مرد هميشه جنجالي سياست ايران با برگزاري يك همايش كه برخي آن را مانور انتخاباتي قلمداد ميكنند دوباره خبرساز شده است. چرا اسفنديار رحيم مشايي «يار غار» و «رفيق گرمابه و گلستان» احمدينژاد امروز در كنار او نيست؟ به همين دليل تلاش كرديم در گفتوگو با دكتر داريوش قنبري نماينده سابق مجلس به اين پرسشها پاسخ دهيم که از نظر ميگذرانيد:
ارزيابي شما از برگزاري همايش محمود احمدينژاد رئيسجمهور سابق كشور و ياران نزديكش چيست؟ اين همايش به چه دليل و با چه اهدافي برگزار شد؟
برگزاري اين همايش نوعي تحرك انتخاباتي از سوي تشكيلات محمود احمدينژاد است. احمدينژاد در اين همايش با سخناني كه به زبان آورد به نوعي چهره مظلومانه به خود گرفته و عنوان كرده كه مورد هجمههاي گوناگون از سوي طيفهاي مختلف سياسي قرار گرفته است. وي انتقاد از عملكرد دولتش را خلاف واقع تلقي كرده و آن را به مواضع جريانهاي سياسي مربوط دانسته است. احمدينژاد اين نكته را فراموش كرده كه انتقاداتي كه به دولت وي وارد ميشود همگي مربوط به سياستها و برنامههايي است كه در هشت سال گذشته اجرا كرده است. اين نكته براي همگان روشن است كه سياستهاي دولت احمدينژاد از جنبههاي مختلف باعث نابساماني و خرابي زيادي شد. در شرايط كنوني احمدينژاد بايد نسبت به آسيبها و بيتدبيريهايي كه در كشور به وجود آورده به افكار عمومي پاسخگو باشد. اقدامات احمدينژاد در عرصه سياست خارجي سبب شد كه شوراي امنيت سازمان ملل متحد شش قطعنامه عليه ايران تصويب كند و ايران در وضعيت تحريمهاي بيسابقه قرار بگيرد. سياستهاي اقتصادي و رويكرد پوپوليستي وي در عرصه اقتصادي سبب اختلاسهاي بزرگ و بيسابقه و فسادهاي اقتصادی گسترده شده است. متاسفانه وی به جاي پاسخگويي به افكار عمومي چهره حق به جانبي گرفته و طوري سخن ميگويد كه انگار هيچ اتفاقي در كشور در طول دوران رياستجمهوري وي رخ نداده است. احمدينژاد در شرايط كنوني تلاش ميكند با مانور رسانهاي از مسئوليتي كه در برابر افكار عمومي نسبت به اقدامات نامناسب خود داشته شانه خالي كند و مشكلات كشور را به دولت آقاي روحاني منتسب كند.
چرا احمدينژاد پس از تظاهر به سكوت در دوسال اخير، درست پس از توافق هستهاي اين همايش را برگزار كرد.
در روزهاي پس از توافق هستهاي نه احمدينژاد و نه نزديكان وي هيچ كدام درباره توافق هستهاي موضعگيري نكردند و به ظاهر سكوت اختيار كردند. اين در حالي است كه رئيس دولت اصلاحات در طول هشت سال دولت احمدينژاد همواره نسبت به اتفاقات مهم كشور كه به منافع ملي و مردم مربوط ميشد موضعگيري صريح انجام ميداد. با اين وجود به نظر ميرسد احمدينژاد نتوانست اين موفقيت بزرگ كه به نام اصلاحطلبان بود را تاب بياورد و خيلي زود باطن خود را درباره توافق هستهاي آشكار كرد. گويا در اين همايش انتقادات زيادي نيز به دولت آقاي روحاني شده و اغلب سخنرانان، دولت آقاي روحاني را مورد هجمه خود قرار دادهاند. البته من معتقدم احمدينژاد و يارانش در ادامه، هجمههاي خود را عليه دولت آقاي روحاني علني كرده و بر حجم آن نيز خواهند افزود. احمدينژاد خيلي دوست داشت حل كردن مشكل هستهاي به نام وي تمام شود. با اين وجود وي در اين كار ناكام ماند و اين موفقيت به نام آقاي روحاني نوشته شد. به همين دليل برخي با نوعي حسادت نسبت به چنين دستاورد مهمي توسط آقاي روحاني نگاه ميكنند.
احمدينژاد در همايش اخير خود عنوان كرده است: «ما اهل دعوا و فحاشي نيستيم، اين اعمال متعلق به عقبافتادههاي تاريخ است»یا اینکه «امروز هر كس در وجودش انگيزه نادرستي دارد، بهانهاي پيدا ميكند براي اينكه عليه دولتهاي نهم و دهم هجمه كند. هر كس هرچه در دست دارد، ميزند، يك نفر سنگ و ديگري لگد ميزند، شمشيردار با شمشير و نيزهدار با نيزه ميزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند». به هر حال يكي از شيوههاي مرسوم احمدينژاد دعواي سياسي بود. چه شده كه احمدينژاد دو سال پس از دوران رياستجمهورياش عنوان ميكند ما اهل دعوا نيستيم؟آيا وي واقعا از گذشته خود پشيمان شده يا اينكه در حال فضاسازي براي آينده است؟
آقاي احمدينژاد برخي سخنان خود را فراموش كردهاند. اگر يكي از جملات زنندهاي كه احمدينژاد در طول هشت سال رياستجمهورياش به زبان آورد توسط آقاي روحاني بيان ميشد منتقدان دولت بهشدت عليه آقاي روحاني انتقاد ميكردند. با اين وجود دست احمدينژاد براي مردم رو شده است و با اين شگردها و مظلومنماييها نميتواند دوباره در بين مردم جايگاه مناسبي پيدا كند. عملكرد احمدينژاد در طول هشت سال رياستجمهوري يكي از بدترين خاطراتي است كه مردم ايران در دهههاي اخير دارند و به همين دليل اين خاطرهها در كوتاهمدت از حافظه ملت ايران پاك نخواهد شد. احمدينژاد كسي بود كه با اقدامات خود باعث شد ارزش پول ملي ايرانيان بيش از 300درصد كاهش پيدا كند. در طول دوران رياستجمهوري ايشان قيمت دلار از700تومان به3500تومان رسيد. احمدينژاد به مردم وعده داد كه وضعيت اقتصادي مردم را بهبود ببخشد اما علاوه براينكه در اين مساله ناموفق بود با سياستهاي اشتباه اقتصادي وضعيت اقتصادي مردم را روز به روز بدتر كرد. احمدينژاد زمان زيادي نيست كه در قدرت حضور ندارد و به همين دليل تمام رفتار و سياستهاي وي همچنان در حافظه ملت ايران باقي مانده است. خاطرات تلخ دوران رياستجمهوري احمدينژاد هنور هم با اينكه نزديك به دوسال از عمر دولت سپري شده ادامه دارد و ما مشاهده ميكنيم كه پروندههاي مختلف فساد و اختلاسهاي بزرگ كه ريشه در مديريت احمدينژاد بر كشور دارد همچنان افشا ميشود. در شرايط كنوني مردم سوالهاي مختلفي از آقاي احمدينژاد دارند كه چرا پولهاي آنها به جيب افراد فاسد ريخته شده و چرا بسياري از نزديكان احمدينژاد دچار فسادهاي اقتصادي كلان شدهاند. مردم ميخواهند بدانند آقاي رحيمي و بقايي و افرادي همچون بابك زنجاني و مهآفريد خسروي از چه راههايي در دوران رياستجمهوري احمدينژاد ثروتهاي كلاني اندوختند و يك شبه از فرش به عرش رسيدند. احمدينژاد بايد نسبت به تمامي اين اتفاقات كه در دوران مديريت وي رخ داده پاسخگو باشد. نميتوان با «ننه من غريبم» بازي در آوردن از پاسخگويي به ملت ايران شانه خالي كرد.
برگزاري چنين همايشهايي در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي شائبه انتخاباتي بودن فعاليتهاي احمدينژاد را تقويت ميكند. به نظر شما احمدينژاد با چه سياستي وارد عرصه انتخابات مجلس خواهد شد؟آيا وي وزراي دولت خود را براي كانديداتوري مجلس آماده ميكند يا اينكه احتمال حضور وي نيز در انتخابات وجود دارد؟
بنده بعيد نميدانم احمدينژاد شخصا وارد عرصه انتخابات مجلس شود و اين احتمال وجود خواهد داشت كه وي خود را نامزد نمايندگي مجلس شوراي اسلامي كند. سابقه احمدينژاد نشان ميدهد كه رفتار
وي هيچگاه قابل پيشبيني نيست و وي همواره تصميمات فيالبداهه و ناگهاني ميگيرد. با اين وجود مهمترين مشكل احمدينژاد در شرايط كنوني از دست رفتن پايگاه اجتماعي خود و يارانش در بين طبقه متوسط وحتي پايين جامعه و همچنين در بين شهرستانها و روستاهاي كشور است. در انتخابات سال84 وي با تبليغات پوپوليستي خود موفق شده بود در حاشيه شهرها و همچنين در بين روستاها براي خود هواداراني جمعآوري كند. اين در حالي است كه در شرايط كنوني احمدينژاد هواداران خود را در اين مناطق نيز از دست داده است. بسياري از هواداران احمدينژاد در طبقات پايين جامعه و همچنين حاشيه شهرها به دليل وضعيت نابسامان اقتصادي كه در دولت احمدينژاد متحمل شدند حاضر نيستند يك بار ديگر از وي حمايت كنند. شايد يكي از سياستهاي احمدينژاد اين باشد كه وزراي دولت خود را راهي بهارستان كند تا زيربناي گفتمان احمدينژادي را دوباره در فضاي سياسي كشور تقويت كنند. اگر احمدينژاد چنين تصميمي داشته باشد بايد به اين نكته پي برد كه وي در خيال خود به دنبال بازگشت به قدرت آن هم در شكل رئيسجمهور است. اما اگر وي شخصا وارد عرصه انتخابات مجلس شود نشاندهنده اين مساله است كه هدف وي هجمه و تخريب دستاوردهاي دولت آقاي روحاني است. سياست ديگري كه ممكن است احمدينژاد به آن متوسل شود استفاده از چهرههاي مطرح از بين ياران نزديك خود در عرصه انتخابات است. احمدينژاد به خوبي به اين مساله آگاهي دارد كه اصولگريان در هيچ كدام از ليستهاي انتخاباتي خود از ياران احمدينژاد استفاده نخواهند كرد. دليل اين مساله هم اين است كه اصولگرايان گمان ميكنند اگر از ياران احمدينژاد در ليستهاي خود استفاده كنند از اقبال عمومي آنها توسط مردم كاسته خواهد شد. به همين دليل احمدينژاد تلاش ميكند از چهرههاي سرشناس دولت خود كه در دولتش حائز مقامات بالا بودند و در بين مردم چهرهاي شناخته شده هستند در انتخابات مجلس استفاده كند. با اين وجود بنده معتقدم حتي چهرههاي سرشناس دولت احمدينژاد هم در شرايط كنوني از ميزان رأي آوري بالايي برخوردار نخواهند بود. دليل اين مساله نيز اين است كه اغلب اين افراد در ناكاميهايي كه احمدينژاد براي كشور به ارمغان آورده شريك بودهاند و به همين دليل مردم دوباره به آنها اعتماد نخواهند كرد. در بهترين حالت هوداران محمود احمدينژاد ممكن است ده تا پانزده كرسي آينده مجلس را به دست بياورند.
شما عنوان ميكنيد احتمال حضور احمدينژاد در انتخابات آينده وجود دارد. آيا احمدينژاد در انديشه به دست آوردن رياست مجلس آينده است؟
بله اين احتمال وجود دارد. بنده معتقدم احمدينژاد در ناخودآگاه و در پس زمينههاي ذهني خود به رياست مجلس آينده فكر ميكند و به همين دليل به دنبال روزنههايي براي رسيدن به هدف خود است. احمدينژاد به احتمال زياد از يكي از حوزههاي كوچك خود را نماينده مجلس ميكند كه با توجه به شهرتي كه دارد با رأي بالايي وارد مجلس شود. اگر وي وارد مجلس آينده شود بدون شك يكي از گزينههاي رياست مجلس خواهد بود. در اين شرايط همهچيز به تعداد نمايندگان حمايتكننده از وي بستگي دارد. البته از اين نكته نيز نبايد غافل شويم كه اگر رقابت بين يك كانديد اصلاحطلب و احمدينژاد براي رياست مجلس وجود داشته باشد اصولگرايان براي جلوگيري از به دست گرفتن رياست مجلس توسط اصلاحطلبان دوباره از احمدينژاد حمايت خواهند كرد. در سال88 اصولگرايان با علم به ناتواني احمدينژاد در مديريت كشور تنها به دليل به قدرت نرسيدن اصلاحطلبان دوباره از احمدينژاد حمايت كردند.
نكته جالب همايش تشكيلات احمدينژاد غيبت اسفنديار رحيم مشايي «يار غار» محمود احمدينژاد بود كه احمدينژاد به خاطر وي بسياري از ياران خود را از دست داد. اين در حالي است كه در دوسال اخير فاصله احمدينژاد و مشايي بيشتر از گذشته شده است. دليل اين فاصله و غيبت چيست؟
دليل اصلي اين فاصله و غيبت جلوگيري از واكنش و انتقاد اصولگرايان به احمدينژاد است. به نظر من احمدينژاد هنوز گمان ميكند در بين اصولگرايان داراي جايگاه است و ممكن است اصولگرايان در تنگناهاي سياسي دوباره به وي رجوع كنند يا اينكه وي بتواند خود دوباره به اردوگاه اصولگرايي ملحق شود. احمدينژاد امروز تنهاتر از هميشه است و در شرايط كنوني يك فرد طرد شده از سوي همه جريانهاي سياسي و از جمله اصولگرايان است. در شرايط كنوني قاطبه اصلي اصولگريان حاضر نيستند دوباره از احمدينژاد حمايت كنند. ممكن است تنها جبهه پايداري حاضر باشند براساس شرايط پيش آمده از احمدينژاد حمايت كنند و وي را در جمع خويش بپذيرند. احمدينژاد با فاصله گرفتن از مشايي كه از نظر اصولگريان فرد مسالهداري است تلاش ميكند احتمال نزديكي خود و اصولگرايان را همچنان حفظ كند. اين مساله همچنين بيانگر اين نكته است كه احمدينژاد حاضر است براي رسيدن به قدرت از نزديكترين افراد خود نيز بگذرد.