اصلاح‌طلبان مراقب تله شكاف‌اندازي رقيب باشند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۳
کد خبر: ۱۴۹۷۵۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۹ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۴

مهم‌ترين موتور محركه اصولگرايان در رقابت انتخاباتي با اصلاح‌طلبان مديريت رسانه‌اي است. به نوعي جنگي رواني رسانه‌اي كه نزديك به انتخابات مجلس دهم هدفي مهم را دنبال مي‌كند. شايد بتوان مهم‌ترين هدف اين عمليات رواني گسترده و داراي امكانات وسيع را جلوگيري از حضور حداكثري اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دانست. در اين باره با علي تاجرنيا، فعال سياسي اصلاح‌طلب، عبدالله ناصري، عضو بنياد باران و صادق زيباكلام، تحليلگر اصلاح‌طلب به گفت‌وگو نشستيم و نظرات هر يك را درباره نقش رسانه‌هاي اصولگرا در فضاي كنوني رقابت‌ها جويا شديم. آنها معتقدند كه اصلاح‌طلبان بايد در مقابل جنگ رواني رسانه‌هاي رقيب هوشيار باشند.

 

ارزيابي جنابعالي از وضعيت اصلاح‌طلبان چيست؟

تاجرنيا: از كارهاي مهمي كه تا به حال انجام شده است، تشكيل كميته راهبردي با محوريت شوراي مشورتي رييس دولت اصلاحات و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است. ما بايد اين مجموعه را براي رسيدن به ليست واحد به رسميت بشناسيم. جهت‌گيري اصلاح‌طلبان بايد در راستاي تقويت اين مجموعه باشد. من نسبت به رسيدن به اين هدف بسيار خوش‌بين هستم. اگر بحث‌هاي اختلافي مطرح مي‌شود بسيار جزيي است. اينكه رسانه‌هاي اصولگرا با يك جنگ رواني تلاش مي‌كنند اين اختلافات را بزرگ جلوه دهند به اين معنا نيست كه اختلافات بزرگي واقعا وجود داشته باشد. اين نوع بزرگنمايي‌هايي عامدا نه و براي اختلاف‌افكني بيشتر در پايگاه اجتماعي اصلاحات و درون اين جريان است.

ناصري: تمام نشانه‌ها حاكي از آن است كه اصولگرايان سازمان انتخاباتي درستي براي انتخابات مجلس دهم ندارند. آنها به سختي در ميان طيف‌هاي مختلف اصولگرايي به دنبال وحدت و انسجام هستند اما اصلاح‌طلبان از ضابطه‌مندي و انسجام قابل توجهي برخوردارند. پس از انتخابات رياست‌جمهوري ٩٢ وضعيت خوبي در ادوگاه اصلاح‌طلبي برقرار شد. سازمان انتخاباتي اصلاحات براي انتخابات پيش رو ساختار درستي پيدا كرده و جهت‌گيري خود را كاملا تا الان روشن كرده است.

زيباكلام: بزرگ‌ترين مشكل اصلاح‌طلبان در حال حاضر مساله رد صلاحيت‌هاي گسترده در انتخابات مجلس سال ٩٤ است. اين حدس و گمان نيست. بزرگ‌ترين شاهد آن خطبه‌هاي روز جمعه خطيب جمعه كه نشان داد اصولگرايان با بزرگ‌ترين ابزار خود يعني نهادهاي نظارتي قصد دارند تا جلوي حضور اصلاح‌طلبان را در انتخابات مجلس بگيرند. پيگيري اتفاقات ٨٨ توسط اصولگرايان نشان مي‌دهد كه آنها به هيچ‌وجه از اين موضع كنار نيامده‌اند و هنوز هم تلاش مي‌كنند با داغ نگه داشتن اين اتفاق امكانات ويژه‌اي را براي خود دست و پا كنند.

به عقيده شما علت تلاش اصولگرايان و رسانه‌هاي اصولگرا براي ايجاد انشقاق و اختلاف در ميان اصلاح‌طلبان چيست؟

تاجرنيا: پس از انتخابات ٩٢ ودر عين اينكه سازماندهي مجددي براي پيروزي اصولگرايان شكل گرفته بود، با تدبيراصلاح‌طلبان و از خودگذشتگي آقاي عارف به نتيجه نرسيد. پيروزي آقاي روحاني خلاف تلاش‌ها و خواسته جريان اصولگرا بود. نوع مواجهه مجلس با دولت روحاني و رفتار‌هاي غيراصولي در برخورد با آن فضا را به ضرر اصولگرايان در افكار عمومي سوق داده است. چراكه مردم انتظار داشتند مجلس و نهادهاي ديگر حاكميتي با دولت منتخب مردم همكاري كند اما اين اتفاق رخ نداد. با وجود اين مساله دولت توانست در يك بحران بزرگ يعني بحران هسته‌اي كه مشكلات اقتصادي زيادي در كشور ايجاد كرده بود و يك بحران بين‌المللي براي كشور شده بود، سربلند بيرون بيايد. نگاه مردم در انتخابات مجلس دهم به سمت اصلاح‌طلبان است تا پروژه خرداد ٩٢ را تكميل كنند و شرايط را به سمت اداره هر چه بهتر كشور سوق دهند. بنابراين تركيب مجلس آينده به سمت اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت تغيير خواهد كرد. حركت‌هايي كه اصولگرايان در رسانه‌هاي خود و ديگر جاها انجام مي‌دهند، عمدتا بر اين مبنا است كه از ورود اصلاح‌طلبان به مجلس جلوگيري و پيشگيري كنند. مجلسي هم فكر با دولت مي‌تواند شرايط مناسبي را در طول سال‌هاي آينده براي كشور رقم بزند چرا كه اصلاح‌طلبان در دوره هشت ساله رييس دولت اصلاحات كارآمدي خود را نشان دادند. مردم ميان عملكرد اصلاح‌طلبان و اعتداليون و اصولگرايان مقايسه مي‌كنند. در اين صورت كفه ترازو به سمت اصلاح‌طلبان خواهد بود. تلاش رسانه‌هاي اصولگرا براي اين است كه اصلاح‌طلبان نتوانند در انتخابات پيش رو به وحدت برسند و با انشقاق اين جريان شرايط ديگري در مجلس رقم بخورد.

ناصري: تاكتيكي كه اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست‌جمهوري ٩٢ به كار بردند به ذهن اصولگرايان خصوصا بخش تندروي اين جريان نيز خطور نمي‌كرد. نحوه عملكرد روحاني خصوصا توفيق دولت در روند مشكلات هسته‌اي باعث شده است كه نگراني اصولگرايان براي از دست دادن كرسي‌هاي مجلس آينده بيشتر شود. بنابراين با استفاده از امكانات زيادي كه در حوزه رسانه دارند در جهت تخريب دولت روحاني تلاش مي‌كنند. مهم‌ترين علت تلاش‌هاي رسانه‌هاي اصولگرا براي تخريب جريان اصلاح‌طلب و ايجاد انشقاق و اختلاف در اين جريان در يك كلام نگراني براي انتخابات مجلس دهم است.

زيباكلام: مهم‌ترين هدف فضاسازي‌هاي رسانه‌هاي اصولگرا دستيابي به اكثريت در مجلس دهم است. آنها تلاش مي‌كنند تا اصلاح‌طلبان نتوانند با همه ظرفيت‌هاي خود در انتخابات حضور پيدا كنند.

مدار عمليات رواني رسانه‌هاي اصولگرا روي چه مختصات و مشخصاتي تنظيم شده است؟ پروژه جنگ رواني رسانه‌هاي اصولگرا عليه اصلاح‌طلبان شامل چه دسته‌بندي‌هايي است؟

تاجرنيا: در نوع برخورد با اصلاح‌طلبان و جلوگيري از ورود اين جريان به عرصه مديريتي كشور بين طيف‌هاي مختلف اصولگرايي هيچ تفاوتي وجود ندارد. تمامي مجموعه‌هاي اصولگرايي حاضر به بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه قدرت نيستند. البته بخش‌هاي مختلف اصولگرايي در مواجهه با اين موضوع در انتخاب روش متفاوت هستند. بنابراين اينكه ما فكر كنيم برخي اصولگرايان هستند كه مي‌خواهند جريان اصلاحات در عرصه قدرت حضور داشته باشد به هيچ‌وجه امر صحيحي نيست. عملكرد گذشته اصولگرايان نشان داده كه هيچ طيفي از جريان اصولگرايي موافق بازگشت اصلاح‌طلبان در عرصه مديريتي كشور نيست. بخش‌هاي ديگري هم در بين اصولگرايان هستند كه سعي مي‌كنند تا پوستين وارونه بپوشند. به اين دليل كه شرايط تغيير كرده و احمدي‌نژاد زماني كه رياست دولت را به عهده داشت به آنها توجه نكرده است. آنها سعي مي‌كنند با برخي مواضع انتقادي مرزهاي هويتي را مخدوش و به اين وسيله خود را مطرح كنند. آنها تلاش مي‌كنند تا از بخش‌هايي از جريان‌هاي اصلاح‌طلبي ياركشي كنند. آقاي لاريجاني و بخشي از مجموعه اصولگرايان سنتي احساس مي‌كنند اگر به احمدي‌نژاد انتقاد كنند شايد بتوانند در ليست اصلاح‌طلبي قرار بگيرند اصلاح‌طلبان در دو مورد بايد هوشيار باشند؛ اولا به طرح اختلافاتي كه اصولگرايان و رسانه‌هايشان داخل جريان اصلاحات، نبايد گردن نهند. مردم در انتخابات ٩٢ به اصلاح‌طلبان اعتماد كردند و اميدوار هستند كه اين روند در آينده نيز ادامه پيدا كند. دوما ضمن اينكه اصل گفت‌وگو و تعامل بايد وجود داشته باشد و ما بايد همه جريان‌هاي سياسي را به رسميت بشناسيم و با آنها تعامل داشته باشيم، نبايد مرزهاي دو جريان مخدوش شود. در اين صورت نيز مردم نسبت به اصلاح‌طلبان بي‌اعتماد و بدبين مي‌شوند. هويت جريان اصلاحات توسط ائتلاف‌هاي سياسي نبايد در ذهن مردم مخدوش شود. با توجه به فساد گسترده اقتصادي كه در دوره آقاي احمدي‌نژاد به وجود آمد، پول‌هاي زيادي در اختيار اهداف سياسي قرار گرفت. امروز مي‌بينيم كه حجم وسيع و گسترده‌اي از رسانه‌هاي اصولگرايي تشكيل شده است. برخي رسانه‌هاي اصولگرا بالغ بر ٤٠٠ نفر پرسنل دارند كه حتي در حوزه دولتي نيز خيلي از اينها بي‌نظير است و ديده نمي‌شود. آنها با تعدد امكانات و سايت‌ها سعي مي‌كنند اخبار كم اهميت و كوچك را با تكرار زياد در رسانه‌هاي مختلف تبديل به جنگ و فضاي رواني كنند. فكر مي‌كنم با وجود بضاعت اندكي كه اصلاح‌طلبان در حوزه رسانه دارند ظرفيت خوبي در حوزه رسانه‌هاي اصلاح‌طلب وجود دارد و همچنين مردم نيز درباره امكانات رسانه‌اي دو جريان هوشياري پيدا كرده‌اند كه مانع بزرگي در جهت رسيدن به اهداف اصولگرايان است. اين عصبانيت و ناراحتي جريان اصولگرا و اختلاف‌افكني‌هاي آنان كاملا نشان مي‌دهد كه آنان در پروژه خود موفق نبوده‌اند.

ناصري: رسانه‌هاي اصولگرا در اصل تلاش مي‌كنند تا آنچه در انتخابات ٩٢ رخ داد در انتخابات ٩٤ تكرار نشود و به نوعي شاهد تكرار آن تاكتيك نباشند. اگرچه آنها اميدوار بودند با استاني شدن انتخابات بتوانند شانس خود را براي پيروزي افزايش دهند اما اين طرح به نتيجه نرسيد. آنها تلاش زيادي براي تصويب اين طرح انجام دادند و در اين زمينه بسيار اميدوار بودند. همچنين آنها در زمينه اختيارات دولت در بخش اجرايي شدن انتخابات نگران هستند. اينكه اصلاح‌طلبان چقدر بتوانند از ظرفيت‌هاي خود در انتخابات بهره ببرند ديگر نگراني آنها است. در واقع سردرگمي و بي‌تدبيري كه آنها در اين جريان دارند كار آنها را سخت كرده است. بخش تندروي جريان اصولگرا نگران است كه مجلسي همفكر با دولت سر كار بيايد و دولت راحت‌تر بتواند در جهت تحقق شعارهاي خود حركت كند. موفقيت دولت روحاني در تحقق اهداف خود مي‌تواند موجب تكميل اتفاق سال ٩٢ از سوي مردم شود. همواره اصولگرايان در زمان‌هايي كه ارزيابي منفي در جامعه نسبت به خودشان داشتند و نسبت به پيروزي خود اميد نداشتند تلاش مي‌كردند تا مشكلاتي درون جريان اصلاحات را به طور غيرواقعي نشان دهند. گام اصلي آنها همين است و درصدد هستند تا شكافي را در بين اصلاح‌طلبان نشان دهند. در دو انتخابات مجلس نهم و هشتم دولتي همسو با خودشان سر كار بوده است و بر اين اساس خيال آنها را حت بوده است. الان دغدغه پيدا كرده‌اند كه دولت روحاني در برابر روند برگزاري انتخابات به عنوان مجري انتخابات در مقابل ساير نهادهاي كنترل انتخابات و نهادهاي نظارتي چه برخوردي خواهد كرد. آيا دولت در زمينه برگزاري انتخابات مي‌تواند با نهادهاي مربوطه تعامل داشته باشد ياخير؟اينكه آيا دولت با استفاده از اختياراتش نقش خود را ايفا خواهد كرد يا خير؟ از اين بابت آنها نسبت به دولت نگراني دارند. البته جريان رسانه‌اي اصولگرا بيشتر مطابق با تفكرات تندروهاي اين جريان است. آنها نيز به دنبال اين هستند كه مجلس هفتم دوباره تكرار شود و تا الان اميدوار بودند مذاكرات هسته‌اي به نتيجه نرسد تا بتوانند با يك سلاح برنده عليه دولت فضاسازي كنند. آنها مي‌خواستند افكار عمومي را با بيان اينكه دولت ناكارآمد است، تحريك كنند اما امروز با موفقيت بزرگي كه دولت به دست آورده است، بخش اعظمي از جامعه اميدوار شده است و نگاه مردم به سمت مشاركت حداكثري در انتخابات مجلس دهم سوق پيدا كرده است. بنابراين تنها راهي كه براي آنها مي‌ماند اين است كه بتوانند در چند ماه آينده فضاي به هم ريخته و پر انشقاق و شكافي درون جناح اصلاحات ايجاد كنند.

زيباكلام: چند تاكتيك ديگر هم رسانه‌هاي اصولگرا به كار خواهند بست. اولا سعي مي‌كنند كه احزاب، تشكل‌ها و چهره‌هايي را كه چندان هم اصلاح‌طلب نيستند و جزو چهره‌ها و شخصيت‌هاي اصلي اصلاح‌طلب قرار ندارند و جامعه آنها را به نام اصلاح‌طلب نمي‌شناسد برجسته كنند. در حالي كه اصلاح‌طلبان فردي را به عنوان اصلاح‌طلب قبول ندارند اما رسانه‌هاي اصولگرا او را اصلاح‌طلب معرفي و بزرگ مي‌كنند. برچسب اصلاح‌طلبي به افرادي مي‌زنند كه چندان معلوم نيست كه اين افراد كجا و از چه زماني اصلاح‌طلب شدند. ثانيا سعي مي‌كنند از چهره‌هاي اصلي اصلاح‌طلب يا نامي نبرند يا آنها را به بهانه اتفاقات ٨٨ در رسانه‌ها بدنام مي‌كنند. از اين طريق اصلاح‌طلبان بزرگ و ريشه‌دار اصلاحات را از رده خارج كنند تا اين جريان را كم كم از هويت خود تهي كنند. . اينها به عقيده من تاكتيك‌هاي اصلي و كلي است كه رسانه‌هاي اصولگرا در جهت آن تلاش مي‌كنند. اصولگرايان در مورد دولت سروصداي زيادي به راه خواهند انداخت كه دولت حق ندارد از امكانات دولتي براي انتخابات استفاده كند و حق ندارد وارد انتخابات شود. دولت بايد در انتخابات مستقل بماند. اينها زمزمه‌هايي است كه قطعا در آينده از جناح اصولگرا خواهيم شنيد، در حالي كه دولت هيچ برنامه‌اي براي انتخابات ندارد. اتهام ديگري كه به دولت وارد خواهند كرد اين است كه دولت از توافق هسته‌اي به نفع خط و جريان خودش بهره مي‌برد. بخشي از فعاليت‌هاي آنها در جهت تخريب اصلاح‌طلبان است و بخش ديگر مي‌خواهند جبهه خود را منسجم نشان دهند. رسانه‌هاي اصولگرا كه نمي‌توانند شب را روز جلوه دهند. مردم در اين جامعه زندگي مي‌كنند. مردم اختلافات عميقي كه طيف احمدي‌نژاد با اصولگرايان دارد مي‌بينند. موتلفه، روحانيت مبارز، جبهه پايداري و ايثارگران و طيف معتدل اين جريان هر كدام يك منش و روش دارند كه بعضا با هم اصلا همخواني ندارد. آنها نمي‌توانند اين مساله را پنهان كنند.

اصلاح‌طلبان براي آنكه گرفتار تله عمليات رواني اصولگرايان نشوند بايد متوجه چه مسائلي باشند؟

تاجرنيا: در جريان اصلاح‌طلبي صحبت از حزب من و تشكيلات من و سهم خواهي سمي مهلك است. بايد ببينيم كه چه كساني هستند كه از ايجاد اختلاف خوشحال مي‌شوند. اگر كسي امروز بخواهد نفع جريان اصلاحات را بسنجد بايد ببيند كه چه اظهارنظر و بحثي مورد استقبال رسانه‌هاي اصولگراست. ما بايد محوريت رييس دولت اصلاحات را بپذيريم. در كنار آن شوراي هماهنگي را به عنوان تشكل قدرتمند اين مجموعه بپذيريم و پشتوانه آن را تقويت كنيم تا با تجميع شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب و تشكل‌هاي اين جريان و همراهي با دولت، وفاق و همگرايي ايجاد كنيم و بتوانيم در عرصه سياسي موثر باشيم. در وضعيت كنوني پرداختن به نقاط ضعف برخي جريان‌هاي اصلاح‌طلب و به طور كلي طرح مسائل مورد استفاده مخالفان اصلاحات درست نيست و با آرمان‌هاي اصلاح‌طلبي همخواني ندارد. از كارهاي مهمي كه تا به حال انجام شده است، تشكيل كميته راهبردي با محوريت شوراي مشورتي رييس دولت اصلاحات و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است. ما بايد اين مجموعه را براي رسيدن به ليست واحد به رسميت بشناسيم. جهت‌گيري اصلاح‌طلبان بايد در راستاي تقويت اين مجموعه باشد. من نسبت به رسيدن به اين هدف بسيار خوش‌بين هستم. اگر بحث‌هاي اختلافي مطرح مي‌شود بسيار جزيي است. اينكه رسانه‌هاي اصولگرا با يك جنگ رواني تلاش مي‌كنند اين اختلافات را بزرگ جلوه دهند بدين معنا نيست اختلافات بزرگي واقعا وجود داشته باشد. اين نوع بزرگنمايي‌هايي عامدا و براي اختلاف افكني بيشتر در پايگاه اجتماعي اصلاحات و درون اين جريان است.

ناصري: اصولگرايان تلاش مي‌كنند بين اصلاح‌طلبان و دولت اختلاف ايجاد كنند. دوستان اصلاح‌طلب در سخنراني‌ها و اظهارنظرهاي‌شان توجه زيادي به اين مساله داشته باشند. از سوي ديگر رسانه‌هاي اصلاح‌طلب، احزاب و گروه‌‌هاي اصلاح‌طلبي بايد تلاش كنند به طور جدي در جهت تنوير افكار عمومي جامعه كار كنند.

زيباكلام: اصلاح‌طلبان بايد روي خط وحدت و انسجام حركت كنند و اجازه ندهند كه اختلافاتي كه بين‌شان وجود دارد، جدي شود. وحدت براي اصلاح‌طلبان بسيار مهم است.

نقاط ضعف اصلاح‌طلبان در حال حاضر چيست و چطور مي‌توانند آنها را برطرف كنند؟

تاجرنيا: بخش مهمي از نقاط ضعف اصلاح‌طلبان به خودشان باز نمي‌گردد بلكه مربوط به شرايطي است كه اصلاح‌طلبان در آن قرار گرفته‌اند. سردرگمي كه اصلاح‌طلبان در مورد فيلتر نظارت دارند يكي از اين موارد است. آنها نمي‌دانند كساني كه مدنظرشان است و از فيلتر نهادهاي نظارتي عبور مي‌كنند، مي‌توانند روي آنها سرمايه‌گذاري كنند يا خير. مشكل ديگر اصلاح‌طلبان نداشتن پشتوانه مالي است كه به طور طبيعي براي هر انتخاباتي نياز است. همچنين محدوديت‌هايي كه براي رسانه‌ها و شخصيت‌هاي محوري ايجاد شده است يكي ديگر از مشكلات اصلاح‌طلبان است. وجود شخصيت‌هايي كه مورد اقبال تمامي جريان‌هاي اصلاح‌طلبي هستند و همچنين وجود ظرفيت در پايگاه اجتماعي و اعتمادي كه به اصلاح‌طلبان پيدا كرده‌اند بزرگ‌ترين فرصت و سرمايه ما است كه كمك مي‌كند انتخابات در آينده به نفع اصلاح‌طلبان باشد.

ناصري: مهم‌ترين نكته‌اي كه اصلاح‌طلبان همواره و در هر انتخاباتي بايد در نظر داشته باشند اين است كه هيچگاه مغرور پيروزي‌هاي خود نشوند و همان سياست عاقلانه‌اي كه پيش گرفتند و انتخابات ٩٢ را رقم زدند پيش بگيرند. البته اصلاح‌طلبان در اين انتخابات به دو جهت شرايط سخت‌تري دارند. اولا ماهيت انتخابات مجلس با رياست‌جمهوري متفاوت است و كار را سخت مي‌كند. دوما شخصيت‌هاي محوري جريان اصلاحات نزديك به اين انتخابات با فشارهاي بيشتري مثل ممنوع‌التصويري مواجه هستند. در آستانه انتخابات اين مساله تا حدودي دامنه تاثيرگذاري رييس دولت اصلاحات را محدود خواهد كرد. او مولفه اصلي در انتخابات ٩٢ بود. البته هواداران او اين امكان را خواهند داشت كه در فضاي مجازي اين مساله را جبران كنند. بايد بدانيم كه مجري انتخابات دولت و وزارت كشور است. وزارت كشور با نهادهاي نظارتي روبه‌رو است. بايد ديد كه دولت با اين امكان خود چه مي‌كند. جبهه اصلاحات بناست در مناطق انتخاباتي با انتخاب شوراي استاني همان تاكتيك ٩٢ را در هر استان پيش بگيرد تا كساني كه امكان راي‌آوري بيشتري دارند به عنوان كانديدا انتخاب شوند. اتفاق سال ٩٢ وقتي رخ داد كه آقاي عارف از انتخابات انصراف داد. بنابراين يك تصميم اخلاقي به همراه خرد جمعي و تشكيلاتي باعث آن پيروزي بود. بنابراين وجود اين روحيه اخلاقي مي‌تواند يك عامل مهم در پيروزي جريان اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس دهم باشد.

زيباكلام: مهم‌ترين نقطه ضعف را بايد همان عدم انسجام و اتحاد دانست. البته نمي‌گويم كه اين گونه هست بلكه مي‌گويم اين مساله مي‌تواند به آنها ضربه بزند. چهره‌ها و شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب بايد از شخصيت‌هاي اصلي خود دفاع كنند.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز