق میافتاد افکار عمومی را در جریان میگذاشیم. وزارت امور خارجه قصد پنهان کردن مسائل را ندارد.