
راه دشوار گشايش سياسي
بعد از حصول توافق هستهاي بحثي كه اين روزها پررنگ و جدي ميان فعالين سياسي مطرح است موضوع گشايش سياسي در داخل كشور است. به عقيده من واژه گشايش سياسي بسته به اينكه كشور در چه شرايطي قرار دارد ميتواند معاني و تعابير مختلفي داشته باشد. جناب رييسجمهور و دولت محترمشان راه بسيار دشواري را براي رسيدن به اين هدف در پيش دارند. در حال حاضر شرايطي در كشور حاكم است كه گشايش سياسي در آزادي عمل دادن به احزاب و جريانهاي سياسي مختلف از هر سليقه و تفكري كه در چارچوب نظام هستند معني پيدا ميكند و در كنار آن شنيده شدن صداي منتقدين بدون اينكه خطر و محدوديتي آنها را تهديد كند. رييسجمهور در روزهاي پس از توافق صحبت از اميدواري براي گشايش سياسي را مطرح كرده و بسيار اميدوارانه به اين موضوع نگاه كرده بودند. در شرايطي كه دكتر روحاني در اين روزها به اين مبحث ورود ميكنند انتظار ميرود نمودهاي اين گشايش سياسي خودش را در انتخابات آينده مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي نشان دهد. به اين معنا كه سلايق مختلف از جريانات سياسي بتوانند از سد بزرگ رد صلاحيت بگذرند و انتخاباتي رقابتي و عادلانه در كشور برگزار شود تا مردم بتوانند به راحتي در ميان نامزدهاي مختلف از هر گرايشي به راحتي انتخاب كنند.
همين مساله باعث خواهد شد نشاط سياسي به فضاي كشور بازگردد. اما حقيقت اين است كه اين مسير دشوارتر از آني است كه تصور ميشود به ويژه اينكه پس از توافق وين شاهد بوديم كه مخالفان دولت تمام تلاش خود را به كار بستهاند تا در مقابل دولت با كارشكنيهايشان قد علم كنند و اجازه ندهند تا برنامههاي دولت بهطور مطلوب پياده شود. از سوي ديگر كساني كه مقابل برنامههاي رييسجمهور هستند همچنان قدرت دارند و ميتوانند در روند اجرايي شدن اين برنامهها و بهطور ويژه در مقابل توسعه و گشايش سياسي در سطح كشور سنگاندازيهايي جدي داشته باشند. از همين رو معتقدم نميتوان خوشبينانه به اين مبحث نگاه كرد و توقع داشت با اجراي يك برنامه از سوي دولت ميتوان به گشايش سياسي در كشور دست يافت. بايد قبول كرد گشايش سياسي لوازمي را ميطلبد كه بيشتر آن از دست رييسجمهور خارج است و ظرفيتهاي دولت در اين حوزه محدود است.